به روز شده در
کد خبر: ۲۰۸۱۱

سایه مدیریت ناتوان بر دوومیدانی ایران در کره جنوبی

رسوایی اخیر در جریان حضور تیم ملی دوومیدانی جمهوری اسلامی ایران در مسابقات بین‌المللی کره جنوبی، تنها یک حادثه‌ی تلخ نیست؛ بلکه نماد روشنی‌ است از بی‌برنامگی، ضعف مدیریت، و نادیده‌ گرفتن اصول حرفه‌ای در اداره‌ی یک تیم ملی.

سایه مدیریت ناتوان بر دوومیدانی ایران در کره جنوبی
گروه ورزشی آوش

در مرکز این ماجرا، نام احسان حدادی، رئیس فدراسیون دوومیدانی، بیش از هر کس دیگری به چشم می‌آید. اما چرا او مقصر است؟ نه از باب مسائل شخصی یا حواشی گذشته، بلکه بر پایه‌ی آن‌چه در این اعزام رخ داد. نخستین و مهم‌ترین نکته، رها کردن تیم در جریان مسابقات است. احسان حدادی برخلاف عرف متعارف مدیریتی، در هتلی جدا از تیم اقامت داشته؛ تصمیمی عجیب که عملاً او را از جریان تیم دور کرده و نظارت مستقیم را غیرممکن ساخته است. از سوی دیگر، ترکیب تیم ملی نیز محل سؤال جدی است. برخی ورزشکاران، بدون رسیدن به حدنصاب ورودی که خودِ حدادی پیش‌تر تعیین کرده بود، به تیم اضافه شدند. پرسش این‌جاست: بر چه اساسی و با چه توجیهی این نفرات وارد لیست اعزامی شدند؟

به‌عنوان نمونه، حضور ورزشکاری چون حسین رسولی در این تیم جای تأمل دارد. رسولی که پیش‌تر توسط خود حدادی حدود ۸ ماه کنار گذاشته شده و دچار افت شدید در عملکرد شده بود، بدون مربی مشخص و بدون آمادگی کامل راهی رقابت‌ها شد. دلیل این تصمیم چه بود؟ صرفاً امید ضعیفی برای کسب مدال؟ آیا چنین ریسک‌هایی در سطوح ملی، حرفه‌ای و منطقی‌اند؟

در کنار ترکیب تیم، باید به همراهان نیز نگاهی انداخت. دو رئیس هیأت استان‌های خراسان رضوی و بوشهر به‌عنوان همراهان تیم اعزام شدند؛ افرادی که نه مربی بودند، نه شاگردی داشتند، و اگر قرار بود به‌عنوان سرپرست عمل کنند، عملکردشان حاکی از شکست کامل در این وظیفه است. تیم برای ساعت‌ها بدون سرپرستی رها بود و هیچ نظارتی بر رفتار، رفت‌وآمد، و سلامت روانی و محیطی ورزشکاران اعمال نمی‌شد.

از همه تلخ‌تر، نادیده‌ گرفتن مربی شایسته‌ای چون حسن بادپی در این ترکیب است. بادپی مربی ریحانه مبینی، قهرمان پرش طول آسیا، و نیز علی فتی‌گنجی در بخش پرتاب نیزه بود؛ اما جای او در ترکیب خالی بود، در حالی که دو مربی بی‌تجربه به تیم اضافه شده بودند. یکی از این افراد حتی در ماجرای جنجالی اخیر نیز درگیر و شریک بوده است.

این پرسش به‌درستی مطرح است که بر چه اساسی افراد باتجربه و مؤثر کنار گذاشته می‌شوند، اما چهره‌هایی با کارنامه‌ای نامعلوم یا پرحاشیه، به‌راحتی در رأس تیم ملی قرار می‌گیرند؟و در نهایت، موضوع بی‌نظمی شدید در کادر فنی و اجرایی تیم غیرقابل کتمان است. هیچ هماهنگی مؤثری میان مربیان، سرپرستان و مدیریت اعزام وجود نداشت. گزارش‌ها نشان می‌دهد که برخی ورزشکاران بیش از ۱۲ ساعت به حال خود رها شده بودند؛ فضایی که منجر شد عده‌ای وارد روابطی خارج از عرف ورزشی شوند، مشروب بنوشند، به مکان‌های عمومی بروند و در نهایت اتفاقی رخ دهد که اکنون حیثیت ورزش ایران را در رسانه‌های بین‌المللی زیر سؤال برده است. در تمام این مدت، فقط یک مأمور حراست از وزارت ورزش ظاهراً مسئول نظارت بر کل تیم بوده؛ و این پرسش جدی باقی می‌ماند: آیا می‌توان از یک نفر، در کشوری بیگانه، انتظار کنترل کامل بر یک کاروان ورزشی را داشت؟

ماجراهایی از این دست، نه اتفاقی، بلکه نتیجه‌ی زنجیره‌ای از سوء‌مدیریت، بی‌برنامگی و رفاقت‌محوری در اداره‌ی ورزش کشور است. در چنین شرایطی، در تمام نظام‌های مدیریتی دنیا، پذیرش مسئولیت و استعفای مقام بالاترین نهاد تصمیم‌گیر، کم‌ترین اقدام ممکن برای ترمیم فضای روانی جامعه و بازگرداندن آبروی ملی است. استعفای احسان حدادی، در مقام رئیس فدراسیون دوومیدانی، نه‌تنها می‌تواند در داخل کشور نشانه‌ای از احترام به افکار عمومی و مسئولیت‌پذیری باشد، بلکه در سطح آسیا و جهان، پیام روشنی خواهد بود که ایران از خطاهای مدیریتی خود عبور نخواهد کرد بدون آن‌که پاسخ بخواهد. سکوت و انفعال، فقط دامنه‌ی بحران را گسترده‌تر می‌کند.

ارسال نظر

آخرین اخبار