به روز شده در
کد خبر: ۱۰۵۳۲
نگاهی به جریان خریدهای لوکس و بدهکاری مردم در گفتگو با یک روانشناس:

وقتی خرید قسطی گران تمام می‌شود

داوود فتحی، روانشناس معتقد است: نیاز به پذیرش اجتماعی از جمله دلایلی است که مردم را به سمت خرید کالاهای لوکس و غیرضروری سوق می‌دهد. بسیاری از افراد برای اینکه احساس کنند با دیگران در یک سطح قرار دارند یا از سوی آن‌ها تحسین می‌شوند، به خرید اقلام لوکس روی می‌آورند. این رفتار اغلب، از نیاز به تأیید اجتماعی نشأت می‌گیرد و افراد حاضرند برای دستیابی به آن، زیر بار بدهی بروند.

وقتی خرید قسطی گران تمام می‌شود
گروه اجتماعی آوش/نوا ذاکری

 قسط، قرض، وام‌های کوچک و بزرگ که افراد را تا سال‌ها درگیر بدهکاری می‌کند ماجرای تازه‌ای نیست اما در سال‌های اخیر، موج تازه‌ای شکل گرفته؛ آدم‌هایی که برای خرید کالاهای لوکس، برند و تجملاتی، خود را تا گلو در بدهی فرو می‌برند، کالاهایی که در واقع به آن نیازی ندارند بلکه برای آنکه مبادا از دیگران عقب بمانند یا در نگاه جمع، کم و کوچک به نظر برسند اقدام به خرید آن‌ها می‌کنند.

تبلیغات گسترده‌ی سبک زندگی به اصطلاح لاکچری هم به این ماجرا دامن می‌زند و آدم‌ها را به آخرین مدل گوشی موبایل، تلویزیون جدید، لباس‌های برند و... نیازمند نشان می‌دهد و افراد برای آنکه از دیگران عقب نمانند در این دام گرفتار می‌شوند و برای این خریدهای غیرضروری به دریافت وام‌های بلندمدت و کوتاه مدت روی می‌آورند.

اما پشت پرده‌ این خریدهای لوکس، مشکلات بزرگی وجود دارد؛ عدم پرداخت به موقع اقساط، بیداری‌های شبانه و احساس گناه، تنها بخشی از تبعات این ماجراست که تنها به فرد محدود نمی‌شود و بعد از مدتی، فشارهای مالی آرام آرام راه خود را به روابط خانوادی باز می‌کند و بحث‌ و جدل، پیرامون مسائل مالی در خانه و خانواده بالا می‌گیرد.

فردی که روزی برای تأیید گرفتن از دیگران تلاش می‌کرد، حالا در تنگنای بدهی‌های مختلف اسیر است و روزی که به خودش می‌آید می‌بیند که از نظر مالی نابود شده و از روانی و اجتماعی هم به ته خط رسیده.

آوش درخصوص عواقب این وضعیت با دکتر داوود فتحی، روانشناس به گفتگو نشسته است که در ادامه می‌خوانید:

چرا مردم با وجود نداشتن توان مالی، باز هم برای خرید وسایل لوکس یا غیرضروری به صورت قسطی اقدام می‌کنند؟

یکی از دلایل مهم این رفتار، نیاز به پذیرش اجتماعی است. بسیاری از افراد برای اینکه احساس کنند با دیگران در یک سطح قرار دارند یا از سوی دیگران تحسین می‌شوند، به خرید اقلام لوکس روی می‌آورند. این رفتار اغلب، از نیاز به تأیید اجتماعی نشأت می‌گیرد و افراد حاضرند برای دستیابی به آن، زیر بار بدهی بروند.

دلیل دوم، فشار فرهنگی است. در فضای مجازی، رسانه‌ها و حتی جمع‌های خانوادگی، نوعی فشار پنهان وجود دارد. تصور کنید سخنران معروفی با خودرویی فرسوده وارد جلسه‌ای شود؛ بسیاری ممکن است تصور کنند او اعتباری ندارد یا حرفش شنیدنی نیست.

سومین عامل، فرار از احساس کمبود است؛ برخی افراد برای غلبه بر فشارهای مالی یا روانی زندگی، به خرید کالاهای خاص و لوکس روی می‌آورند تا با این کار حس بهتری نسبت به زندگی داشته باشند.

نباید از نقش بازاریابی و تبلیغات فریبنده‌ی برندها غافل شد. همچنین، ضعف در مدیریت مالی و ناتوانی در کنترل هیجانات نیز باعث می‌شود برخی افراد بدون توجه به تفاوت میان نیاز و خواسته، اقدام به خریدهای هیجانی کنند.

