تأثیرات جنگ تحمیلی ۱۲ روزه بر اقتصاد دیجیتال ایران
جنگ تحمیلی ۱۲ روزه تاثیرات و خسارات بسیاری بر ابعاد مختلف اقتصاد دیجیتال ایران گذاشت. از زیرساختهای دیجیتال تا کسبوکارهای دیجیتال و آنلاینشاپها، از رسانههای دیجیتال تا بازار سرمایه، از نوسانات ارزی تا زیرساخت های بانکی و نیروی انسانی، حوزههایی هستند که در این جنگ تحت تاثیر شدید قرار گرفتند. بر همین مبنا با رضا خانکی، رئیس هیئت مدیره ازکی سرمایه، کارشناس بازار سرمایه و فعال حوزه اقتصاد دیجیتال درباره این تاثیرات جنگ ۱۲روزه به گفتگو نشستهایم.

رضا خانکی، رئیس هیئت مدیره ازکی سرمایه، کارشناس بازار سرمایه و فعال حوزه اقتصاد دیجیتال درباره تأثیرات جنگ تحمیلی ۱۲ روزه بر کسبوکارهای دیجیتال ایران به آوش گفت: این جنگ تحمیلی با قطعیهای اینترنتی همراه شد که قبلاً هم در موقعیتهای مختلف تجربهاش کرده بودیم، اما این بار با یک جنگ تحمیلی واقعی علیه زیرساختهای کشور مواجه بودیم. ترکیب عدم اطمینانهای پس از جنگ و قطعی اینترنت، تفکیک اثراتشان سخت است. نمیتوان دقیق گفت کدام خسارت ناشی از قطعی اینترنت بوده و کدام از جنگ تحمیلی. برآورد من از خسارت مستقیم به کسبوکارها بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ میلیون دلار است، ولی با احتساب اثرات غیرمستقیم، احتمالاً این رقم بیشتر خواهد بود.
این فعال حوزه اقتصاد دیجیتال در پاسخ به این سوال که قطعی اینترنت چه تأثیری بر زیرساختهای دیجیتال کشور گذاشت، عنوان کرد: هنوز در ایران جا نیفتاده که اینترنت مثل آب، برق و گاز یک زیرساخت اساسی است. یکی از مسئولان حتی از عبارت «اینترنتبازی» استفاده کرد که نشان میدهد هنوز درک درستی از اهمیت اینترنت در سلامت، لجستیک، نامهنگاری سازمانها و همه عرصههای کشور وجود ندارد. قطعی اینترنت ابعاد ناشناخته زیادی دارد که بسیاری به آن آگاه نیستند.
او افزود: ما در کسبوکار خودمان ابتدا ۷۰ درصد ریزش داشتیم، اما با تلاشهایی که کردیم و با جلب اعتماد کاربران، تا ۵۰-۶۰ درصد این ریزش را جبران کردیم. الان نسبت به قبل از جنگ ۲۰-۳۰ درصد عقب هستیم. میانگین کسبوکارها هم وضعیتی مشابه دارند. مثلاً کسبوکارهای گردشگری آسیب بیشتری دیدند، در حالی که حوزههای مالی و لجستیک کمتر متأثر شدند.
خانکی درباره تاثیر قطعی کانالهای جذب مشتری بر فروش آنلاین ابراز کرد: بخش عمده کاهش فروش آنلاینشاپها و پلتفرمهای تجارت الکترونیک به قطعی کانالهای Lead Generation برمیگردد. مثلا یک آنلاینشاپ در اینستاگرام کاربر جذب میکند و بعد این کاربر به خریدار تبدیل میشود. وقتی این کانال قطع شود، جریان ورود مشتری متوقف میشود. همچنین وقتی گوگل فیلتر میشود، تبلیغات اسپانسری که کاربران را به سرعت به کسبوکارها هدایت میکرد از دسترس خارج میشود. حتی خودم گاهی نمیتوانستم URL دقیق سایتهای روزمرهام را پیدا کنم، چون عادت داریم در مرورگر سرچ کنیم. این بزرگترین ضربه به کسبوکارهاست که منجر به ریزش مشتری شد.
رئیس هیئت مدیره ازکی سرمایه وضعیت رسانههای دیجیتال در دوزه جنگ تحمیلی ۱۲روزه را اینگونه تحلیل کرد: در رسانههای دیجیتال، مثلا در کانالهای تلگرامی حوزه تکنولوژی که قبلاً بهطور میانگین ۱۵ هزار بازدید داشتیم، این عدد به یکسوم یا یکچهارم رسید. اما چون مردم دنبال خبر بودند، بازدیدها بهسرعت برگشت. ولی برای خرید محصول اینطور نیست؛ اگر نتوانید محصولی را بخرید، احتمالا سراغ جای دیگری میروید، اما برای خبر، مردم حریصاند و راهی برای دسترسی پیدا میکنند.
