EN
به روز شده در
کد خبر: ۵۶۱۲۷

جاه‌‌طلبی عربستان در نظم نوین خاورمیانه

سفر محمد بن‌سلمان به ایالات‌متحده را می‌توان در راستای نوسازی‌های مختلفی که وی از حدود یک دهه پیش آغاز کرده است، ارزیابی کرد.

جاه‌‌طلبی عربستان در نظم نوین خاورمیانه
اعتماد

حسین ربیعی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت:

سفر محمد بن‌سلمان به ایالات‌متحده را می‌توان  در راستای نوسازی‌های مختلفی که وی از حدود یک دهه پیش آغاز کرده است، ارزیابی کرد. به این معنا که عربستان به دنبال دگرگونی ابعاد مختلف حیات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود است و بنابراین مدت‌هاست تلاش می‌کند از ظرفیت‌های داخلی و سرمایه‌گذاری‌های خارجی به بهترین شکل بهره‌برداری کند تا به چشم‌اندازی که در رقابت با رقبای ژئوپلیتیک خود در منطقه ترسیم کرده است، دست یابد. روابط ایالات‌متحده و عربستان‌سعودی از دهه ۱۹۳۰ و 1940 به‌ صورت یکنواخت و با شیب ملایم رو به بالا ادامه داشته و نوسان قابل توجهی در آن مشاهده نمی‌شود، بنابراین این سفر نیز در تداوم روابط چندجانبه میان دو کشور قرار دارد و می‌تواند ابعاد مختلفی به همراه داشته باشد، به ‌ویژه که از نظر رفتار سیاسی و ژئوپلیتیک، شباهت‌های شخصیتی بین بن‌سلمان و ترامپ مشاهده می‌شود؛ هر دو جاه‌طلبی‌های خاص خود و سطحی از خودشیفتگی دارند که رفتار سیاسی مشابهی را ایجاب می‌کند و می‌توان گفت تا زمانی که این دو در مصدر قدرت و تصمیم‌گیری هستند، زمینه برای همکاری‌های گسترده میان دو کشور فراهم خواهد بود. پیشینه دهه‌ها ارتباط این دو کشور به ویژه همکاری‌های نزدیک ترامپ و بن سلمان نشان می‌دهد که به احتمال زیاد این سفر دستاوردهای تجاری و اقتصادی بسیاری برای هر دو کشور خواهد داشت و زمینه نفوذ منطقه‌ای بیشتر عربستان را فراهم کند.  بخشی از اهداف و برنامه‌های این سفر در پیوند با مناسبات اسراییل و عربستان‌سعودی است. اگر چه برخی تحلیلگران ادعا می‌کنند که این موضوع مهم‌ترین محور احتمالی این سفر باشد اما باید گفت که سال‌هاست گمانه‌زنی‌هایی درباره عادی‌سازی روابط عربستان و اسراییل و پیوستن این کشور به صلح ابراهیم مطرح می‌شود و از آنجا که مهم‌ترین شرط عربستان برای عادی‌سازی مناسبات خود با اسراییل، به رسمیت شناختن کشور فلسطین است و از آنجا که تاکنون چنین موضوعی از سوی اسراییل و ایالات‌متحده امریکا پذیرفته نشده است، بعید است هدف اصلی این سفر فراهم کردن زمینه برای پیوستن عربستان‌سعودی به پیمان ابراهیم باشد یا اینکه در این سفر خبر پیوستن عربستان به پیمان ابراهیم یا عادی‌سازی روابط با عربستان‌سعودی اعلام شود. اگرچه در روزهای اخیر زمزمه‌هایی درباره تغییر رویکرد ایالات‌متحده به گوش می‌رسد و ظاهرا در اصلاحیه پیش‌نویس قطعنامه ایالات‌متحده امریکا در مورد غزه امکان تاسیس کشور مستقل فلسطین هم پیش‌بینی و به نوعی پذیرفته شده است. با این حال، بعید است که تمرکز اصلی سفر بر این موضوع باشد. احتمالا در حاشیه سفر، در گفت‌وگوها، قول و قرارها و احتمالا تفاهمنامه‌ها و قراردادهایی که امضا خواهد شد، مساله اسراییل، فلسطین و غزه نیز مطرح خواهد شد. ‌بخشی از آنچه در این سفر طرح خواهد شد مرتبط با صلح غزه است.‌صلح غزه موضوعی است که می‌تواند زمینه‌ساز گسترش نقش‌آفرینی سعودی‌ها در آینده این منطقه باشد و در صورتی که نیروهای بین‌المللی بخواهند اداره منطقه غزه را بر‌عهده بگیرند، عربستان‌سعودی هم مایل خواهد بود که بخشی از این فرآیند باشد و سهم خود را در این منطقه خواهد خواست.  