EN
به روز شده در
کد خبر: ۶۲۰۶۶

سند عجیبی که ترامپ رو کرد

دولت ترامپ که سعی دارد چهره متفاوتی از شیوه و منش خود را نسبت به سایر دولت‌های پیشین آمریکا نشان دهد، در محتوای سند امنیت ملی نیز نسبت به دیگر کابینه‌های آمریکا متفاوت عمل کرده و سند تا حدودی غیرسنتی از نظر محتوا را ارائه داده است.

سند عجیبی که ترامپ رو کرد
اطلاعات

سید محمدکاظم سجادپور در یادداشتی در روزنامه اطلاعات نوشت:

 انتشار سند استراتژی امنیت ملی دولت ترامپ در ۳۳ صفحه در هفته اول دسامبر ۲۰۲۵ (نیمه آذرماه ۱۴۰۴)، مانند سایر کنش‌های دولت ترامپ، سروصدای قابل توجهی در سرتاسر دنیا کرد. انتشار سند استراتژی امنیت ملی، اقدامی بوروکراتیک در ایالات متحده است و معمولاً رؤسای جمهور آمریکا، چارچوب‌های سیاست‌های خود برای تأمین امنیت ملی را حداقل یکبار در دوره ریاست جمهوری منتشر می‌کنند. دولت ترامپ که سعی دارد چهره متفاوتی از شیوه و منش خود را نسبت به سایر دولت‌های پیشین آمریکا نشان دهد، در محتوای این سند نیز نسبت به دیگر کابینه‌های آمریکا متفاوت عمل کرده و سند تا حدودی غیرسنتی از نظر محتوا را ارائه داده است، اما این بدان معنا نیست که راه کاملاً متفاوتی را پیموده است. 

باید اشاره کرد که کمتر سند دیگری در مدت کوتاه بدین حد جلب توجه و تولید سروصدا کرده است. چگونه می‌توان این سند را بازخوانی و مورد تجزیه و تحلیل قرار داد؟ در پاسخ باید ادعاهای دولت ترامپ براساس سند استراتژی امنیت ملی را مد نظر قرار داد. این ادعاشناسی باید در کنار «شیوه عمل و اقدام» دولت ترامپ مورد مداقه واقع گردد و سرانجام باید پیامدهای این سند در عرصه‌های مربوط به امنیت ملی آمریکا را در کانون بررسی قرار داد.

 

 

سند استراتژی امنیت ملی آمریکا در واقع ادعانامه دولت ترامپ و دست‌اندرکاران آن است. حداقل سه ادعا در بین سطور و لابلای کلمات این سند قابل شناسایی است:

ادعای اول درباره بیراهه رفتن دولت‌های پیشین آمریکا در تعقیب سیاست‌های مربوط به امنیت ملی و فراتر از آن انتقاد سخت از شیوه حکمرانی داخلی و بین‌المللی آن کشور است. بدون تردید، تلخ بودن و گزنده بودن کلمات این سند درخصوص نخبگان حاکم و پیشین حوزه امنیت ملی، با هیچ سند استراتژی امنیت ملی دیگری در آمریکا قابل مقایسه نیست. در یک کلام و به عبارت ساده، ادعای محوری این سند آن است که دولت‌های پیشین آمریکا و مسئولین اداره کشور، «نمی‌فهمیدند و ما می‌فهمیم». ادعای فهم ماورائی و مقدسی در مقابل جهل پیشینیان مخصوصاً در بخش‌های مقدماتی سند برجسته است.

 

 

ادعای دوم، برتری همه‌جانبه ایالات متحده در همه عرصه‌های زندگی بین‌المللی است. آنچه در این ادعای برتری بیش از بقیه ابعاد جلب توجه می‌کند، برتری هنجاری آمریکا، آن هم براساس خوانش ترامپ و همکاران و همراهان او از هنجارهای برتر این کشور است؛ از این رهگذر است که سند استراتژی امنیت ملی آمریکای ترامپ بسیار هویت محور، تمدن‌گرا و هنجارگرا و متمرکز بر تعریف خاص و ویژه‌ای از هویت آمریکایی و هویت غربی است. پیوستگی دنیای انگلوساکسونی در سند مورد اشاره قرار گرفته است.

