شلیک در خلاء قانون
شکار خرس قهوهای، ماجرایی تلخ و تکرار شونده، بار دیگر در رأس اخبار قرار گرفت؛ اداره حفاظت محیط زیست شهرستان سوادکوه، صبح روز سیام فروردین ماه، در پی گزارشهای مردمی، در منطقهی شکار ممنوع، با دستگیری متخلفانَ، لاشه یک خرس قهوهای را کشف کرد؛ این یک روایت تکرار شونده است که هر روز چون زخمی ناسور بر جان طبیعت مینشاند.

سال 1400 بود که مدیرکل حفاظت محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد از شکار خرس قهوهای و به آتش کشیدن لاشه آن توسط چند شکارچی مختلف خبر داد. ماجرای خرس گرفتار شده در تله و مرگ حیوان به دلیل جراحات سنگین در شهرستان رودبار، کشف لاشه خرس در منطقه حفاظت شده البرز مرکزی، کشف لاشه خرس نر در منطقه حفاظت شده جهاننما در استان گلستان و ... این روایتهای تلخ دایما تکرار میشوند، روایتهایی که نشان از چالش جدی در حفاظت از این گونهی جانوری در ایران دارد.
شکارچیان، یا بهتر بگوئیم طبیعتکشان، حالا روی یک گونه نادر زوم کردهاند؛ «خرس» جانوری که در بیست و پنج استان کشور پراکنده است اما به دلیل تهدیدات فراوان و تعارض میان انسان با این گونه و نیز تغییرات فصلی رفتاری این گونه جانوری، هر روز شاهد تلفات بیشتر خرسها توسط انسانها هستیم.
تازهترین مورد از این جنایت های محیط زیستی، روز گذشته اتفاق افتاد، طبق اعلام روابط عمومی اداره کل محیط زیست مازندران، شنبه ۳۰ فروردین، با گزارش دوستداران محیط زیست مبنی بر حضور شکارچیان غیرمجاز در منطقه شکار ممنوع سوادکوه، محیطبانان اداره حفاظت محیط زیست شهرستان سوادکوه به محل اعزام شدند.
بعد از حضور در منطقه، محیطبانان به دو گروه عملیاتی تقسیم شده و پس از مدتی گشت و جستوجو در منطقه، موفق به شناسایی و دستگیری شکارچیان غیرمجاز شدند. در بازرسی از این افراد، لاشه یک قلاده «خرس قهوهای» به همراه یک قبضه اسلحه شکاری غیرمجاز، تعدادی فشنگ و سایر ادوات شکار کشف و ضبط شد.
خرس قهوهای، گونهای در حال انقراض
خرس قهوهای، از بزرگترین گوشتخواران ایران و گونهای در حال انقراض است، این جانور زیبا که روزگاری در ارتفاعات شمالی و غربی ایران زندگی میکرد اکنون تنها در بخشهایی از البرز، گلستان و زاگرس دیده میشود.
این خرسهای درشت جثه، با قرار گرفتن در رأس هرم غذایی، به چتری برای اکوسیستم بدل میشوند و شبکه گستردهای از روابط را با اجزاء زنده و غیر زنده محیط ایجاد میکنند.
اینگونه از خرس در فهرست سرخ اتحاد بینالمللی (IUCN) ، گونهای است که در رتبه «کمترین نگرانی» دستهبندی شده اما در خاورمیانه و ایران، وضع به کلی متفاوت است و رفتار انسان با این گونه جانوری، زیست آن را به سمت انقراض سوق داده است.
گزارشها و آمار منتشر شده، حکایت از شکار غیرقانونی سالیانه دهها خرس قهوهای دارد که با توجه به جمعیت محدود آنها، آمار بالایی است؛ با ادامه این روند خرس قهوهای ایران میرود تا برای همیشه منقرض شود.
متأسفانه تعداد بسیاری از کشتار خرس قهوهای هرگز گزارش نمیشود چون معمولاً شکارچیان غیرقانونی خوب میدانند چطور لاشه را از نظرها پنهان کنند یا با استفاده از خلاءهای موجود در قانون، از مجازات بگریزند.
با توجه به پراکندگی خرس قهوهای در 25 استان، شکارچیان غیرقانونی دسترسی خوبی به این گونه جانوری دارند؛ خرس قهوهای در استانهای مازندران، گلستان، چهارمحال بختیاری و کردستان دیده میشود.
خلاءهای قانونی
یکی از مسائل جدی که محیطزیست سالهای سال با آن درگیر است، کمبود محیطبانان، به خصوص در مناطق شکار ممنوع است؛ کمبود بودجه، عدم وجود آموزشهای تخصصی و در مواردی هم تهدید مستقیم محیطبان از سوی شکارچیان غیرقانونی، از جمله دلایلی است که کار نظارت را ضعیف کرده و فرصت جولان به شکارچیان غیرقانونی را فراهم میکند.
از سوی دیگر، ساز و کار مناسبی درخصوص برخورد با این شکارکشها وجود ندارد و قوانین موجود در سالهای اخیر نتوانستهاند بازدارندگی لازم را به عمل بیاورند. این شکارچیان غیرقانونی حتی با دستگیری هم تنبیه نشده و با پرداخت جریمه اندک، باز به آغوش طبیعت برگشته و به کشتار ادامه میدهند.
قانون شکار و صید در سال 1346 تصویب شد اما شواهد نشان از اجرایی نشدن مفاد این قانون دارد.همچنین ضعف در همکاری برخی از نهادهای محلی و نبود امکانات کافی، از جمله دلایل اجرایی نشدن صحیح این قانون است.
محیطبانان علاوه بر شرایط سخت شغلی، عموماً از حقوق پائینی برخوردارند و تجهیزات فرسودهای در اختیار دارند. متأسفانه آنها در برخی مناطق حتی بدون خودرو فعالیت میکنند و همین عوامل دست محیطبان را برای جلوگیری از شکارچیان غیرقانونی که با تجهیزات پیشرفته و خودروهای آفرود تردد میکنند، بسته نگه میدارد.
چشمان کاملاً بسته
پیدا شدن لاشه خرس قهوهای سوادکوه، اولین مورد نبود و متأسفانه آخرین مورد هم نخواهد بود؛ شلیک مرگ به این خرس که در سایه عدم نظارت محیط زیست و در سکوتی رسانهای دفن میشود، حلقهای از حلقههای دایره کور شلیک به این جاندار مفید و زیباست، حفظ گونههای در حال انقراض شاید یکی از مهمترین وظایف سازمان حفاظت از محیط زیست باشد که متأسفانه به درستی صورت نمیگیرد.
در سالهای اخیر تلفات و شکار گونه خرسها در کشور افزایش داشته است؛ این افزایش، دلایل مختلفی از جمله دفاع از جان خود، ارزش پوست و تاکسیدرمی، دعانویسی و رمالی، کمبود آب و غذا در مناطق حفاظت شده و ... داشته است.
متأسفانه در سایه کمتوجهیها به محیط زیست و عدم اختصاص بودجههای مناسب به این سازمان، شنیدن هرروزهی این اخبار جای تعجب ندارد اما آنچه تعجببرانگیز است سکوت سایر نهادهایی است که هربار چشم خود را بر این اخبار بسته نگه میدارند.