رایزنی برای غبار
اوجگیری بحران ریزگردها بار دیگر دیپلماسی محیط زیست را در اولویت قرار داد

روزنامه ایران در یادداشتی نوشت:
توده گرد وغباری که چندی پیش آسمان 16 استان کشورمان را فراگرفت، پیش از رسیدن به ایران بیش از هزار و 800 عراقی را راهی بیمارستان کرد. یک مقام عراقی در منطقه «المسلما» اعلام کرد «حداقل ۷۰۰ نفر در این منطقه دچار مشکلات تنفسی شدند.» به گفته این مقام عراقی «در مناطق دیگر هم تعداد کسانی که گرد وغبار باعث مشکلات تنفسی برای آنان شد، به 700 نفر رسید.» وزارت حملونقل عراق هم اعلام کرد «طوفان شن افق دید را در بسیاری از مناطق کاهش داد و ترافیک هوایی فرودگاههای بینالمللی نجف و بصره را مختل کرد.» پدیدهای که تا این اندازه زندگی را در عراق مختل کرده، پایان نیافته است. بررسیها نشان میدهد گرد وغباری که 16 استان ایران را درگیر کرد، اولین موج گرد وغبار با منشأ خارجی بود که در سال جدید وارد ایران شد و موجهای دیگر در راهند.
در این صورت پرسش این است که آیا این بار عراق وارد مذاکره و گفتوگو برای انجام عملیات اجرایی کنترل غبار خواهد شد؟ این سؤال از این رو مطرح میشود که همسایه غربی گرچه از امضای تفاهمنامه میان دو کشور استقبال کرده است، اما در عمل مقامهای این کشور اغلب عنوان کردهاند که به دلیل شرایط داخلی، کنترل ریزگردها در اولویت آنان نیست!
البته مسأله مهار ریزگردها فقط درباره کشور عراق نیست. آرمان خورسند، رئیس مرکز امور بینالملل و کنوانسیونهای سازمان حفاظت محیط زیست به «ایران» میگوید:«بدون وارد شدن ترکیه به این مسأله باهدف پایان دادن به سیاستهای سدسازی روی رودخانههای دجله و فرات، مسأله ریزگردهایی که از سمت عراق و سوریه به ایران میآیند، حل نخواهد شد.»
واقعیت موجود
رئیس مرکز امور بینالملل و کنوانسیونهای سازمان حفاظت محیط زیست، به این مسأله هم اشاره میکند که در گفتوگوهای جهانی یا مذاکرات کشورها، جای بحث یا بررسی مسأله ریزگردها و طوفانهای گرد و غبار خالی است.
این درحالی است که به باور خورسند، در دو دهه اخیر گرمایش زمین، تغییرات شدید آب و هوایی (تغییر اقلیم)، زبالههای پلاستیکی و آلودگی ناشی از آن، در صدر مسائل مورد اقبال سازمانهای بینالمللی قرار گرفته است.
وی اضافه میکند: «آلودگی اقیانوسها، آب شدن یخچالهای طبیعی و بالا آمدن سطح دریاها، دیگر مسائلى است که بیشترین توجه و اهتمام جامعه جهانی را به خود معطوف کرده است، اما طوفانهای گرد و غبار در چالشهای درجه یک جهانی قرار دارند و به همین دلیل توجههای بایستهای متوجه آن نمیشود.»
این مسئول سازمان حفاظت محیط زیست، شناسایی در سطح جهان و جا افتادن مسأله ریزگردها و طوفانهای گرد و غبار در مجامع بینالمللی را اقدامی میداند که با محوریت جمهوری اسلامی ایران و همکاری مؤثر کشورهای منطقه محقق شود.
به گفته وی، برگزارى اجلاس بینالمللی تهران و حضور مؤثر کشورهای متأثر از این معضل منطقهای در UNEA6 گامهای مؤثری است که برای تحقق این امر برداشته شده است.
منشأ ریزگردها و برخی راهحلها
رئیس مرکز امور بینالملل و کنوانسیونهای سازمان حفاظت محیط زیست با تقسیم بندى کانونهای ریزگرد در کشورهای منطقه به دو منطقه «غرب - جنوب غرب» و «آسیای مرکزی»، به تدوین و تهیه دو «برنامه عمل زیر منطقهای» برای مقابله با این طوفانهای شن و گرد وغبار هم اشاره میکند.
