EN
به روز شده در
کد خبر: ۳۶۸۲۸

تقدیر و تدبیر پزشکیان

جستاری درباره شکل‌گیری و فراز و فرودهای دولت چهاردهم

تقدیر و تدبیر پزشکیان
ایران

روزنامه ایران در گزارشی نوشت:

ما ریاست جمهوری مسعود پزشکیان را مرهون بخت و اقبال هستیم. قاعده کنش‌ها، رفتارها و انتخاب‌های انسان‌ها مثل علم فیزیک نیست که «اگر» دما به ۱۰۰ درجه برسد، «آنگاه» آب به نقطه جوش می‌رسد. در زندگی انسانی جایی برای این فرمول دقیق «اگر، آن‌گاه» نیست و این ناپایداری برای ما شدیدتر است. در زندگی پیش‌بینی ‌ناپذیر ما ایرانیان، قاعده‌مندی استثنا است و استثنا همیشه قاعده. رفتارهای انسانی دارای بالاترین حد عدم قطعیت است. نه فقط به‌خاطر اینکه انسان براساس منافع و ملاحظات درونی و بیرونی«تصمیم‌»می‌گیرد، بلکه نتیجه و مسیر این تصمیم، به تصمیم دیگر انسان‌هایی بستگی دارد که دارای همان میزان عدم‌قطعیت در تصمیم و انتخاب هستند.

برای همین انسان‌ها نهادها را ساختند تا رفتارها را قابل پیش‌بینی و زندگی جمعی را مدیریت کنند. اما درجامعه‌ای چون جامعه ما، که نقش آفرینی نهادها، از سیاست و جامعه تا مثلا وزارتخانه‌ها رو‌به ضعف می‌روند، سهم و نقش «بخت» در زندگی جمعی فزونی می‌یابد.

اما درباره رئیس جمهور شدن مسعود پزشکیان، بخت چگونه با ما یار بود؟ واقعیت این است که قرار نبود بخت به نفع ما عمل کند. 

اگر ناترازی‌های اقتصادی و اجتماعی فزونی نمی‌یافت، اگر انتخابات مجلس دوازدهم با حداقل مشارکت برگزار نمی‌شد، اگر جنگ ایران و اسرائیل بالا نمی‌گرفت، اگر صلاحیت پزشکیان با دخالت مقامات عالی تأیید نمی‌شد، اگر ترکیب نامزدها 5 به یک نمی‌شد، اگر پزشکیان و سعید جلیلی به دور نهایی راه نمی‌یافتند و اگر و «اگر»های دیگری در میان نبود، شاید مسعود پزشکیان امروز رئیس‌جمهوری اسلامی ایران نبود.

فرایندهای سیاسی از ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ این تصور را برای ایرانیان ایجاد کرده بود که تا اطلاع‌ ثانوی از رئیس‌جمهور تحولخواه خبری نیست. نه مردم رغبتی برای مشارکت سیاسی و انتخاباتی نشان می‌دادند، نه فرایندهای سیاسی نشانه‌ای از ایجاد زمینه برای حضور این دست نامزدها را نشان می‌داد.گویی همه چیز، از فرایندهای سیاسی رسمی تا فرایندهای سیاسی اجتماعی، دست به دست هم داده بود تا یک روند ثابت سیاسی و بدون تغییر شکل بگیرد. اما همه بازیگران سیاسی، از جریان‌های اصولگرای ناب‌گرا، تا اصلاح‌طلبان دودل و مردم بی‌رغبت به صندوق رای، این جمله کتاب جلیل «کلیله و دمنه» را نخوانده یا از یاد برده بودند که «همه تدبیرها سخره تقدیر است.» یعنی  که تقدیر بازی‌های بزرگ را بهم می‌زند.

پس، ریاست جمهوری مسعود پزشکیان، خرق عادت است، خلاف قاعده است. زیرا فرآیندهای سیاسی و اجتماعی سال‌های قبل این ذهنیت را برای همه ساخته بود که دیگر نهالی چون یک رئیس‌جمهور وفاق‌گرا به بار نمی‌نشیند. اما بخت کار خود را کرد و نشان داد زندگی آدمی، محیط آزمایشگاهی نیست که همه چیز قابل محاسبه و پیش‌بینی باشد. این‌ها نه تنها نشان داد «در ناامیدی بسی امید است»، بلکه نشان داد «اطمینان برخی جریان‌ها به یکسره‌‌کردن همه‌چیز»، «خود غلط بود آنچه می‌پنداشتند.» 

