خطر «مرویسنتر» در سایه کاخ گلستان
پروژه جدید «مروی سنتر» در قلب بازار تهران حالا تبدیل به تهدیدی برای بقای کاخ گلستان شده است. کاخ گلستان تنها اثر ثبت شده جهانی در تهران است.
در قلب بافت تاریخی تهران، درست پشت کاخ گلستان در خیابان مروی، پروژهای تجاری با عنوان «مرویسنتر» در حال احداث است. این پروژه که گفته میشود تا عمق حدود ۲۰ متر گودبرداری شده، نگرانیهای گستردهای را در میان کارشناسان و دوستداران میراث فرهنگی برانگیخته است. نزدیکی بیش از حد محل ساختوساز به کاخ گلستان، به ویژه بخش آسیب پذیر شمسالعماره، سبب شده است که بسیاری از متخصصان آن را تهدیدی جدی برای تنها بنای ثبت شده جهانی یونسکو در تهران بدانند.
کاخ گلستان نه تنها یک اثر ملی، بلکه نمادی از تاریخ پایتخت است؛ بنایی که از دوران قاجار تا امروز، بارها در برابر فرسایش، لرزه و نشست زمین مقاومت کرده، اما این بار تهدید از زیر زمین میآید. در شرایطی که تهران یکی از بحرانیترین شهرهای جهان از نظر فرونشست زمین است، چنین گودبرداری عمیقی در حریم یکی از حساسترین میراث تاریخی، زنگ خطر بزرگی محسوب میشود.
گودبرداری در منطقهای ناپایدار
گزارشهای میدانی و تصاویر هوایی نشان میدهد عملیات گودبرداری در پروژه مرویسنتر از مرزهای متعارف فراتر رفته است. گفته میشود عمق گود به حدود ۲۰ متر رسیده، در حالیکه کاخ گلستان در فاصلهای کمتر از چند 10 متر از محل پروژه قرار دارد. کارشناسان تاکید میکنند که هر نوع تغییر در ساختار خاک، جریان آبهای زیرزمینی و فشار جانبی زمین میتواند تاثیری مستقیم بر پایداری پیها و سازههای تاریخی اطراف داشته باشد.
بهویژه بخش شمسالعماره، که در زمان خود بلند مرتبهترین بنای تهران بوده، از لحاظ سازهای نسبت به ارتعاشات، نشست و تغییر فشارهای خاکی بسیار حساس است. این بنا در سالهای گذشته نیز نشانههایی از ترکهای سطحی و تغییرات جزئی در تزئینات داخلی نشان داده است. به همین دلیل، کارشناسان بارها هشدار دادهاند که هرگونه ساختوساز سنگین در اطراف آن باید با مطالعات فنی بسیار دقیق و نظارت دائمی همراه باشد.
از سوی دیگر، محدوده کاخ گلستان یکی از مسیرهای قدیمی عبور قناتهای تهران بوده است. تغییر مسیر این قناتها یا خشک شدن منابع آب زیرزمینی در اثر گودبرداریهای عمیق، میتواند تعادل طبیعی خاک را برهم بزند و باعث نشست ناهمگون در بخشهایی از کاخ شود. چنین فرآیندی معمولا تدریجی است و آثار آن ممکن است سالها بعد بروز کند، درست مانند تجربه «کاخ صاحبقرانیه» که سالهاست به دلیل نشست زمین و آسیب به بنا تعطیل شده است.
نگرانی از نبود گزارش فنی و شفافیت در مجوزها
در چنین پروژههایی، نخستین و مهمترین گام، تهیه و انتشار گزارشهای امکانسنجی فنی است؛ گزارشهایی که باید نشان دهند گودبرداری و ساختوساز جدید چه اثری بر بناهای مجاور دارد و چه تدابیری برای کنترل آن اندیشیده شده است. با این حال، کارشناسان میگویند هیچ گزارش رسمی از ارزیابی اثرات پروژه مرویسنتر بر کاخ گلستان منتشر نشده است.
