روز تاریخی پایان قطعنامه ۲۲۳۱
یکی از نخستین و مهمترین موضوعاتی که در طول مذاکرات برجام مطرح شد و تا روزهای پایانی گفتوگوها جزو اختلافات اساسی دو طرف باقی ماند، تعیین مدت زمان اعتبار این توافق بود.

حمید بعیدینژاد عضو تیم مذاکره کننده برجام در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت:
یکی از نخستین و مهمترین موضوعاتی که در طول مذاکرات برجام مطرح شد و تا روزهای پایانی گفتوگوها جزو اختلافات اساسی دو طرف باقی ماند، تعیین مدت زمان اعتبار این توافق بود. ایران بر این باور بود که برجام یک چهارچوب موقت و کوتاهمدت است که طی آن، تهران با هدف ایجاد اعتماد و اثبات صلحآمیز بودن برنامه هستهای خود، نظارتهای مشترک و مورد توافق طرفین را برای مدت زمان مشخصی میپذیرد. همزمان، طرفهای مقابل متعهد میشدند که در همین بازه زمانی تمامی تحریمهای هستهای و شش قطعنامه تحریمی شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران لغو شود. طرفین سرانجام پس از دو سال مذاکره فشرده توافق کردند که مدت اعتبار برجام 10 سال تعیین شود. همچنین مقرر شد تحریمهای تسلیحاتی در سال پنجم و تحریمهای موشکی در سال هشتم اجرای برجام لغو شود. این توافقها به همراه جزئیات دقیق آن، در قطعنامهای جدید با عنوان قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد ثبت شد. بر اساس بند ۸ این قطعنامه، تصریح شده است که 10 سال پس از اجرای برجام – یعنی در ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ – اعتبار قطعنامه ۲۲۳۱ به پایان میرسد. پایان این قطعنامه به این معناست که تمامی تعهدات نظارتی مندرج در برجام خاتمه مییابد و از آن پس، برنامه هستهای ایران صرفاً مشمول قواعد عمومی آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواهد بود. به بیان دیگر، ایران پس از این تاریخ نیازی به اجرای تعهدات فراتر از استانداردهای متعارف نظارتی نخواهد داشت و همان قواعدی را رعایت میکند که برای سایر کشورهای عضو آژانس نیز اعمال میشود. متن قطعنامه ۲۲۳۱ به روشنی تأکید میکند که پس از گذشت 10 سال از اجرای برجام، برنامه هستهای ایران به یک برنامه عادی و غیرتحریمی تبدیل میشود و تمام محدودیتها و شش قطعنامه تحریمی پیشین شورای امنیت لغو خواهند شد. با در نظر گرفتن این مقدمات، میتوان گفت بند ۸ قطعنامه ۲۲۳۱ یکی از برجستهترین دستاوردهای حقوقی و سیاسی مذاکرات چندجانبه بینالمللی محسوب میشود. روز تاریخی پایان اعتبار قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل نیمهشب گذشته فرا رسید. بر اساس این مقرره، تمامی محدودیتها علیه برنامه هستهای ایران از همان زمان لغو شد و ایران از این پس تنها مشمول مقررات عمومی نظارتی آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواهد بود؛ همان استانداردهایی که دیگر کشورهای عضو معاهده NPT نیز پذیرفته و رعایت میکنند. بنابراین این رخداد نقطه عطفی در تاریخ فرآیند بینالمللی بررسی پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود. در این میان، تنها آمریکا و سه کشور اروپایی بودند که برخلاف دیدگاه غالب کشورهای جهان و روند بینالمللی، تلاش کردند تا با نادیده گرفتن و نقض سیستماتیک تعهدات خود در برجام، به هر شکل ممکن از پایان یافتن عمر قطعنامه ۲۲۳۱ جلوگیری کنند.
این اقدام عملاً بهعنوان پوششی برای عدم پایبندی آنان به تعهدات برجام و مصوبات شورای امنیت تعبیر میشد. با این حال، این کشورها به خوبی آگاه بودند که با توجه به حمایت گسترده بینالمللی از دیپلماسی چندجانبه و مفاد قطعنامه ۲۲۳۱، امکان تصویب مصوبهای از سوی شورای امنیت برای تمدید عمر قطعنامه وجود ندارد. روشن بود که ارائه هر پیشنویس جدید برای تمدید اعتبار قطعنامه 2231، به منظور جلوگیری از پایان نظارتهای هستهای مندرج در برجام و ممانعت از لغو تحریمهای قبلی شورای امنیت، حداقل نیازمند وجود اجماع میان پنج عضو دائم شورای امنیت است؛ اجماعی که در شرایط فعلی قابل تحقق نبود.
