گاز زمستانی کابوس صنعت پتروشیمی میشود؟
سرمای زمستان وقطعی گاز برای صنعت پتروشیمی به معنای توقف کورهها واز دست رفتن میلیونها دلار درآمد وبازارها ومشتریان بین المللی است

روزنامه اطلاعات در گزارشی نوشت:
زمستان ۱۴۰۳، نخستین تلنگر بزرگ به صنعت پتروشیمی بود؛ سرمای شدید و کمبود گاز خوراک، تولید را تا مرز توقف برد و زیانهای میلیاردی برجای گذاشت. حالا با نزدیکشدن دوباره فصل سرد، آیا تدابیر تازه میتواند مانع تکرار آن شود؟
سال ۱۴۰۳ برای صنعت نفت و گاز ایران، فراتر از یک زمستان سرد بود؛ تجربه بیسابقهای که ناترازی همزمان برق و گاز، کشور را مقابل انتخابی سرنوشتساز قرار داد: گرمایش خانهها یا ادامه فعالیت بخش تولید.
سرما بر کمبود سوخت نیروگاهی اضافه شد، مصرف خانگی سر به فلک کشید و اقدامات پیشگیرانه برای عبور از زمستان، یا وجود نداشت یا دیر آغاز شد. تغییرات سیاسی نیمه نخست سال و طولانیشدن فرآیند استقرار دولت جدید نیز بر ضعف آمادگی اثر گذاشت.
این بحران از همان روزهای ابتدایی آشکار کرد که تدبیر زمستان باید در گرمای تیر و مرداد آغاز شود؛ نکتهای که مدیران انرژی و پتروشیمیها، در جلسات پایانی سال آن را به یک دستور کار جدی برای دولت تبدیل کردند.
در میان همه بخشهای آسیبدیده، واحدهای پتروشیمی گازمحور بیشترین فشار را تحمل کردند. این سرمای دوگانه، از یکسو مربوط به هوا بود و از سوی دیگر به خوراکی که برای ادامه تولید حیاتی است.
کمبود گاز، نه فقط تولید روزانه را قطع یا محدود کرد، بلکه ناهماهنگی در تحویل خوراک، زنجیره صادراتی را به هم زد و برخی مشتریان بینالمللی را از ایران دور کرد و حتی برخی واحدهای پتروشیمی را وادار به تعطیلی چند ماهه ساخت.
سرمای زمستان برای آنها به معنای توقف کورهها، خوابدادن واحدها و روزهای از دسترفتهای بود که هر کدام میلیونها دلار درآمد را نابود میکرد. بسیاری از این واحدها مجبور شدند بارها عملیات خاموشی و روشن کردن مجدد را انجام دهند؛ فرآیندی که هم هزینهبر است، هم عمر تجهیزات را کوتاه میکند و هم خطرات ایمنی به همراه دارد و در وانفسای کمبود سوخت وانرژی، نیازمند سوخت و انرژی مضاعفی برای شروع مجدد است.
بر اساس آمار شرکت ملی صنایع پتروشیمی، نزدیک به ۶۵ تا ۷۰ درصد ظرفیت تولید این صنعت به خوراک گاز طبیعی وابسته است. این وابستگی سنگین در ۲ بخش اصلی خود را نشان میدهد: خوراک متان برای واحدهای تولیدی متانول، آمونیاک و اوره و خوراک اِتان و گازهای همراه نفت برای الزامات زنجیره الفین و مشتقات آن.
ایران حدود ۷۰ مجتمع پتروشیمی فعال دارد که ۴۵ مجتمع از آنها به طور کامل گازمحورند، ۱۵ مجتمع خوراک مایع نفتا و میعانات استفاده می کند و ۱۰ مجتمع خوراک ترکیبی به کار میبرد.این ترکیب نشان میدهد کوچکترین بحران در تامین گاز زمستانی یا محدودیت ناشی از تحریم تجهیزات گازرسانی، بخش بزرگی از صادرات غیرنفتی که ستون دوم ارزآوری کشور است را در معرض خطر مستقیم قرار میدهد.
قطعی گاز در ظاهر خط تولید پتروشیمی را به خواب زمستانی می برد اما زیان ناشی از همین کمبود و نبود خوراک وسوخت، در ابعاد مختلف زیان تولید و فروش، آسیب فنی و عملیاتی، خسارت به صادرات و تاثیر منفی و دومینویی در اقتصاد به دنبال دارد.
توقف تولید در بزرگترین متانولساز دنیادرایران، معادل روزانه ۴ تا ۵ میلیون دلار فروش از دست رفته است. تجربه زمستان ۱۴۰۳ نشان داد با محدودیت ۲۰ تا ۳۰ درصدی خوراک، تولید متانول کشور بیش از ۱۵ درصد افت کرد؛ یعنی صدها میلیون دلار کاهش ارزآوری آن هم در شرایطی که واردات کالاهای غیراساسی به ارز حاصل از صادرات غیرنفتی وابسته است.
