نشانه های جدید از تداوم مذاکرات هستهای
در عرصه پیچیده دیپلماسی بینالمللی، جایی که هر تماس تلفنی یا جلسهای میتواند به مثابه قطعهای از پازلی بزرگتر عمل کند، نشانههای تازهای از ادامه روند مذاکرات هستهای ایران ظاهر شده است.
آرمان امروز در گزارشی نوشت:
در عرصه پیچیده دیپلماسی بینالمللی، جایی که هر تماس تلفنی یا جلسهای میتواند به مثابه قطعهای از پازلی بزرگتر عمل کند، نشانههای تازهای از ادامه روند مذاکرات هستهای ایران ظاهر شده است.
تماس اخیر سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، با عباس عراقچی، همتای ایرانیاش، یکی از این نشانههاست. در این مکالمه، دو طرف نه تنها بر مسائل دوجانبه و منطقهای تمرکز کردند، بلکه بر کمپین اسنپ بک فرانسه، بریتانیا و آلمان در شورای امنیت سازمان ملل و آژانس بینالمللی انرژی اتمی پرداختند.
لاوروف و عراقچی بر لزوم ادامه گفتگوی دیپلماتیک هسته ای تأکید ورزیدند اما لایه عمیقتر این تماس، بحث بر سر برنامه هستهای ایران بود.
روسیه، به عنوان یکی از شرکای کلیدی در توافق جامع اقدام مشترک، همواره نقش میانجی را ایفا کرده و این تماس، پیامی روشن به غرب ارسال میکند: تهران آماده مذاکره است، اما نه تحت فشارهای یکجانبه. این گفتگو، که تنها چند ساعت پیش رخ داد، نشاندهنده آن است که کانالهای ارتباطی با مسکو همچنان باز و فعال ماندهاند، حتی در حالی که سایه تهدیدهای نظامی بر فراز خاورمیانه سنگینی میکند.
در همین حال، گزارشهایی از یک جلسه محرمانه وزرای خارجه اروپایی در مورد پرونده هستهای ایران، موجی از گمانهزنیها را برانگیخته است. هرچند جزئیات این نشست، که ظاهراً در سطح وزرای خارجه (بریتانیا، فرانسه و آلمان) و با حضور نماینده عالی اتحادیه اروپا برگزار شده، فاش نشده اما منابع دیپلماتیک حاکی از تمرکز بر تحریمها است.
جلسه محرمانه، پاسخی به گزارشهای اخیر IAEA است؛ گزارشی که ایران را به عملکرد غیرقابل توجه در تعهدات هستهای متهم میکند.
وزرای اروپایی، در حالی که از یک سو بر لزوم دسترسی بازرسان به سایتهای کلیدی مانند فردو، نطنز و اصفهان اصرار میورزند، از سوی دیگر، به دنبال مسیری برای جلوگیری از تشدید تنشها هستند.
این نشست، با وجود محرمانه بودن، نشت اطلاعاتی از آن به رسانهها رسیده و نشان میدهد که اروپا، برخلاف تهدیدهای لفظی، هنوز به دیپلماسی به عنوان گزینه اصلی باور دارد. عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، پیشتر در اظهاراتی تأکید کرده بود که تهران به “راهحل دیپلماتیک متقابلاً سودمند” متعهد است، بنابراین نه تنها نشانهای از ادامه مذاکرات است، بلکه یادآوری میکند که اروپا نمیخواهد پرونده هستهای ایران به ورطهای غیرقابل بازگشت بیفتد، به ویژه با توجه به بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و سیاست “فشار حداکثری” وی.
اما ضلع دیگر این پازل، اظهارات مکرر ترامپ در مورد نابودی تأسیسات هستهای ایران است، که به نظر میرسد بخشی از یک استراتژی رسانهای و دیپلماتیک حسابشده باشد. ترامپ، که در ژوئن ۲۰۲۵ دستور حملات هوایی ایالات متحده به سه سایت کلیدی هستهای ایران – فردو، نطنز و اصفهان – را صادر کرد، بارها در سخنرانیهایش ادعا کرده که “برنامه هستهای ایران در ثانیهها نابود شد” و “ظرفیت غنیسازی آن کاملاً از بین رفته است”. این حملات، که با بمبهای نفوذگر انجام شد و اسرائیل را به عنوان شریک اصلی در بر گرفت، به گفته ترامپ، “تهدید هستهای ایران را برای سالها عقب انداخت”. وی در کنفرانس خبری اخیرش، با استناد به تصاویر ماهوارهای، تأکید کرد: “آسیب عظیمی به تمام سایتهای هستهای وارد شد؛ نابودی کلمه دقیقی است!” این تکرار مداوم، که حتی با گزارشهای اطلاعاتی اولیه آمریکا – مبنی بر “آسیب شدید اما نه کامل” – در تضاد است، بیش از آنکه گزارشی فنی باشد، پیامی سیاسی است.