یکی از پرسشهای اساسی این است که آیا سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری که مرجع صدور مجوز در محدودههای تاریخی است، پیش از صدور مجوز، مطالعهای مستقل و جامع در این باره دریافت کرده یا نه؟ اگر چنین گزارشی وجود دارد، چرا منتشر نمیشود تا جامعه کارشناسی بتواند آن را بررسی کند؟
در سالهای گذشته، نمونههای مشابهی از این روند غیرشفاف دیده شده است. در پرونده «اطلسمال» و «کاخ صاحبقرانیه» نیز، میراث فرهنگی و مجریان پروژه بارها یکدیگر را متهم کردند اما در نهایت هیچ گزارش رسمی از تاثیر واقعی ساختوساز بر بنا منتشر نشد. نتیجه اما روشن بود، نشستی عمیق که موجب شد بسیاری از اشیای کاخ بستهبندی و بخشهایی از آن تعطیل شود.
در شرایطی که کاخ گلستان نهتنها یک اثر ملی بلکه یک میراث جهانی است، تکرار چنین تجربهای میتواند پیامدهایی فراتر از مرزهای کشور داشته باشد و حتی جایگاه ثبت جهانی این اثر را در فهرست یونسکو به خطر بیندازد.
شمسالعماره در خطر
برای بررسی بیشتر این موضوع با سام گیوراد، کارشناس مرمت بناهای تاریخی گفتوگو کردهایم. او معتقد است مسئله اصلی، نبود شفافیت و فقدان پایش علمی در طول اجرای پروژه است.
او گفت: «مسئله اصلی در چنین پروژههایی این است که گزارشهای کارشناسی مبنی بر اینکه گودبرداری در فاصله بسیار نزدیک به کاخ گلستان و بهویژه شمسالعماره آسیبی وارد نمیکند، در دسترس نیست. شمسالعماره آسیبپذیرترین بخش کاخ گلستان است، چون بلندمرتبهترین ساختمان زمان خودش بوده و در طول سالها به دلیل نشست زمین، آسیبهای متعددی در تزیینات و سازه دیده است. مشکل اینجاست که هیچ گزارش امکانسنجی مبنی بر عدم آسیب وجود ندارد و اگر هم تهیه شده، منتشر نشده است.»
او افزود: «در واقع ما چیزی به نام پیوست میراث فرهنگی برای این پروژهها نداریم. شاید مجوزی صادر شده باشد، اما اینکه این مجوز بر چه مبنایی داده شده، مشخص نیست. مطالبه جامعه کارشناسی این است که این گزارشها باید در معرض دید عموم قرار گیرد تا هیئت منصفهای از کارشناسان مستقل، فارغ از وابستگی اداری، بتوانند بررسی کنند که آیا مطالعهای انجام شده یا خیر.»
گیوراد ادامه داد: «در حین اجرای پروژه نیز باید پایش مداوم انجام شود تا مشخص شود آیا استانداردها رعایت میشود یا خیر. اما معمولا این پایشها یا انجام نمیشود یا نتایج آن منتشر نمیشود. در نتیجه، ما با روندی غیرشفاف مواجهیم که در گذشته هم تکرار شده است؛ مثل همان ماجرای اطلسمال و کاخ صاحبقرانیه. آن کاخ امروز به دلیل فرونشست بسته است و اشیای داخلش برای جلوگیری از آسیب بیشتر جمعآوری و بستهبندی شدهاند. سالهاست آن مجموعه تعطیل مانده و هنوز هم هیچکس بهطور دقیق نمیداند علت اصلی فرونشست چه بوده است.»
او گفت: «در مورد کاخ گلستان مسئله از آن هم حساستر است. این محدوده محل تلاقی چند رشته قنات قدیمی بوده و مطالعات پیشین نشان داده که بافت خاک در برابر تنشهای خاکی مقاوم نیست. هرگونه تغییر در فشار آبهای زیرزمینی یا حفاری عمیق میتواند توازن خاک را برهم بزند. وقتی چنین ریسکی در نزدیکی تنها بنای ثبت جهانی تهران وجود دارد، هرگونه نگرانی حتی اگر از دید برخی وسواسگونه باشد، کاملاً بجاست.»
او افزود: «نکته مهم این است که حتی اگر مجوز داده شده باشد، سازمان میراث فرهنگی باید پاسخ دهد که مجوز را بر اساس چه گزارشهایی صادر کرده است. همچنین در حین اجرا باید سیستم پایش نشست و ارتعاشات نصب شود تا اگر مشکلی رخ داد، فورا عملیات متوقف شود. در غیر این صورت، خطر آسیب به کاخ کاملا واقعی است.»
گیوراد تاکید کرد: «ما نباید منتظر باشیم تا اتفاق بیفتد و بعد دنبال مقصر بگردیم. کاخ گلستان بخشی از حافظه جمعی تهران و ایران است. اگر امروز با بیاحتیاطی آسیبی ببیند، جبران آن نه ممکن است و نه معقول.»