وی عنوان میکند که «کشورهای آسیای مرکزی هم درگیر مسأله خشک شدن دریاچههای خود و بالطبع تشکیل کانون هاى گرد و غبار هستند.»
برنامههای مقابله با ریزگردها در منطقه که خورسند به آنها اشاره کرده است تاکنون نتوانستهاند به همکاریهای اجرایی میان کشورها منجر شوند، هرچند برخی کشورها موافقت خود را با آنها اعلام کردهاند. در دلایل عملی نشدن این برنامهها، میتوان به این واقعیت اشاره کرد که مثلاً کشورهای عراق، پاکستان وافغانستان درگیر مسائل و مشکلات داخلی خود هستند یا درباره همسایه شمالی، یعنی ترکمنستان، درست است که گرد و غبار صحرای «قره قوم» استان گلستان را آزار میدهد و ریزگردها آسیبهای جدی به بخشی از جنگلهای هیرکانی وارد میکنند، اما کنترل کانونهای این ریزگردها در «قره قوم» در اولویت برنامههای ترکمنستان قرار ندارد. علت هم این است که جمعیت قابل توجهی در این ناحیه زندگی نمیکنند. در سمت غرب ایران هم، در سالهای گذشته همکاریهای عراق و ایران به دلایلی چون حضور داعش یا شروع کرونا به تعویق افتاد.
تفاهمنامههایی که بیاثر ماندند
بیعملی یا بیتوجهی نسبت به منشأ کانونهای ریزگرد در کشورهای همسایه در حالی است که ایران با این کشورها تفاهمنامههایی در این زمینه امضا کرده است.
در این رابطه، خورسند، رئیس مرکز امور بینالملل و کنوانسیونهای سازمان حفاظت محیطزیست به امضای 5 سند تفاهم با کشورهای امارات، عراق، سوریه، ترکمنستان و ارمنستان اشاره میکند و میگوید: «با وزارت کشاورزی عراق یک تفاهمنامه اجرایی برای اجرای عملیات پایلوت مقابله با ریزگردها در چهار استان ذیقار، المثنی، واسط و میسان در عراق و استانهاى خوزستان و ایلام در ایران بسته شده که همچنان در مرحله اجرا قرار دارد.»
وی در پاسخ به اینکه سالها درباره این تفاهمنامهها سخن گفته میشود، اما وسعت عملیات به گونهای نیست که بتوان آن را پروژهای موفق نامید، تأیید میکند که «سرعت تخریب محیطزیست، خشکسالیها و گسترش کانونها از سرعت عملیات کنترل ریزگردها بسیار بیشتر است.»
خورسند، به همکاری با سازمان ملل و نهادهای همکار این نهاد از جمله «برنامه سکونتگاههای انسانی سازمان ملل متحد» در تفاهمنامه مشترک با کشور عراق اشاره میکند و از همکاری با «دفتر مبارزه با بلایای طبیعی سازمان ملل» هم خبر میدهد و میگوید: «توافقی هم با مؤسسه بحرالعلوم در عراق و نیز دفتر هبیتات در کویت و دفتر کمکهاى عراق سازمان ملل متحد برای کنترل گردوغبار صورت گرفته است.»
این مسئول، تأمین بودجه این طرحها از سوی سازمانهای بینالمللی را از دیگر گامهای خوب برداشته شده در این زمینه توصیف میکند و در پاسخ به اینکه اگر میزان اعتبارات واقعاً کافی است، چرا طرحها به کندی پیش میرود؟ میگوید: «پدیدههای ناشی از تخریب محیطزیست، با شدت بیشتر و اثرگذاری مخربتر خود را نشان میدهند. با اینکه اعتبارات بینالمللی در این زمینهها چندان زیاد نیست، اساساً کمکهای مالی جهانی در همه پروژههای محیطزیستی به همین صورت است. کما اینکه جذب اعتبار از کشور ژاپن در پروژه تالابها، احیای دریاچه ارومیه و توافقنامه هفته گذشته با مشارکت یونسکو درباره تغییرات شدید اقلیمی و خشکسالی به همین صورت است، یعنی گرچه روح این همکاریها بین کشورها مهم است، اما انصافاً مبالغ اختصاصیافته از این کشورها در قیاس با بودجههای ملی که کشور به این مسائل اختصاص میدهد، اعداد بزرگی نیست.» به گفته خورسند، «واقعیت این است که کمکهای کشورهایی مانند ژاپن و دیگران، بیشتر بیانگر رویکرد این کشورها در مسئولیتپذیری جهانی و سرنوشت مشترک بشری در حوزه محیطزیست است، اما خود اعداد چندان بزرگ نیست.»
