توافق ایران و آمریکا از کریدور مسکو
خبر کوتاه بود و پرمعنا. ویتکاف عازم روسیه شد و با پوتین دیدار کرد. دیداری که مشاوران آن را مثبت ارزیابی کردند. دیداری که بی شک یکی از محورهای اصلی آن، ایران بوده است.

روزنامه آرمان امروز در گزارشی نوشت:
خبر کوتاه بود و پرمعنا. ویتکاف عازم روسیه شد و با پوتین دیدار کرد. دیداری که مشاوران آن را مثبت ارزیابی کردند. دیداری که بی شک یکی از محورهای اصلی آن، ایران بوده است. این رایزنی پس از آن انجام شد که وزیرخارجه ایران و علی لاریجانی رایزنی هایی با مقامات روسیه داشته و پیغام هایی به دستشان رساندند. روندی که شنیده ها در خصوص انتقال پیام از طریق روسیه به آمریکا را قطعی می کند.
اما چرا روسیه؟ روسیه تنها کشوری در پیرامون ایران است که هم توانایی هسته ای دارد و هم جزئی از مذاکرات برجام بوده و هم قدرت چانه زنی با آمریکا را دارد. چانه زنی پیرامون شیوه چگونگی کاهش توان هسته ای ایران برای رسیدن به توافق. از سوی دیگر روسیه مقصد قطعی اورانیوم های با غنای ۶۰ درصد ایران است اگر توافقی حاصل شود.
این پازل زمانی تکمیل می شود که مقامات روس در هفته های اخیر بارها عنوان کرده اند که غنی سازی ۳.۶۷ درصدی ایران مشکل ساز نخواهد بود و آمریکا را در ظاهر به سمت یک توافق سوق می دادند.
اما چرا روسیه که تا دیروز منفعتی از توافق ایران و آمریکا نصیبش نمی شد به یک باره به نظر می رسد در باطن نیز تمایل دارد تا توافقی میان ایران و آمریکا شکل گیرد؟
پاسخ مشخص است. ترامپ از آن ها خواسته تا ایران را متقاعد کند با آمریکا به یک توافق دست یابند. ترامپ به ۳ دلیل واضح و بدیهی توافق با ایران را برای خود ضروری می داند.
نخست، نشان دادن این که می تواند بحران های بزرگ را حل کند و واقعا شایسته جایزه صلح نوبل است. جایزه ای کوچک که برای او تبدیل به آرزوی بزرگی شده است. آرزویی که شاید از مسیر توافق با ایران و ایجاد امنیت در خاورمیانه بالاخره امسال یا سال آینده محقق شود.
دوم، ترامپ و آمریکا می دانند که نقطه مقابل عدم توافق با ایران، به هر شکلی، شامل یک نوع تنش است که حتی اگر آمریکا تمایلی به دخالت در آن را نداشته باشد، باز هم پای آن ها به آن باز می شود پس ترجیح می دهند پس از جنگ و زد و خورد محدود، دیگر هزینه بیشتری روی دست خود نگذارند. علاوه بر این آن ها به خوبی می دانند و بارها در گزارش های محرمانه خود نیز اذعان کرده اند که غلبه بر ایران تازه آغاز ماجراست و از بین بردن یک قدرت مرکزی، تبعات سنگین تری درپی خواهد داشت که به هیچ عنوان علاقه ندارند تا به سرآغاز دومینوی آن ضربه ای وارد کنند.
سوم، در روزهای اخیر گزارشی مطرح شد مبنی بر این که، حمایت دونالد ترامپ از گسترش جنگ اسرائیل و ایران میتواند به چشمانداز جمهوریخواهان در انتخابات میاندورهای ۲۰۲۶ آسیب برساند.
یک نظرسنجی، به سفارش مرکز تحقیقات اقتصادی و سیاسی، نشان میدهد که ۶۵ درصد رأیدهندگان، از جمله ۶۹ درصد مستقلها، معتقدند که افزایش قیمت بنزین به ۶ دلار در هر گالن به دلیل دخالت نظامی آمریکا، مسئولیت ترامپ خواهد بود. همچنین، ۷۲ درصد با دخالت نظامی به دلیل افزایش نرخ بهره وام مسکن که میتواند بیش از ۱۰۰ هزار دلار به هزینههای وام اضافه کند، مخالفاند.
این نظرسنجی نشان میدهد که رأیدهندگان مستقل، که حدود یکسوم رأیدهندگان را تشکیل میدهند و به طور مساوی بین گرایشهای دموکرات و جمهوریخواه تقسیم شدهاند، به شدت با دخالت در جنگ ایران مخالفاند.
۶۳ درصد پاسخدهندگان، از جمله مستقلها، معتقدند که دخالت آمریکا به دلایل امنیت ملی نیست. دوسوم رأیدهندگان، شامل یکسوم جمهوریخواهان، این اقدام را مغایر با شعار ترامپ میدانند.
انتقادات چهرههای کلیدی مانند تاکر کارلسون و استیو بنن، همراه با نگرانی ۶۳ درصد پاسخدهندگان از تأثیر اهداکنندگان بزرگ بر تصمیمات ترامپ، نشاندهنده شکاف در پایگاه جمهوریخواهان است.
اگرچه جنگ اخیر اسرائیل و ایران پایان یافته، حمله احتمالی دیگر اسرائیل و حمایت آمریکا میتواند شانس جمهوریخواهان برای حفظ کنترل کنگره را تضعیف کند.
در چنین وضعیتی، آن چه که مانع حمله دوم می شود، قطعا رسیدن به یک توافق زودهنگام است که با مشارکت قدرت های بزرگ دیگر شکل گیرد. قدرت هایی که یکی از آن ها روسیه است.
سوالی که در آخر باید به آن پاسخ داد، این است که چرا روسیه درخواست ترامپ برای حل کردن پرونده ایران را پذیرفته است؟
باید پاسخ داد که قطعا ترامپ در مقابل در جبهه اوکراین به آن ها امتیازاتی می دهد که روسیه اینگونه مشتاق به دیپلماسی شده است. امتیازاتی نظیر به رسمیت شناختن جمهوری های خودمختار دونتسک و لوهانسک یا عقب نشینی از محکومیت تصرف کریمه.