عینیت زوال و پوسیدگی در نمایشگاه میترا ابراهیمی
به گفته نفیسه ضرغامی؛ «پیروان پوسیدگی» نشان میدهد که انسان معاصر، در حالی که بار جامعهای چشمانتظار را بر دوش میکشد، همچنان به جستوجوی معنایی نو در دل این فرسودگی برمیخیزد. این آثار صرفاً نقاشی نیستند، بلکه بیانیههایی تصویریاند از وضعیت هویتی و فرهنگی جامعه امروز.

«پیروان پوسیدگی» عنوان نمایشگاه نقاشی «میترا ابراهیمی» بودکه از ۱۱ تا ۲۲ مهرماه در گالری سهراب برپا شد. در این نمایشگاه این هنرمند مجموعه نقاشیای را که در فاصله سالهای ۱۴۰۱ به این سو متأثر از شرایط اجتماعی خلق کرده بود به نمایش گذاشت.
او در این مجموعه مجموعه فیگور انسان را با المانهای طبیعی که زنده نیستند و هیچ گونه باروری و رشدی ندارند، ترکیب کرده بود و به گونه به بیانی استعارهای رسیده بود.
نفیسه ضرغامی مهر منتقد هنری درباره این نمایشگاه گفت: میترا ابراهیمی از نقاشان معاصر است که سالها در عرصه هنرهای تجسمی فعال بوده و در نمایشگاههای متعدد انفرادی و گروهی در زمینه چاپ دستی، طراحی و نقاشی حضوری چشمگیر داشته است.
او افزود: مجموعه «پیروان پوسیدگی» مجموعهای است که نه روح کهنگی دارد و نه جسمی «تازه بهدوران رسیده» با هویتی ناشناس؛ بلکه حکایتی از روح زمانه را با همپیوندی انسان و طبیعت و شخصیتهای نمادین به نمایش گذاشته است. به نظرم پیروان پوسیدگی و زوالشدگی، مشربی عاصیگونه برمیگزینند تا واگویههایی از باورهای صلب و سخت زمانه را در تاریخ ثبت کنند.
این منتقد ادامه داد: ابراهیمی در آثار خود مجموعهای از عناصر عینی همچون ریشههای خشکیده، جمجمههای حیوانی، پرندگان (کلاغ و جغد) و سنگها را پیرامون بدن انسان سامان میدهد؛ عناصری که هرکدام بار معنایی خاصی دارند و در ترکیب با بدن، تجربهای از زوال و فروپاشی را عینیت میبخشند.
به گفته او؛ این عناصر بهمثابه «واسطههای عینی»، پیوندی مستقیم میان فرم و مضمون برقرار میکنند و مخاطب را به درکی از حس میرایی و فروپاشی فرامیخوانند؛ اما همین عناصر، در سطحی دیگر، به لایهای نمادین ارتقا مییابند. جمجمهای که جای سر انسان نشسته، نه صرفاً شیئی واقعی، بلکه نشانهای است از فروپاشی قداستِ عقل و غلبه تحکم.
ضرغامی ادامه داد: هسته اصلی این آثار، بلند شدن صداهایی در سر انسان مرکز خرد و هویت است که پژواک آن با جایگزینکردن بقایای زوالیافته، به چشم و گوش مخاطب میرسد. ریشه خشکیده درختی بینامونشان بالانشین میشود و گذشته را از «آنچه که بوده» تا «آنچه شده» مرور میکند. ریشهای که طبیعت خویش را به خویش وامیگذارد و بر آن است که «تاکسیدرمی بصری» پیش چشم میآید؛ اما نه برای احیای یادبود طبیعت، بلکه در جهت نمایش زیباییشناسی زوال.
هایده زرین بال درباره نمایشگاه میترا ابراهیمی در گالری سهراب گفت: به نظرم میترا ابراهیمی هنرمند مهمی است و نباید از کنار آثار او به سادگی گذشت؛ وقتی به مجموعه آثار اخیر او نگاه میکنید متوجه میشوید که نقاش در بر روی صورت فیگورهای انسانیاش نقابهایی گذاشته که در برخی موارد این نقاب افتادهاند و زیر برخی از این نقابها شاهد جواهر و گوهرهای درخشان هستیم و در برخی موارد هم شاهد رگ و ریشه و پوسیدگی هستیم.
او افزود: به نظرم شاعرانگی خاصی در آثار میترا ابراهیمی مشهود است که بیننده را مست میکنند، در مجموعه اخیر او در کنار شاعرانگی، هنرمند با زبانی استعاری مفاهیم مهمی را با مخاطبش در میان گذاشته است.
من تاکنون چندین مجموعه اثر از این هنرمند نقاش دیدم و با دیدن هر اثر به این باور رسیدهام که با هنرمند جدی و حرفهای روبرو هستم.
به گفته این هنرمند نقاش در آثار میترا ابراهیمی توجه ویژهای به جزییات شده است و این نشان میدهد که هنرمند خیلی راحت و ساده از کنار سوژههایش عبور نمیکند و در سوژههایش عمیق میشود.
فرزانه اسعدی مجسمه ساز گفت: بیشک میترا ابراهیمی یکی از هنرمندان مطرح ایران به شمار میرود و با توجه به استمراری که در کارشان داشتهاند همواره در هر نمایشگاه آثار ارزشمند و قابل تاملی را در معرض دید مخاطبانشان گذاشتهاند.
او افزود: در نمایشگاه اخیر او که با عنوان پیروان پوسیدگی که در گالری سهراب برپا شد؛ با آثار عمیق و فلسفی مواجه شدیم که ساعتها میشد مقابل هر تابلو اوایستاد و حرف برای گفتن داشت.
به گفته این هنرمند مجسمه ساز، ابراهیمی در پیروان پوسیدگی شعر فلسفی و عمیقی در هر اثرش درباره انسان سروده است؛ متأسفانه در برخی ازنمایشگاهها با آثار سطحی روبرو میشویم که با همان یک بار دیدن دیگر حرفی برای گفتن به مخاطب ندارند اما آثار میترا ابراهیمی انسان را به فکر وا میدارد و به نوعی تماشای آثار او خوراک خوبی است برای روح و روان انسان.
این هنرمند در پایان سخنانش گفت: به نظرم باید از هنرمندانی چون میترا ابراهیمی که با چنین دید عمیق و انسانی که به خلق آثار هنری میپردازند و بیاعتنا از کنار مسائل مهمی که انسان امروز با آن مواجه است تقدیر کرد.
میترا ابراهیمی در سال ۱۳۳۱ در تهران متولد شد. او در سال ۱۳۵۷ فوق لیسانس خود را در رشته چاپهای دستی (لیتوگرافی و اچینگ) از Goldsmiths College دانشگاه لندن دریافت کرد. ابراهیمی تاکنون آثارش را در نمایشگاههای انفرادی و گروهی متعددی در ایران و خارج از کشور به نمایش گذاشته است.