نمایش فیلمهای کوتاه در برنامه پاتوق
نخستین برنامه از فصل دهم پاتوق فیلم کوتاه تهران به همت انجمن سینمای جوانان ایران در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان برگزار شد.

در ادامه این برنامه و پیش از اکران فیلمهای منتخب، پیام ویدئویی کیانوش عیاری به مناسب افتتاح فصل دهم از پاتوق فیلم کوتاه تهران نمایش داده شد. عیاری در این ویدئو، ضمن بیان خاطرات خود از ساخت فیلمهای کوتاه، تجربیات و نکاتی را در خطاب به فیلمسازان سینمای کوتاه مطرح کرد.
سپس «خاکباران» از نخستین تجربههای فیلمسازی کیانوش عیاری که در دهه پنجاه به صورت هشت میلیمتری در سینمای آزاد اهواز ساخته شد، روی پرده رفت.
پس از نمایش فیلمهای کوتاه نخستین برنامه از فصل تازه پاتوق فیلم کوتاه، کتاب «ژانر در فیلم کوتاه» که به کوشش رامتین شهبازی تالیف شده است، توسط سامان بیات (مجری کارشناس پاتوق) به مخاطبان معرفی شد. در این کتاب که توسط انتشارات انجمن سینمای جوانان ایران به چاپ رسیده، ۱۰ ژانر مورد تاکید و بررسی قرار گرفته است.
«خاکباران»؛ سینمای عیاری و نقش تاریخی فیلمخانه ملی
سامان بیات پس از نمایش اثر کوتاه عیاری، به مولفههای سینمایی این سینماگر در این اثر هشت میلیمتری، اهمیت سینمای آزاد و آثار موجود از این سینما اشاره کرد و از فیلمخانه ملی ایران بابت در اختیار گذاشتن نسخه باکیفیت از «خاکباران» و نقش لادن طاهری در حفظ این گنجینه ارزشمند سپاسگزاری کرد.
مازیار فکریارشاد، منتقد سینما در خصوص مرمت و نمایش فیلمهای کوتاهی همچون «خاکباران» ساخته کیانوش عیاری که مربوط به دوران فعالیت او در دوران سینمای آزاد است، عنوان کرد: باعث خوشحالی است که چنین آثاری محافظت میشوند و امکان دسترسی به نسخههای باکیفیت این فیلمها فراهم شده است. در چند سال گذشته دیده شدن نسخههای مرمت شده برخی از فیلمهای سینمای ایران نظیر «غریبه و مه» و «شطرنج باد» باعث شده تا متوجه شویم با چه شاهکارهایی طرف هستیم. در واقع نمایش نسخههای باکیفیت چنین فیلمهایی باعث بازتاب ارزشهای هنری فیلمها میشود.
او درباره «خاکباران» گفت: این فیلم به نوعی دستگرمی عیاری برای ساخت فیلم بلند «تنوره دیو» محسوب میشود و البته نماهای لانگشات آن نیز مرا به یاد فیلم موفق «آنسوی آتش» میاندازد.
در ادامه و با حضور این منتقد، نشست نقد و بررسی ۵ فیلم به نمایش درآمده برگزار شد.
«نگران من نباش»؛ عبور از سوگ با سرقتهای کوچک
فکریارشاد درباره فیلم «نگران من نباش» به کارگردانی امین خجسته گفت: فیلم دارای قصه بسیار جالبی است و به زنی میپردازد که شوهر خود را از دست داده و در مرحله سوگ ناشی از نبودن او به سر میبرد. او برای تسکین یافتن این درد، دست به دزدیهای کوچک میزند. «نگران من نباش» ایده اولیه جذابی دارد و دیالوگنویسی آن به فضاهای ابزورد بسیار نزدیک است. همچنین موقعیتهایی در فیلم طراحی شده که علاوه بر کاراکترها، مخاطبان را هم معذب میکند که دست یافتن به این موضوع با توجه به تایم فشرده در یک فیلم کوتاه بسیار دشوار است.
امین خجسته کارگردان این اثر در نشست نقد و بررسی حضور نداشت.
«کانتور»؛ مواجهه با حافظه و نور در یک ساختمان نیمهکاره
در ادامه نوبت به بررسی فیلم «کانتور» به کارگردانی محمدرضا مقیمنژاد رسید.
مقیمنژاد که کتابی به نام «فلسفه از تصویر چه میخواهد» را در آستانه انتشار دارد، در خصوص ایده اولیه «کانتور» گفت: هسته اصلی این اثر زمان و حافظه بوده که همواره دغدغه من در طول زندگی است. زمانی که در معرض یک مکان قرار میگیریم، این انباشتهای حافظه است که باعث میشوند تا بتوانیم با آن مکان ارتباط برقرار کنیم.
او ادامه داد: موقعیت ساخت این فیلم بسیار اتفاقی برای من ایجاد شد، چراکه کار اصلی من ساختمانسازی است. ما در حال ساخت مکانی بودیم که به طور جالبی به دلیل موقعیت جغرافیایی خود مدام در حالت نور و سایه قرار میگرفت. به همین دلیل برای چند روزی پروژه را به حالت تعلیق درآوردیم تا این فیلم را به تولید برسانیم.
