EN
به روز شده در
کد خبر: ۶۲۵۵۸

بحران اصالت در رسانه‌های ایران

با ظهور ابزارهای هوش مصنوعی در تولید محتوا، رسانه‌های ایران با موج کم‌سابقه‌ای از متون مواجه شده‌اند که ظاهری مرتب و زبانی روان دارند اما از اصالت، عمق تحلیلی و بینش بومی خالی‌اند.

بحران اصالت در رسانه‌های ایران
هم میهن
قادر باستانی‌تبریزی پژوهشگر علوم ارتباطات در یادداشتی در روزنامه هم میهن نوشت:
 

 

 

با ظهور ابزارهای هوش مصنوعی در تولید محتوا، رسانه‌های ایران با موج کم‌سابقه‌ای از متون مواجه شده‌اند که ظاهری مرتب و زبانی روان دارند اما از اصالت، عمق تحلیلی و بینش بومی خالی‌اند. این سونامی محتوای هوش مصنوعی، نظم حرفه‌ای سردبیران و استانداردهای دروازه‌بانی اخبار را با چالش‌های جدی روبه‌رو کرده است. پیمایش اخیر مؤسسه پیو در ۲۵ کشور نشان می‌دهد که ۸۱ درصد مردم با هوش مصنوعی آشنا هستند، اما این آگاهی نه‌تنها آرامش نمی‌آورد بلکه پارادوکسی از بیم و امید ایجاد کرده است.

 

۴۲ درصد پاسخ‌دهندگان هم‌زمان نگران و هیجان‌زده‌اند، اما کفه ترازو به‌سمت نگرانی سنگینی می‌کند. همچنین اعتماد عمومی به تنظیم‌گری ملی و اتحادیه اروپا بیشتر از آمریکا و چین است، که نشان‌دهنده تمایل به مقاومت در برابر هژمونی غول‌های فناوری است. در ایران، رسانه‌ها با چهار چالش اصلی مواجه‌اند؛ افزایش بار شناختی سردبیران، بحران تشخیص اصالت، تهدید به اعتبار و اخلاق حرفه‌ای و تناقض نقش روزنامه‌نگاران. بار شناختی افزایش یافته زیرا متون ماشینی، ظاهری حرفه‌ای دارند اما تشخیص ضعف‌های پنهان آن‌ها زمان‌بر است.

 

بحران اصالت به‌دلیل فقدان داده‌های محلی و تجربه میدانی رخ می‌دهد و ابزارهای تشخیص هوش مصنوعی برای زبان فارسی هنوز محدودند. چالش اخلاقی و اعتبار رسانه‌ها از انتشار محتوای نادرست یا پنهان‌کاری در استفاده از هوش مصنوعی ناشی می‌شود. همچنین روزنامه‌نگاران در موقعیتی دوگانه‌اند؛ هم باید از هوش مصنوعی برای تسریع کار استفاده کنند، هم نقش بازدارنده در برابر محتوای سطحی ایفا کنند. برای مدیریت بحران ناشی از سونامی محتوای تولیدشده توسط هوش‌مصنوعی، مجموعه‌ای از راهکارهای عملی می‌تواند به‌کارگرفته شود.

 

نخست، شفاف‌سازی اجباری در استفاده از هوش‌مصنوعی ضروری است. بدین‌معنا که هر نویسنده یا تولیدکننده محتوا موظف باشد در ابتدای متن، میزان و نوع مشارکت ابزارهای هوش مصنوعی ـ اعم از نگارش اولیه، ویرایش، ترجمه یا ایده‌پردازی ـ را به‌صورت صریح اعلام کند. این اقدام مشابه استانداردهای نشریات علمی، امکان داوری حرفه‌ای دقیق‌تر را برای سردبیران فراهم کرده و از سوءاستفاده، پنهان‌کاری و تضعیف اعتماد مخاطبان جلوگیری می‌کند. شفاف‌سازی همچنین مرز مسئولیت انسانی در تولیدمحتوا را روشن کرده و هوش‌مصنوعی را به‌عنوان ابزاری کمکی در فرآیند تولیدمحتوا تثبیت می‌کند.

