چه کسانی در بورس برنده میشوند؟
بازار سهام روز گذشته را نیز صعودی پشت سر گذاشت و شاخص کل یک گام دیگر به ابرکانال ۳ میلیون واحدی نزدیک شد. به این ترتیب از ۸ شهریور که بازار سهام مسیر صعودی در پیش گرفته بازدهی به بیش از ۲۳ درصد رسید و بورس تهران با ثبت ۲۰ روز مثبت، مجموعاً ۸۶۰۰ میلیارد تومان ورود پول حقیقی را تجربه کرده است.

روزنامه ایران در یادداشتی نوشت:
بازار سهام روز گذشته را نیز صعودی پشت سر گذاشت و شاخص کل یک گام دیگر به ابرکانال ۳ میلیون واحدی نزدیک شد. به این ترتیب از ۸ شهریور که بازار سهام مسیر صعودی در پیش گرفته بازدهی به بیش از ۲۳ درصد رسید و بورس تهران با ثبت ۲۰ روز مثبت، مجموعاً ۸۶۰۰ میلیارد تومان ورود پول حقیقی را تجربه کرده است. عوامل متعددی در این رشد اثرگذار بودهاند، اما مهمترین پرسش آن است که اکنون پولهای تازهوارد چگونه میتوانند عملکرد بهتری داشته باشند. یک پژوهش دانشگاهی که ۲۴۰ سرمایهگذار حقیقی را در سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ زیر نظر داشته نشان داده است که بر خلاف تصور اولیه که ویژگیهای جمعیتی مانند سن و جنسیت ممکن است بر بازدهی اثرگذار باشند، این ویژگیهای فردی و تجربه سرمایهگذاری بوده که توانسته به سود بیشتر افراد منجر شود. در مقابل، افرادی که دچار خطاهای سرمایهگذاری بودند مانند زیانگریزی یا اعتماد به نفس بیش از حد، با ضرر بیشتری مواجه شدند. زیانگریزها با عجله برای فروش از ترس افت بیشتر قیمتها دچار خسران شدهاند و افراد دچار سوگیری بیشاعتمادی به دلیل عدم توجه به تحلیلها و تکیه بر فهم شخصی در دام تحلیل خود افتادهاند. هرچه افراد مهارتهای سرمایهگذاری خود را تقویت کرده، صبوری و تجربه بیشتری داشتهاند توانستهاند موفقیت بیشتری در بازار سهام کسب کنند.
بازار سهام تهران طی سالهای اخیر، بویژه از ابتدای سال ۱۳۹۷ تاکنون، بازدهی اسمی قابلتوجه اما در عین حال نوسانات شدیدی را تجربه کرده است. این تحولات، در کنار افزایش سطح عمومی قیمتها و کاهش بازدهی حقیقی سایر بازارها، موجب افزایش چشمگیر مشارکت سرمایهگذاران حقیقی در بازار سرمایه شده است. با وجود این، عملکرد سرمایهگذاران حقیقی در این بازار بسیار متفاوت بوده و اختلاف قابلملاحظهای در سود و زیان آنان مشاهده میشود. این تفاوت عملکرد، پرسش مهمی را مطرح میکند: چرا برخی از سرمایهگذاران در بازار سهام موفقتر عمل میکنند و برخی دیگر زیان میبینند؟ آیا تفاوت در بازدهی صرفاً ناشی از ویژگیهای جمعیت شناختی مانند سن و جنسیت است یا ویژگیهای فردی و رفتاری نیز نقش مؤثری در این زمینه دارند؟
مطالعهای از دکتر حبیب مروت، دکتر علیاصغر سالم و شایان محمدشریفی منتشرشده در پاییز ۱۴۰۳به این پرسش پاسخ داده است. پژوهشگران با جمعآوری داده از ۲۴۰ سرمایهگذار حقیقی بازار سهام تهران در سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ و استفاده از مدل لاجیت ترتیبی، تأثیر چهار دسته عامل را بر عملکرد سرمایهگذاران بررسی کردند:
۱- ویژگیهای جمعیت شناختی: مانند سن، جنسیت و درآمد
۲-ویژگیهای فردی: مانند میزان صبوری و ریسک پذیری
۳- سوگیریهای رفتاری: مانند زیانگریزی و بیشاعتمادی (اعتماد به نفس بیش از حد)
۴-ویژگیهای سرمایهگذاری: مانند تجربه، مهارت مالی و سهم سرمایهگذاری در بازار سهام از کل پس انداز.
