تتلو چطور زیر سایه دار رسید؟
خوب یا بد، تتلو بخشی از تاریخ معاصر موسیقی ایران است. نام او به موسیقی زیرزمینی گره خورده است، اما حتما یکی از بهترین یا مورد توجهترین، یا خلاقترین، خوشصداترین، حرفهایترین یا هنرمندترین صداهای این دسته از تولیدکنندگان آثار هنری نیست. او با ترکیبی از رپ، آراندبی (R&B)، پاپ، هیپهاپ و حتی الکترونیک، سعی کرد هویتی منحصربهفرد خلق کند اما مرور کلی آثارش نشان نمیدهد در این مسیر موفق بوده باشد.

بیست سال فرصت خوبی برای ساختن یک شهرت هنری قابل اعتناست. برای بسیاری از هنرمندان بااستعداد که شانسی هم در بازار پیدا میکنند، بیست سال فاصلهای است که بین یک استودیوی کوچک وسط شهر تا یک استودیوی حرفهای و مجهز در بهترین نقطه تهران قرار دارد، بعضیها در این مدت خودشان را تا بهترین استودیوهای ضبط جهان هم میرسانند و به هنرمندان پرفروش دوران خودشان تبدیل میشوند. بعضیها هم در بیست سال یک جای بدون رنگ روی بدنشان باقی نمیگذارند و آخرش هم سر از زندان در میآورند. این دومی داستان امیرحسین مقصودلو، یا همان تتلوی خودمان است.
خودش میگوید از سال ۸۲، یعنی از زمانی که تنها ۱۶ سال داشت وارد کار موسیقی شده است، چیزی که ما دیدیم این است که اولین ترانهاش را در سال ۸۴ بیرون داده، «من واسم عشقت مرد»، میگفت خوانندهای از راه رسیده که به «R & D» جدید علاقه دارد، صدایش هم بد نیست، و اگر کسی کمکش کند متنهای قابلقبولی بنویسد و از تکرار این چهار تا میزان یکقدم پیشتر برود، شاید بازار موسیقی ایران هم استقبالی نشان بدهد. ماجرا ولی آن طوری که ناظران خوشبین فضای موسیقی امید داشتند پیش نرفت.
تولد یک ستاره؟
تتلو در فضایی ظهور کرد که میشود به آن سالهای اوج موسیقی زیرزمینی ایران گفت، در برنامهای که حالا دیگر ابعاد آن مشخص شده است، تلاشی برای زمین زدن بازار موسیقی فارسی خارج از کشور با باز گذاشتن دست یکسری استودیو و تولید کننده و خواننده در داخل کشور انجام شد. نسل اول رپرهای ایرانی، تلاشهای اولیه در «R & D»، و حتی پاپهایی که بعدا همهگیر شد، حاصل این فضا بودند. در میان آن همه گروه و چهره و سبک و موسیقی، یکی هم همین امیرحسین مقصودلو بود که بین توهی و ضد بازی و مخته و دیگران اسم «تتلو» که برای خودش انتخاب کرده بود اقلا به آن دوره و زمانه میآمد.
بعد از تلاشهای دهه هشتادش، تتلو در سال ۹۰ اولین آلبوم رسمی خود به نام «زیر همکف» را منتشر کرد. طبیعتا غیرمجاز. تتلو در این اجرا تلاش میکند پاسخی به فضای حاکم بر موسیقی پاپ ایران بدهد. خیلی صریح اعلام میکند فضای شکل گرفته در این سالها در «زیرزمین» در مقابل موسیقی لوسآنجلس قرار دارد و قصد دارد « همین جا بماند». او در این اجرا از طرف «زیر زمین ایران» حرف میزند. فیتهایی که در سالهای بعد با برخی دیگر از خوانندگان زیرزمینی داخل ایران منتشر میکند نشان میدهد دوستیها برقرار و همکاریها جاری است. در این دوره تتلو هنوز به پالت نقاشی تبدیل نشده است.
دو سال بعد در آذر سال ۹۲ موجی از دستگیریها در میان فعالان موسیقی زیرزمینی ایران رخ داد. در این ماه، در میان خوانندگان یکی از کسانی که بازداشت شده بود امیر تتلو بود، علاوه بر خوانندهها، گردانندگان سایت «برگ موزیک» که به معرفی آثار هنرمندان زیرزمینی میپرداختند، دستگیر شدند. مهدی رجبیان، مدیر این وبسایت، به همراه برادرش و دو همکار دیگر در مهرماه همان سال در ساری بازداشت و به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شده بودند. در دی ماه نیز، فاطمه و مهدی موسوی، دو شاعر و ترانهسرا که برای خوانندههایی مثل شاهین نجفی ترانه مینوشتند، دستگیر شدند. این سلسله دستگیریها نگرانیهایی را در میان هنرمندان موسیقی زیرزمینی ایران برانگیخت و برخی از آنها با ارسال نامهای سرگشاده به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت، خواستار توقف برخوردهای امنیتی با هنرمندان شدند. تتلو البته برای مدت طولانی در بازداشت نماند.
از این زندان تا آن زندان، فرج است؟
او بین سالهای ۹۲ تا ۹۵ دورهای بهشدت فعال را طی کرد، آلبوم تتلیتی (Tatality)- در سال ۹۲ منتشر شد، ۱۶ قطعه که از جمله بعضی از مشهورترین قطعات او مثل «مغز در رفته»، «خوابم نمیبره»، «حالمون خوبه» و «کی از پشت لباستو میبنده» مربوط به این آلبوم است، آلبوم من در سال ۹۳ منتشر شد، آلبوم شماره ۶ در سال ۹۴ و آلبوم ممنوع در سال ۹۵ منتشر شدند، از این آخری احتمالا ترانههای مشهوری مثل دوستت ندارم و تو نمیفهمی در خاطرهها مانده باشد.
لابهلای همین کارها تتلو یک روز در دی ماه سال ۹۳، همراه با پیام صادقیان سر تمرین تیم پرسپولیس حاضر شد. حمید درخشان در این زمان سرمربی تیم بود و در واکنش به درخواست تتلو برای اینکه از او تست ورزشی بگیرد گفته بود تیم الان در دوره مسابقات است و وقت این کارها نیست. او همچنین به تتلو توصیه کرد اگر میخواهد مسیر حرفهای ورزش را دنبال کند بهتر است از راه آن وارد شود. این حاشیهها منجر به دورهای از انتشار پستهای ورزشی در شبکههای اجتماعی از سوی تتلو و حامیانش شد، اما در نهایت از او فوتبالیست در نیامد.
همزمان با این دوران به شدت پرکار که خالی از کلمات و مضامین معمول ترانههای تتلو، فحش و توصیف رفتارها و آمیزشهای جنسی و خیانت و مانند آن نبود. تتلو چند تک آهنگ مناسبتی هم بیرون داد که نشان میداد خودش و بخشهای از حاکمیت در تلاش هستند تا او و هنرش را عادی سازی و شاید حتی جذب کنند. ترانه انرژی هستهای، منتشر شده در تیر سال ۹۴، که روی عرشه ناوکشن دماوند ارتش ضبط شده بود و انتقادات فراوانی را برای فرماندهان ارتش به همراه داشت، ترانه شهدا منتشر شده در شهریور سال ۹۴ و ترانه آقا کمک کن، منتشر شده در مهر همان سال، مهمترین محصولات این دوره هستند.