وی اعتقاد دارد که «باید مسأله ریزگردها را از سرچشمه مدیریت و کنترل کرد.»
خورسند ادامه میدهد: «اکثر کارشناسان نیز مؤثرترین عامل برای کنترل کانونهای بحران را جلوگیرى از مداخلات انسانى و سدسازیهای بیرویه در بالادست میدانند، بویژه سدسازی در دجله و فرات. در کنار آن، تثبیت خاک، توسعه فضای سبز متناسب و مقابله با گرمایش باید از دیگر اولویتهاى کشورهاى منطقه باشد.»
وی اضافه میکند: «زمانهای اوجگیری بحران در منطقه، بهترین زمان برای تقویت همکاریهای فراملی است که در این زمینه باید از همه ظرفیتهاى دیپلماتیک در منطقه، با مشارکت وزارت امور خارجه، سازمان حفاظت محیطزیست، وزرات جهاد کشاورزی، وزارت بهداشت و سایر نهادهای مؤثر حاکمیتی و حتی حوزههاى غیردولتی استفاده کرد.»
خورسند معتقد است که «مواقع بروز و ظهور بحرانهای ریزگرد را نباید کماهمیت شمرد، بلکه باید یک فرصت به شمار آورد، زیرا اهمیت مسأله را بیان کرده و زمینه را برای رایزنیهای مؤثر منطقهای فراهم میکند.»
رئیس مرکز امور بینالملل و کنوانسیونهای سازمان حفاظت محیطزیست تأکید میکند: «بر همین مبنا رئیس سازمان حفاظت محیطزیست و هیأتی که از ایران در اجلاس وزرای محیطزیست بریکس حاضر بودند، موضوع طوفانهای گردوغبار را گوشزد کرده و بر ضرورت فعالیت مشترک در این امر تأکید کردند که این ضرورت، در بیانیه وزرا، مواضع اعلامی و نیز پروژههای مشترک بریکس قرار داده شد.»
سدسازیها روی دجله و فرات
وقتی ریزگردها نفس مردم در استانهای ایران و بسیاری از شهرها در کشورهای منطقه را تنگ میکند، بسیاری از کارشناسان مسأله خشک شدن رودخانههای دجله و فرات را مطرح کرده و به پروژه ساخت سد «ایلسو» یا ابرپروژه آبی ترکیه یعنی «گپ» اشاره میکنند. اما واقعیت این است که در ترکیه 10 ابرپروژه آبی وجود دارد که «گپ» تنها یکی از آنهاست. در پروژه گپ هم 22 تعریف شده است که «ایلسو» فقط یک سد از این مجموعه است. تعداد سدهایی که عراق روی دجله ساخته است، بیش از ظرفیت کل رودخانه دجله است. به این ترتیب تعداد سدهایی که سه کشور سوریه، ترکیه و عراق روی دجله ساختهاند بیشتر از کل ظرفیت این رودخانه است. البته ترکیه درگیر ریزگردهایی با مبدأ کشور سوریه است که استانهای «شیرناک»، «سیرت» و «حکاری» در ترکیه را درگیر میکند.
آنچه در این میان حائز اهمیت است، بویژه اگر گستردگی بحران ریزگردها، تقریباً در همه کشورهای منطقه را در نظر بگیریم، و اینکه یکی از علل مراجعه گردشگران سلامت از کشورهای عربی به ایران، درمان بیماریهای چشمی ناشی از آفتاب داغ وگردوغبارهاست، همه این شرایط بیانگر این است که اکنون زمان برای دیپلماسی محیطزیستی در منطقه برای مهار ریزگردها و حل مسائل کانونهای آنها فرارسیده است.