نتایج نشان داد که ویژگیهای جمعیتی مانند سن، جنس و درآمد برخلاف انتظار تأثیر معناداری بر عملکرد سرمایهگذاران ندارند. اما در میان سوگیریهای رفتاری، بیشاعتمادی و زیانگریزی اثر منفی و معناداری بر بازدهی سرمایهگذاران دارند. در مقابل، ویژگیهایی مانند صبوری، تجربه، سهم سرمایهگذاری در بازار سهام از کل پسانداز و مهارت سرمایه گذاری(سواد مالی) اثر مثبت و معنادار دارند.
به بیان دیگر، افراد صبورتر و باتجربهتر و دارای سواد مالی بیشتر نهتنها سود بیشتری کسب کردهاند، بلکه در تصمیمهای خود درباره نگهداری یا فروش سهام نیز منطقیتر عمل کردهاند. در مقابل، سرمایهگذارانی که بیش از حد به دانش و توانایی خود اطمینان دارند یا از زیان میترسند، معمولاً تصمیمهایی میگیرند که بازدهی آنها را کاهش میدهد. برای نمونه، افراد زیانگریز تمایل دارند سهام زیانده را بیش از اندازه نگه دارند، چون از تحقق زیان هراس دارند و افراد تحت تأثیر سوگیری فرااعتمادی نیز معمولاً به نشانههای منفی بازار بیتوجهی میکنند و اطلاعات تازه را نادیده میگیرند.
یکی از یافتههای جالب پژوهش آن است که ریسکپذیری برخلاف انتظار، اثر معناداری بر عملکرد نداشته است؛ یعنی صرفاً ریسکپذیر بودن یا نبودن تضمینکننده موفقیت در بازار نیست. آنچه اهمیت دارد، نحوه درک ریسک، صبر در تصمیمگیری و توانایی تحلیل اطلاعات است.
یافتههای این تحقیق نشان میدهد که سرمایهگذاران حقیقی در بازار سهام ایران از سوگیریهای رفتاری رنج میبرند و این سوگیریها نهتنها بازده فردی بلکه کارایی و پایداری کل بازار را نیز کاهش میدهد. برای نمونه، زیانگریزی موجب میشود افراد سهام زیانده را بیش از حد نگه دارند، و بیشاعتمادی سبب میشود نسبت به اطلاعات منفی بیتفاوت باشند.
از دیدگاه سیاستگذاری، یافتهها هشداری جدی برای نهادهای ناظر بازار سرمایه است. توصیه به حضور سرمایهگذاران مبتدی و فاقد سواد مالی در بازار سهام میتواند منجر به زیان فردی و تشدید رفتارهای تودهوار شود. بنابراین، ارتقای سواد مالی، آموزش رفتارهای منطقی سرمایهگذاری و طراحی ابزارهای حمایتی برای کاهش سوگیریهای رفتاری باید در اولویت سیاستگذاران بازار سرمایه قرار گیرد.
در مجموع، نتایج این پژوهش نشان میدهد که تفاوت در عملکرد سرمایهگذاران حقیقی بیش از آنکه تحت تأثیر عوامل جمعیت شناختی مانند سن، درآمد و جنسیت باشد، ریشه در ویژگیهای فردی و رفتاری آنان مانند صبرو تجربه دارد. موفقیت در سرمایهگذاری مستلزم ترکیبی از صبر، تجربه، سواد مالی و کنترل هیجان است؛ عناصری که در نبود آنها، حتی در دورههای رونق بازار نیز احتمال زیان افزایش مییابد.