چهارمین دربی ساپینتو با چاشنی انتقام جویی
ریکاردو ساپینتو دوباره به نقطهای رسیده که قبلاً سهبار از کنار آن گذشته اما هرگز عبور نکرده است؛ دربی. مسابقهای که میتواند یک فصل را زیر و رو کند و یک مربی را بالا بکشد یا به زمین بزند.
جمعه، در اراک، استقلال صدرنشین باید مقابل رقیب سنتیاش بایستد و سرمربی پرتغالی آبیها تلاش کند چیزی را پس بگیرد که در تمام مواجهههای قبلی از دست داده: پیروزی.
اولین مواجهه؛ تساوی پشت درهای بسته
دربی هفته دوازدهم لیگ بیستودوم، در ورزشگاه آزادیِ خالی از هوادار، شروعی بود پرحادثه برای ساپینتو. تیمش بعد از گل زودهنگام پرسپولیس با ضربه سر گولسیانی، با ضربه دقیق روزبه چشمی به بازی برگشت. نیمه دوم مطهری با یک شوت بیزاویه استقلال را جلو انداخت؛ لحظهای که آبیها خودشان را نزدیک پیروزی میدیدند.
اما باز هم گولسیانی، اینبار روی خروج اشتباه حسینی، تیر خلاص را زد و در دقیقه ۸۹ همه چیز به پایان رسید؛ مسابقه با نتیجه 2-2 تمام شد؛ نتیجهای که پرسپولیس را صدرنشین نگه داشت و استقلال را در رتبه سوم قرار داد.
دومین دوئل؛ ضربهای که شانس قهرمانی را کشت
در هفته بیستوهفتم همان فصل، هر دو تیم با سپاهان در کورس قهرمانی دستوپا میزدند. مساوی، بهترین هدیه برای سپاهان بود؛ اما پرسپولیس با تکگل عیسی آلکثیر روی یک سلسله اشتباهات دفاعی استقلال، ورق را برگرداند.
ساپینتو هرچه تلاش کرد جریان بازی را برگرداند، بینتیجه بود. آبیها حتی نتوانستند موقعیت جدی خلق کنند و همانجا شانس قهرمانی آن ها واقعا نابود شد.
سومین نبرد؛ فینالی که از دست رفت
چند روز بعد، فینال جام حذفی صحنه سومین تقابل ساپینتو و یحیی گلمحمدی بود؛ مسابقهای پرتنش، پرحادثه و عجیب. استقلال بازی را تهاجمی شروع کرد، موقعیت داشت و حتی تیر دروازه مانع از فروپاشی دروازه پرسپولیس شد.
با اینحال، ترابی از پشت محوطه با شوتی تیز گل اول را زد. جنجالها و درگیریها ادامه داشت؛ داور عوض شد، ساپینتو اخراج شد و حتی روی سکو با هواداران درگیر شد. استقلال در دقیقه ۱۱ وقتهای تلفشده نیمه دوم بازی را مساوی کرد، اما در وقت اضافه ضربه ایستگاهی امید عالیشاه، از میان شلوغی محوطه گذشت و استقلال را دوباره شکستخورده گذاشت.
ساپینتو امروز؛ نیمکت آشنا، مسیر متفاوت
از آن تیم، ساپینتو هنوز چند چهره ثابت دارد: حردانی، چشمی، غلامی و جلالی. با این حال، استقلال این فصلش نه استقلال آن روز است و نه ساپینتویش همان مربی است. صدرنشینی لیگ برای او فرصتی دوباره ساخته؛ فرصتی برای پایان یک روایت ناتمام. فرصتی برای انتقام جویی.
او پس از ۹۱۹ روز و سه تلاش ناموفق، حالا باید ببیند آیا اینبار میتواند طلسم را بشکند یا داستان همچنان در همان نقطه متوقف میماند.