EN
به روز شده در
کد خبر: ۵۰۴۶۰

خودم را جای شاکی و مالباخته می‌گذارم

در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه با توجه به اینکه تعداد زیادی از مردم خانه‌هایشان را ترک کرده و خارج از تهران بودند، ما وظیفه داشتیم اموال مردم را حفظ کنیم و مراقب باشیم که افراد سودجو و سابقه‌دار به این اموال تعرض نکنند.

خودم را جای شاکی و مالباخته می‌گذارم
ایران

روزنامه ایران گفتگوئی را با  رئیس پلیس آگاهی پایتخت 

می‌دانیم که زنان کارآگاه پا به پای مردان در عملیات پلیسی شرکت دارند، در حال حاضر چه تعداد کارآگاه زن در پلیس آگاهی تهران داریم و در چه بخش‌هایی بیشتر از نیروهای زن استفاده می‌شود؟

 معمولاً در پایگاهای مختلف اداره آگاهی، ادارات عملیاتی، تشخیص هویت و شناسایی اجساد، همکاران خانم حضور دارند و در بعضی از موارد مانند اداره 16 که مربوط به جرایم علیه امنیت زنان است، افسر خانم روی پرونده‌ها کار می‌کند. همچنین در تعیین هویت اجساد مجهول‌الهویه چند همکار خانم مشغول به کار هستند. در صحنه‌های قتل، به خصوص اگر مقتول خانم باشد؛ زمانی که برای دستگیری متهم زن اقدام می‌شود، در بخش تعقیب و مراقبت، کلاهبرداری و... در خیلی از بخش‌ها همکاران خانم به ما کمک می‌کنند. این را هم بگویم که خانم‌ها پس از طی مدارج اداری و کاری، به درجه کارآگاهی می‌رسند که در حال حاضر تعداد زیادی کارآگاه زن هم داریم.

 نقش کارآگاه‌های زن در رسیدگی به پرونده‌ها به چه صورت است؟

قطعاً نقش مهمی دارند، به عنوان مثال امسال یک پرونده تجاوز در اداره 16 پلیس آگاهی تشکیل شد که البته فقط یک شاکی اعلام شکایت کرده بود. یکی از کارآگاهان خانم ما این پرونده را کشف کرد و متهمش نیز مدتی بعد از شکایت دستگیر شد. متهم در اعترافاتش عنوان کرد که به چندین زن تجاوز کرده بود و حکم مفسد فی‌الارض  برایش در نظر گرفته شد. بدین ترتیب رسیدگی به این پرونده و برملا شدن این راز به دست یکی از کارآگاهان زن صورت  گرفت.

 برای بازدارندگی جرایم به خصوص جرایم خشن چه باید کرد؟

خوشبختانه تعامل خیلی خوبی با دستگاه قضا داریم و در جلساتی که با دادستان و قضات برگزار می‌شود، پرونده‌ها مورد رسیدگی قرار می‌گیرد. همچنین تا زمانی که محکومان دوره محکومیتشان تمام نشود، از زندان اجازه بیرون آمدن ندارند. این بیرون نیامدن زندانی‌های جرایم خشن با گذاشتن وثیقه خود بازدارندگی دارد. در بعضی مواقع مالباخته و شخصی که بزه‌ای بر او وارد شده، شکایت نمی‌کند اما همکارانم به صورت مداوم رصد اطلاعاتی می‌کنند و با شناسایی جرم، سریع وارد عمل شده و متهم بازداشت می‌شود. ما تمام تلاشمان را می‌کنیم که همه ابعاد یک پرونده را مورد رسیدگی قرار دهیم و مستندات کافی جمع‌آوری کنیم تا قضات در صدور رأی مشکلی نداشته باشند. 

همکاران ما مدام در حال آموزش دیدن هستند و شیوه‌ها و شگردهای جدید در کشف جرم را توسط اساتید آموزش می‌بینند، چرا که معتقدیم پلیس همواره باید در حال آموزش دیدن و آموزش دادن باشد. کار ما دلی است و می‌دانیم که تخصص باید همراه با تعهد باشد. از مردم هم درخواست می‌کنم که حس مسئولیت داشته باشند و موضوعاتی که به آن مشکوک هستند را به پلیس خبر دهند. همچنین اگر فیلم یا تصویری به دست آوردند که مربوط به این حوزه باشد قبل از آنکه در فضای مجازی منتشر کنند در اختیار پلیس قرار دهند. دستگیری به موقع و هدفمند متهم خودش یکی از مهم‌ترین عوامل پیشگیری از وقوع جرم  است.