با چنین گذشته‌ و سابقه‌ای است که تکیه پزشکیان بر صندلی عالی‌ترین جایگاه اجرایی، از آن دست مواهبی است که در زمان دشواری‌های پی‌درپی، خود همچون گریزگاه است.

وقتی بحران‌ها همزمان از راه می‌رسند، بحران‌هایی چون جنگ و نبود برق و کمبود آب و کاهش سرمایه اجتماعی و افول توانمندی اداری، اگر نبود پزشکیان در جایگاه رئیس‌جمهوری اسلامی ایران، دشواری بحران‌ها بیشتر می‌شد.

بخت، اقبال یا تصادف، نیمی از فرآیندهای سیاسی را تشکیل می‌دهد. هرچه نهادهای سیاسی یک کشور کارآمدتر باشند، سهم بخت در سیاست کمتر می‌شود و هر چه نهادها کارایی کمتری داشته باشند، سهم بخت بیشتر می‌شود. اما توسعه‌یافته یا توسعه نیافته، فرآیندهای سیاسی هیچ کشوری خالی از مقوله بخت نیست.

«ماکیاولی»، بنیانگذار علم نوین سیاست معتقد بود در کنار اراده انسان و ساختارهای جامعه، نیمی از سیاست، بخت و اقبال است. ماکیاولی در کتاب «شهریار» این مسأله را بررسی می‌کند که چطور باید قدرت را کسب کرد و چطور باید قدرت کسب شده را حفظ کرد. او برای این دو هدف توصیه‌های مختلفی به شهریاران ارائه می‌کند. اما در فصل آخر به مسأله «بخت» می‌پردازد و می‌گوید:«ادعا نمی‌کنم بخت بالاتر از اراده آدمی است، اما اگر بخت با اراده آدمی همراه نباشد، راه به جایی نمی‌برد.» این جمله ماکیاولی که «بهترین فرمانروایان هم فقط در نیمی از اوقات پیروز می‌شوند» ناظر بر نقش بخت در سیاست است. یک دلیل دیگر نقش بخت در زندگی سیاسی ما، پیچیدگی، ابهام و ناشناخته بودن امر سیاسی است. به قول «لویی اشتراوس» فیلسوف سیاسی «این طبیعت حیات سیاسی است که با ترکیبی از معرفت سیاسی و گمان سیاسی هدایت می‌شود. به همین دلیل زندگی سیاسی همراه است با تلاش برای نشاندن معرفت سیاسی به جای گمان سیاسی.»

اگر دست بخت نبود و اگر، «اگر»ها نبودند، چگونه و کجا می‌شد تا گوهر سیاسی و اخلاقی پزشکیان آشکار شود؟ همه آنچه تا پیش از 20 خرداد 1403 بر کشور، مردم و پزشکیان گذشت، گویی مقدمه‌ای بود برای پزشکیان تا از 20 خرداد 1403 تا 8 تیرماه 1403، آنچه هست و آنچه می‌داند و آنچه بلد است را به رأی‌دهندگان ایرانی بنمایاند.

عباس عبدی تحلیلگر سیاسی نقل‌کرد در دیداری با معاون‌ اول ‌دولت‌سیزدهم، محمد مخبر به حاضران این‌طور گفت: «وقتی صبح20 خرداد 1403 فهرست نهایی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را دیدم، گفتم خب، با این ترکیب پزشکیان رئیس‌جمهوری بعدی است.» فهرست نامزدها یا «این ترکیب»که مخبر اشاره کرد، در زمره آن «اگر»هایی است که موجب پیروزی پزشکیان شد. البته که آخر سر اصابت‌کردن تیر رهاشده از کمان بخت به هدف، در گرو انتخاب ایرانیان بود.

اما سابقه اصلاح‌طلبی پزشکیان، آشنایی‌ عمیقش با نهج‌البلاغه، دوری از تنازع و شکاف‌سازی و استفاده ‌نکردن از حربه حمله به رقیب برای رأی‌گرفتن و اجماعی که در اصلاح‌طلبان شکل گرفت، اگراینها نبود، رئیس‌جمهورشدن او در ابهام بود.

