سلامت روان در خطر
کمبود روانشناس در برخی از استانها به یک بحران جدی در حوزه سلامت روان بدل شده که رفع آن نیازمند عزم راسخ در دولت و سازمانهای ذیربط است.

زن بعد از فوت همسرش با بحرانهای شدید روحی مواجه شده بود اما فکر میکرد میگذرد اما هر روز اوضاع بدتر میشد و او با اضطراب و اندوه روزافزونی دست و پنجه نرم میکرد که زندگیاش را به کل مختل کرده بود. سرانجام به اصرار دوستی، به یک کلینیک مشاوره مراجعه کرد اما در کمال تعجب نوبتهای مشاور تا مدتها بعد پر بود و او باید مدتها در نوبت انتظار بماند؛ این داستان بسیاری از کسانی است که در شهرستان زندگی میکنند و با کمبود روانشناس مواجه هستند. این بحران، به ویژه در مناطق دورافتاده، یکی از چالشهای جدی نظام سلامت است.
ایران نیازمند 85 هزار روانشناس پروانهدار است
علی فتحی آشتیانی، رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، کمبود روانشناس در برخی از استانهای کشور را مشکلی اساسی قلمداد کرد و گفت: «در استان تهران به ازای هر هزار نفر یک روانشناس را داریم اما در برخی استانها مانند سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کهگیلویه و بویراحمد و... به ازای هر 10 هزار نفر یک روانشناس وجود دارد که نشانگر تعداد بسیار کم این روانشناسان است.»
آشتیانی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار کرد: « در بسیاری از کشورها به ازای هر هزار نفر بیش از 7 روانشناس وجود دارد و در برخی کشورها مانند چین به ازای هر 2000 نفر یک روانشناس وجود دارد.»
ایران در حالی با کمبود روانشناس در برخی از استانها مواجه است که کشورهای پیشرفته یا حتی در حال پیشرفت، با ارائهی راهکارهای مناسب و اقدامات جدی، از این مشکل عبور کردهاند.
به عنوان مثال، بیش از پنجاه هزار روانشناس در آلمان فعالیت میکنند که این کشور را تبدیل به یکی از پیشرفتهترین کشورها در ارائهی خدمات روانشناسی کرده است.
هند نیز که در مقایسه با کشورهای غربی در این حوزه عقبتر ایستاده بود، در سالهای اخیر با سرمایهگذاری و برنامههای متعدد، در حال گسترش خدمات روانشناسی است.
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در رابطه با وضعیت ایران اظهار کرده است: «برآورد ما این است که به ازای هر هزار نفر در کشور باید یک روانشناس داشته باشیم که با احتساب این آمار حداقل به 85 هزار روانشناس پروانهدار فعال در کشور نیاز داریم.»
پیامدهای کمبود در روانشناس در مناطق دور افتاده
متأسفانه این کمبود به حدی است که در برخی استانها حتی روانشناس عمومی هم وجود ندارد چه رسد به متخصصان این حوزه مانند روانشناسان بالینی یا مشاوران خانواده.
یکی از اصلیترین علتهای کمبود روانشناس در استانها، عدم توزیع مناسب منابع انسانی است و اجماع روانشناسان در کلانشهرهاست.
از سوی دیگر ما با بحران عدم توجه کافی به سلامت روان در برخی استانها مواجه هستیم؛ کمبود بودجه و تسهیلات باعث شده که این حرفه نتواند در سطح مطلوبی در استانهای کوچک و مناطق دورافتادهی کشور گسترش پیدا کند.
یکی دیگر از دلایل این چالش را نیز میتوان به عدم آگاهی از اهمیت سلامت روان در استانها نسبت داد؛ تعداد بسیاری از مردم استانها هنوز به درستی از اهمیت سلامت روان و نقش آن در زندگی خود آگاه نیستند و همین نگاه، سبب کاهش تقاضا و مراجعه به روانشناس شده است.
کمبود روانشناس و عدم مراجعه به آنها، پیامدهای متعددی از جمله افزایش مشکلات روانی، افزایش خوددرمانی و بروز مشکلات اجتماعی و در نهایت افزایش افسردگی و اضطراب را به همراه دارد.
رفع این چالش که برخی استانها و به خصوص مناطق دورافتاده و روستایینشین را درگیر میکند، نیازمند عزمی راسخ در حوزهی سلامت روان و اقدامات فوری و مناسب از سوی دولت و سازمانهای مربوطه است؛ توزیع مناسب روانشناسان، افزایش آگاهی عمومی، حمایتهای مالی و تسهیلات و ایجاد تسهیلات برای روانشناسان، از جمله اقدامات مهمی است که میتواند به رفع این چالش کمک کند.