 روند رسیدگی به پرونده‌ها نسبت به ۱۰ سال قبل چه تغییری کرده است؟

روز به روز روند رسیدگی به پرونده‌ها تغییر می‌کند. ما خواه ناخواه باید با تکنولوژی و علم پیش برویم. البته نمی‌شود شیوه و شگردهای پلیسی را بیان کرد اما این را بگویم که نسبت به سال‌های قبل امکانات و دسترسی‌ها بیشتر شده و از طرفی تجهیزات علمی نیز پیشرفت کرده که همین مسأله به پلیس در کشف جرایم کمک می‌کند. همچنین فاصله وقوع و کشف نیز کم شده است.

 نقش پلیس آگاهی پایتخت در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه چه بود؟ در صورت امکان، طرح برخورد با سارقان و اقدام‌هایی که برای حفظ امنیت مناطق آسیب دیده از جنگ انجام شد را برایمان بگویید؟

در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه با توجه به اینکه تعداد زیادی از مردم خانه‌هایشان را ترک کرده و خارج از تهران بودند، ما وظیفه داشتیم اموال مردم را حفظ کنیم و مراقب باشیم که افراد سودجو و سابقه‌دار به این اموال تعرض نکنند. یعنی وارد خانه‌های مردم نشوند و اموال آنها را به سرقت نبرند. به همین دلیل تمامی نیروهایمان به صورت کامل و صد درصد آماده‌باش بودند و حتی نیروهای کمکی هم از جاهای دیگر به خدمت گرفته بودیم. تهران را تقسیم‌بندی و بلوک بندی کردیم و همکارانم به صورت هدفمند هر کدام در بلوکی گشتزنی می‌کردند که عملکرد خوبی هم داشتیم. در این طرح افراد زیادی که بیشترشان سارق بودند نیز دستگیر شدند. حضور مأموران باعث پیشگیری از وقوع جرم شد و در آن ایام بیش از 50 درصد کاهش وقوع سرقت داشتیم. البته جرایم دیگر هم آمارش در این مدت کمتر بود و علت آن این بود که چه نیروهای ستادی و چه اداری مدام در شهر گشتزنی می‌کردند که این از تدابیر سردار رادان فرمانده کل فراجا بود. ما تلاش کردیم در این مدت مردم آسیبی نبینند برای اینکه مردم هم متقابلاً همیشه از ما حمایت کرده‌اند و هر جا لازم بوده حضور داشته‌اند. ما نیز همیشه وظیفه‌مان حفظ امنیت مالی و جانی مردم بوده است.