می توانست بخت یار ما نباشد و درشرایط فراز آمدن بحران‌ها، رئیس‌جمهوری دیگری می‌داشتیم؛ مثلاً رئیس‌جمهوری که در دیدار سران قوا تأکید کند«من باید بالای جلسه بنشینم»، نه مثل پزشکیان که تا پایین پله‌های کاخ ریاست جمهوری به استقبال سران می‌رود و تأکید می‌کند همه باید دور یک میز بنشینند تا رئیس‌جمهوری برتر از دیگران جلوه نکند. می‌توانست بخت یار ما نباشد و به‌جای پزشکیان، کسی باشد که درمواجهه با بحران‌ها، تقصیر را گردن قبلی‌ها بیندازد، نه مثل پزشکیان که شفاف به مردم می‌گوید«آب و برق نداریم و باید باهم مشکل را حل کنیم». می‌توانست بخت یار ما نباشد و کس دیگری در پاستور می‌بود که در مواجهه با منتقدان، ادعای همه‌چیزدانی و همه‌توانی کند، نه مثل پزشکیان که می‌گوید «من چیزی بیش از دیگران نمی‌دانم و باید از کارشناسان استفاده‌کرد.» می‌توانست بخت با ما یار نباشد و بجای پزشکیان که می گوید معیار همه‌چیز حق و عدالت است، بگوید دولت من معیار است. می‌توانست بخت یار نباشد و به‌جای پزشکیان که صادقانه می‌گوید در محاسبه میزان ضروری خاموشی‌ها برای مهار ناترازی اشتباه کردیم، کس دیگری باشد که توان سیاسی و رسانه‌ای دولت را صرف پوشاندن اشتباه دولت کند.می‌توانست بخت با سیستان ‌و ‌بلوچستان یار نباشد که برای اولین‌بار، استاندار اهل سنت و بلوچ داشته باشد، یا کردستان که برای اولین‌بار، استاندار کرد اهل سنت دارد، یا خوزستان و استاندار عرب‌اش. می‌توانست بخت یار نباشد که به‌جای پزشکیان که از هر حرف‌و‌عملی که باعث افزایش شکاف‌ شود اجتناب می‌کند، کس دیگری می‌بود که حرف و کنش او بهانه دعوا شود.

بطور خلاصه، در سازوکارهای سیاسی یا ساختارهای اجتماعی که سهم بخت در سیاست بالاست، به همان میزان نقش «شخصیت انسان» در تعیین جهت و تعیین اثر سیاست‌ها بیشتر است. اگر خود پزشکیان به«وفاق ملی»معتقد و اگر ازنظر جایگاه حقوقی به لوازم وفاق ملتزم نبود، همین وفاق یکساله هم شکل نمی گرفت. در شکل‌گیری وفاق در حوزه سیاسی ایران، به هر اندازه‌ که باشد، نمی‌توان شکاف‌های ایجادشده در اصولگرایان را نادیده گرفت.یعنی بخشی از مسیر وفاق با کژکارکردی‌های قبل هموار شد. بهتر است بگوییم دشمن‌سازی‌ها و دشمنی‌ورزی‌های گذشته وفاق را به یک انتخاب ناگزیر تبدیل‌ کرد.این هم کار بخت می‌تواند باشد، اما خلق ومنش پزشکیان، ساده زیستی‌ و مرام فردی‌، اخلاص شخصی‌ و صداقت با مردم‌، راستی با کارگزاران و صراحت در بیان مشکلات و سادگی با سیاست‌مداران، ستون‌های اصلی عمارت وفاق هستند.

مهم است که رئیس‌جمهوری و دولتی داریم که هنگام رفع فیلتر واتس‌اپ، هیچ نمی‌گوید تا آن را در سبد کارکردهای خود و دولتش بریزد.اگر این روحیه نبود، در جامعه‌ای که هر سرمایه‌ سیاسی در کوره سیاست ذوب می‌شود، دولت پزشکیان هم می‌توانست به فهرست دولت‌های بی‌دستاورد اضافه شود. اما منش پزشکیان و روش او، که کار باید برای خدا باشد، این مسیری را ساخت.