جای تأسف است که این کشورها به جای پایبندی به قواعد نظام بینالمللی تصمیم گرفتند از فریبکاری و اغتشاش برای اخلال در اجرای مقررات حقوقی بینالمللی استفاده کنند. راهبردی که این کشورها برگزیدند، سوءاستفاده از سازوکار حل اختلافات برجام بود که به اصطلاح، آن را «اسنپبک» نامیدند. با وجود اینکه مواد ۳۶ و ۳۷ برجام به عنوان بخشی از مصوبه شورای امنیت الزامآور بودند، این کشورها تصمیم گرفتند مفاد حل و فصل اختلافات را نادیده بگیرند. آنها حتی با تعویق کوتاهمدت فعالسازی سازوکار برجام مخالفت کردند و به جای تلاش برای حل اختلافات، به ابهامآفرینی، سوءاستفاده از نفوذ خود در شورای امنیت و اقدامات شتابزده روی آوردند. این کشورها حدود سه هفته پیش از پایان اعتبار قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت به ادعای خود تلاش کردند شش قطعنامه تحریمی سابق شورای امنیت را که طبق قطعنامه ۲۲۳۱ لغو شده بودند، بازگردانند. پس از این اقدام، با ارسال نامه به دیگر کشورها خواستار شدند که اجرای این شش قطعنامه دوباره اعمال شود. واکنش جهانی به این اقدام برخلاف انتظار کشورهای غربی، ترکیبی از شگفتی و مخالفت بود. این اقدام بهویژه با شعار همیشگی این کشورها مبنی بر آمادگی برای مذاکره و حل و فصل موضوع هستهای ایران در تضاد آشکار قرار داشت. با این حال، روشن شد که هدف واقعی آنها از این اقدام شتابزده، کاهش بار سیاسی پایان عمر قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و ایجاد نوعی آشفتگی حقوقی و اغتشاش در روند رسیدگی به پرونده هستهای ایران بوده است. کشورهای غربی به خوبی میدانستند که با پایان یافتن اعتبار قطعنامه ۲۲۳۱، پرونده هستهای ایران به طور کامل از دستور کار شورای امنیت خارج میشود و آمریکا و سه کشور اروپایی دیگر دیگر هیچ مأموریت قانونی از سوی این نهاد برای مذاکره با ایران نخواهند داشت. در چنین شرایطی، هرگونه پیشنهاد مذاکره از سوی ایران، نه بر اساس فشار یا الزام شورای امنیت، بلکه صرفاً تصمیم مستقل و ملی ایران خواهد بود.
در روزهای اخیر، بیانیههای متعددی از سوی کشورهای عضو سازمان ملل متحد، شامل اعضای دائم و غیر دائم شورای امنیت، در حمایت از پایان رسمی عمر قطعنامه ۲۲۳۱ و خروج موضوع هستهای ایران از دستور کار شورا صادر شده است. آخرین نمونه این حمایتها، قطعنامه اعضای جنبش عدم تعهد در اوگاندا بود که نماینده ۱۲۰ کشور از تمامی قارههای جهان است. این تحولات نشان میدهد که ماهیت وضعیت کنونی از منظر حقوق بینالملل روشن و شفاف است.
آمریکا و سه کشور اروپایی به دلیل تخلفات جدی خود در اجرای برجام و نقض مفاد بندهای ۳۶ و ۳۷، هیچ حقی برای توسل به سازوکار حل اختلاف (موسوم به اسنپبک) نداشتهاند و بنابراین شش قطعنامه تحریمی شورای امنیت همچنان لغو شده محسوب میشوند. علاوه بر این، با پایان یافتن اعتبار قطعنامه ۲۲۳۱، هرگونه تلاش برای اعمال تحریم یا محدودیت علیه فعالیتهای قانونی ایران بر اساس مفاد قطعنامه های پیشین شورای امنیت، غیرقانونی تلقی شده و باید توسط جامعه بینالمللی مردود اعلام شود. ایران همواره مطابق با اصول و ارزشهای بنیادین اخلاقی و حقوقی خود، متعهد به مفاد معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) بوده و در عالیترین سطوح سیاسی بارها تأکید کرده است که ساخت و نگهداری سلاح هستهای جایگاهی در دکترین دفاعی کشور ندارد. در عین حال، ایران با آگاهی کامل از تعهدات بینالمللی خود، اصرار دارد از حقوق مشروع و مندرج در اسناد و معاهدات بینالمللی به طور کامل بهرهمند شود.