مقیمنژاد با بیان اینکه در نقاشی کانتور به خط نهایی مرزی یک اثر گفته میشود، خاطرنشان کرد: در واقع کانتور تصویر ذهنی که قصد ارائه آن را داریم احاطه میکند. این فیلم تنها در یک شب فیلمبرداری شد و به همین دلیل دکوپاژ آن را در لحظه طراحی کرده و به ثمر رساندم، چراکه این ساختمان در حال عملیات اجرایی بود و نباید فرصت ساخت فیلم از دست میرقت. من تنها از فرم یک ساختمان نیمهکاره استفاده کردم و کار بیشتری را نمیشد صورت داد. اساس فرم تصویری در فیلم «کانتور» بازی سایه و نور بوده و به همین دلیل نیاز است تا فیلم در یک سالن با امکانات تصویری مناسب به نمایش درآید.
فکریارشاد نیز در خصوص این فیلم کوتاه گفت: آقای مقیمنژاد در حال تحصیل در مقطع دکترای رشته سینما بوده و برداشت من این است که او «کانتور» را در ادامه روند مطالعاتی خود کارگردانی کرده است. در فیلم گفتوگویی میان چند کاراکتر وجود دارد که در عین کوتاه بودن بسیار جذاب است. همچنین ایده خبر مرگ در فیلم صورتی جالب دارد و فیلمساز اتفاقی ساده و هوشمندانه را در قالبی فلسفی به تصویر درآورده و به مخاطب القا کرده است.
«برقص»؛ تلاش برای احیای ژانر وحشت
سپس فیلم «برقص» ساخته پوریا دهقان مورد بررسی قرار گرفت.
این فیلمساز درباره چگونگی تولید این فیلم کوتاه و دغدغه خود از ساخت این اثر گفت: در سینمای ایران فیلمهای ترسناک خوبی ساخته نشده است و من احساس کردم در این زمینه دچار ضعف هستیم. من چندان علاقهای به ساخت فیلم در ژانر وحشت نداشتم، چراکه این نگرانی وجود داشت تا مخاطبان تنها من را به واسطه کارگردانی آثاری در این گونه بشناسند.
او بیان کرد: در ایران از «عزاداران بیل» تا کتابهای رامبد خانلری شاهد حضور گونه وحشت در ادبیات داستانی هستیم و وجود این ریشه را در سینمای پیش و پس از انقلاب نیز میتوان شناسایی کرد.
او با بیان اینکه امروزه چندین میلیون گیمر در کشور فعال هستند، ادامه داد: این آمار نشان میدهد که روایتهای مبتنی بر گیم نیز میتواند مورد اقبال مخاطب قرار بگیرد. باید دید علت ناکامی فیلمهای ژانر وحشت در کشور چیست. به نظر میرسد وجود برخی محدودیتها و همچنین کارنابلدی برخی فیلمسازان و به ثبت رسیدن تجربههایی ضعیف باعث شده تا این گونه از سینما با شکست مواجه شود.
دهقان ابراز داشت: طی مطالعاتی که پیش از کارگردانی «برقص» صورت دادم متوجه شدم که در کشور آمریکا نیز از ابتدا ادبیات وحشت وجود نداشته است، اما در ادامه برخی فیلمسازان و فیلمنامهنویسان توانستهاند تا نمودهایی از آن را در قالب تصویر متبلور کنند. در صورتی که در ادبیات شفاهی ایران از گذشته داستانهای ترسناکی وجود داشته است که متاسفانه از جانب سینماگران نسبت به آنها نوعی بیتوجهی صورت گرفته است.
دهقان ادامه داد: در ژانر وحشت، فردی که میترسد قابلیت سمپات شدن برای تماشاگر را دارد. در صورتی که فردی که میترساند از چنین قابلیتی برخوردار نیست. وجود وقایعی مانند جنگ ایران و عراق و وقایع هفت اکتبر در شکلگیری ایده این فیلم تاثیرگذار بودند. باید فضایی در اختیار فیلمسازان قرار بگیرد تا علاقهمندان به فعالیت در این ژانر بتوانند دغدغههای خود را پیگیری کنند تا راهی برای تجربه فعالیتهای تازه به وجود بیاید.
فکریارشاد نیز بیان کرد: این فیلم به لحاظ جنس تصاویر برایم یادآور فیلمهای انیمیشن بود. ضمن اینکه «برقص» در قالب ژانر وحشت به ذهنیت آشفته و نامتعادل یک سرباز اسرائیلی پرداخته که کابوس او دارای مایههایی از ژانر وحشت است. «برقص» دارای ایده مناسبی است و ارجاع فیلمساز به شعری از محمود درویش جالب توجه است.