از سوی دیگر خاموشی کامل و روشن کردن مجدد هر واحد پتروشیمی بین ۲ تا ۳ روز زمان نیاز دارد؛ با نیاز به گرمکردن ایمن خطوط و تجهیزات سردشده. همچنین خاموش - روشنهای متعدد، ترکهای حرارتی و کاهش عمر تجهیزات را در پی دارد.
باید پذیرفت که بسیاری از مجتمعها قراردادهای Delivery(قراردادی است که طرف فروشنده مثل پتروشیمی متعهد میشود در زمانها و شرایط مشخص، حجم معینی از کالا را به خریدار تحویل دهد) ثابت دارند؛ نقض این تعهد یا جریمه نقدی درپی دارد یا از دستدادن مشتری. در زمستان ۱۴۰۳، ایران بخشی از بازار چین در متانول را اگرچه به صورت موقت، به عربستان و عمان واگذار کرد.
نکته دیگر آن که پتروشیمیها سهمی حدود ۴۰ درصدی در ارزآوری غیرنفتی کشور دارند؛ ضربه به آنها به کل اقتصاد منتقل میشود، بهویژه صنایع پاییندستی مثل تولید پلاستیک و لاستیک که با کمبود و گرانی مواد اولیه روبهرو میشوند.
حسن عباسزاده، مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی، تامین خوراک بهویژه گازهای همراه نفت را یکی از عمدهترین مشکلات این صنعت می داند که در شرایط ناترازی انرژی شدت میگیرد.
وی معتقد است قطع و وصلهای مکرر انرژی و تعمیر خطوط لوله نیز خوراکرسانی را مختل کرده است. کارشناسان هشدار میدهند هر بار خروج ناخواسته از سرویس و راهاندازی مجدد، مصرف انرژی اولیه را بالا میبرد و هزینهها را افزایش میدهد و خود این موضوع بر افزایش میزان مصرف انرژی ناترازی گاز دامن می زند.
درکناراین ، سعید توکلی، مدیرعامل شرکت ملی گاز، سال ۱۴۰۳ را یکی از حساسترین دورههای تاریخ صنعت گاز می داند و از روزهای سرد این سال به ایرنا می گوید: در روز ۲۶ آذر، مصرف بخش خانگی و تجاری به ۷۱۵ میلیون متر مکعب رسید، در حالی که کل تولید کشور هزاران کیلومتر آنطرفتر در جنوب، به ۸۴۰ میلیون متر مکعب محدود بود، با کاهش ۴۰ تا ۴۱ میلیون مترمکعبی تولید در شمال.
وی توضیح می دهد که شدت بحران، بحث را به سطح عالی تصمیم گیری کشور کشاند و جلسات اضطراری با مدیریت وزیر نفت برگزار شد.
توکلی با بیان اینکه ۷۳ درصد سبد انرژی ایران را گاز تشکیل میدهد و ۸۳ درصد نیروگاههای کشور با گاز کار میکنند، در حالی که متوسط جهانی استفاده از گاز در نیروگاهها حدود ۲۰ تا ۲۳ درصد است، هشدار می دهد که این وابستگی بیسابقه باعث شده هر نوسان یا محدودیت در بخش تولید، تمامی حوزههای مصرف را تحت تاثیر قرار دهد.
بر اساس آمار ارائه شده توسط مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران ، در سال ۱۴۰۳ میزان مصرف گاز به تفکیک بخشها، ۳۴ درصد در نیروگاهها، ۳۴ درصد در صنایع عمده، ۲۵ درصد در بخش خانگی و ۷ درصد در حملونقل و مصارف عمومی ثبت شد.
تصور آن که میزان خسارت قطعی گاز در چه تعداد واحد پتروشیمی می تواند تکرار شود، سخت است. ۴۵ مجتمع پتروشیمی به طور کامل وابسته به گاز هستند و علاوه بر سرمایهگذاری کلانی که برای راه اندازی و شکلگیری آنها شده، ده ها هزار نفر نیروی کار متخصص نیز در آن مشغول به کارند .
زمستان ۱۴۰۳ برای صنعت پتروشیمی ایران، نه فقط یک فصل سرد که یک آزمون ملی بود، آزمون پایداری تولید در برابر فشار همزمان کمبود انرژی، تغییرات سیاسی و ناهماهنگی در برنامهریزی. این زمستان نشان داد که ساختار گازمحور پتروشیمی کشور، آسیبپذیرتر از آن چیزی است که تصور میشد و مدیریت تابستانه سوخت برای زمستان، باید از یک توصیه فنی به یک سیاست الزامآور ملی ارتقا یابد تا سرمای زمستان به کابوسی برای فعالان این حوزه تبدیل نشود.