چشم‌و‌هم‌چشمی یا نیاز به تأیید اجتماعی چه تأثیری در این رفتارها دارد؟

این موضوع بسیار بنیادین است و ریشه در مقایسه دارد؛ وقتی فرد می‌بیند دوستان و اطرافیانش امکاناتی دارند که او ندارد، احساس کمبود، عقب‌ماندگی و حتی حسادت در او فعال می‌شود. این احساسات می‌تواند به رقابت و تلاش برای جبران منجر شود. افراد گاهی تنها برای پرهیز از قضاوت دیگران درباره‌ی سطح زندگی‌شان، خریدهایی انجام می‌دهند که در توان مالی‌شان نیست. پوشیدن لباس برند یا داشتن وسایل لوکس، به آن‌ها حس بهتری می‌دهد؛ گویی زندگی‌شان به تأیید دیگران یا لایک‌های مجازی وابسته شده است.

خرید قسطی مایحتاج اولیه چه تأثیری بر روان خانواده‌ها، به‌ویژه کودکان و نوجوانان دارد؟

پاسخ دادن به این سؤال دردناک است؛ زیرا یکی از تلخ‌ترین تجربه‌های یک خانواده این است که برای اقلام اولیه‌ای چون گوشت، مرغ یا برنج، ناچار به خرید قسطی شود.  این وضعیت موجب اضطراب مزمن در خانواده‌ها شده است. نگرانی از پرداخت قسط‌ها، احساس ناکامی و بی‌کفایتی، از جمله پیامدهای رایج است. در یکی از تلخ‌ترین مشاوره‌های طلاقم، زوجی به دلیل ناتوانی مرد در تأمین هزینه‌های زندگی مجبور به جدایی شدند.

سردی در روابط زناشویی، احساس بی‌ثباتی، ترس از آینده، شرم و اضطراب، از دیگر پیامدهای این وضعیت است که کودکان هم آن را به‌خوبی درک می‌کنند. برخی از این کودکان حتی ناچار می‌شوند در سنین پایین وارد بازار کار شوند و از دوران کودکی‌شان بگذرند؛ اتفاقی که منجر به بلوغ زودرس هیجانی و آسیب به عزت‌نفس آنان می‌شود. در صورت تداوم، این شرایط می‌تواند خانواده را وارد چرخه‌ی خطرناک استیصال کند.

این نوع سبک زندگی چه پیامدهایی برای سلامت روان دارد؟ 

نخستین پیامد، اضطراب مزمن است. نگرانی از عقب‌افتادن قسط‌ها یا بیماری یکی از اعضای خانواده، همیشه ذهن فرد را مشغول می‌کند. در ادامه، احساس فرسودگی به سراغ فرد می‌آید؛ نوعی تلاش بی‌پایان بدون رسیدن به آرامش، همچنین درماندگی آموخته‌شده و احساس شکست و بی‌کفایتی در فرد ایجاد می‌شود

این احساسات معمولاً به کاهش عزت‌نفس و افزایش تنش در روابط خانوادگی می‌انجامد. بیشتر مشاجرات درون خانواده‌ها نیز حول محور مسائل مالی شکل می‌گیرد که خود عاملی برای تخریب روابط است.

آیا این روند می‌تواند باعث شکل‌گیری نوعی افسردگی پنهان یا خشم اجتماعی شود؟

بدون تردید. وقتی فرد به‌طور مداوم تحت فشار مالی است، نمی‌توان برای همیشه با ظاهر ساختگی، وضعیت را پنهان کرد و به قول معروف، صورت را با سیلی سرخ نگه‌ داشت، این فشار از درون انسان را فرسوده می‌کند. افسردگی پنهان، زودرنجی و نوسانات خلقی از نشانه‌های رایج آن هستند.

در عین حال، احساس بی‌عدالتی و خشم پنهان نیز شکل می‌گیرد. این خشم گاه در خانواده بروز می‌کند، گاه در جامعه و علیه افرادی که هیچ نقشی در ایجاد این شرایط نداشته‌اند؛ مثل دعواهای خیابانی، تخریب اموال عمومی یا خشونت‌های خانگی.

در واقع، ریشه‌ی این خشم، احساس ناتوانی در کنترل زندگی است. این حس می‌تواند خطرناک باشد، زیرا ممکن است در آینده شاهد بروز خشم جمعی و حرکت‌های اجتماعی شدید باشیم که ساختارهای موجود را دچار بحران کنند.

ارسال نظر

آخرین اخبار