او در ادامه به تأثیر جنگ تحمیلی بر بازار بورس پرداخت: من ۲۴-۲۵ سال پیش که وارد فضای بورس شدم، همیشه با محدودیتها مواجه بودیم، اما این جنگ ۱۲ روزه این مشکلات را بزرگتر کرد. ناظر بورس بهجای نظارت، نقش ناظم را بازی میکند و خودش را متولی شاخص میداند. این نگاه باید اصلاح شود. شاخص بورس میتوانست با این جنگ ۲۰ درصد افت کند و بعد از پایان جنگ، مثلا ۱۵ درصد آن در یک روز برگردد، مثل کسبوکار ما که ۷۰ درصد ریزش داشت و بعد ۶۰-۷۰ درصدش برگشت. اما در بورس، این انعطاف کمتر است. محدودیتها باعث کاهش نقدشوندگی شد که اثراتش از کنترل شاخص به مراتب بدتر است.
خانکی ادامه داد: حملات سایبری به زیرساختهای بانکی و صرافیهای ارز دیجیتال همیشه وجود داشته و برای ما عادی است. کسبوکارهای مالی در ایران معمولاً روی IPهای خارجی بستهاند که بخشی از امنیت را تأمین میکند. اما حمله اخیر پیچیدگی بیشتری داشت و ظاهرا از داخل ایران و بهصورت سختافزاری بود. نوبیتکس که آسیب جدی دید، خیلی خوب خودش را بازیابی کرد و این برای بخش خصوصی افتخارآمیز است. اما در بخش دولتی، این روند کندتر است. این حملات باید نگاه حاکمیتی به امنیت را تغییر دهد.
این کارشناس بازار سرمایه درباره نوسانات ارزی در دوره جنگ ۱۲ روزه گفت: نوسانات ارزی کوتاهمدت اثر دفعی زیادی ندارد، اما نگاه کسبوکارها به ریسکهای سیاسی تغییر کرده است. ارز در ایران بهنوعی دماسنج سیاسی شده و مردم بر اساس آن تحولات سیاسی را پیشبینی میکنند. در روزهای بحرانی، دسترسی به ارز محدود شد و خیلیها فکر میکردند خرید تتر میتواند داراییشان را حفظ کند، اما این اطمینان وجود ندارد.
همچنین، کسبوکارهای سنتیتر در تأمین ارز برای واردات تجهیزات به مشکل خوردند و تخصیص ارز را به تعویق انداختند. اثرات این جنگ ممکن است ۶-۷ ماه دیگر در شبکه تولید و توزیع دیده شود.
رضا خانکی اختلال در درگاههای پرداخت الکترونیک در زمان جنگ تحمیلی را اینگونه تحلیل کرد: در کسبوکار ما، مثلا فروش طلای آنلاین کاملاً متوقف شد چون درگاههای پرداخت بسته شدند. حدود ۱۰ میلیون کاربر در اقتصاد دیجیتال طلای آنلاین معامله میکنند و دسترسی آنها به کیف پولشان قطع شد. شبکه پرداخت در ایران پیچیده است و شامل شتاب، شاپرک، ساتنا و پایا میشود. ما برای فروش طلا به انتقال وجه با شناسه روی آوردیم که ۲۰-۳۰ درصد مشکل را حل کرد، ولی قطعی شتاب کامل جبران نشد. این پراکندگی در روشهای پرداخت از نظر پدافند غیرعامل کمک میکند، اما گاهی ابزار فشار حاکمیت به کسبوکارها میشود.
او به وضعیت نیروی انسانی در روزهای جنگ تحمیلی و پس از آن نیز پرداخت: نیروی انسانی برای استارتاپها حیاتی است، اما متأسفانه تعدیل نیرو در این دوره اتفاق افتاد. جنگ این موضوع را تشدید کرد. ما در شرکت خودمان تصمیم گرفتیم با کاهش حقوق مدیران ارشد، نیروها را حفظ کنیم تا وارد فضای تعدیل نشویم. این رویکرد برای کوتاهمدت جواب داد، ولی برای بلندمدت پایدار نیست. دولت بستههای حمایتی تعریف کرده، اما بروکراسی کند دولتی ممکن است باعث شود این حمایتها دیر به کسبوکارها برسد.
او در خاتمه راهکارهای کاهش تبعات جنگ بر اقتصاد دیجیتال نیز اشاره کرد: باید نگاه به اینترنت بهعنوان زیرساخت اساسی تغییر کند. در بورس، سیاستگذاری باید از کنترل شاخص به سمت افزایش نقدشوندگی برود. برای حملات سایبری، رویههای امنیتی باید ارتقا یابد. در مورد ارز، دولت باید ریسکهای سیاسی را برای کسبوکارها کاهش دهد نه اینکه با مصوبات جدید پیچیدگی را بیشتر کند. در نهایت، حفظ نیروی انسانی متخصص و حمایت سریعتر از کسبوکارها ضروری است تا اقتصاد دیجیتال بتواند سریعتر ریکاوری کند.