دیپلماسی احیا میشود؟
معاونان وزرای خارجه ایران، فرانسه، بریتانیا و آلمان جمعه سوم مرداد در استانبول گرد هم میآیند؛ این اولین دیدار رسمی میان ایران و سه کشور اروپایی پس از موج جدید تنشها بر سر برنامه هستهای تهران و تجاوز نظامی اسرائیل و آمریکا به خاک ایران خواهد بود.

روزنامه ایران در گزارشی نوشت:
معاونان وزرای خارجه ایران، فرانسه، بریتانیا و آلمان جمعه سوم مرداد در استانبول گرد هم میآیند؛ این اولین دیدار رسمی میان ایران و سه کشور اروپایی پس از موج جدید تنشها بر سر برنامه هستهای تهران و تجاوز نظامی اسرائیل و آمریکا به خاک ایران خواهد بود. به گفته منابع آگاه، تمرکز این دور از گفتوگوها بر چگونگی مواجهه ایران و اروپا نسبت به سناریوی فعالسازی مکانیسم بازگشت خودکار تحریمها (اسنپبک) خواهد بود؛ سناریویی که میتواند مسیر مذاکرات ایران و غرب را به شکل قابلتوجهی تغییر دهد.
این مذاکرات در حالی انجام خواهد شد که تهران بهطور همزمان تلاش دارد با تحرکات دیپلماتیک گسترده، نشان دهد که به دنبال حل مسائل از طریق دیپلماسی است و این ظرفیت را دارد که با ممانعت از فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای سازمان ملل با احقاق حقوق ایران به توافق برابری با غرب برسد.
این در حالی است که نشست مشترک سهجانبه هیأتهای دیپلماتیک ایران، روسیه و چین هم روز سهشنبه به میزبانی وزارت امور خارجه کشورمان برگزار شد. در این نشست، نمایندگان سه کشور شرکتکننده در مورد آخرین وضعیت مذاکرات هستهای و رفع تحریمهای ظالمانه و موضوعات مرتبط با آنها به بحث و تبادل نظر پرداختند. تهران، مسکو و پکن بر تداوم رایزنیهای نزدیک و هماهنگی مواضع و اقدامات تأکید کردند. همچنین قرار شد این نشستها در سطوح مختلف بین سه کشور در هفتههای آینده ادامه یابد. در همین راستا، مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری ایران، سهشنبه شب در گفتوگوی تلویزیونی با شبکه الجزیره گفت: «ادعای نابودی برنامه هستهای ایران توهم است... توان هستهای ایران نه در ساختمانها، بلکه در مغز دانشمندان است.» پزشکیان در این مصاحبه صراحتاً عنوان کرد: «مذاکرات آتی با آمریکا باید بر اساس سود دو طرف و اصل برد-برد باشد.» در همین حال سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه نیز طی روزهای اخیر با انتشار نامه رسمی به دبیرکل سازمان ملل و اعضای شورای امنیت استدلالهای ایران در رابطه با نقض مکرر برجام از سوی طرفهای اروپایی را مطرح کرد و بر عدم صلاحیت حقوقی E3 برای فعالسازی مکانیسمهای برجام تأکید کرد.
وزیر خارجه کشورمان پیش از این هم با انتشار پستی در شبکه اجتماعی «ایکس» هشدار داد: «اگر اروپا بهدنبال ایفای نقش سازنده است، باید از تهدید و فشار دست بردارد و مکانیسم ماشه را کنار بگذارد.»
عراقچی همچنین روز سهشنبه در گفتوگو با شبکه فاکسنیوز تأکید کرد: « اگر بخواهند ما را از حقوق مسلممان مانند غنیسازی محروم کنند، این مذاکرات به مشکل خواهد خورد.»
در این میان، کاظم غریبآبادی، معاون حقوقی و بینالمللی وزارت خارجه هم با پیگیری رایزنیهای دیپلماتیک در نیویورک، تلاش دارد مانع صدور هرگونه قطعنامه علیه ایران شود. او در دیدار با نمایندگان 10 کشور عضو غیردائم شورای امنیت هشدار داد تلاش برای فعالسازی مکانیسم ماشه نهتنها تنشها را افزایش خواهد داد، بلکه مسئولیت کامل پیامدهای آن متوجه غرب خواهد بود. برآیند اقدامات ایران در یک هفته اخیر و در آستانه مذاکرات نشان میدهد تهران سعی دارد همزمان با نشان دادن آمادگی دفاعی در برابر تهدیدات خارجی، مسیر دیپلماسی را با تأکید بر اصول حقوقی و منافع متقابل باز نگه دارد.