 خاطره‌ای از زمان ریاست‌تان در پلیس آگاهی تهران بیان کنید؟

 سراسر خدمتم خاطره است، از صبح که به اداره آگاهی می‌آیم تا شب، پرونده‌هایی که به آنها رسیدگی می‌کنیم، تمامی خاطره است. یکی از پرونده‌هایی که به تازگی به آن رسیدگی کردیم، پرونده خانم الهه حسین‌نژاد بود. باوجود اینکه پرونده‌اش در فرماندهی غرب استان تهران رخ داده و در آنجا مورد رسیدگی قرار گرفته بود، اما با توجه به اهمیت موضوع، زمانی که خودمان را جای خانواده این افراد قرار می‌دهیم، تصور می‌کنیم که دختر خودمان ناپدید شده و چه حسی در قبال این اتفاق داریم. من در تمامی سال‌های خدمتم این حس را داشتم که اگر ظلمی به کسی می‌شود انگار به خودم ظلم شده است. وقتی شاکی می‌آید و عنوان می‌کند که کسی وارد خانه‌اش شده است، من این طور استنباط می‌کنم که این مسأله برای خودم رخ داده است و با این علم و تصور با جدیت پیگیر مسأله می‌شوم. همکارانم نیز همین حس را دارند و همیشه به آنها تأکید کرده‌ام و می‌گویم، ما به افرادی که ضعیف‌تر هستند و دستشان به جایی نمی‌رسد، باید بیشتر خدمت کنیم. دعای این افراد برای ما خیلی تأثیرگذارتر است. واقعاً برای پلیس وضعیت مالی و جایگاه اجتماعی افراد مهم نیست و چه بسا به مردم عادی و حتی اقشار ضعیف‌تر رسیدگی بیشتری هم می‌شود. در پرونده الهه هم تیم جنایی ما وارد عمل شد. همه امیدمان این بود که دختر جوان زنده باشد و بتوانیم او را زنده پیدا کنیم. گرچه این احتمال خیلی کم بود و به هر حال پیدا کردن حتی جسد او، باز هم خانواده‌اش را از بلاتکلیفی و ناراحتی درمی‌آورد. در تحقیقاتی که ما انجام دادیم، مشخص شد که دختر جوان به قتل رسیده است، بنابراین عملیاتی شبانه‌روزی برای شناسایی قاتل و دستگیری او ادامه یافت. به‌رغم اینکه واقعاً سرنخی در پرونده وجود نداشت اما به لطف خدا موفق شدیم قاتل را شناسایی کنیم. پس از دستگیری قاتل به همکارانم گفتم باید همین امشب جسد را پیدا کنیم. از این بابت که پرونده سریع مورد رسیدگی قرار گرفت و متهم بزودی مجازات می‌شود، خانواده‌اش کمی آرام‌تر شدند. از سویی برای سایر دختران هموطن‌مان نیز این آگاهی به وجود آمد که سوار هر خودرویی نشوند. مراقب خودشان باشند و با خودمراقبتی از حوادث تلخ پیشگیری کنند. 

 آیا زمانی که خودتان به عنوان کارآگاه پرونده‌ها را رسیدگی می‌کردید، خاطره‌ای دارید؟

در طول دوران کاری‌ام افسر عملیاتی بودم و پرونده‌ها و به تناسب آن خاطرات زیادی دارم. خانواده یک کارگر زحمتکش دختر بچه‌ای به نام باران داشتند که یادم هست دختری بسیار زیبا، خوش‌رو و خندان بود. از قبل یک نفر این دختربچه را شناسایی کرده و برای ربودنش دو نفر را برای این کار اجیر کرده بود. بدین ترتیب آدم‌ربایان اجیر شده به بهانه اینکه خیر هستیم و می‌خواهیم برای فرزندان شما لباس بخریم، خانواده را اغفال کرده بودند و در فرصتی مناسب کودک را ربوده بودند. آن‌ها می‌خواستند کودک را بفروشند. در این پرونده هم ما سرنخی نداشتیم و واقعاً پیگیری عالی انجام دادیم. با کارهای میدانی و با پیگیری‌هایی که انجام دادیم، موفق به شناسایی افراد شدیم و باران را صحیح و سالم پیدا کرده و تحویل خانواده‌اش دادیم. هنوز خانواده باران گاهی اوقات به من سر می‌زنند و حالا باران بزرگ شده است. این موارد، در ذهن ما به عنوان خاطرات مثبت می‌ماند و الحمدلله یک عمر خدمتگزار مردم بودیم و با افتخار و به لطف خدا هر کاری از دستمان بربیاید، انجام خواهیم داد.

