به روز شده در
کد خبر: ۱۴۸۱۰

کتاب برای خواندن است، نه تماشا

مردم در فضای مجازی از این می‌گویند که دیگر به نمایشگاه کتاب نمی‌آیند تا کتاب بخرند، بلکه با این قیمت‌ها صرفاً بهر تماشا آمده‌اند.

کتاب برای خواندن است، نه تماشا
گروه فرهنگ و هنر آوش

در فضای مجازی، از توییتر تا اینستاگرام، موجی از گلایه‌های مردمی درباره‌ قیمت کتاب‌ها دیده می‌شود.

 آن‌ها می‌نویسند که دیگر به نمایشگاه کتاب نمی‌روند برای خرید، بلکه فقط آمده‌اند کتاب ببینند، ورق بزنند و عبور کنند.

قدیم‌ترها دغدغه‌ خریداران کتاب این بود که با این همه خرید، چطور کتاب‌ها را حمل کنند تا هم خسته نشوند و هم بتوانند به گشت‌وگذار میان غرفه‌ها ادامه دهند. حالا اما باید با دقتی وسواس‌گونه میان لیست بلندبالای کتاب‌های مورد علاقه‌شان، چند عنوان را انتخاب کنند؛ بودجه‌شان اجازه نمی‌دهد بیش از چند جلد به خانه ببرند.

امسال نمایشگاه خلوت‌تر از همیشه‌ به‌نظر می‌رسد. نه از ازدحام شدید خبری هست، نه از شور همیشگی میان قفسه‌ها.

کتاب‌هایی با تعداد صفحات کم، قیمتی دارند هم‌تراز با کتاب‌های قطور و جلد سخت چند سال گذشته.

مجموعه‌های داستانی چندجلدی که روزی یک ‌جا خریده می‌شدند، حالا تنها یک جلدشان قابل تهیه است، اگر همان هم در توان مخاطبان باشد.

دیگر کسی صرفاً بر اساس علاقه یا کنجکاوی به موضوع کتاب، آن را تهیه نمی‌کند. بسیاری ابتدا نسخه الکترونیکی ارزان‌تری از کتاب را می‌خوانند تا ببینند ارزش خرید نسخه‌ چاپی را دارد یا نه. کتاب دیگر یک تفریح سالم و ارزان نیست؛ تبدیل به یک انتخاب دشوار اقتصادی شده است.

طبق گفته آرش رضوانی، مدیر مسئول انتشارات فراگیر ملل، کتاب‌های الکترونیکی بیش‌ترین سود را برای پلتفرم دارد و پس از آن حدود سی درصد از فروش به نویسنده خواهد رسید.

مشکل این است که وقتی مردم  می‌بینند اپلیکیشن‌های قانونی نسخه‌ کتاب مورد نظرشان را ندارند، به سراغ تلگرام و راه‌های غیرقانونی می‌روند؛ فایل‌های اسکن‌شده‌ کتاب‌ها، نسخه‌های پی‌دی‌اف بی‌کیفیت و غیرمجاز.

آرش رضوانی معتقد است پیگیری این کانال‌ها بسیار دشوار است و ارزش پیگیری و شکایت را برای انتشارات ندارد و در نهایت همانند خیلی از فیلم‌هایی که غیر قانونی پخش می‌شوند کتاب هم با این معضل رو به رو است.

این اقدام مخاطب، زحمت نویسنده، مترجم و ناشر را زیر پا می‌گذارد اما از سر ناچاری رخ می‌دهد.

چه کسی دلش نمی‌خواهد بوی کاغذ را حس کند، کتابی واقعی میان دستانش داشته باشد و با فونت ریز و صفحات تارِ اسکن‌شده سر و کله نزند؟ رجوع مخاطب به این کانال‌ها از سر ناچاری است.

مدیر مسئول انتشارات فراگیر ملل تائید کرده به‌خاطر قیمت بالای تولید کتاب تیراژها پائین آمده و به علت قیمت کاغذ این امر اجتناب ناپذیر است.

در میان این فضای تلخ، بعضی از ناشران تلاش کرده‌اند با خلاقیت، مردم را به غرفه‌های خود جذب کنند. برخی غرفه‌ها به ازای هر خرید، کتابی هدیه می‌دادند. برخی دیگر گردونه‌ شانس یا جعبه‌ قرعه‌کشی گذاشته بودند. حتی غرفه‌ای دیده می‌شد که برگ‌هایی کاغذی میان خریداران توزیع می‌کرد؛ خریدار، نام خود را روی برگی می‌نوشت و آن را با روبانی به شاخه‌ درختی گره می‌زد، به امید برنده شدن کتابی دیگر.

کتاب را برای تماشا نمی‌نویسند، برای خواندن می‌نویسند.

اگر نگران سرانه‌ مطالعه‌اید، راهش این نیست که مردم را به نمایشگاه بکشانید تا از پشت ویترین به جلدها خیره بمانند.

کتاب باید قابل خریدن باشد، نه فقط قابل دیدن. تا وقتی کتاب به کالایی گران‌قیمت و لوکس تبدیل شود، مطالعه هم از دسترس مردم دور می‌شود، و در نهایت، نه نمایشگاه می‌ماند، نه خواننده.

ارسال نظر