«دولت بزرگ» چگونه مانع رشد اقتصادی ایران شد؟
کوچک سازی دولت یکی از مباحث چالش برانگیز اقتصاد ایران بوده که نقطه اختلاف بین اقتصاددانان از طیفهای مختلف است. اخیرا رئیسجمهوری ایران هم از بزرگ بودن دولت در ایران انتقاد کرده و آن را مانعی برای رشد اقتصادی دانست.

در سالهای اخیر یکی از مباحث مهم در فضای اقتصادی ایران بحث «دولت بزرگ دخالتگر» بوده است. مسعود پزشکیان، رییسجمهوری اسلامی ایران نیز در تازهترین سخنرانی خود به صراحت بزرگ بودن دولت را به عنوان یکی از مهمترین موانع رشد و توسعه کشور معرفی کرده است. هرچند پس از جنگ تحمیلی تقریبا همه روسای دولت در ایران بر لزوم کوچکسازی دولت تاکید داشتند اما تاکنون گامی موثر در این جهت برداشته نشده است.
پزشکیان چه گفت؟
رئیس دولت چهاردهم در اظهارنظری مهم و بحث برانگیز به یکی از دلایل اصلی مشکلات اقتصادی کشور اشاره کرده و گفت: «میخواهیم دولت را کوچک کنیم. یکی از عوامل تورم، دولت بزرگ دخالتگر است». این جمله مسعود پزشکیان به یکی از مسائلی اشاره دارد که در سیاستگذاریهای کلان اقتصادی بارها تکرار شده است. تقریبا همه روسای جمهوری اسلامی ایران نیز بر چالشزایی مداخلات دولت بزرگ در اقتصاد تاکید داشتهاند. اما وقتی کار به اجرا میرسد هیچ دولتی در نیم قرن اخیر را نمیتوان پیدا کرد که برای کوچکسازی دولت برنامه مشخص و مدونی داشته باشد و آن را به اجرا بگذارد. با این حال اغلب سیاستگذاران و صاحبنظران اعتقاد دارند بزرگ بودن دولت موجب بروز چالشهای بنیادینی در روند رشد و توسعه اقتصادی شده است.
«دولت بزرگ دخالتگر»
به طور کلی دولتهای بزرگ و مداخلهگر معمولا در تلاشند که بخشهای مختلف اقتصاد را تحت کنترل خود بگیرند. این مسئله از طریق سیستمهای قیمتگذاری دستوری، تخصیص منابع دولتی، توزیع رانت و ایجاد مقررات پیچیده محقق میشود. در چنین اقتصادی، دولتها به جای این که بستری برای رشد بخش خصوصی فراهم کنند، خود را به عنوان بازیگر اصلی بازارها معرفی میکنند.
یکی از پیامدهای بزرگ این سیاستها، ایجاد تورم است. وقتی دولت برای کنترل قیمتها وارد عمل میشود و دست به قیمتگذاری دستوری میزند، عدم تعادل در بازار شکل میگیرد. این اتفاق به نوبه خود باعث کاهش کیفیت کالاها، کمبود محصولات در سطح بازار و در نهایت افزایش هزینهها برای مصرفکنندگان میشود. ضمن اینکه وقتی دولت در بازار دخالت میکند، بخش خصوصی برای سرمایهگذاری و توسعه مشاغل جدید تشویق نمیشود. چرا که بسیاری از تصمیمات اقتصادی به جای بازار آزاد، از سوی دولت اتخاذ میشود.
دولت بزرگ؛ رکود و بیانگیزگی فعالان اقتصادی
دولتهای دخالتگر معمولا با اتخاذ سیاستهایی مانند تخصیص یارانهها و ارائه حمایتهای رانتی به صنایع خاص، رقابت در بازار را محدود میکنند. این موضوع باعث میشود تولیدکنندگان انگیزه کافی برای بهبود کیفیت محصولات یا حتی کاهش قیمتها نداشته باشند. در نتیجه، فضای کسبوکار دچار رکود شده و نوآوریها و سرمایهگذاریها رو به کاهش میگذارد.
این در حالیست که دولتها عموما دخالت در اقتصاد را با توجیه اینکه سیاستهای مداخلهجویانهاش در راستای «خبر عمومی» است به اذهان عمومی میفروشد. برای مثال دولتها ادعا میکنند تخصیص رانت و سوبسیدهای بیحساب و کتاب به برخی فعالان حوزه صنعت، منجر به تقویت تولید و در نهایت رشد اقتصادی میشود. اما همانطور که گفته شد تجربه نشان داده این دست مداخلات نه تنها باعث رشد اقتصادی نمیشود، بلکه فعالان بخش خصوصی را از رقابت واقعی بازمیدارد.
یکی دیگر از مشکلات دولتهای بزرگ، پیچیدگیهای بروکراتیک و اصطلاحا «کاغذبازی» است. وقتی دولت در بسیاری از جنبههای اقتصادی دخالت میکند، فرآیندهای اداری پیچیدهتر میشود و این مسئله هزینههای غیرضروری و زمانبر را به کسبوکارها تحمیل میکند. این موضوع نیز باعث میشود بخش خصوصی از توسعه خود باز مانده و در نتیجه، رشد اقتصادی کشور کندتر محقق شود.
کوچکسازی دولت و آزادسازی بازار ضروری است
با توجه به مشکلاتی که دولت بزرگ مداخلهگر به وجود میآورد، یکی از راهکارهای مهم برای رفع موانع پیش پای رشد اقتصادی، کوچک کردن دولت و کاهش دخالت آن در اقتصاد است. برای ایجاد فضایی آزاد و رقابتی، دولت باید از قیمتگذاری دستوری دست بکشد و به جای آن، به بازار آزاد اجازه دهد تا خود تنظیم شود. این سیاست به بخش خصوصی انگیزه میدهد تا به تولید، نوآوری و رقابت بپردازد و از این طریق، باعث افزایش کیفیت کالاها و خدمات و کاهش قیمتها خواهد شد.
همچنین، با کوچک کردن دولت و بروکراسیزدایی، فرآیندهای اقتصادی سریعتر و کارآمدتر میشود. بنابراین کسبوکارها میتوانند بدون مواجهه با موانع دست و پا گیر به توسعه و گسترش فعالیتهای خود بپردازند.
در نهایت، برای رسیدن به یک اقتصاد پویا و رقابتی، لازم است که دولت از مداخلههای بیمورد در بازار خودداری کرده و اجازه دهد که بخش خصوصی در فضایی آزاد و بدون محدودیت فعالیت کند. کوچک کردن دولت و اعتماد به ظرفیتهای بازار آزاد، راهی است که میتواند به رشد اقتصادی، کاهش تورم و افزایش رفاه عمومی منجر شود. همانطور که پزشکیان نیز اشاره کرده است، حل بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور تنها با کاهش حجم دولت و دخالتهای آن در عرصه اقتصادی ممکن است.