به روز شده در
کد خبر: ۱۰۴۶۷
علی‌اصغر پورمحمدی؛ رییس شورای انتشار و عضو شورای تولید

ساترا کارش بگیر و ببند نیست!/ بسه دیگه چقدر بازی مافیا؟!

معاونان و مدیران ساترا در نشستی بر نقش این سازمان بر بهبود و اثر بخشی کارها، تأکید کردند و از ذهنیت‌سازی‌های کاذب علیه ساترا انتقاد نمودند.

 ساترا کارش بگیر و ببند نیست!/ بسه دیگه چقدر بازی مافیا؟!

علی‌اصغر پورمحمدی و محمدرضا جعفری‌جلوه گفت‌وگویی را با خبرنگاران داشتند و از تجربیات فعلی خود در ساترا گفتند. محمدصادق افراسیابی، معاون کاربران و تنظیم‌گری اجتماعی ساترا، نیز در این نشست این دو مدیر را همراهی می‌کرد.

علی‌اصغر پورمحمدی؛ رییس شورای انتشار و عضو شورای تولید ساترا، درباره وجود سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی با بیان این موضوع که همواره تبلیغات سوء علیه ساترا رقم خورده در حالی که هیچ زمانی ساترا کارش بگیر و ببند نبوده است، به آسیب‌شناسی نظارتی و خلاء قانونی در این زمینه پرداخت. 

محمدرضا جعفری جلوه؛ عضو شورای تولید و انتشار ساترا،  هم تاکید کرد که نقش مدیریت فرهنگی در عرصه‌ای چون ساترا، صرفاً نظارت و ممیزی به ویژه ممیزی اثر هنری نیست؛ هنر ساترا باید هنر هم‌آفرینی باشد، دستگیری کند نه مچ‌گیری؛ هرچند مواجهه‌ای که امروزه با ساترا می‌شود، ذهنیت‌سازی‌های کاذب است.

ماهیت راه‌اندازی ساترا از نگاه علی‌اصغر پورمحمدی

علی‌اصغر پورمحمدی در ابتدای این نشست درباره ماهیت راه‌اندازی ساترا یادآور شد: چند سال پیش طبق قانون، این وظیفه بر گردن صداوسیما افتاد که بر پلتفرم‌ها نظارت کند. از همان ابتدا هم بحث‌هایی بین وزارت ارشاد و صداوسیما ـ برخی علنی و برخی غیرعلنی ـ شکل گرفت و کش‌ و قوس‌هایی هم به وجود آمد. خوشبختانه حالا این روند قانونی است و اجرایی. هر چند هنوز ابزار قانونی برای اینکه چه کنیم که پلتفرم‌ها بهتر فعالیت کنند را نداریم اما مهم‌ترین نکته‌ای که وجود دارد و مهم‌ترین کاری که ساترا توانسته است در این چند سال انجام دهد، بحث همفکری، هم‌اندیشی و حمایت از سکوها بوده است.

دنبال آتو گرفتن از کسی نیستیم

رییس شورای انتشار و عضو شورای تولید ساترا در ادامه با اشاره به تجارب مدیریت افرادی چون محمدرضا جعفری‌جلوه در تلویزیون، شاخص‌ترین ویژگی چنین مدیرانی را گفت‌وگو کردن عنوان کرد و یادآور شد: آقای جعفری جلوه از قدیم اهل گفت‌وگو بودند. آقایان مهندس مهاجرانی، دکتر کرمی و دکتر خیامی و بقیه دوستانی که حضور دارند، همچون آقای شیخ اکبری و دوستان دیگر شاخص‌ترین خصوصیت این عزیزان گفت‌وگو با برنامه‌سازان، نویسندگان و تهیه‌کنندگان بوده است. ساعت‌ها طول کشیده است که سریالی خوب از آب دربیاید. اگر امروز بعضی از کارهای شاخص فرهنگی در آنتن تلویزیون وجود دارد، حاصل آن گفت‌وگوهاست. گفت‌وگوهای عمیق با سازندگان که تبدیل به کار ارزشمند شده است. الان هم وظیفه جلسات شورای ساترا همین است؛ اینکه چه کنیم که کارها بهتر شوند. دنبال آتو گرفتن از کسی نیستیم بلکه به دنبال آن هستیم کارها اثرگذار باشند و دیده شوند. بعضی‌ها با هر قیمتی دنبال جذب مخاطب‌اند. ما باید مخاطب‌گرا باشیم و اساس رسانه یعنی اهمیت به ارزشمندترین سرمایه که مخاطب است. اینکه چگونه مخاطب را جذب کنیم، مهم است. برخی آثار را خانواده‌ها نمی‌توانند ببینند و این ضعف تلقی می‌شود. اینکه فردی با همسرش یا با مادرش نمی‌تواند به سینما برود، ضعف سینمای ماست.

