پایان انحصار صداوسیما؟!
بالاخره پس از سالها بحث و جدل، مجلس شورای اسلامی امروز یکی از مهمترین قوانین تاریخ ورزش ایران را تصویب کرد؛

بالاخره پس از سالها بحث و مطالبهگری، مجلس شورای اسلامی با تصویب ماده ۱۷ لایحه جامع باشگاهداری، نقطه عطفی در تاریخ ورزش ایران رقم زد. حق پخش مسابقات ورزشی که همیشه به عنوان «حلقه مفقوده اقتصاد ورزش» شناخته میشد، حالا بهطور رسمی وارد ادبیات قانونگذاری کشور شده است.
نمایندگان با ۲۴۱ رأی موافق، بدون مخالف و تنها ۳ رأی ممتنع، باشگاهها را ذینفع اصلی تمامی حقوق ناشی از مسابقات معرفی کردند؛ از پخش تلویزیونی و حقوق سمعیـبصری گرفته تا بهرهبرداری از آرم و برند باشگاهها. این یعنی برای نخستینبار، باشگاههای ایرانی مالکیت قانونی بر داراییهایی پیدا میکنند که سالها در اختیار ساختار انحصاری پخش تلویزیونی بود.
اما چرا این مصوبه مهم است؟
در فوتبال حرفهای جهان، حق پخش یکی از اصلیترین منابع مالی باشگاههاست. بخش عمده هزینههای باشگاههای اروپایی و حتی برخی تیمهای آسیایی، از همین محل تأمین میشود. در ایران اما، فقدان این درآمد پایدار باعث شد تیمها همواره به دولت، بودجههای ناپایدار یا اسپانسرینگ مقطعی وابسته باشند؛ وضعیتی که نتیجهاش چیزی جز بدهیهای انباشته، مدیریتهای کوتاهمدت و ضعف زیرساختی نبود.
البته تصویب قانون تنها آغاز راه است. تبصرهها نشان میدهد مسیر اجرای این مصوبه چندان ساده نخواهد بود. سازمان برنامه و بودجه باید منابع لازم را برای پرداخت حق پخش تأمین کند، وزارت ورزش و ارشاد هم موظف به تدوین آییننامهای جامع ظرف سه ماه آینده هستند. تجربه نشان داده فاصله «تصویب روی کاغذ» تا «اجرای واقعی» در ایران، گاهی آنقدر زیاد است که اصل موضوع فراموش میشود.
با این حال، نمیتوان اهمیت امروز را نادیده گرفت. حق پخش اگر درست اجرا شود، میتواند باشگاهها را از زیر سایه کمکهای دولتی بیرون بکشد، شفافیت مالی ایجاد کند و حتی کیفیت لیگ را بالا ببرد. هوادار هم در نهایت سود خواهد برد؛ چراکه باشگاههایی با پشتوانه مالی مستقل، توانایی بیشتری در جذب بازیکن، توسعه آکادمی و ارتقای ورزشگاهها خواهند داشت.
این قانون یک فرصت تاریخی است؛ فرصتی که میتواند اقتصاد ورزش ایران را دگرگون کند. اما اگر مانند بسیاری از قوانین دیگر در پیچوخم آییننامهها، کمبود بودجه و اختلاف دستگاهها گرفتار شود، فقط به یک تیتر پرزرقوبرق در رسانهها تبدیل خواهد شد.
حالا نوبت مدیران اجرایی است تا ثابت کنند این بار، حق باشگاهها واقعاً به رسمیت شناخته خواهد شد.