ادعای سوم سند نیز بر محور ضعف و قوت دیگران می‌چرخد. در این سند، اروپا ناتوان است؛ ایران ضعیف معرفی شده است؛ چین در عین قدرت‌یابی، قابل مدیریت معرفی شده است؛ و در مورد سایر مناطق دیگر دنیا هم ادعاهایی شده که بعضاً با واقعیت فاصله زیاد دارد. ازجمله خاورمیانه به گونه‌ای ترسیم شده که گویا آتش‌بس غزه و حملات رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران، خاورمیانه را آرام کرده است.

 

 

در کنار این ادعاها، نمی‌توان با توجه به رفتار ترامپ در صحنه عمل و اقدام، او را سندگرا دانست. سندها بطور کلی چارچوب‌ها را روشن و رفتارها را تنظیم می‌کنند، اما روانشناسی ترامپ، عدم پایبندی او را روشن می‌سازد. چارچوبی جز منفعت فردی، نه منفعت آمریکا، برای او مطرح نیست و حاضر است هر چارچوبی را در این زمینه زیر پا بگذارد. همراه با این واقعیت غیرقابل انکار، در حوزه اقدام‌شناسی، سند استراتژی امنیت ملی جدید، تکیه و تأکید خاصی بر حاکمیت ملی دارد و سازمان‌های بین‌المللی را بخاطر چالش آنها برای حاکمیت ملی آمریکا مورد نقد قرار می‌دهد. معنای تأکید بر حاکمیت ملی، این نیست که دولت آمریکا حاکمیت ملی دیگران را رعایت نمی کند، بلکه یکه‌تازی آن کشور در مناسبات بین‌المللی است.

و اما پیامدهای سند استراتژی امنیت ملی آمریکا تفسیر و تحول دگرگرانیگاه‌ها و تمرکزهای سیاست خارجی این کشور در سال‌های پیش‌روست. تحول اول در این تمرکزگرایی‌ نوین، بازگشت جدی و همه‌جانبه به آمریکای لاتین و قاره آمریکاست. آمریکای ترامپ براساس این سند و براساس رفتار چند ماهه خود در دوره دوم، سعی خواهد کرد بر آمریکای لاتین در قالب قاره‌ای و روابط دو جانبه با تک تک کشورهای این حوزه تمرکز کند. تمرکز دوم، بر بازگشت به نوعی سیاست بین‌المللی مبتنی بر حل و فصل موضوعات بین قدرت‌های بزرگ است.

 

 

آنچه از این سند برمی‌آید، آمریکا در پی ساخت و پاخت با روسیه و تا حدودی با چین است. شناسایی حوزه‌های نفوذ، روح حاکم بر رفتار بین قدرت‌های بزرگ در این سند می‌باشد. موضوع سوم، در واقع تمرکززدایی است.

آمریکای ترامپ بر اروپا تمرکز نخواهد کرد. فراتر، این سند به اروپا نگاه تحقیرآمیز دارد و این موضوع جدّی است. سند، بطور خاص ضد اتحادیه اروپا به عنوان یک نهاد چندجانبه است. این سند همچنین تا حدودی از خاورمیانه، تمرکززدایی می‌کند و با اشاره به تحولات چند دهه گذشته، خطی را ترسیم می‌کند که نشان می‌دهد آمریکا علاقه به درگیری گذشته در این منطقه را ندارد.در یک کلام، سند استراتژی امنیت ملی، آینه‌ای‌ از رویاها و ادعاهای دولت ترامپ است، اما آیا در عمل براساس سند، شاهد حرکت سیاست خارجی آمریکا خواهیم بود؟

 

برچسب ها

ارسال نظر

آخرین اخبار