ضعف قانونی و نظاتی داریم

معاون اسبق سیما سپس به آسیب‌شناسی پلتفرم‌ها پرداخت و تصریح کرد: پلتفرمی که نه شرط سنی دارد و نه قفلی دارد که چه زمانی بچه‌ها تماشا کنند و کی تماشا نکنند، یک هرج و مرج در تقسیم سنی مخاطب وجود دارد که از آسیب‌های مهم پلتفرم‌ها محسوب می شود و جای کار دارد. حداقل فایده ساترا در این سال‌ها کمک به رشد سکوها بوده است. مردم کوچه و بازار چه در سطح عامه مردم، چه در سطح فرهیختگان همیشه از ما گله دارند که خیلی از برنامه هایی که پخش می‌شود، برای جامعه مفید نیست. خب ما به اندازه توان خودمان توانستیم نظارت کنیم، بیشتر از این دیگر ابزار نداریم. ابزارمان ضعیف است و از لحاظ نظارت عملی، ضعف قانونی داریم که ان‌شاءالله آن هم حل شود.

 

بیش از مچ‌گیری، دستگیری کنیم

این مدیر باسابقه با تاکید بر تاثیرات گفت‌وگو اظهار کرد: در این گفتگو و مبتنی بر آن، به رسمیت شناختن، بیش از مچ‌گیری دستگیری کنیم؛ یعنی انگیزه مدیر، انگیزه کارشناس منتقد در این مواجهه مچ‌گیری نیست، بلکه دستگیری است. عیب‌جویی نیست، بلکه حُسن بینی است. تلاش برای برجسته کردن حُسن‌ها، دیدن قسمت‌های پُرِ لیوان، توجه کردن یا تمرکز کردن بر آنچه که هست نه اینکه به آنچه که نیست بی‌توجه بودن، بلکه به هست‌ها و حسن‌ها توجه کردن و حسن‌ها را توسعه دادن تا بتواند بعضی کاستی‌ها، معایب و عیب‌ها را پوشش بدهد.

 

امروز عرصه رسانه محل بازی جمعی است نه تک بازیگری

جعفری‌جلوه یادآور شد: شاید یک روز بر محوریت رسانه سنتی و برودکست، آفرینش فرهنگ یا آفرینش آینده یا شکل‌دهی به آینده، بر مدار یک رسانه منحصر و یا تک بازیگری بود اما با تکثر رسانه‌ای که پدید آمده و حضور رسانه‌های نوین و از آن میان پلتفرم‌ها و سکوهای تولیدکننده و انتشاردهنده آثار نمایش خانگی، دیگر بحث، بحثِ بازی جمعی است؛ یک بازی متکثر و پربازیگری که خیلی گسترده‌تر از پیش، در این صحنه کارسازی و اثرگذاری می‌کنند و به تعبیری آینده را می‌سازند، در فرهنگ دخل و تصرف می‌کنند و یا به تعبیری، در آفرینش فرهنگ ذی‌نفع‌اند. پس امروز یک بازی جمعی مطرح است.

