از بهرام و هاشم تا کلارنس سیدورف!
وقتی مدیریت ورزشی در استقلال هم جهانی میشود!

در فوتبال ایران، اگر چیزی وجود داشته باشد که هنوز موفق نشدهایم جهانیاش کنیم، مدیریت ورزشی است. اما انگار استقلال تصمیم گرفته همین یک قلم را هم صادر کند! از نامهایی چون بهرام امیری و هاشم ساعدی که بیشتر در جلسات هیئتمدیره دیده میشدند تا روی نیمکت یا در دفتر نقلوانتقالات، حالا رسیدهایم به گزینهای جهانی با جذابیت بالا و رزومهای طلایی: کلارنس سیدورف! شاید اگر چند سال پیش کسی میگفت سیدورف قرار است مدیر ورزشی استقلال شود، فکر میکردیم قرار است در یک قسمت ویژه از سریال «پایتخت» با لباس آبی جلوی دوربین برود. اما حالا در سال ۱۴۰۴، او به عنوان یکی از گزینههای جدی باشگاه معرفی شده؛ آن هم برای نقشی که هنوز بسیاری از مدیران داخلی به جای تعریفش، ترجیح میدهند خودشان انجامش دهند! البته در تاریخ باشگاه استقلال افرادی بودند که ابتدا به عنوان راننده وارد شدند و سپس حکم معاون اجرایی و ورزشی دریافت کردند. این نشان می دهد که این سمت چندان براساس شایسته سالاری تقدیم افراد نمی شود و کاملا شیوه منسوخ سلیقه ای در آن دخیل بوده است.
مدیر ورزشی یا مدیر زینتی؟
در حالیکه هنوز مشخص نیست آیا کلارنس حاضر است بین کلاسهای مربیگریاش در اروپا و سخنرانیهای بینالمللیاش، چند ماهی را در ترافیک تهران و راهروهای وزارت ورزش سپری کند یا نه، یک چیز مشخص است: او از نظر رسانهای، بردی کامل برای باشگاه خواهد بود. چه کسی بدش میآید هنگام معرفی بازیکن جدید بنویسد: «با تایید کلارنس سیدورف، ستاره سابق میلان»؟اما از شوخی گذشته، اگر قرار است کسی مانند سیدورف مدیریت فنی استقلال را برعهده بگیرد، نیاز است بیشتر از اسم، آشنایی با خاک فوتبال ایران را داشته باشد. اینکه او چند نفر از بازیکنان لیگ برتر ایران را میشناسد؟ یا میداند معنی «پول رضایتنامه در نیمفصل» دقیقا چیست؟ سوالاتیست که هنوز جوابی ندارد. گرچه او در ترکیه مشغول نقل و انتقال بازیکن است اما او در این برهه و در این پوزیشن چه کارایی برای استقلال دارد خدا عالم است. البته همه می دانیم که سیدورف با یک خانم ایرانی ازدواج کرده و چند باری هم به کشورمان سفر کرده اما بعید به نظر می رسد سیدورف اینقدر تحت تاثیر این موضوع قرار بگیرد.
بهرام، هاشم و تاجرنیا؛ خودیهایی که خودی نشدند!
نکته جالب اینجاست که گزینههای داخلی یعنی بهرام امیری و هاشم ساعدی هم از این رقابت کنار گذاشته شدند؛ نه بهخاطر رزومه، بلکه بهخاطر یک «نه» ساده از تاجرنیا. انگار در استقلال، برای مدیر ورزشی بودن نه تجربه مهم است، نه شناخت بازیکن، فقط رضایت آقای تصمیمگیر اهمیت دارد! حالا باید منتظر بمانیم ببینیم آیا سیدورف واقعاً به تهران میآید یا صرفاً یک اسم شیک در گزارش عملکرد باشگاه باقی میماند. اما یک چیز روشن است؛ اگر استقلال بالاخره یاد بگیرد که مدیر ورزشی یعنی کسی که تیم را با منطق میبندد، نه با توصیهنامه و رفاقت، شاید دیگر لازم نباشد هر فصل دنبال یک منجی باشد.
تا آن زمان، از بهرام و هاشم تا سیدورف، فقط یک چیز تغییر کرده: جنس کت و کراوات!