به روز شده در
کد خبر: ۴۱۰۹
آوش چالش‌های ایران در عصر AI را بررسی کرد

بومی‌سازی هوش مصنوعی؛ توسعه یا انزوا؟

ایران هم مثل چین به سمت بومی‌سازی در تمام بخش‌ها می‌رود؛ اما آیا بومی‌سازی بدون اتصال به حلقه جهانی می‌تواند ایران را قدرتمندتر کند یا آن را در یک اکوسیتم بسته محصور می‌کند؟

بومی‌سازی هوش مصنوعی؛ توسعه یا انزوا؟
آوش

هوش مصنوعی به یکی از محرک‌های اصلی اقتصاد جهانی تبدیل شده و کشورهایی که در این حوزه سرمایه‌گذاری کرده‌اند، امروز توانسته‌اند بهره‌وری، تولید و نوآوری خود را به سطح بالاتری برسانند. ایران نیز با راه‌اندازی «سکوی ملی هوش مصنوعی» به دنبال ورود جدی به این عرصه است.

بر اساس اعلام مدیر مرکز پردازش سریع دانشگاه شریف این پروژه می‌تواند بین هزار تا 2 هزار کسب‌وکار جدید ایجاد کند و ارزش بازار هوش مصنوعی کشور را از دو همت فعلی به ۴۰ همت یا حتی بیشتر برساند. اما سئوال اصلی اینجاست که آیا این مسیر می‌تواند ایران را به یک قدرت هوش مصنوعی تبدیل کند، یا در نهایت به یک اکوسیستم محدود داخلی ختم خواهد شد؟

فرصتی برای تحول، اما نه بدون چالش

یکی از نقاط قوت این پروژه همکاری گسترده میان مراکز علمی و پژوهشی است. هشت مرکز، پژوهشکده و دانشکده در دانشگاه شریف به‌طور هم‌زمان روی این پروژه کار می‌کنند که این میزان از هماهنگی در تاریخ دانشگاهی ایران کم‌سابقه است. این هم‌افزایی می‌تواند به توسعه فناوری‌های بومی، کاهش وابستگی به سرویس‌های خارجی و رشد استارتاپ‌های داخلی کمک کند.

با این حال راه‌اندازی یک پلتفرم ملی به‌تنهایی تضمین‌کننده موفقیت در هوش مصنوعی نیست. اکوسیستم هوش مصنوعی برای رشد واقعی نیازمند مجموعه‌ای از پیش‌نیازهاست؛ از زیرساخت‌های پردازشی و سرمایه‌گذاری پایدار گرفته تا دسترسی به داده‌های متنوع و بازارهای بین‌المللی. در حال حاضر بسیاری از کشورهای پیشرو در این حوزه نه تنها روی بومی‌سازی فناوری تمرکز کرده‌اند، بلکه با استفاده از همکاری‌های بین‌المللی، به دانش و منابع گسترده‌تری دسترسی دارند.

تقویت ظرفیت‌های داخلی در کنار پیوند با بازارهای جهانی

یکی از چالش‌های اساسی این پروژه تاکید بیش از حد بر بومی‌سازی است. تجربه نشان داده که توسعه فناوری بدون ارتباط با حلقه جهانی می‌تواند منجر به تاخیر در پیشرفت و محدود شدن دسترسی به تکنولوژی‌های پیشرفته شود. در حال حاضر قدرت‌های بزرگ هوش مصنوعی مانند آمریکا، چین و اتحادیه اروپا، همزمان بر تحقیق و توسعه داخلی و همکاری‌های جهانی تاکید دارند. شرکت‌هایی مانند OpenAI، DeepMind و Huawei علاوه بر سرمایه‌گذاری داخلی، از داده‌ها، پردازنده‌ها و مدل‌های خارجی نیز بهره می‌برند.

در مقابل مدل‌های بومی که بدون ارتباط با حلقه جهانی توسعه می‌یابند، به طور معمول دچار مشکلاتی مانند کمبود داده‌های باکیفیت، محدودیت در توان پردازشی و نبود رقابت‌پذیری در سطح جهانی می‌شوند. اگر سکوی ملی هوش مصنوعی ایران تنها به بازار داخلی تکیه کند، این خطر وجود دارد که به یک اکوسیستم بسته تبدیل شود که از تحولات جهانی عقب بماند.

به سرنوشت شبکه ملی اطلاعات با آن سرمایه‌گذاری‌ سنگین دچار نشویم!

اگر ایران می‌خواهد در این حوزه پیشرفت کند، باید نگاه بازتری به توسعه هوش مصنوعی داشته باشد. ایجاد یک سکوی ملی اگر به معنای تقویت ظرفیت داخلی و سپس پیوند با بازارهای جهانی باشد، می‌تواند مفید باشد. اما اگر این پروژه تنها به‌عنوان یک راه‌حل داخلی برای دور زدن محدودیت‌های بین‌المللی دیده شود، ممکن است به سرنوشت پروژه‌هایی مانند شبکه ملی اطلاعات دچار شود که با وجود سرمایه‌گذاری‌های سنگین هنوز نتوانسته‌اند به یک بازیگر جدی در سطح بین‌المللی تبدیل شوند.

مسیر درست از اتصال به جامعه جهانی می‌گذرد

مسیر درست برای ایران ترکیبی از توسعه داخلی و همکاری جهانی است. استفاده از داده‌های بین‌المللی، جذب سرمایه‌گذاری خارجی، همکاری با دانشگاه‌ها و شرکت‌های پیشرو و ایجاد مشوق‌هایی برای استارتاپ‌های ایرانی که در بازارهای جهانی رقابت کنند، می‌تواند شانس موفقیت ایران را افزایش دهد. در غیر این صورت بومی‌سازی بیش از حد ممکن است به جای تسریع رشد، باعث انزوای فناوری کشور شود.

ارسال نظر

آخرین اخبار