غریبآبادی خبر داد؛ تیم فنی آژانس به ایران میآید
معاون امور حقوقی و بینالمللی وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد که ایران با سفر هیأت فنی آژانس به تهران طی دو تا سه هفته آینده موافقت کرده است. به گزارش خبرگزاری روسی «تاس»، کاظم غریبآبادی که در حاشیه نشستهای سازمان ملل در نیویورک با خبرنگاران گفتوگو میکرد، با تأکید بر لزوم گفتوگوهای جدید با آژانس در شرایط فعلی اظهار کرد: «در شرایط جدید، نحوه اجرای تعهدات نیازمند گفتوگوهای تازه با آژانس است. این موضوع اهمیت دارد.» معاون امور حقوقی و بینالمللی وزارت امور خارجه ایران افزود: «در همین راستا، ما با سفر هیأت فنی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران موافقت کردهایم تا این هیأت ظرف دو تا سه هفته آینده برای بحث در مورد چهارچوب همکاریها به تهران سفر کند.» وی در پاسخ به پرسشی درباره احتمال اعلام توقف داوطلبانه غنیسازی بهعنوان ژست حسننیت، تأکید کرد: «ما در این زمینه تجربهای تلخ داریم و نمیتوانیم به مجری ثالث اتکا کنیم.» غریبآبادی در آخر تأکید کرد که هیأت فنی آژانس از تأسیسات هستهای ایران بازدید نخواهند کرد.
یادداشت
سقف و کف خواسته های ایران و اروپا
علی اکبر فرازی
سفیر اسبق ایران در مجارستان
در بزنگاه فعلی، که تنها چند هفته تا پایان ضربالاجل تعیینشده مکانیسم ماشه برای ایران باقی مانده، تعلل در آغاز گفتوگوهای سیاسی از هر سمت و به هر دلیلی، به زیان هر دو طرف ماجراست؛ مذاکراتی که باید بسیار پیشتر از این آغاز میشد. از این رو انتظار میرود موضوع زمان با حساسیت کامل مد نظر قرار گیرد. این بار، شاید بتوان گفت زمان، مهمترین متغیر در معادله است.
دلیل این اهمیت در سیر تحولات روابط ایران و اروپاست. ایران و اروپا، اگرچه سابقهای پرفراز و فرود در روابط دارند، اما این رابطه هرگز به نقطه قطع یا تیرگی کامل نرسیده است. با این حال در شرایط کنونی تحتتأثیر مسائل مختلف، نیاز فوری به شفافسازی متقابل احساس میشود. در رأس این مسائل، تلاش اروپا برای فعالسازی مکانیسم بازگشت خودکار تحریمها یا همان «اسنپبک» قرار دارد. هرچند کشورهای اروپایی از منظر خود موضوعات دیگری را مطرح میکنند که عمدتاً مرتبط با همکاریهای ایران و روسیه در بحران اوکراین است اما در نهایت، اینها همه قابل تبییناند، بهشرط آنکه طرفین به یک جلسه چندساعته بسنده نکنند و روند گفتوگوها را بدون وقفه ادامه دهند. نکتهای که باید به آن توجه داشت، برداشت نادرستی است که سالها در برخی محافل تحلیل سیاسی ایران رایج بوده و هنوز هم بعضاً دیده میشود: این تصور که ایران میتواند از شکاف میان اروپا و آمریکا بهره ببرد. این نگاه، از اساس اشتباه و غیرواقعبینانه است. تجربه نشان داده که اگرچه ممکن است در موضوعاتی خاص اختلاف دیدگاههایی بین این دو بازیگر غربی وجود داشته باشد، اما در مواجهه با پروندههایی چون ایران، آنها نه تنها در یک جبهه میمانند، بلکه هیچگاه مناسبات استراتژیکشان را به بهای حمایت از ایران به خطر نمیاندازند. لذا نباید با این ذهنیت وارد گفتوگو شد. همانگونه که دیدیم، وقتی فشار سیاسی آمریکا افزایش یافت، کشورهای اروپایی نیز بلافاصله از ابزار مکانیسم ماشه سخن گفتند. هرچند ایران بارها تأکید کرده که از منظر حقوق بینالملل این اقدام فاقد وجاهت و اعتبار قانونی است، اما واقعیتهای سیاسی چیزی فراتر از مباحث حقوقی صرفاند.