این مدیر فرهنگی گفت: از اساس کار ما در شورای تولید که در مواجهه با طرح‌ها و فیلم‌نامه‌ها هستیم و هم در شورای انتشار که محصول تولیدشده را مورد سنجش و بررسی قرار می‌دهد، غالباً و قاعدتاً مبتنی بر این اصول و پایه‌هایی است که اشاره داشتم و امیدوار هستیم که بر همین روال بتوانیم بر این پذیرشی که تا امروز رو به افزایش در صحنه اتفاق افتاده، بیفزاییم. سازمان ایده‌ها، آثار، طرح‌ها، اعتماد بیشتری کنند که افزایش این اعتماد منتج به یک سرمایه اجتماعی در سطحی وسیع‌تر می‌شود. همه تلاش در آنجا اینگونه است و ان‌شاءالله اینگونه خواهد بود.

 

چقدر مافیا! فرهنگ جامعه را نابود کنیم؟

علی‌اصغر پورمحمدی  بیان کرد: فرض کنید که الان یک بازی در ایران برگزار می‌شود، ۵۰ پلتفرم با هم آن را پخش کنند، آیا این درست است یا غلط؟ همزمان پلتفرم‌ها یک برنامه یا یک سریال خارجی را چگونه دوبله و پخش کنند؟ چقدر مسابقه «مافیا» باید پخش شود. در جامعه ما آیا «مافیا» مثلاً بهتر است یا «گل یا پوچ» که ایرانی است؛ کدام به نفع کشور است؟ ما نمی‌گوییم برنامه‌های «مافیا» نباشد، می‌گوییم حد و اندازه داشته باشد. تا همین‌جا که منتشر شده جلوی آن را نگرفتیم. اگر تنظیم‌گری، تنظیم‌گری بود، هر ۶ ماه یک بار یک مافیا منتشر می‌شد، نه هر ۶ روز یک بار یک مافیا و نه هر روز یک مافیا، چقدر مافیا؟!

پورمحمدی با بیان اینکه ما تنظیم‌گر نیستیم و واقعا ضعیف هستیم، گفت: ما فرهنگ جامعه را نابود کنیم که چون آقایی می‌خواهد از این زمینه درآمد کسب کند. در اینجا تنظیم‌گری باید وسط بیاد، باید و نبایدها و جدول تشویق و تنبیه ترسیم کند؛ برای همین است که می‌گویم ما تنظیم‌گر نیستیم و واقعا ضعیفیم. در گذشته مطالبات شاید غیرمعقول یا غیرعملی از سمت نهادهایی که تنظیم‌گر بودند از جمله ساترا، وجود داشت. اما در طول سال‌هایی که در رسانه بودیم، همیشه اهل تعامل و گفتگو بودیم، چون عرصه، عرصه مکانیکی و سخت نیست بلکه یک عرصه نرم‌افزاری بوده که در آن گفت‌وگو انجام می‌شد. به‌خصوص در جاهایی که بحث فرهنگ مطرح است، بحث هنر، فکر و اندیشه است، باید تعامل باید باشد، باید گفتگو باشد و به جای مچ‌گیری باید دستگیری کنیم. دستگیری یعنی نویسنده‌ای که از یک پنجره وسیع و کامل به ایران و جهان نگاه نمی‌کند، این پنجره را باید برای او بگشاییم

اعتماد به ساترا محقق شده؟

او با بیان اینکه همواره تبلیغات سوء علیه ساترا رقم خورده در حالی که هیچ زمانی ساترا کارش بگیر و ببند نبوده است، تصریح کرد: کار ساترا همواره کمک بوده و اینکه چه کنیم که اوضاع فرهنگی بهتر شود، چه کنیم که یک پلتفرمی آباد شود. بارها به پلتفرم‌ها گفته‌ایم این نمایش شما که انقدر برایش هزینه می‌کنید، مخاطب جذب نمی‌کند و ساختارش ضعیف است، پلتفرم زمین می خورد، وظیفه ما نیست بگوییم اما می‌گوییم. یعنی ۷۰ درصد از توان ما در شرایطی که وظیفه‌مان هم نبوده صرف سازندگی، گفتگو و گفتمان، بهتر شدن اوضاع، بهبود وضعیت و بهینه سازی شده است. حالا یک عده هر چقدر هم طرح خوب می‌دهی، مخالف‌اند و  دوست دارند هرج و مرج باشد تا از آن بهره ببرند.

