به روز شده در
کد خبر: ۳۲۸۵۴

پاسخ رضا نصری به ریچارد نفیو معمار تحریم‌ها

حقوقدان بین‌الملل نوشت؛ ریچارد نفیو عنوان کتابش درباره ایران را «هنر تحریم‌ها» گذاشته. او اعمال فشار اقتصادی و ویران کردن زندگی انسان‌ها را نوعی «هنر» می‌داند. عجیب نیست که چنین سیاست‌های بی‌رحمانه و صادقانه بگوییم، سادیستی را ترویج می‌کند.

پاسخ رضا نصری به ریچارد نفیو معمار تحریم‌ها

رضا نصری، حقوقدان بین‌الملل، در یادداشتی در پاسخ به ریچارد نفیو نوشت:

حرف‌های اضافه را دور بریزید. از نظر ریچارد نفیو ایران باید تحت تحریم بماند صرف‌نظر از اینکه چه کار می‌کند.

در این منطق، تحریم‌ها تحت نام «فشار حداکثری» یک‌جانبه باقی می‌مانند، حتی زمانی که ایران به برجام پایبند است. وقتی ایران برای وادار کردن طرف مقابل به اجرای تعهداتش، تعهدات خودش را کاهش می‌دهد، باز هم تحریم‌ها باقی می‌مانند. اگر در ان‌پی‌تی بماند یا از آن خارج شود، باز هم تحریم‌ها برقرار خواهند بود. حتی اگر برنامه هسته‌ای‌اش را گسترش دهد یا آن برنامه در بمباران نابود شود، تحریم‌ها همچنان ادامه دارند.

طبق استدلال او همیشه باید از ایران انتظار داشت که به‌طور دائمی امری منفی را اثبات کند، بدون هیچ راهی برای خاتمه یا بسته شدن پرونده.

ریچارد نفیو عنوان کتابش درباره ایران را «هنر تحریم‌ها» گذاشته. او اعمال فشار اقتصادی و ویران کردن زندگی انسان‌ها را نوعی «هنر» می‌داند. عجیب نیست که چنین سیاست‌های بی‌رحمانه و صادقانه بگوییم، سادیستی را ترویج می‌کند.

آنچه او تجویز می‌کند از نظر راهبردی هم سطحی است. یک قدرت مهم منطقه‌ای را در وضعیت تقابل دائمی نگه می‌دارد، منطقه را در چرخه‌های بی‌پایان تنش و تشدید گرفتار می‌کند، و آمریکا را در جنگ‌های بی‌پایان غرق نگه می‌دارد. اصلا شاید این، ترفند حزب دموکرات باشد تا ترامپ را - برخلاف وعده‌های انتخاباتی‌اش - در مسیر روسای‌جمهور قبلی نگه دارد. در واقع، تلاش محفل حاکم بر سیاست خارجی آمریکاست تا فرمان همچنان دست نتانیاهو بماند.

نسخه ریچارد نفیو، بی‌پروا و بدون راه‌حل است. این پیام را می‌فرستد که ایران، فارغ از رویکردش، همیشه تحت فشار خواهد بود. در این منطق، ایران باید همیشه در گوشه رینگ باقی بماند. کشوری که چنین پیامی دریافت کند، برای جنگ آماده می‌شود، نه مصالحه.

این سیاست از نظر حقوقی هم معیوب است. تلاش برای احیای تحریم‌های شورای امنیت، این واقعیت را نادیده می‌گیرد که توجیه اصلی آن تحریم‌ها دیگر وجود ندارد—مگر در خیال‌پردازی نفیو که با خواندن «نیات» ایران، داستان می‌سازد. این وضعیت همچنین نوعی ابهام حقوقی ایجاد می‌کند که در آن دولت‌ها نمی‌دانند اصلاً چرا باید این اقدامات را اجرا کنند. چرا باید کشتی‌ها را توقیف کنند، دسترسی‌ها را مسدود کنند، یا محدودیت‌هایی را حفظ کنند که بر اساس مأموریتی اعمال شده‌اند که پس از بمباران تأسیسات هسته‌ای ایران، دیگر موضوعیتی ندارد؟ چرا باید بیهوده برای توقیف کشتی‌های باری، خود را وارد تقابل با نیروهای دریایی ایران کنند؟

 آنچه نفیو پیشنهاد می‌دهد طرحی بی منطق است که کورکورانه دنبال هدفی برای مجازات می‌گردد؛ و نتیجه‌اش نزدیک‌تر شدن همه به فاجعه است.

ارسال نظر

آخرین اخبار