اگر سایه تهدید دشمن خارجی نبود، اگر کاهش سرمایه‌های اجتماعی و سیاسی نبود، و همه این«اگر»ها، به علاوه شخصیت و منش پزشکیان و خوی فردی‌اش در رایزنی‌ها در نهادهای بالادستی نبود، هیچ رئیس‌جمهور اصلاح‌طلب دیگری نمی‌توانست در کمتر از ۳ ماه ریاست جمهوری‌اش اجرای «قانون» عفاف‌و‌حجاب را متوقف کند.

باهنر سیاستمدار اصولگرا روایت کرد که فردای پیروزی پزشکیان به ملاقات قالیباف رفت تا بگوید در وضع امروز کشور، چاره‌ای جز همراهی با پزشکیان نداریم. باهنر گفت: «دیدم قبل گفتن من قالیباف هم بر همین عقیده است.» پس، اگر ضعف نهادی، کاهش ظرفیت حکمرانی و افزایش مشکلات اقتصادی نبود، شاید حتی مرام و منش پزشکیان هم نمی‌توانست این همدلی را در ارکان کشور ایجاد کند.اصلاً اگر مشکلات آشکارشده، بعلاوه منش پزشکیان نبود که بی‌‌لحاظ جایگاه ریاست جمهوری، ساده و صادقانه در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام شرکت کند، لایحه خاک‌خورده FATF تصویب می‌شد؟

خلاصه اینکه اگر درست نگاه کنیم، ریاست‌جمهوری پزشکیان، هدیه بخت به ماست، نه پیامد ساختاری سازه‌های سیاسی و اجتماعی.

مسأله این نیست که ما ریاست جمهوری پزشکیان را مرهون بخت هستیم، ما ادامه ریاست جمهوری پزشکیان را هم مرهون بخت هستیم‌.

درباره ریاست‌جمهوری پزشکیان، کسی فکر نمی‌کرد آن مرد ساده‌پوشی که بدون خدم و حشم، دست در دست دخترش به وزارت کشور رفت و در انتخابات ثبت‌نام کرد، چند روز بعد به امید اکثریت رأی‌دهندگان ایرانی بدل شود. 

تداوم ریاست جمهوری پزشکیان را هم مرهون بخت هستیم. می‌دانیم که موج اول حملات موشکی اسرائیل به جلسه شورای عالی امنیت ملی همه راه‌های ورود و خروج انسان و هوا را بسته بود. موج دوم حمله موشکی آغاز شد تا کار را تمام کند، اما یک موشک، فقط یک موشک، به جای اینکه کار را تمام کند، در میان بتون‌ها شکافی باز کرد برای ورود هوا و خروج انسان.

موج دوم حمله، اقدامی بود برای بستن راه ورود هوا و به شهادت رساندن همه سران سیاسی و نظامی ایران در یک‌جا، غافل از اینکه بخت ایران سرنوشت دیگری در کیسه داشت.

امروز، البته که وفاق ملی، مثل همه سازه‌های اجتماعی و نهادی سال‌های اخیر ما ناپایدار است، هنوز کاملاً پابرجا نشده و هنوز ریشه ندوانده. اینکه این وفاق بیشتر از همه متکی بر فرد است، یعنی مسعود پزشکیان و به سازوکار و نهاد تبدیل نشده، بر ناپایداری‌اش می‌افزاید. اما در قحط‌‌‌سال بهبود، هر روزنه‌ای را باید غنیمت دانست و در کویر امید، هر نسیمی را باید به تمامی دریافت. علی الخصوص که سیاست، کار امروز و فردا یا کار پرشتاب و با عجله نیست، بلکه به قول «ماکس وبر» جامعه شناس آلمانی «سیاست، سفتن دشوار و آرام تخته‌های سفت است.» یا اینکه سیاست عرصه ممکن‌ها است و هیچ وضعیتی پایدار ابدی نیست.

امروز در روزگار فرارسیدن بحران‌ها که روزانه از کیفیت اخلاقی و مادی زندگی‌های ما کاسته می‌شود، طبیعتاً طاقت‌ها طاق شده و حوصله‌ها کمتر شده است. حالا کو حوصله که منتظر بنشینیم که نهال وفاق، شاخ و برگ بدهد تا بعدا بخواهد میوه بدهد؟ تازه اگر تا آن زمان، بخت با ما یار باشد!

