لباس ماندگار خاتمی بر فرهنگ
مهدی میرزاوند

چه شگفت است که این روزها، گروهی دلمشغول جامهٔ بیمارستانی خاتمی شدهاند؛ گویی حقیقتِ مردی که عمری بر فرهنگ ایران جامهٔ عزت و وقار پوشاند، در رنگ پارچهای صورتی یا آبی و در نهایت سپید خلاصه میشود.
اما مگر جامهٔ بیمارستان چیزی جز پوششی موقّت است، چونان ابری که بر آسمان میگذرد و از یاد میرود؟ آنچه ماندگار است، نه رنگ لباس، بلکه لباسی است که او بر قامت فرهنگ ما پوشاند؛ جامهای از مدارا، دوختی از گفتوگو، تار و پودی از آزادی اندیشه.
خاتمی در میانهٔ تندباد خشونت، چتر آرامش برافراشت؛ در هنگامهٔ زمستان جمود شمع گفتوگو افروخت و در روزگار عسرت معنا به کتاب و دانشگاه و هنر جان دوباره بخشید.
اگر بیمارستانها به اختیار مدیران خود رنگی بر لباس بیماران مینهند، تاریخ به اختیار خویش، جامهای بر قامت نامداران میدوزد. و تاریخ بر دوش خاتمی ردایی نهاده است که نه فرسودنی است و نه به مسخره گرفتنهای سبکسران میپوسد.
لباس بیمارستان در گنجهها میماند و به زودی فراموش میشود اما جامهای که خاتمی بر تن فرهنگ ایران پوشاند بر تن جانها خواهد ماند.