بحران فرونشست و وضعیت خاک در تهران
تهران در سالهای اخیر با بحرانی جدی به نام فرونشست زمین مواجه است. مطالعات ماهوارهای ناسا و گزارشهای علمی نشان میدهد که برخی مناطق شهر تا بیش از ۲۵ سانتیمتر در سال دچار نشست میشوند. این پدیده به دلیل برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی، تغییرات اقلیمی و توسعه بیرویه شهری رخ داده است.
منطقه مرکزی تهران، جایی که کاخ گلستان و خیابان مروی در آن قرار دارند، یکی از مناطق مستعد فرونشست است. این به معنای آن است که حتی بدون مداخله انسانی نیز زمین در حال حرکت است، و هرگونه گودبرداری عمیق میتواند این روند را تشدید کند.
در چنین شرایطی، ساخت بنایی چندطبقه با گودبرداری ۲۰ متری در دل بافت تاریخی، همانند قراردادن وزنهای سنگین بر زمینی لرزان است. هرچند ممکن است سازندگان ادعا کنند که گودبرداری با دیوارههای محافظ انجام شده، اما تا زمانی که مطالعات فنی منتشر نشود، این اطمینان وجود ندارد که فشار جانبی خاک بر کاخ گلستان تاثیری نگذارد.
میراث جهانی در خطر
کاخ گلستان از سال ۲۰۱۳ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است. بر اساس ضوابط یونسکو، هرگونه پروژه عمرانی در حریم آثار ثبت جهانی باید با اطلاع این نهاد و با رعایت ضوابط خاص حفاظتی انجام شود. در صورت بروز تهدید جدی یا تغییر در چشمانداز تاریخی، یونسکو میتواند اخطار دهد یا حتی پرونده اثر را وارد فهرست میراث در خطر کند.
در مورد کاخ گلستان، هرگونه آسیب ساختاری یا بصری ناشی از پروژههای اطراف، نهتنها یک مسئله ملی بلکه یک چالش بینالمللی خواهد بود. حفظ این بنا نه فقط برای تهران بلکه برای اعتبار فرهنگی ایران در سطح جهانی اهمیت دارد.
ضرورت اقدام فوری
با در نظر گرفتن مجموعه شرایط، اکنون ضروری است که مسئولان میراث فرهنگی، شهرداری تهران و مجریان پروژه مرویسنتر نسبت به نگرانیهای کارشناسان پاسخگو باشند. نخستین گام، انتشار عمومی گزارشهای فنی است تا افکار عمومی و جامعه متخصص بتوانند در جریان جزییات مطالعات قرار گیرند.
در گام بعد، باید سامانههای پایش نشست، ارتعاش و تغییر شکل خاک در اطراف کاخ گلستان نصب شود. این سامانهها میتوانند هشدارهای اولیه را پیش از بروز آسیب جدی صادر کنند. همچنین لازم است نقشه قناتها و مسیر آبهای زیرزمینی منطقه بازنگری شود تا از تغییرات احتمالی جلوگیری گردد.
در نهایت، لازم است محدوده اطراف کاخ گلستان بهعنوان «حریم حساس میراث جهانی» تعریف و ضوابط خاصی برای هرگونه ساختوساز در آن تصویب شود. تنها با چنین رویکردی میتوان اطمینان یافت که میراث تاریخی تهران در برابر فشار توسعه شهری در امان خواهد ماند.
سخن آخر
پروژه مرویسنتر شاید در ظاهر یک پروژه تجاری باشد، اما در واقع آزمونی برای سنجش میزان مسئولیتپذیری ما در برابر تاریخ و هویت شهر است. گودبرداری عمیق در حریم کاخ گلستان میتواند تنها با یک خطای کوچک، خسارتی به بار آورد که هیچگاه جبران نشود.
همانطور که سام گیوراد، کارشناس مرمت بناهای تاریخی تاکید میکند، «اگر گزارش امکانسنجی منتشر نشود، پروژه بر اساس اعتماد پیش میرود، نه مدارک.» اکنون زمان آن رسیده است که نهادهای مسئول با شفافیت، دقت و پایش علمی، نشان دهند که میان توسعه شهری و حفاظت از میراث تاریخی میتوان توازن برقرار کرد. توازنی که اگر امروز برقرار نشود، فردا ممکن است دیگر فرصتی برای آن باقی نماند.