در حالی که بسیاری با نگاه به فعالیتهای تتلو، در مورد جذب احتمالی به گروههای قدرتمندی که میتوانند از او حمایت کنند گمانهزنی می کردند، سال ۹۵ برای تتلو با یک بازداشت دیگر شروع شد. او این بار به اتهام تشویش اذهان عمومی و اشاعه فحشا بازداشت شد. ماجرای این بازداشت هم خالی از نکات قابل ملاحظه نیست. قاضی پرونده تتلو، بیژن قاسمزاده بود؛ همان کسی که بعدا حکم به فیلتر شدن تلگرام داد و خودش هم چهار سال بعد از آن متهم به فساد مالی شد. تتلو در یکی از جلسات رسیدگی در شهریور سال ۹۵ با قاسمزاده درگیری لفظی پیدا کرد و گفته میشود حتی یک قندان را به سمت او پرتاب کرده است. به هر حال، در پروندهای که در سال ۹۵ برای تتلو تشکیل شد او به ۱۰ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد که چون قاسمزاده از شکایت خود صرفنظر کرده بود این حکم به پنج سال حبس کاهش پیدا کرد. حکم البته اجرا نشد. این همان بازداشتی است که در جریان آن گروهی از هواداران تتلو که تحت تاثیر یکی از آلبومهای او نام خودشان را تتلیتی گذاشته بودند در واکنش به آن دست به اعتراضات خیابانی زدند. آنها در چهارم شهریور ۹۵ جلوی کاخ دادگستری تجمع کردند و خواهان آزادی تتلو شدند.
سال ۹۶ سال انتخابات بود، و وقت خوبی برای زندانی کردن تتلو نبود. او که در ابتدا با پستهای اینستاگرامی حمایت خود از ابراهیم رئیسی را اعلام کرده بود، در ۱۷ اردیبهشت سال ۹۶ به دیدار رئیسی برده شد و در مصاحبهای در مورد رئیسی گفت که به نظرش او تنهاست و نیاز به حمایت دارد و علت دیدارش با رئیسی هم همین بوده است.
انتخابت ۹۶ برای رئیسی پیروزی به همراه نداشت. تتلو هم با حکمی در آستانه اجرا روبهرو بود و در نتیجه در سال ۹۷ ترجیح داد از کشور خارج شود. منتهی نه خیلی دور. او که قاعدتاً ممنوعالخروج بود، خودش را از مسیری نهچندان غیر قابل پیشبینی به ترکیه رساند و در استانبول ساکن شد. از این جا به بعد یک دوران تازه در زندگی حرفهای او آغاز شد. کنسرتهای رسمی و تولید ترانههای بیشتر، حاصل این دوره بود؛ اما همزمان فضای بازی که برایش به وجود آمده بود او را از اهداف ورزشیاش دور و به زندگی زمینی نزدیکتر کرد.
تتلو در استانبول، پازلی با قطعات گم شده بسیار
زندگی بیرون از ایران باعث شده بود حضور تتلو در شبکههای اجتماعی افزایش پیدا کند، حضوری که تنها محدود به عکس گرفتن از صبحانه و تمرین ورزشی و انتشار پوستر کنسرت و آهنگهای جدید نبود. تنها چند ماه بعد از خروج تتلو از ایران، حساب اینستاگرام او در آبان سال ۹۷ به دلیل انتشار تصاویر نیمه برهنه و محتوای مستهجن و توهینآمیز که با سیاستهای اینستاگرام در تعارض بود، بسته شد. تتلو در کانال تلگرامیاش خودش را قربانی سانسور معرفی کرد و همزمان یک حساب اینستاگرامی جدید باز کرد. این حساب دوم بود که روشن کرد تتلو در ترکیه واقعا به چه کاری مشغول است.
این مسئله که موسیقی زیرزمینی در میان نوجوانان و جوانان کم سن و سال از طرفداران بیشتری برخوردار است چیز جدید و عجیبی نیست، این مسئله که طرفداری در نوجوانان، معنای متفاوت از طرفداری در بزرگسالان دارد هم موضوع چندان تازهای نیست. آن چیزی که عجب بود این بود که روشن شد طرفداران تتلو حاضرند برای نزدیک شدن به او چه کارهایی انجام دهند و از آن جالبتر این بود که تتلو چطور از این وضعیت بهرهبرداری میکند.
