خزان بورس سبز میشود؟
تجربه بیش از دو دهه فعالیت نگارنده در بورس تهران نشان میدهد که عوامل متعددی شامل نرخ سود بانکی، قیمتهای جهانی، نرخ حاملهای انرژی، سیاستهای دولت، تنشهای سیاسی و... بر وضعیت کلی بازار سهام ایران اثرگذار بود؛ اما هیچیک از آنها به اندازه «نرخ برابری ارز» در ایجاد موجهای رونق یا رکود ایفای نقش نمیکند.

شروین شهریاری در یادداشتی در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت:
تجربه بیش از دو دهه فعالیت نگارنده در بورس تهران نشان میدهد که عوامل متعددی شامل نرخ سود بانکی، قیمتهای جهانی، نرخ حاملهای انرژی، سیاستهای دولت، تنشهای سیاسی و... بر وضعیت کلی بازار سهام ایران اثرگذار بود؛ اما هیچیک از آنها به اندازه «نرخ برابری ارز» در ایجاد موجهای رونق یا رکود ایفای نقش نمیکند.
واقعیت این است که وزن عمده ارزش بازار در بورس تهران متعلق به تولیدکنندگان محصولات کالایی است که فروش آنها با یک فاز تاخیر عمدتا از نرخهای ارز پیروی میکند. در این میان، برخی سیاستهای تکراری دولت برای مهار تورم شامل تعیین سقف قیمت و سهمیهبندی در بورس کالا برای رقابت محصولات یا تشکیل تالارهای متعدد برای قیمتگذاری دستوری ارز صادراتی تنها برای مدت محدودی موفق به سرکوب نرخ فروش و به تبع آن قیمت سهام میشود. در هر نوبت، با پدیدار شدن چشمانداز شکست این سیاستها، فنر بورس رها شده و یک صعود سریع و کوتاهمدت برخلاف دورههای رکود طولانی و فرسایشی را رقم میزند.
در شرایط کنونی، با عبور شکاف قیمت ارز غیر رسمی با نرخ موسوم به سامانه نیما از مرز ۵۰درصد، به مانند همه دفعات قبل، دست تصمیمگیرندگان برای تداوم سیاست سرکوب بسته شده است. به عبارت دیگر، اصرار بر قیمتهای پایین تبدیل ارز نه تنها باعث اتلاف منابع محدود ارزی میشود، بلکه با تشدید التهاب در بخش غیررسمی، میتواند زمینه ساز بر هم خوردن تعادل چرخه تولید، توزیع و مصرف کالا در کشور شود. در این فضا نشانههایی از عقبنشینی سیاستگذار از مشی قبلی قابل مشاهده است.
در همین راستا، راهاندازی تالار دوم ارزی و کشف قیمت دلار صادرکنندگان کوچک در کانال ۹۰هزار تومان در روزهای اخیر بیانگر سمت و سوی تغییرات پیش روست. رئیس کل بانک مرکزی هم در دیدار خود با فعالان اقتصادی استان اصفهان در پنجشنبه گذشته تلویحا اشاره کرد که انتقال ارز صادرکنندگان دیگر به تالار دوم با روش تدریجی در دستور کار است.
علاوه بر این، نرخ رسمی نیما نیز پس از مدتها درجا زدن پشت سد روانی ۷۰هزار تومان، بالاخره هفته گذشته از این محدوده عبور کرد تا زمینه حرکت سریعتر صعودی در کانال جدید برایش فراهم شود. در بورس کالا هم بسیاری از محصولات مهم نظیر مس و فولاد برای اولین بار شاهد رقابت و کشف قیمت بر اساس نرخهای تبدیل ارزی متفاوت از نیما بودند.
