چرا به اینجا منطقه سکوت می گویند؟
در این منطقه، انتقالات الکترومغناطیسی صورت نمیگیرد، رادیوها و بیسیمها از کار میافتند، قطبنما شمال مغناطیسی را نشان نمیدهد، گیاهان و جانوران این منطقه دچار موتاسیون و جهشهای ژنتیکی عجیب و غریبی شدهاند.

در طی سالیان گذشته، در این منطقه دربارهی دیده شدن موجودات فضایی، بارش سنگریزههای داغ و سایر پدیدههای غیر طبیعی، داستانهای بسیاری گفته شده است. ویژگیهای عجیب و غریب منطقهی زونا، افراد کنجکاو و توریستهای بسیاری را از سراسر دنیا به سمت این منطقه کشانده است.
راز و رمز منطقهٰی زونا دل سیلِنسیو، اولین بار در جولای سال ۱۹۷۰ کشف شد و آن دقیقاً زمانی بود که پایگاه نظامی آمریکانزدیک شهر گرین ریور (Green River) در ایالت یوتا، یک موشک آزمایشی به نامAthena test missile را به سمت منطقهی White Sand Missile Range پرتاب کرد. اما این موشک از کنترل خارج میشود و بهجای فرود آمدن در منطقهی هدف، به مسیر خود همچنان ادامه میدهد و چهارصد مایل به سمت جنوب پیش میرود و در منطقهیMapimi Desert Regiom به زمین میافتد. فوراً یک گروه از متخصصین به منطقه اعزام میشوند تا موشک سقوط کرده را پیدا کنند. بعد از سه هفته تلاش و جستجو، بقایای این موشک پیدا میشود، یک باند موقت هواپیمابرای انتقال لاشه موشک ساخته میشود و کل این عملیات بهطور مخفیانه انجام میگیرد. بنابر خواست مقامات دولتی درباره این مسئله به هیچکس چیزی گفته نمیشود و از افراد محلی نیز هیچ سؤالی پرسیده نمیشود، این اتفاق باعث میشود در بین مردم محلی، شایعاتی در مورد منطقه زونا شکل بگیرد.
داستان دیگری که دربارهی این حادثه بین مردم گفته میشود این است که، یکی از افراد محلی به نام جِیمی توسط ارتش برای محافظت از لاشهی موشک گماشته میشود تا مراحل انتقال آن صورت بگیرد. جیمی علاقهمند میشود تا از فرصتی که پیش آمده نهایت استفاده را ببرد، او سعی میکند از توجهی که به سمت این منطقه معطوف شده است برای رونق اقتصادی منطقه استفاده نماید .وقتی که لاشهی موشک انتقال داده شد و نیروهای نظامی منطقه را ترک کردند، جیمی با چند نفر از مالکان و زمینداران این منطقه صحبت میکند تا هتلی را در آن ناحیه بسازند. آنها سعی میکنند که توریستها و جهانگردان بسیاری را برای گردش و اقامت در این منطقه ترغیب نمایند.
برخی از افراد محلی میگویند این جیمی بود که باعث شد این منطقه مهم شود، او بود که افراد بسیاری را به گشت و گذار در این منطقه علاقمند کرد. بعد از مدتی جیمی و دوستان جدیدش شروع کردند به ساختن داستانی شبهِ علمی دربارهی این منطقه و سپس این داستان را با فرهنگ عامهی مردم در آمیختند به طوری که خیلی زود این حکایتها خوراک رسانههای محلی شدند. رسانههای محلی تمامی این داستان عجیب و غریب را با جزئیات انتشار میدادند تا اینکه منطقهی زونا بر سر زبانها افتاد.
بر طبق این داستان علمی عجیب و غریب، مشکلات مغناطیسی در جو این منطقه مانع انتقال امواج رادیویی و باعث چرخش سریع عقربهی قطب نمای مغناطیسی میشود. این امواج مغناطیسی آنقدر خاص و استثنایی هستند که یک میدان مغناطیسی قوی را ایجاد میکنند. این میدان مغناطیسی قوی همانند یک گردباد عمل میکند و هر آنچه را که در جو این منطقه وجود دارد به درون خود میکشد. شهابسنگ Allende که در سال ۱۹۸۹ در یک منطقهی عمومی فرود آمده بهعنوان یک مدرک تائید کننده به کار میرود که همواره به آن استناد میشود.
اکنون ادعا میشود که این پدیدهی غیرعادی برای اولین بار در سال ۱۹۳۰ توسط یک خلبان مکزیکی به نام فرانسیسکو سارابیا گزارش شده است. بر طبق گفتههای این خلبان، زمانی که او بر فراز منطقهی زونا در حال پرواز بوده، ارتباط رادیویی او به طرز مرموزی قطع میشود. افراد دیگری ادعا میکنند که حتی اشیاء پرنده را در آسمان منطقه دیدهاند. برخی گفتهاند که بارش اشیاء عجیب و غریبی را مشاهده کردند که از آسمان صاف و بدون ابر، بر زمین این منطقه فرو ریخته است.
اکنون افراد بسیاری از سراسر دنیا به این منطقه میآیند تا ویژگیهای عجیب آن را از نزدیک ببینند. افراد محلی این توریستها را Zoneros مینامند. توریستها وقتی میبینند که رادیو و قطبنماهایشان در این منطقه بهخوبی کار میکنند و هیچ مشکلی ندارند، بسیار شگفتزده میشوند. از آنجا که این توریستها یک منبع درآمد برای افراد محلی محسوب میشوند و به دلیل اینکه راهنمای این توریستها اغلب افراد محلی هستند، راهنمای تورها سعی میکنند به یک طریقی این مسئله را توجیه کنند و در جواب به این گردشگران میگویند میدانهای مغناطیسی که باعث از کار افتادن رادیوها و قطب نماها میشوند دائماً در حال حرکت هستند و تعیین محل دقیق آنها کار بسیار دشواری است.
ساکنان این منطقه خودشان به وجود منطقهی سکوت اعتقادی ندارند. زمانی که در مورد پدیدههای عجیب و غریب و غیرعادی از آنها سؤال میشود تقریباً همگی آنها بدون استثنا پاسخ میدهند که به جز افراد غریبه و نا آشنا، هیچ چیز عجیب و غریب و نا آشنایی را در این بیابان ندیدهاند. هر چند که برخی از افراد ساکن در این منطقه با راهنمای تور شدن و فروش غذا و نوشیدنی به توریستها امرار معاش میکنند ولی از نظر بقیه افراد محلی، این توریستها و گردشگران فقط مایهی دردسر هستند.