او نه تنها تلاشی برای کنترل میل شدید و غالبا جنسی به خودش نکرد، بلکه در چند پست اینستاگرامی مدعی شد حرم سرایی از دختران نوجوان دارد و تاکید کرد دختران نوجوان میتوانند برای این که بخشی از این حرم سرا باشند کارهای انجام دهند. دعوت از دختران زیر سن قانونی به انجام رفتارهای جنسی و اعلام آمادگی برای درگیر شدن در رابطه جنسی با آنها از طرف تتلو این بار چنان واکنشی را برانگیخت که منجر به ممنوعیت مادامالعمر تتلو از حضور در اینستاگرام شد. در جریان کارزاری که در اردیبهشت سال ۹۹ برای گزارش حساب تتلو و همینطور شکایت قضایی از او به راه افتاد، آزاده، همسر سروش هیچکس، یکی از چهرههای اصلی بود.
در همین سالهای ۹۸ و ۹۹ بود که تتلو برای اولین بار با شکایت شاکیان خصوصی در ترکیه بازداشت شد. پروندهای که چیز زیادی از آن انتشار نیافت و در نهایت هم به دادگاه و صدور احکام کیفری علیه تتلو منجر نشد. او بعد از حاشیههای این سالها اعلام کرد با سحر قریشی ازدواج کرده است. خبری که نه تنها از حاشیههای او کم نکرد بلکه به آن اضافه هم کرد. سحر قریشی بعد از این که عکسی در آغوش تتلو منتشر کرد از مهاجرت خود به ترکیه و زندگی به تتلو خبر داد. رابطهای که تتلو آن را ازدواج مینامید خیلی زود از طرف سحر قریشی انکار شد. در خرداد سال ۱۴۰۱ سحر قریشی در پستی اعلام کرد تتلو را ترک کرده است. نفس رابطه آنقدری مهم نبود که دلیل تمام شدن آن اهمیت داشت. سحر قریشی، تتلو را متهم کرده بود علاوه بر خشونت و آزار و اذیت، او را مجبور کرده تتوهایی که دوست ندارد بزند و همینطور از او سوءاستفاده جنسی کرده است. اتهامی که تتلو از سال ۹۹ به آن متهم بود.
حدودا یک سال بعد از این رابطه تتلو یک بار دیگر اعلام کرد ازدواج کرده است. او از همسر جدیدش به عنوان «دختر شیرازی» نام برد. آنچه میدانیم این است که گفته میشود این دختر یک مدل ایرانی و ساکن لندن است که در شبکههای اجتماعی حضور عمومی ندارد.
معلوم نیست سرنوشت این ازدواج به کجا رسید، آنچه که روشن است این است که اوضاع تتلو در زمان این ازدواج چندان وفق مراد نبود. پروندههای مالی و قضایی در ترکیه او را تحت فشار گذاشته بود. در ایران هم ابراهیم رئیسی به ریاست جمهوری رسیده بود و تتلو که یک بار گفته بود باید از این «سیدِ تنها» حمایت کرد چشم به حمایت داشت. او در آذر سال ۱۴۰۲ تنها چند ماه بعد از ازدواج جدیدش خودش را به فرودگاهی در استانبول رساند و با معرکهگیری اعلام کرد که میخواهد به ایران برگردد اما از آنجا که پاسپورت معتبری نداشت نمیتوانست از راه قانونی به ایران بیاید. مشکلی که چندان مهم نبود چون بالاخره بعد از ساعتی در فرودگاه بازداشت شد و توسط مقامات پلیس ترکیه تا مرز بازرگان اسکورت و به پلیس ایران تحویل داده شد.