فقر ژانر در سینمای ایران؛ از دلایل تاریخی تا فرهنگی
فکری ارشاد یادآور شد: در سینمای ایران مسئله فقر ژانر وجود دارد و برخی معتقدند به دلیل وارداتی بودن آن، مخاطب داخلی چندان از بروز المانهای ژانر در فیلمهای سینمای ایران استقبال نمیکند. برای مثال فیلم «آل» به تهیهکنندگی علی معلم و کارگردانی بهرام بهرامیان با وجود تبلیغات بسیار زیاد نتوانست فروش مناسبی را تجربه کند و به نظر میرسد چنین فیلمهایی به طور کلی مورد توجه تماشاگران ایرانی واقع نمیشود.
او ادامه داد: بازار سینمای ایران از فیلمهای کمدی مشابه با بازیگران یکسان اشباع شده است و به همین دلیل در دوره کنونی فیلمهای اجتماعی بار دیگر مورد توجه قرار گرفتهاند. جای خوشحالی است که در سینمای کوتاه ایران تا حدی تنوع ژانری به چشم میخورد.
فکریارشاد با بیان اینکه در سینمای غرب ژانر وحشت متکی بر آیینهای خرافه مذهب کاتولیک است، بیان کرد: زمانی که این مسائل به سینمای ایران وارد میشود، به دلیل وجود محدودیتهایی نمیتوان از باب مذهب به این ژانر وارد شد. ضمن اینکه در ادبیات ایران داستانهایی نظیر «ملکوت» نوشته بهرام صادقی و «بوف کور» نوشته صادق هدایت وجود دارد و نمیتوان از ریشههای این گونه در ادبیات داستانی کشور نیز غافل شد.
محمدرضا فهمیزی، منتقد سینما نیز که به عنوان مخاطب به تماشای فیلمهای کوتاه حاضر در نخستین پاتوق فیلم کوتاه نشسته بود، در خصوص دلایلعدم توجه به ژانر وحشت در سینمای ایران گفت: متاسفانه در کشور ادبیات وحشت وجود ندارد و به همین دلیل چنین ژانری در سینما نیز مورد استقبال قرار نمیگیرد. به نظر من دلیل استقبال در فیلمهای کمدی در سینمای ایران این است که در تاریخ ادبیات شفاهی ایران، طنازی به شکلی چشمگیر دیده میشود.
«شیفت»؛ تجربهای فرمی درباره فشار کار پرستاری
در ادامه نخستین نشست فصل دهم پاتوق فیلم کوتاه انجمن سینمای جوانان ایران، فیلم «شیفت» به کارگردانی سمانه یداللهی مورد نقد قرار گرفت.
فکریارشاد گفت: فیلم «شیفت» به لحاظ فرمی در میان پنج فیلم به نمایش درآمده دارای ویژگیهای برجستهای بود. ایده ناظر این اثر در طول مدت روایت بسط پیدا میکند و گویی کاراکترها در حال تعدیل شدن هستند و از این بابت فیلم دارای ایده جالبی است.
یداللهی کارگردان این فیلم کوتاه نیز گفت: من در رشته پرستاری تحصیل کردهام و در این رشته گاهی تعداد شیفتها بسیار زیاد است و به همین دلیل افراد نمیتوانند فعالیت دیگری را صورت دهند.
او ادامه داد: فیلمبرداری «شیفت» چهار شب به طول انجامید و پیش از آن نیز با بازیگران اصلی تمرینهای بسیاری را پشت سر گذاشتیم، چراکه کار به صورت پلان سکانس فیلمبرداری شده است. در ابتدا مسیر دشواری را پیش رو داشتیم، اما با کاهش تعداد هنروران در طول فیلم، مدیریت پروژه صورتی سادهتر به خود گرفت.
این فیلمساز در پاسخ به یکی از مخاطبان که پایان فیلم را متفاوت از زمان نمایش آن در جشنواره فیلم کوتاه سال گذشته میدانست، ابراز داشت: پایان فیلم نسبت به آنچه در جشنواره فیلم کوتاه دیده شد، متفاوت بوده و کاملاً تغییر کرده است. در جشنواره این فیلم با فیدبک خوبی مواجه نشد و نسبت به پایان تلخ آن برخی تماشاگران و مخاطبان ابراز نارضایتی کردند. در «شیفت» سیری وجود دارد که در پی آن، یک جوان عاشقپیشه به فردی بیاحساس و منطقی تبدیل میشود و گویا این موضوع در نسخه اولیه فیلم احساس نشده بود.
«از دیدن تو خوشحالم»؛ شکلگیری ایجاز با قاب ثابت
در ادامه فیلم کوتاه «از دیدن تو خوشحالم» محصول کشور کره جنوبی بررسی شد.
فکریارشاد گفت: در این فیلم تنها از یک قاب ثابت استفاده شده است و این موضوع باعث شکلگیری ایجاز در فیلم شده است. قصه فیلم در عصر کرونا روایت میشود و مسئله قرنطینه، با قاب ثابت تصویر پیوند معناداری پیدا کرده است.
گفتنی است پاتوق فیلم کوتاه تهران به همت انجمن سینمای جوانان ایران، سهشنبه هر هفته در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان ایران برگزار میشود.