آقای قلعهنویی بیخیال «هیبریدفورمیشن»ها!؛ تیمملی را دریاب
اگرچه کمی دیر است اما شاید همین حالا هم امیر قلعهنویی دست از لجاجت و عدم پذیرش اشتباهات تیم ملی بردارد بتوانیم به آینده ایران در جام جهانی 2026 کمی خوشبین باشیم.

تیم ملی فوتبال ایران با ثبت تساوی 2-2 مقابل تاجیکستان، میزبان بازیهای مرحله گروهیاش، به فینال تورنمنت کافا رسید. این موضوع اما مسئله را درباره تیم ملی کشورمان عوض نمیکند؛ نه ثابت میکند سطح بازیهای کافا فرق کرده و این تورنمنت سطح بالا شده و نه نشانی از پیشرفت در رویکرد تیم ملی، بهویژه در خط دفاعی به چشم میآید. تنها تفاوتش این است که ظاهرا دیگر دست امیر قلعهنویی برای توجیه سبکوسیاقی که فوتبال ایران به نمایش میگذارد بسته شده است.
عملکرد سینوسی تیم ملی با قلعهنویی
از زمانی که سکان هدایت تیم ملی ایران به امیر قلعهنویی رسیده، این تیم به شدت سینوسی عمل کرده است. این بالا و پائین شدنها بیشتر در سبک بازی تیم ملی به چشم میآید؛ نه خبری از ثبات در ارائه فوتبال تماشاگرپسند در تیم ملی است و نه انسجامی که باید، در خط دفاعی وجود دارد که دلخوش به کسب نتیجه مقابل تیمهای بزرگ بود. البته که ایران در این مدت، به غیر از بازی با ژاپن در لیگ ملتهای آسیا، با رقیب چندان دندانگیری هم بازی نداشته تا دیگر معایب موجودش رو شود؛ ژاپن هم ظاهرا یک نمونه استثنا از روند تیم ملی بود که دیگر ادامه پیدا نکرد.
ایران در عصر قلعهنویی، نمایش دلپذیری نداشته و بازی با رقبای کم نامونشان هم نتوانسته به مخاطبان فوتبالی اطمینان خاطر دهد این تیم در مسیر درستی است. نتیجه حالا یکی است؛ علاوه بر بسیاری از علاقمندان به فوتبال در ایران، خود قلعهنویی هم به جرگه منتقدان تیم ملی پیوسته؛ بهویژه در همین تورنمنت کافا که از ابتدا تا انتهای 3 دیداری که ایران بازی کرده، او به اشکال مختلف، نارضایتیاش از کیفیت فنی این تیم را بروز داده. به عبارتی، پس از ماهها مقاومت، حالا قلعهنویی هم پذیرفته این تیم خوب بازی نمیکند و برای رسیدن به موفقیت، نیاز به تغییر نگرش دارد البته اگر از نظر آقای سرمربی فقط بزرگان تیم ملی مقصر نباشند!
صدای خبرنگار تاجیک هم درآمد
درباره رویکرد قلعهنویی نسبت به منتقدان تیم ملی، هرچه گفته شود، تکراری است. او تا پیش از این روزها که خودش هم تا حدودی شرایط را پذیرفته، همواره نسبت به منتقدان تیم ملی نگاه منفی داشته است. در خیال امیر، منتقدان او همانهایی هستند که عاشق «چشمآبیها» و «اجنبیها» هستند و او را از قدرت در سال 2007 به زیر کشیدند. از این منظر، او همواره با به کار بردن عبارتهای تکراری و تاکید روی واژههای «حبوبغض» سعی کرده به منتقدانش بتازد. از سوی دیگر، وقتی حتی در این عرصه، دلایل خاصی برای توجیه شرایط نداشته همه چیز را به گردن قضاوقدر انداخته و گفته اگر تیم ملی انسجامی ندارد و گلهای زیادی میخورد روندی طبیعی است: «فوتباله دیگه». او نه تنها مقابل خبرنگاران ایرانی گارد دارد بلکه بعد از بازی با تاجیکستان، صدای یک خبرنگار تاجیک را هم درآورد. جایی که قلعهنویی تساوی ایران مقابل تاجیکستان را به اشتباهات داور و بازیکنان ایرانی بهخصوص دروازهبان تیمش نسبت داد و خبرنگار تاجیک، از اینکه سرمربی ایران عملکرد خوب تاجیکستان را نادیده گرفت ناراحت شد و با او وارد درگیری لفظی شد.
لزوم تجدیدنظر آقای سرمربی در انتخاب اطرافیان
با دریافت 2 گل از تاجیکستان و یک گل از افغانستان، الان بیشتر از هروقت دیگری نگران عملکرد تیم ملی در جام جهانی 2026 هستیم. اهالی فوتبال بهدرستی سوال میپرسند وقتی مقابل تیمهای درجه دو و سه آسیایی نمیتوانیم کلین شیت کنیم، در جام جهانی چه بلایی سرمان خواهد آمد؟
نمایش تیم ملی ایران در کافا حتما باید باعث شود قلعهنویی بیش از هر منتقد دیگری، از خودش، دستیارانش و بازیکنانش ایراد بگیرد و عرصه را بر همه تنگ کند. البته قلعهنویی پیش از همه اینها، ابتدا باید دوستانی که طی سالهای اخیر به او مشاورههای بیحاصل و بیفایده دادند تا از پذیرش واقعیت دور نگه داشته شود، بشناسد و در این دوستی تجدیدنظر کند. قلعهنویی از زمانی که هدایت تیم ملی را به دست گرفته، تلاش کرده با تاکید روی آماری بیهوده همچون «شانس ایجاد موقعیت روی دروازه رقیب» و مالکیت توپ و «هیبریدفورمیشن»ها چشمش را روی واقعیت موجود ببندد و پشت همین آمار بیهوده که تضاد زیادی با سبک و نمایش تیم ملی دارد، پنهان شود. حالا ولی هیچکدام از این شرایط و آمارها دیگر کمکی به او نخواهند کرد. امیر اگر میخواهد همچنان به ماجراجوییاش در تیم ملی ادامه دهد باید تجدیدنظری جدی در همه مسائل مربوط به تیم ملی داشته باشد. او باید بداند با تکیه بر دادههای بیاثر و کلمات قلمبه سلمبه و حمله به منتقدان نمیتواند روزهای خوشی را روی نیمکت تیم ملی ببیند.