 در پرونده‌های سرقت و کلاهبرداری با اموال مکشوفه چکار می‌کنید؟

زمانی که سرقتی رخ می‌دهد مشخصات اموال ثبت می‌شود. از سویی اموالی که کشف می‌شود به این صورت نیست که رها شود، ما به بانک اطلاعاتی‌مان مراجعه کرده و باتوجه به اطلاعاتی که در آن ثبت شده است، اموال را به صاحبانشان برمی‌گردانیم. از روی اطلاعات و بارکد اموال، صاحب آن شناسایی می‌شود و اموال سرقتی به او برگردانده می‌شود. مشکل اصلی ما گوشی‌های مسروقه‌ای است که سارقان به اتباع می‌دهند و توسط مالخرها از کشور خارج می‌شود. البته ما در این خصوص با مرزبانی و همچنین با ترمینال‌ها هماهنگ کرده‌ایم و تمام تلاشمان این است که کاری کنیم تا سارقان فرصت نکنند اموال را از کشور خارج کنند. ولی گاهی این اتفاق می‌افتد و زمانی که سارقان دستگیر می‌شوند آنها اعلام می‌کنند که اموال سرقتی را از کشور خارج کرده‌اند. با تلاش‌هایی که صورت گرفته و کارهایی که انجام داده‌ایم کشفیات گوشی خیلی بالا رفته و ما در هر طرح حداقل ۴۰۰ تا ۵۰۰ عدد گوشی کشف می‌کنیم. خوشبختانه کارهای عملیاتی همکارانم به نتیجه رسیده و الان ما حدود ۴۶ درصد کاهش قاپ‌زنی داریم. این آمار موفقیت خیلی بالایی است و کاهش حدود 20 درصدی نسبت به سال گذشته داشته‌ایم. در زمینه سرقت‌ها نیز 24 درصد کاهش داشته‌ایم و کشفیاتمان نیز افزایشی بوده 

است.

 چه نوع قتل‌هایی این اواخر بیشتر شده است؟

قتل‌های اخیر  بیشتر قتل‌های خانوادگی و دعواست به دلیل اینکه آستانه تحمل مردم پایین آمده است. معمولاً مردم در تابستان به خاطر گرما و یک‌سری مسائل آستانه تحملشان پایین است و زودتر با هم درگیر می‌شوند. مردم باید آستانه تحملشان را بالا ببرند و گذشت کنند. ما همه در یک جامعه زندگی می‌کنیم و باید همدیگر را درک کنیم زیرا با آسیب رساندن به همدیگر نه تنها مشکلی حل نمی‌شود بلکه گرفتاری‌ها نیز بیشتر می‌شود. اگر هوای هم را داشته باشیم، آسیبی به خودمان و دیگران وارد نمی‌شود. زمانی که جنایتی رخ می‌دهد، هم خانواده مقتول و هم خانواده قاتل درگیر می‌شوند که در صورت مجازات قاتل، هر دو خانواده داغدار می‌شوند و از نظر روحی و روانی، همسر، فرزند، پدر و مادر آنها نیز دچار آسیب می‌شوند و واقعاً در جامعه تأثیر منفی می‌گذارد. پس بهترین راه این است که آستانه تحمل‌مان را بالا ببریم . بدین ترتیب دو خانواده (قاتل و مقتول احتمالی) از غم‌، غصه و مشکلات شدید روحی و روانی نجات پیدا می‌کنند. هر جرمی که رخ می‌دهد واقعاً تأثیر منفی در جامعه می‌گذارد.

 علت افزایش سرقت در پایتخت چیست؟

آمارها افزایش را نشان نمی‌دهد. ما هم در زمینه سرقت و هم در زمینه قاپ‌زنی کاهش داشته‌ایم. گاهی اوقات برای افرادی که دسترسی به فضای مجازی دارند، حادثه‌ای مانند سرقت رخ می‌دهد و آنها فیلم آن را در فضای مجازی منتشر می‌کنند. آنها طوری در مورد یک سرقت صحبت می‌کنند که باعث ناامنی در سراسر کشور می‌شود. ما نمی‌گوییم که فیلم در فضای مجازی منتشر نشود، ‌اما می‌گوییم که باید با کمک  مردم تلاش کنیم تا هم کاهش جرم داشته باشیم و هم مجرمان هر چه زودتر دستگیر شوند.

 راهکارتان برای کاهش سرقت و خشونت در جامعه چیست؟

تصور کنید امروز سارقی را دستگیر می‌کنیم و قاضی هم حکم بازداشت او را صادر می‌کند. متهم به زندان می‌رود اما آیا در زندان کارهای فرهنگی که برای جلوگیری از تکرار جرم انجام می‌دهند، مؤثر است. نه تنها سازمان زندان‌ها بلکه خیلی از سازمان‌ها و نهادهای دیگر نیز باید برنامه‌ریزی کنند که بعد از دستگیری مجرم چه کار باید کرد که دیگر وی مرتکب جرم نشود. همکاران من شب و روز کار می‌کنند و روز تعطیل و غیرتعطیل برای آنها معنا ندارد. در ایام تعطیلی همکاران من صد درصد آماده‌باش هستند تا مردم با خیال راحت خانه‌هایشان را ترک و احساس امنیت کنند. ما تمام تلاشمان را می‌کنیم که جرمی صورت نگیرد و از طرفی پرونده‌ها کشف شوند، حتی پرونده‌های معدودی که مشمول زمان می‌شوند در کنار پرونده‌های روزانه همکارانم به پرونده‌های قدیمی هم رسیدگی می‌کنند تا شرمنده مردم عزیزمان نشویم.