دوم، آموزش و توانمندسازی تحریریه نقش مهمی در مدیریت بحران دارد. سردبیران، ویراستاران و خبرنگاران باید آموزش‌های تخصصی در زمینه تشخیص محتوای تولیدشده توسط هوش‌مصنوعی، تحلیل منابع، نقد ساختاری و شناسایی ضعف‌های پنهان متون ماشینی دریافت کنند. این آموزش‌ها با هدف تقویت مهارت تصمیم‌گیری حرفه‌ای، شناسایی سوگیری‌ها و اطمینان از اصالت محتوا طراحی می‌شوند. هم‌زمان توسعه ابزارهای تشخیص برای زبان فارسی ضروری است تا فرآیند غربالگری اولیه آسان‌تر شود و بار شناختی سردبیران کاهش یابد.

ترکیب مهارت انسانی و فناوری بومی، امکان مدیریت بهتر سیل محتوای ماشینی را فراهم می‌آورد. سوم، تمرکز بر تولیدمحتوای اصیل با تأکید بر زمینه محلی، اهمیت ویژه‌ای دارد. باتوجه به اینکه تنها حدود یک‌درصد محتوای اینترنت به زبان فارسی است و الگوریتم‌های هوش‌مصنوعی عمدتاً بر داده‌ها و فرهنگ کاربران انگلیسی‌زبان آموزش دیده‌اند، رسانه‌ها می‌توانند با تعریف شاخص‌های جدید کیفیت محتوا، ارزش محتوای انسانی و محلی را ارتقا دهند.

این شاخص‌ها شامل تحقیق میدانی، تعامل با منابع معتبر داخلی و تحلیل داده‌های محلی می‌‌شود و جایگاه تولید محتواهای عمیق، تحلیلی و مسئله‌محور را تقویت می‌کند. چهارم، ایجاد سامانه‌های مشترک شناسایی محتوای هوش‌ مصنوعی می‌تواند فشار کاری تحریریه را کاهش دهد. توسعه پلتفرم‌های مشترک میان رسانه‌ها که توانایی شناسایی و دسته‌بندی متون مشکوک به هوش مصنوعی را داشته باشند، این امکان را فراهم می‌کند که ابزارهای ماشینی غربالگری اولیه را انجام دهند و وقت سردبیران برای تحلیل عمیق و بررسی اصالت داده‌ها آزاد شود.

این سامانه‌ها می‌توانند از مدل‌های زبانی فارسی‌محور برای تحلیل سبک نوشتار، منطق ساختاری و الگوهای جمله‌بندی متون استفاده کنند و در عین حال، امکان ایجاد استانداردها و اشتراک‌گذاری داده میان رسانه‌ها برای افزایش دقت تشخیص را فراهم آورند.  همچنین بازتعریف نقش روزنامه‌نگار از دروازه‌بان سنتی به راهبان شناختی ضروری است.

به جای تمرکز صرف بر مسدودسازی مسیر محتوای ماشینی، رسانه‌ها می‌توانند هوش‌مصنوعی را به‌عنوان ابزار و دستیار کمک‌رسان برای غربالگری اولیه و مدیریت حجم انبوه محتوا به کار بگیرند و انرژی انسانی را صرف تحلیل‌های عمیق، تحقیق میدانی و تولید محتوای اصیل کنند. چنین رویکردی، هم اصالت و کیفیت محتوا را حفظ می‌کند، هم امکان پاسخگویی و حفظ اعتبار رسانه‌ها در مواجهه با سیل محتوای ماشینی را فراهم می‌آورد.

 

برچسب ها

ارسال نظر

آخرین اخبار