عربستان‌سعودی مدت‌هاست که به دنبال تغییر نقش خود در منطقه خاورمیانه و به عهده گرفتن نقش فعال‌تر در ژئوپلیتیک غرب آسیا و شمال آفریقا است. از زمانی که بهار عربی در این مناطق رخ داد، ریاض تلاش می‌کرد نفوذ خود را در منطقه گسترش دهد و در تحولات آن نقش‌آفرینی کند؛ به‌طور نمونه همزمان با اعتراضاتی که در تونس رخ داد، عربستان بن‌علی را پذیرفت و میزبان این رهبر سیاسی شد و بعدها در جریان اتفاقات مصر به طرفداری از سیستم حاکم و حسنی مبارک نقش‌آفرینی کرد و در سوریه نیز نقش فعالی ایفا کرد. طبیعی است که عربستان اراده داشته باشد در منطقه خاورمیانه نقش بیشتری برعهده گیرد، به ویژه حالا که پیمان صلح غزه به امضا رسیده و احتمالا فضای امن‌تر و آرام‌تری بر منطقه غرب آسیا حاکم خواهد شد، زمینه برای فعال‌‌تر شدن عربستان، به ویژه در کشورهای پیرامون اسراییل، فراهم‌ است. ریاض در غزه، لبنان و سوریه به دنبال اثرگذاری و تغییر روندها به نفع خود است و بعید نیست که اگر منطقه غزه به صورت بین‌المللی اداره شود، عربستان‌سعودی تلاش کند در امور اقتصادی، سیاسی و امنیتی آن نقش فعالی ایفا کند و به نوعی حضور خود را در منطقه شامات تثبیت کند و در آنجا کنشگری بیشتری داشته باشد.  فراتر از موضوعات منطقه و نفوذ عربستان در خاورمیانه، شاید از مهم‌ترین ابعاد سفر بن‌سلمان به واشنگتن امضای توافق‌های امنیتی و اقتصادی باشد، به ویژه در حوزه امنیت منطقه‌ای و مسائل دفاعی و نظامی آینده عربستان. جنگ ۱۲ روزه میان اسراییل و ایران و حمله اسراییل به قطر زنگ خطری بود که کشورهای منطقه را به تکاپو واداشت تا در پی تامین امنیت خود باشند. در پی این وقایع بود که پیمان امنیتی عربستان و پاکستان و نیز پیمان دفاعی قطر و هند به امضا رسید. این موضوع نشان می‌دهد این کشورها بیش از گذشته احساس تهدید و خطر می‌کنند و در پی تقویت بنیه دفاعی خود از طریق ایجاد ائتلاف‌های منطقه‌ای هستند. لذا قابل پیش‌بینی است که عربستان همچنان به دنبال تقویت توانمندی‌های نظامی و دفاعی خود باشد. عربستان طی سال‌ها و دهه‌ها بخشی از امنیت خود را با خرید تجهیزات نظامی از ایالات‌متحده و کشورهای اروپایی تامین می‌کرد و بخشی دیگر از طریق ایجاد پیمان‌ها و ائتلاف‌های نظامی، هم در سطح منطقه‌ای از طریق شورای همکاری خلیج‌فارس و هم در چارچوب همکاری با امریکا به دست می‌آورد. در دور اول ریاست‌جمهوری ترامپ، عربستان قرارداد سنگینی به ارزش صدها میلیارد دلار برای خرید تجهیزات پیشرفته نظامی با امریکا امضا کرد. در این سفر نیز به احتمال زیاد موضوعات دفاعی و امنیتی در دستور کار خواهد بود. همچنین امریکا قراردادی با قطر امضا کرده که به صورت نمادین اجازه ایجاد پایگاه آموزشی خلبانان قطر در خاک امریکا را می‌دهد؛ هرچند ارزش عملی آن ممکن است محدود باشد، اما ممکن است بن سلمان نیز به دنبال به دست آوردن چنین امتیازات نمادینی باشد. فراتر از حوزه نظامی و امنیتی، عربستان در حوزه اقتصادی، صنعتی و تجاری نیز تحولات بزرگی را آغاز کرده است و چشم‌انداز 2030 این کشور نیازمند سرمایه‌گذاری در حوزه‌های مختلف نوآورانه و بهره‌مندی از تکنولوژی‌های نوین است. عربستان‌سعودی به تقلید از امارات متحده عربی، توسعه زیرساخت‌ها و اقتصادی گردشگری را در دستور کار دارند و پروژه‌های بلندپروازانه‌ای برای ایجاد شهرهای مبتنی بر فناوری‌های نوین، مانند شهر نئوم و برنامه‌های بلندپروازانه‌ای نیز برای میزبانی جام جهانی فوتبال درنظر گرفته‌اند که تکمیل این طرح‌ها نیازمند جلب و جذب سرمایه‌گذاری و تکنولوژی‌های روز دنیاست و احتمالا بخشی از اهداف این سفر خواهد بود.  همچنین عربستان‌سعودی به دنبال توسعه نفوذ منطقه‌ای خود و به دست آوردن جایگاه برتر منطقه‌ای که تصور می‌کند با پشتیبانی و همراهی ایالات‌متحده در دسترس‌تر خواهد بود. این پادشاهی تلاش می‌کند با همگامی و همراهی امریکا، زمینه‌های نقش‌آفرینی در منطقه را وسیع‌تر کند و نقش بیشتری در تصمیم‌سازی‌ها و تحولات منطقه داشته باشد. ضمن اینکه پیوند با ایالات‌متحده امریکا و شخص ترامپ از بعد داخلی نیز برای محمد بن سلمان امتیاز بزرگی محسوب می‌شود و می‌تواند به تثبیت جایگاه وی در داخل عربستان بینجامد.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار