فانتزی عنصری غایب در سینمای ایران
سینمای ایران با وجود ظرفیتهای بالای اسطورهای، فانتزی و علمیتخیلی را جدی نمیگیرد؛ در حالی که نمونههای موفق نشان میدهند این ژانر هم در ایران مخاطب دارد.

ژانر فانتزی و تخیلی یک کودک طرد شده در خانواده آثار ایرانی به حساب میآیدند؛ در ابعاد جهانی میبینیم که این ژانر نه تنها جدی گرفته میشود بلکه آثار موفق زیادی را با تخیل خود در دنیای سینما ماندگار کردند.
ما در ادبیات تخیل را فراموش نکردهایم و میتوان رمانهای مجازی انبوهی در این سبک مشاهده کرد اما این بیگانه بود ژانر فانتری در سینمای ایران چه دلیلی میتواند داشته باشد؟
در قدم اول این بهانه را دارند که مردم ایران علاقهای به دنیای علمی تخیلی یا فانتزی ندارند و سریالهای این چنینی شکست میخورند اما با نگاهی به افرادی که شدیدا این ژانر را در کشورهای دیگر دنبال میکنند میتوان ثابت کرد که این ژانر جامعهی علاقهمند خود را در ایران دارد.
پیجهای اینستاگرامی که برای سریال «خاطرات خوناشام»، «سوپرنچرال»، «هری پاتر»، «تین ولف»، وجود دارد خود مهر اثبات است بر وجود افراد علاقهمند به این نوع آثار ...
از تلاشهای محتاطانه تا کمبود جسارت
حتی سریال ایرانی روزی روزگاری مریخ که چندین سال پیش در پلتفرم فیلیمو منتشر شد نظرات مثبت زیادی را از سوی بینندگان دریافت کرد و حتی امتیاز 89 درصد رضایت را از پلتفرم نماوا به دست آورد.
این سریال ماجرای زندگی آدمها در مریخ و هم نشینی آنها با شهروندهای حقیقی مریخ را روایت میکرد.
در تلویزیون سریال دوپینگ تلاشی بود برای جا دادن کمی تخیل در جم انبوهی از ژانرهای دیگر.
این سریال نادیده گرفته نشد اما مردم معتقد بودن یک ایده تکراری در فیلمنامه استفاده شده و همین عدم جرعت فیلمنامه نویسهای ما را برای استفاده از تخیلی فراتر از آن چه که قبلا وجود داشته را نشان میدهد آنها از ترس پس زده شدن به ایدههای کم ریسکتر که امن به نظر میرسند میچسبند و به ایدههای خود بال و پری برای پرواز و به چشم آمدن نمیدهند.
البته ایدههای علمی تخیلی قوی یا فانتزیهایی با جهان مخصوص، نیازمند بودجه زیاد و همین طور تکنولوژی قدر است و شاید هنوز سرمایهگذارها هم به این ژانر اعتماد ندارند و نقطه صعف دیگر این است که حتی به صنعت جلوههای ویژه هم آن قدری که باید نپرداختهایم.
دیدگاه اشتباه و ریشه دار دیگری که وجود دارد، نسبت دادن این سبکها به کودکان است و همین سبب شده سینما برای بالغتر بودن و پختهتر نشان دادن خود چندین فرسخ خود را از این ژانرها دور بکند یا همیشه به ترکیب کمدی و فانتزی چنگ بزند تا خود را توجیه بکند و فریاد بزند من برای خندیدن شما از تخیل استفاده کردم و دلیلی جز این وجود نداشت که من سری به این ژانر بزنم؛ در دو مثالی که قبلا به آن اشاره شد و مسافران شاهد این ترکیب بودیم.
حالا اجل معلق با موضوعی فانتزی اما ترکیب کمدی وارد پلتفرم فیلمنت شده؛ داستان یک فردی که با شخصی فرشته مرگ مانند که اجل خوانده میشود همراه شده، او قابلیت دیدن روحها را دارد و شیشه عمرش به پایان رسیده اما بر اثر اختلالی به دوزخ نرفته و حالا فرصتی برای جمع آوری عمر بیشتر دارد.
این سریال موفق شد مخاطبان خود را به دست آورد و به لطف بازی رضاعطاران و طنز پردازی قوی به خوبی رضایت بینندهها را کسب کرد.
ترکیب فانتزی و کمدی اشتباه نیست و گاهی مانند اجل معلق کاملا موفقیت آمیز هم عمل میکند.
اما بحث این است که فیلمنامهنویسها سرمایه گذارها و کارگردانها بیشتر از این نباید ژانر فانتزی و علمی تخیلی را نادیده بگیرند.
شانه خالی کردن از ساخت آثار این چنین فقط گودال فقدان این سبکها را گودتر و تهیتر میکنند.
در حالی که جهان به سمت ساختن سریالهای آینده نگرانه یا فیلمهایی با جهان منحصر به فرد میرود و آثاری چشمگیر خلق میکنند.
ایران نتوانسته آثاری در این سبک ارائه بدهد و به رقابت با آنها بپردازد.
اساطیر ایرانی گنجینهای برای بهرهوری
با وجود داشتن اساطیری کهن نتوانستیم از آنها برای ساخت سریالهایی استفاده کنیم که اسطورههای ایرانی را به جهان معرفی کند.
ایران در قصهگویی قدمتی غنی دارد و موجودات تخیلی که در این قصهها وجود داشت هر یک میتوانند یک عنصر برای خلق اثری مستقل باشند.
باورهای خرافی که در قدیم وجود داشت هر یک میتوانند یک منبع غنی برای خلق داستانهایی فانتزی گونه باشند.
همین مسئله برای ژانر وحشت نیز وجود دارد یا آثاری نیست یا آن قدر ضعیف هستند که نمیتوان به آنها به عنوان سنیمای وحشت ایران اشاره کرد و در نهایت ترس از تخیل است که سبب میشود ژانرهایی این چنینی یا به آنها پرداخته نشود یا پرداختی ضعیف داشته باشند.
پر شدن این حفرههای ژانری نیازمند پذیرفتن محبوبیت این ژانر و قبول کردن این حقیقت است که سینمای ایران به جوهرهی تخیل بیشتر نیاز دارد.