پورمحمدی درباره حضورش در ساترا و میزان اعتمادسازی برنامه‌سازان به این سازمان بر این باور است: خوشبختانه الان می‌توانم بگویم با اغلب پلتفرم‌ها و تهیه‌کننده‌ها، کارگردان‌ها و نویسنده‌ها تعامل وجود دارد و در این جلسات ساعت‌ها با آنها گفتگو شده و می‌شود و خودشان درک می‌کنند که چقدر این گفتگوها در رشد سکوها و برنامه‌هایشان اثرگذار بوده است.

قصه تنظیم‌گری با ممیزی تفاوت بسیار دارد

جعفری جلوه، مدیر اسبق شبکه‌های یک، دو و چهار سیما، در بخش دیگر این نشست، با بیان اینکه قصه تنظیم‌گری با ممیزی تفاوت بسیار دارد، تاکید کرد: تنظیم‌گری ممیزی نیست، بلکه به نوعی، سوق‌دهی است؛ تقسیم نقش، تقسیم سهم و تنظیم بازار هدف است. تنظیم‌گری امروز در عرصه‌های مختلفی کاربرد دارد و مطرح است. در حوزه فرهنگ و هنر و عرصه فعالیت‌های رسانه‌ای همچون نمایش خانگی هم امروز اگر از تنظیمگری صحبت می‌شود، باید توجه داشته باشیم که بین تنظیم‌گری و ممیزی و نظارت صرف و خشک تفاوت وجود دارد. تنظیم‌گر اینجا به عنوان یک عامل موثر، نقش تعیین کننده در باز و بسته کردن راه‌ها دارد؛ مثل سوزنبانی که در یک خط مهم ریلی ایفای نقش می‌کند، راهی را باز و راهی را به نحوی بسته می‌کند برای اینکه به سمت هدف مفروض باید حرکت کرد. ساعتی این باید عبور کند و ساعتی آن باید عبور کند. قصه‌ این نیست که راهی باید برای همیشه بسته باشد، بحث سر این است که این راه باید برای عبور محرک‌ها و متحرک‌های متعدد باز و بسته باشد.

 

تنظیم‌ گر باید بتواند تنبیه و تشویق انجام دهد

محمدرضا جعفری جلوه در ادامه صحبتهایش خاطرنشان کرد: در فضای رسانه‌ای و فضای روانی و افکار به اصطلاح ساخته شده و همچنین افکار عمومی، دستگاه‌ها باید نقش‌هایشان را به رسمیت بشناسند. نقش ساترا را به رسمیت بشناسند، با ساترا هم‌پایی کنند. بالاخره ما یک جایی باید برخورد نقادانه داشته باشیم جایی باید تشویقی و جایی باید تنبیهی ورود کنیم. چون نبود دو اهرم تشویق و تنبیه صحنه را دچار فساد می‌کند. ما برای تشویق دستمان خیلی پر نیست و حتما به منابع کمکی، چه مادی و چه معنوی نیازمندیم. در تنبیه هم یک جاهایی باید ورودهایی صورت بگیرد. به هر حال ممکن است سکویی فاقد مجوز باشد یا خارج از ضوابط، قاعده و قانون عمل کند و این در دیگران فضای تخریبی پدید بیاورد؛ به این معنا که فراتر از سهم خودش حرکت کند. بنابراین جایی باید یک تنظیم‌گر بتواند بازدارنده باشد و کار تنبیهی انجام بدهد. کار تنبیهی نیازمند ابزار آیین‌نامه و قانون و قاعده است. نیازمند حمایت‌های جمعی است. همراهی دیگر دستگاه‌ها را می‌خواهد و غیره و غیره.

 

منبع: ایسنا

برچسب ها

ارسال نظر

آخرین اخبار