رمزگشایی از سیاستهای ترامپ در مورد ایران
ترامپ این روزها تقریباً هر روز یکبار میگوید «ما برنامه هستهای ایران را کاملاً نابود کردیم».
روزنامه آرمان امروز در گزارشی نوشت:
ترامپ این روزها تقریباً هر روز یکبار میگوید «ما برنامه هستهای ایران را کاملاً نابود کردیم».
همین جمله را در جمع حامیان، در مصاحبههای تلویزیونی، در پستهای خودش و حتی در گفتوگو با رهبران خارجی تکرار میکند.
برای کسی که از بیرون نگاه میکند شاید این تکرار عجیب یا حتی خندهدار به نظر برسد، ولی در ذهن ترامپ و تیمش، این جمله یک ابزار دقیق سیاسی است که سه هدف اصلی را همزمان دنبال میکند.
اولین هدف، آمادهسازی ذهن مردم آمریکا برای پذیرش یک توافق جدید است. اگر قرار باشد آمریکا دوباره با ایران پای میز مذاکره بنشیند، جامعه آمریکایی باید احساس کند که این نشست از موضع ضعف نیست.
ترامپ با تکرار «نابود کردیم»، تصویری میسازد که انگار ایران دیگر هیچ برگ برندهای ندارد؛ بنابراین هر توافقی که امضا شود، نه یک عقبنشینی، بلکه یک لطف بزرگ از طرف برنده جنگ به بازنده آن خواهد بود. نخبگان تندروی آمریکا که چهار سال فشار حداکثری و خروج از برجام را دیدهاند، فقط در صورتی توافق جدید را میپذیرند که احساس کنند طرف مقابل کاملاً به زانو درآمده است.
ترامپ با این تکرار مداوم، همین حس را در ذهنشان حک میکند.
دومین هدف، ایجاد برتری روانی در خود مذاکره است. وقتی ترامپ علناً میگوید «ایران زنگ زده و تقاضا میکند که مذاکره کنیم»، حتی اگر ایران چنین درخواستی نکرده باشد، این جمله در فضای رسانهای جهانی میپیچد و تهران را در موضع دفاع قرار میدهد.
در مذاکرات حساس، اولین کسی که مجبور میشود توضیح دهد چرا پای میز آمده، معمولاً بازنده به حساب میآید. ترامپ با این ادعای تکراری، ایران را وادار میکند که مدام تکذیب کند یا سکوت کند، و هر دو حالت به نفع اوست: تکذیب که به معنای اثبات ضعف به نظر میرسد و سکوت که تأیید تلویحی ادعای او خواهد بود.
در نتیجه، حتی قبل از شروع رسمی مذاکرات، آمریکا در ذهن ناظران جهانی از موضع بالاتر وارد میشود.
سومین و شاید هوشمندانهترین هدف، این است که ترامپ با این تکرارها برای خودش راه خروج از همه سناریوها را باز نگه میدارد. اگر مذاکره به نتیجه برسد، او میگوید: «دیدید؟ ما آنها را نابود کردیم، بعد از روی بزرگواری توافق کردیم.»
اگر مذاکره به بنبست بخورد، همان جمله «ما آنها را نابود کردیم» تبدیل به توجیهی میشود برای اقدام نظامی یا تحریمهای شدیدتر: «ما به آنها فرصت دادیم، آنها نخواستند، پس باید کار را تمام کنیم.»
اگر کنگره یا متحدان اروپایی اعتراض کنند که چرا دوباره مذاکره میکنید، پاسخ آماده است: «چون ما قبلاً همه کار را کردیم، حالا فقط داریم میوه پیروزی را میچینیم.»
حتی اگر بعداً مشخص شود که برخی تأسیسات زیرزمینی آسیب جدی ندیدهاند، همین تکرارهای قبلی باعث میشود که افکار عمومی قبلاً داستان «نابودی کامل» را پذیرفته باشد و جزئیات فنی دیگر چندان مهم به نظر نیاید.
این روش دقیقاً همان چیزی است که ترامپ در معاملههای تجاریاش همیشه به کار میبرد: اول ادعای پیروزی خیلی بزرگ میکنی، بعد هر نتیجهای که به دست آمد، آن را زیر چتر همان ادعای اولیه تعریف میکنی.
او در سیاست خارجی هم همین کار را میکند؛ فقط این بار به جای یک برج در منهتن، موضوع یک کشور و برنامه هستهای آن است. تکرار مداوم «ما نابود کردیم» در واقع یک دیوار صوتی است که پشت آن، همه گزینهها برای ترامپ باز میماند: توافق با شرایط ایدهآل خودش، ادامه فشار بدون هزینه سیاسی داخلی، یا حتی اقدام نظامی بعدی با توجیه آماده.
به عبارت ساده، این جمله دیگر فقط یک ادعای نظامی نیست؛ یک کلید طلایی است که درهای پیروزی سیاسی، دیپلماتیک و حتی انتخاباتی را همزمان برای او باز میکند، صرفنظر از اینکه در واقعیت دقیقاً چه مقدار از برنامه هستهای ایران آسیب دیده باشد. تکرار، در سیاست ترامپ، خودش یک سلاح استراتژیک است.