 آیا آمار اعتیاد دختران و پسران نوجوان و جوان افزایش یافته است؟

در این باره متولیان امر باید نظر دهند اما خانواده‌ها باید خیلی مراقب باشند، گاهی اوقات فقر فرهنگی، مهم‌تر از فقر اقتصادی است. چشم و هم‌چشمی کردن‌ها خودش یکی از دلایل اعتیاد است. فردی که سالم است سارق معتادی را می‌بیند که وضعیت مالی خوبی پیدا کرده است. این فرد، وضعیت ظاهری سارق را می‌بیند اما به عاقبت او توجه نمی‌کند که بزودی این سارق دستگیر شده و بهترین روزهای عمرش را باید در زندان به سر ببرد. با دیدن ماشین خوب یا موتور خوب زیر پای سارق معتاد او هم وسوسه می‌شود که پا جا پای او بگذارد که ما باید روی فرهنگ و اخلاق فرزندانمان کار کنیم و به آن‌ها یاد بدهیم که باید با کار کردن و تلاش و زحمت به جایی برسند و نمی‌توان یک شبه راه صدساله را طی کرد. دعای ما برای مردم عزیزمان این است که برای کسی اتفاقی نیفتد ولی اگر اتفاقی افتاد واقعاً مثل خانواده خودمان پیگیر کارشان هستیم.

 

برش

 یکی از مواردی که متهمان به خصوص در زمان محاکمه در دادگاه برای دفاع از خود بیان می‌کنند، این است که ما تحت فشار در اداره آگاهی اعتراف کرده‌ایم، آیا این موضوع صحت دارد و در بازجویی‌ها از روش‌های به اصطلاح فنی- پلیسی استفاده می‌شود؟

متهمان افرادی هستند که یک شبه می‌خواهند راه صد ساله را طی کنند. آنها با ظلم به مردم، یعنی با ورود به خانه‌هایشان و ایجاد رعب و وحشت در خیابان اقدام به سرقت اموال شهروندان می‌کنند. این افراد برای رسیدن به خواسته‌هایشان در صورت مقاومت مالباخته نه تنها از گاز اشک‌آور و قمه استفاده می‌کنند بلکه در بعضی مواقع سلاح گرم نیز به کار می‌برند. آن‌ها اموالی که شهروندان با سختی و زحمت به دست آورده‌اند را با مبالغی بسیار پایین‌تر به فروش می‌رسانند و خرج مواد مخدر و کارهای مجرمانه دیگرشان می‌کنند. این افراد که برای رسیدن به پول دست به هر کاری می‌زنند، زمانی که پلیس را در چند قدمی خود می‌بینند، مقاومت می‌کنند که در صورت مواجهه با مقاومت‌شان، ما هم مجبوریم  در صحنه با آنها برخورد کنیم. اما بعد از اینکه آنها دستگیر می‌شوند و دستبند به دست‌هایشان گره می‌خورد برابر مقررات با آنها برخورد می‌کنیم. زمانی که ما برای دستگیری متهمی اقدام می‌کنیم، مستنداتمان جمع‌آوری شده، تحقیقاتمان را کامل کرده‌ایم و با مدارک محکمه‌پسند متهمی را بازداشت می‌کنیم. به همین دلیل دیگر نیاز به زور و تهدید نیست. از سویی پلیس واحد نظارت و بازرسی دارد و به صورت کامل این موارد مورد نظارت و رسیدگی قرار می‌گیرد. این را باید در نظر گرفت، متهمی که مرتکب جرم شده قاعدتاً برای دفاع از خود حرف‌هایی می‌زند که در واقع برای فرار از مجازات است.

 

برچسب ها

ارسال نظر

آخرین اخبار