با درک این واقعیت باید توجه داشت که سقف و کف خواستههای ایران و اروپا در این دور از مذاکرات دریافت نوعی تضمین امنیتی از یکدیگر است. ایران بارها به درستی تأکید کرده که نمیتوان همزمان به میز مذاکره آمد و شاهد حملات نظامی بود. مذاکره، در چنین فضایی، بیمعنا خواهد بود. انتقادی که به درستی به عملکرد اروپا در زمان تجاوز نظامی اسرائیل و آمریکا به ایران وارد است. در طرف مقابل اروپاییها نیز خواستار تضامین امنیتی هستند که بویژه در عرصه بحران اوکراین و برخی موضوعات منطقهای برای آنها به دغدغه تبدیل شده است. با این حال هر دو طرف باید در وهله اول این اصل را مدنظر قرار دهند که تعلیق یا به تعویق انداختن مذاکرات به نفع هیچکدام از طرفین نیست.
پیشران توافق با تروئیکا
ابوالقاسم دلفی
سفیر اسبق ایران در فرانسه
دیدار روز جمعه میان ایران و تروئیکای اروپایی در ظاهر عنوان «مذاکره» به خود گرفته، اما از نظر سطح و چهارچوب، هنوز نمیتوان به روشنی و مشخص ماهیت مذاکره برای آن قائل شد. این نشست بیشتر جنبه تبادل نظر یا دیداری مقدماتی است تا مذاکرهای با دستور کار منسجم. چه آنکه پیشتر هم در اوج جنگ ۱۲روزه، گفتوگوهایی با اروپاییها داشتیم. بنابراین نمیتوان از این نشست انتظار تحول بنیادین داشت، هرچند به خودی خود، گفتوگو همواره بهتر از سکوت و انفعال است.
البته که موضوع «اسنپبک» به عنوان محور این نشست موضوع مهمی است اما فراتر از عنوان جلسه، باید نگاهی به زمینههای شکلگیری آن انداخت. فراز و فرود مذاکرات هستهای ایران اکنون به نقطهای رسیده که مهلتی تا پایان ماه اوت برای فعالسازی مکانیسم ماشه از سوی اروپا تعیین شده است. با این فرض که نباید تصمیم اروپا را برای فعالسازی این مکانیسم مستقل از آمریکا در نظر گرفت از این منظر، نباید از نظر دور داشت که نقش آمریکا در سوق دادن اروپاییها به سمت این گفتوگو هم پررنگ است. هرچند در دوره ترامپ، آمریکا اساساً اروپا را از مسیر مذاکرات کنار زد تا مذاکره صرفاً دوجانبه باشد اما امروز شاید نشانههایی از بازگشت رویکرد چندجانبه دیده شود، ولی هنوز این تغییر رویکرد قطعی و نهادینه نیست.
با این حال، من معتقدم که همین گفتوگوها با اروپا هم فینفسه اهمیت دارد و باید زودتر از این انجام میشد. ما سالهاست که با سه کشور اصلی اروپایی بویژه فرانسه دچار تنشهای مزمن هستیم. این تنشها نهتنها در عرصه هستهای نیست. اروپا همچنان ظرفیت ایفا کردن نقش میانجی یا متعادلکننده را دارد. این موارد میتواند بهعنوان مسیری برای باز کردن کانال گفتوگو با طرف مقابل مدنظر واقع شود و گفتوگوهای دوجانبه پیشرانی برای مذاکرات چندجانبه باشد.
از سوی دیگر، مواضع اخیر برخی رهبران اروپایی از جمله فرانسه در قبال جنایات اسرائیل در غزه، نشان میدهد که شاید امکان نزدیکی بیشتری در حوزه منطقهای میان ما و اروپا وجود داشته باشد. با اینکه تهران و پاریس در موضوع لبنان نیز منافع مشترکی را میتوانند تعریف کنند. این همصدایی نسبی میتواند پایهای باشد برای گفتوگوهای سیاسی سازندهتر، بویژه اگر روابط دوجانبه از وضعیت تنشزای فعلی به سوی تعامل مسئولانه و واقعبینانه حرکت کند.
در مجموع باید گفت که گفتوگوی روز جمعه در سطح مقدماتی فرصتی است که نباید از دست برود. اروپا هنوز میتواند نقشی مؤثر، ولو نه تعیینکننده، در فضای دیپلماتیک ایفا کند. باید این فرصت را قدر دانست، نه صرفاً برای رفع بحران، بلکه برای بازتعریف رابطهای که سالهاست از مسیر طبیعی خود خارج شده است.