 پس باید از بخت پرسید چرا «وفاق» اینقدر دیر آمده است؟ البته این از بخت‌یاری وفاق است که زمانی از راه رسید که اصولگرایان و اصلاح‌طلبان در حضیض سرمایه‌های خود قرار دارند و این یعنی برای دو نیروی مقابل، دیگر توان و توشی برای تنازع شکاف‌ساز و سرمایه‌سوز نمانده و خود، این فرصتی است برای بازی‌گری و کنش‌سازی وفاق.

اما مسأله فقط بی‌سرمایه شدن دو طرف سیاست ایران نیست، مردمان هم در طول سال‌های گذشته سرمایه‌های زیادی از دست داده‌اند و‌طلب صبر از آنان که باید تا بار دادن نهال وفاق صبور بود، ساده نیست؛ نفس‌گیر است.

با این همه، چرا رئیس‌جمهوری که اهل پیوند است، نه اهل گسل، چنین دیر آمده است؟ رئیس‌جمهوری که ثمرات «پیوندهایی که می‌سازد» را برای مردمش می‌خواهد، نه مانند دیگرانی که میوه گسل‌های سیاسی و اجتماعی را برای خود و دولت خودشان می‌چیدند، چرا چنین دیر آمده است؟

نیمی از سیاست انتخاب‌های ماست و نیم دیگر سیاست، بخت. باید از خودمان و از بخت بپرسیم.

 

یادداشت

 اعتماد برآمده از صداقت

حجت نظری

رئیس ستاد جوانان پزشکیان در ایام انتخابات

آشنایی من با آقای دکتر پزشکیان به سال‌های قبل از انتخابات چه مجلس و چه ریاست جمهوری بازمی‌گردد. تلاش‌های من و جمعی از دوستان برای حمایت از ایشان در مسیر ریاست‌جمهوری، از سال ۱۴۰۰ آغاز شد؛ همان زمانی که کمپینی برای معرفی ایشان شکل گرفت. ما معتقد بودیم دکتر پزشکیان گزینه مناسبی برای اداره کشور است؛ زیرا از یک‌سو ریشه در جریان اصلاح‌طلبی دارد و از سوی دیگر با مشی اعتدالی خود همواره کوشید اصلاح‌طلبی را با رویکردی متعادل و قابل اجرا دنبال کند. 

در آن سال با وجود جلسات و گفت‌و‌گوهای فراوان، ستاد انتخاباتی به‌طور کامل شکل نگرفت و صلاحیت‌شان هم تأیید نشد. اما در سال‌های پس از آن، ارتباط ما هم به صورت فردی و هم جمعی ادامه پیدا کرد؛ بویژه در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ که جمع ما با عنوان «روزنه‌گشا» فعالیت داشت. در آن انتخابات، از نامزدهایی با همان مشی و منش اعتدالی حمایت کردیم و نتیجه آن حضور چهره‌هایی در مجلس شد که نهایتاً به تشکیل «فراکسیون مستقلین» انجامید. 

چند ماه بعد، همین جمع گسترده‌تر شد و در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ بار دیگر پشتوانه‌ای جدی برای حمایت از دکتر پزشکیان شکل گرفت؛ حمایتی که با اعتماد مردم همراه شد و به پیروزی ایشان انجامید. از نگاه من مهم‌ترین ویژگی دکتر پزشکیان صداقت و شفافیت در برابر مردم است. او هیچ‌گاه در پی پنهان‌سازی مشکلات نبوده و همواره تلاش کرده است نواقص را صریح بیان کند. بیان مشکلات، نشانه پذیرش آنهاست و کسی که بپذیرد کاستی‌ای وجود دارد، به طور طبیعی برای رفع آن نیز تلاش خواهد کرد. 

به همین دلیل، صداقت و شفافیت را می‌توان وجه تمایز اصلی دکتر پزشکیان دانست؛ و امیدوارم این خصلت ارزشمند تا پایان دوره ریاست‌جمهوری ایشان همچنان پایدار بماند. 

 

برچسب ها

ارسال نظر

آخرین اخبار