آغاز زندگی در زندان
این بار از همان لحظه گذر از مرز بازرگان، بازداشت در انتظار تتلو بود. حکم قبلی او هنوز سر جایش محکم بود اما خبر بد این بود که تمام آنچه او بیرون از ایران در شبکههای اجتماعی پست کرده یا به صورت زنده گفته بود هم ضبط شده و اینها چیزهای خوبی نبود. اتهام او دیگر تنها تشویش اذهان نبود، این بار به «توهین به مقدسات»، «ساب النبی»، «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و « سوءاستفاده از نوجوانان» متهم شد. تنها در مورد اتهام اول بود که حکم پنج سال زندان گرفت اما دادستان مسئله را رها نکرد؛ با نقض حکم در دیوان عالی کشور، پرونده به شعبه همعرض ارجاع داده شد. در نهایت، دادگاه با استناد به مواد ۲۶۲ و ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی، حکم اعدام را بهدلیل «سبالنبی» صادر کرد.
حکم اعدام تتلو در بیست و هفت فروردین ۱۴۰۴ اعلام شد، این حکم هنوز در مرحله فرجامخواهی است و نهایی نشده است. از زمان بازگشت تتلو به ایران در سال ۱۴۰۲ تا اواسط سال ۱۴۰۳، همچنان موزیک ویدئوهای جدیدی از او منتشر میشد. خبرگزاری قوه قضاییه یکبار ادعا کرد که این موزیک ویدئوها، بخصوص آخرین آنها که در تیر سال ۱۴۰۳ منتشر شد و آقا کمک کن نام داشت در زندان ضبط شده است. خود تتلو البته میگوید آخرین کاری که ساخته و منتشر کرده ترانه قسم است و بهغیراز این هر چه منتشر شده قبلاً ضبط شده بوده یا تنظیمهای جدید ترانههای قدیمی است که حالا بیرون میآید.
همین وقتها بود که اعلام شد او در زندان یکبار دیگر ازدواج کرده است، تا جایی که خودش میگوید، این ازدواج سوم اوست و زنی که به همسری گرفته یکی از هوادارانش که او آنها را «ارتش تتلیتیها» میخواند، بوده است. قبلا هم سابقه داشته که قوه قضائیه با فراهم کردن مقدمات ازدواج محکومانی که زیر حکم اعدام هستند، برای عدم اجرای حکم آنها کوشیده باشد. روشن نیست نمونه تتلو هم به همین مسیر خواهد رفت یا نه. اما روشن است که بهرغم صدور حکم اعدام، امید به زندگی تتلو لااقل در زمان ازدواج نزولی نبوده است.
تتلو بعد از ورود به ایران ابتدا به زندان اوین منتقل شد؛ اما بعد از مدتی از آنجا به زندان تهران بزرگ در فشافویه فرستاده شد و در اندرزگاه دارالقرآن این زندان به سر میبرد. اندرزگاهی که مخصوص زندانیانی است که در برنامههای مذهبی و دینی زندان شرکت میکنند و آموزش قرآنی میپذیرند. بیست و ششم اردیبهشت در واکنش به این حکم عدهای از هواداران تتلو فراخوان اعتراض خیابانی در میدان آزادی تهران را صادر کردند و برخی هم به این فراخوان پاسخ دادند. در اردیبهشت و خرداد سال ۱۴۰۴، اندکی بعد از اعلام صدور حکم اعدام برای تتلو خواهر او در چند پست اینستاگرامی ادعا کرد که او را برای اجرای حکم به سلول انفرادی منتقل کردهاند. قوه قضاییه این ادعاها را تکذیب کرده و اعلام کرده است که حکم تتلو هنوز در مرحله فرجامخواهی است. با این وجود او در هشتم خرداد سال جاری با مصرف قرص اقدام خودکشی کرده است که با انتقال سریع به مراکز درمانی و بعد هم اورژانس مسمومیت دارویی در بیمارستان لقمان از سرش گذشته است. تتلو روز دهم خرداد دوباره به زندان برگشته است و این که حکم او قطعی و اجرا میشود یا نه هنوز در ابهام است.
