به روز شده در
کد خبر: ۲۰۶۸۴
نگاهی به فعالیت‌های مرحوم بیژن اشتری:

در سوگ مردی که صدای تاریخ بود

خبر خاموشی بیژن اشتری، اتفاقی تلخ بود؛ نه‌فقط برای اهل کتاب، بلکه برای هر آن‌کس که به گونه‌ای با خواندن تاریخ عجین بود. او که سال‌ها با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می‌کرد، سرانجام در هجدهم خردادماه، در منزل شخصی‌اش، در سن ۶۴ سالگی، بر اثر سکته‌ی قلبی درگذشت.

در سوگ مردی که صدای تاریخ بود

مرحوم بیژن اشتری فقط مترجم نبود، بلکه راوی سرنوشت‌های تلخ انسانی بود. کسی که تاریخ را نه از زبان فاتحان، بلکه از زبان مغلوبان روایت می‌کرد. بیژن اشتری، متولد سال ۱۳۴۲ در ایران، یکی از مترجمان برجسته و اثرگذار معاصر بود که آثارش نقشی مهم در آشنایی مخاطبان فارسی‌زبان با تاریخ سیاسی و اجتماعی قرن بیستم ایفا کردند.

اگرچه اشتری به طور منظم نقدهای سینمایی می‌نوشت، اما بیش از آن‌ها، این ترجمه‌هایش بودند که نام او را ماندگار کردند. او اگرچه فارغ‌التحصیل رشته‌ی میکروب‌شناسی از دانشگاه تهران بود، اما علاقه‌ی شخصی‌اش به تاریخ، او را به سمت ترجمه و نگارش کتب تاریخی سوق داد.

اوایل دهه‌ی شصت بود که نام بیژن اشتری به عنوان منتقد فیلم در نشریاتی همچون «دنیای تصویر» به چشم خورد و بعدتر، در دهه‌ی هفتاد، به یکی از چهره‌های معتبر ترجمه در ایران بدل شد. از اواسط دهه‌ی هشتاد، پروژه‌ی بزرگ ترجمه‌ی زندگی‌نامه‌ها و رخدادهای مربوط به اتحاد شوروی و بلوک شرق را آغاز کرد. کتاب‌های جلد قرمز او که عموماً از سوی نشر ثالث منتشر می‌شدند، دارای رویکردی تحلیلی-انتقادی بودند و در زمره‌ی منابع معتبر تاریخ سیاسی به زبان فارسی به شمار می‌آمدند.

اشتری در بیش از دو دهه‌ی اخیر، بخش مهمی از فعالیت خود را بر تاریخ شوروی، جنبش‌های کمونیستی و حکومت‌های توتالیتر متمرکز کرده بود. بسیاری از ترجمه‌های او در قالب زندگی‌نامه‌ی رهبران سیاسی چون لنین، استالین، تروتسکی، بوخارین، چه‌گوارا، انور خوجه، هوگو چاوز، قذافی و چائوشسکو منتشر شده‌اند.

 

بیژن اشتری

 

«حرمسرای قذافی»، «فرمانده؛ ونزوئلای هوگو چاوز»، «استالین؛ دربار تزار سرخ»، «لنین»، «‌دست‌نوشته‌ها نمی‌سوزند» و «رفیق؛ زندگی و مرگ ارنستو چه‌گوارا» از جمله مشهورترین کتاب‌هایی هستند که توسط اشتری ترجمه شده‌اند.

از جمله آثار شاخص بیژن اشتری می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

لنین: زندگی انقلابی سرخ نوشته‌ی رابرت سرویس

استالین: دادگاه تاریخ نوشته‌ی سایمن سیبیگ مانتیفوری

چائوشسکو: ظهور و سقوط دیکتاتور سرخ نوشته‌ی ادوارد بئر

پل پوت: کابوس سرخ نوشته‌ی فیلیپ شورت

رفیق: زندگی و مرگ ارنستو چه‌گوارا نوشته‌ی خورخه کاستانیدا

فرمانده: ونزوئلای هوگو چاوز نوشته‌ی روری کارول

برژنف: از ثبات و رکود تا زوال و فروپاشی نوشته‌ی سوزان شاتنبرگ

آکواریوم‌های پیونگ‌یانگ نوشته‌ی چول‌هوان کانگ و پیر ریگولت

حرمسرای قذافی نوشته‌ی آنیک کوژان

راسپوتین: ابلیس یا قدیس نوشته‌ی ادوارد راژینسکی

ادبیات علیه استبداد نوشته‌ی پیتر فین

شوری ضد شوری نوشته‌ی ولادیمیر واینوویچ

امید علیه امید نوشته‌ی نادژدا ماندلشتام

مرگ بیژن اشتری، تنها فقدان یک مترجم نیست بلکه  غروب چراغی‌ست که گوشه‌ای از تاریخ را روشن کرده بود.در روزگاری که روایت‌های تاریخی بیش از همیشه گرفتار تحریف و هیاهو هستند، خاموشی صدای بیژن اشتری به معنای از دست رفتن وجدان بیدار و دغدغه‌مند تاریخ است.

برچسب ها

ارسال نظر

آخرین اخبار