معنای تحولات جاری احتمالا تولد نرخی جدید برای تبدیل ارز در کانال ۹۰هزار تومان در ماههای پیش روست که شرایطی شبیه نیمه دوم سال ۱۴۰۳ برای شرکتهای بورسی را ایجاد میکند. در مقطع مورد اشاره نیز با تعدیل نرخ نیما از کانال ۴۰هزار به ۶۰هزار تومان، بستر یک رالی ۵۰درصدی در قیمت سهام فراهم شد که البته گزارشهای بعدی شرکتها نشان داد که از پشتوانه بنیادی لازم (همراهی سود شرکتها) برخوردار بوده است. در نمونهای دورتر به لحاظ تاریخی، جهش خیره کننده بازار سهام در نیمه دوم سالهای ۹۷ و ۹۸ (قبل از تشکیل حباب) قابل اشاره است که همزمان با با تعدیل سیاست ارز ۴۲۰۰تومانی و به تعادل رسیدن نرخ دوم در کانال ۱۳هزار تومان محقق شد.
علاوه بر مساله نرخ، توجه به جذابیتهای صادرات برای تولیدکنندگان داخلی در شرایط فعلی حائز اهمیت است. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران سهم خالص صادرات (تراز تجاری) نسبت به کل تولید ناخالص داخلی در اوایل دهه ۹۰ در محدوده صفر درصد به طور میانگین در نوسان بوده که به معنای تراز تجاری متعادل کشور در زمان مزبور است. اما با آغاز شوک ارزی دوم یعنی از سال ۹۷، این نسبت رو به افزایش میگذارد و از ۶درصد در سال ۹۶ با نوسانات متناوب به ۹درصد در ۱۴۰۳ و سطح بیسابقه ۱۴درصد در بهار امسال میرسد.
واکاوی اجزای این نسبت نشان میدهد که کاهش ارزش واردات به سطح بیسابقه ۱۳درصد از کل تولید، نقش مهمی در افزایش سهم خالص صادرات ایفا کرده است. همچنین رسیدن سهم صادرات از کل تولید ناخالص داخلی به ۲۷درصد (که از امثال کشور چین بالاتر است) به خوبی بیانگر تاثیر شدید قیمت ارز بر کاهش تقاضای داخل و ایجاد جذابیت برای صادرات است. تولیدکنندگان کالاهای تجارت پذیر به عنوان اصلی ترین منتفعان از رشد خالص صادرات، طبیعتا نمایندگان مهمی در بورس تهران دارند که از معدود برندگان در بین بخشهای اقتصاد ایران در موقعیت فعلی هستند. در کنار موارد فوق خوب است با نقلقولی از هوارد مارکس،سرمایهگذار افسانهای در بازار سهام مطلب را به پایان ببریم که شایسته تامل برای همه فعالان بازارهای مالی است: «مهمتر از اینکه چه چیزی میخرید این است که به چه قیمتی میخرید!»
ارزش بازار شرکتهای بورس تهران با نزدیک شدن به محدوده ۸۰میلیارد دلار، نه تنها به کف یک کانال نزولی بلندمدت برخورد کرده، بلکه با لحاظ کردن تعدیلات مربوط به ورود شرکتهای جدید در سطحی قرار دارد که در سال ۹۷ هم به آن واکنش نشان داد. به عبارت دیگر، سهام اکنون یکی از عقب مانده ترین وضعیتهای خود نسبت به رشد دلار را تجربه میکند.
از سوی دیگر، قیمت طلا و ارز هم با رسیدن به سقفهای تاریخی تورمزدایی شده، مستعد ورود به فاز استراحت در صورت عدم بروز تنش نظامی مجدد هستند. به این ترتیب میتوان گفت بورس ارزان مانده تهران از موقعیت خوبی جهت جذب نقدینگی از دیگر بازارها در فصل پاییز برخوردار است؛ وضعیتی که میتواند با لحاظ کردن آثار تعدیل ارزی در سودآوری و ارزش بازار شرکتها، لمس دوباره سقف اخیر شاخص در اردیبهشتماه امسال (کانال ۳.۲میلیونواحدی) را در دسترس قرار دهد.