یک مسیر سنگلاخ نیمه تمام
خوب یا بد، تتلو بخشی از تاریخ معاصر موسیقی ایران است. نام او به موسیقی زیرزمینی گره خورده است، اما حتما یکی از بهترین یا مورد توجهترین، یا خلاقترین، خوش صداترین، حرفهایترین یا هنرمندترین صداهای این دسته از تولیدکنندگان آثار هنری نیست. او با ترکیبی از رپ، آراندبی (R&B)، پاپ، هیپهاپ و حتی الکترونیک، سعی کرد هویتی منحصربهفرد خلق کند اما مرور کلی آثارش نشان نمیدهد که در این مسیر موفق بوده باشد.
هر چند از نظر محدوده صوتی توانایی بالایی دارد که در برخی قطعات مانند «من»، «نگو نمیتونی» یا «تو که بخوای میتونی» آن را به رخ میکشد اما افتوخیز کنترل نشده در دینامیک صدایش نشان میدهد بیشتر از این که یک خواننده حرفهای باشد، یک خواننده دلی است که هر کاری دوست داشته باشد با صدایش انجام میدهد.
ترانههای تتلو را میتوان در سه دسته کلی تقسیم کرد: ترانههای عاشقانه و احساسی مثل «من»، «منو ببخش»، «با تو»، که معمولاً ساختاری ساده دارند و مضامین عشق، خیانت و وابستگی را منتقل میکنند. ترانههای اجتماعی و اعتراضی مثل «انرژی هستهای»، «جهنم»، «الکی»، که حاوی پیامهایی درباره سیاست، دین، محدودیت اجتماعی و مشکلات نسل جوان هستند و اغلب از شعارزدگی گل درشت رنج میبرند. و در نهایت ترانههای خشونتمحور و جنسی مانند «تو خیابونای شلوغ» یا برخی قطعات آلبومهای اخیرش که دارای محتوای صریح جنسی، الفاظ رکیک و زنستیزانه است. قطعات از نظر هنری بی ارزش که بیشتر با هدف جنجالسازی تولید شدهاند نه ماندگاری هنری.
تتلو با تنظیمکنندگان مختلفی چون نادر کوهستانی، مسعود جهانی، رضا موتی کار کرده است. آهنگسازی او در بعضی قطعات نوآورانه و ترکیبی است، اما نمیتوان انکار کرد او در بسیاری از مواقع از الگوهای تکراری استفاده میکند و عدم هماهنگی بین صدای خواننده و تنظیم، و نبود خط ملودی منسجم، یکی از چالشهای رایج آثار اوست.
بیش از بیست سال از معرفی تتلو به جامعه هنری و بهطور خاص جامعه موسیقی ایران میگذرد. او در این مدت نتوانسته یک هویت هنری قابل اعتنا از خودش اراده دهد؛ یک روز با درگیر شدن با سیاست، روز دیگر با درگیر شدن با رفتارهای جنسی افسارگسیخته، روز دیگر با فحاشی به زنان بهطور کلی و به مادرش بهطور خاص، صبح با توهین به مقدسات، عصر با ترویج خشونت در روابط عاطفی و ... روزگار گذرانده و حالا هم معلوم نیست از این پیچ سرنوشتساز چگونه بیرون بیاید. آنچه که روشن است این که تتلو یکی از چهرههای موسیقی زیرزمینی و مستقل از سانسور و مجوز در ایران است، نه بهترین آنها، نه مهمترین آنها و نه ماندگارترین آنها. موسیقی آلترناتیو ایران در طول دهههای گذشته نشان داده که میتواند چهرههای هنری قابل اعتنایی به فضای فرهنگی کشور هدیه دهد و تمام محصولاتش به کیفیت برخی چهرههای نامتعادلی که بیشتر از همه در صدر اخبار قرار میگیرند نیستند.