موضع پزشکیان؛ موضع مردم
مسعود پزشکیان در مصاحبه با تاکر کارلسون تفسیر تازهای از شعار «مرگ بر آمریکا» ارائه داد که با واکنش تند جریان پایداری و رسانههای منتقد داخلی مواجه شد.

روزنامه جهان صنعت در گزارشی نوشت:
چند روزی از انتشار مصاحبه نیمساعته مسعود پزشکیان با تاکر کارلسون، مجری و چهره رسانهای مشهور آمریکایی میگذرد اما ظاهرا تندروهای داخلی هنوز نتوانستهاند آنچه را رییسجمهور با هوشمندی در این مصاحبه در راستای کاهش تنش در روابط سیاسی ایران به زبان آورد، هضم کنند. واکنشهای مغرضانه جریان موسوم به پایداری به سخنان رییسجمهور بهویژه بر آن بخش از سخنان پزشکیان متمرکزند که او بهعنوان دومین مقام سیاسی و نخستین مقام اجرایی مملکت از دید قانون اساسی جمهوری اسلامی، سعی داشت تفسیری تازه از معنا و اهداف نهچندان روشن شعار «مرگ بر آمریکا» به دست دهد.
آنچه مسلم است موضع پزشکیان درباره شعار «مرگ برآمریکا» موضع مردم ایران است، او نماینده تمام مردم ایران است؛ کسانی که چه به او رای دادند و چه در پای صندوقهای رای حضور نیافتند. پزشکیان با این موضعگیری، عملا پیام روشنی به دنیا مخابره میکند: ایران میخواهد شنیده شود، نه با شعارهای تهدیدآمیز بلکه با گفتوگوهای شفاف.
فراتر از آن، تجربههای تلخ جنگ، تحریم و انزوای بینالمللی، همگی هشدارهایی تاریخی هستند که نباید از یاد برد. پزشکیان بهعنوان صدای تازه ملت در ساختار رسمی قدرت، میخواهد راهی برای عبور از تنشها بیابد؛ راهی که از گفتوگو آغاز میشود، نه از تقابل.
تفسیر تازه پزشکیان از شعار جنجالی «مرگبر… »
جنجال چند روز گذشته بر سر تفسیر تازه پزشکیان از شعار جنجالی «مرگ بر …» از کجا آغاز شد؟! این حملات تند و تیز به رییسجمهور درواقع واکنش پایداریها بود به بخشی از مصاحبه اخیر پزشکیان و تاکر کارلسون. آنجا که این چهره رسانهای نزدیک به دونالد ترامپ خطاب به رییسجمهور ایران گفت که «آمریکاییها از ایرانیها میترسند چون ویدئوهایی را میبینند که در آنها، ایرانیانی میگویند مرگ بر آمریکا» و پزشکیان نیز در پاسخ گفت: «منظور این شعارها مرگ بر جنایتهاست؛ نه مرگ بر مردم آمریکا و نه حتی مقامهای آمریکا»؛ رییسجمهور ایران که تاکید داشت برداشت کارلسون از شعار «مرگ بر …» برداشتی درست از ایران و ایرانیان نیست، در توضیح دیدگاه خود گفت: «در ۲۰۰سال گذشته، حتی یکبار هم ایران به کشوری حمله نکرده است. شعار «مرگ بر آمریکا» هم بههیچوجه معنای مرگ بر مردم یا حتی مسوولان آمریکا نیست. این شعار یعنی «مرگ بر جنایت»، «مرگ بر قتل»، «مرگ بر حمایت از کشتار» و «مرگ بر سیاستهایی که منطقه را ناامن میکنند.» تا حالا یک ایرانی دیدهاید که در آمریکا دست به ترور زده باشد؟! من که نشنیدهام. تا جایی که میدانیم، هیچیک از ایرانیها بهدنبال ترور و ناآرامی نبودهاند اما افرادی دیگر در منطقه بودند که رییسجمهور آمریکا اذعان کرده خودِ آمریکا آنها را تربیت کرده؛ همان داعشیها که باعث ناامنی و جنایت در منطقه و حتی در آمریکا شدند و نگاه منفی در دنیا نسبتبه دین و باورهای ما ایجاد کردند. شعار «مرگ بر…» علیه جنایت و ناامنی است، نه انسانها. هر کنشگری که از این مسیر حمایت کند، مورد لعن مردم ماست، نه افراد به عنوان انسان.»
پزشکیان که در ادامه با پرسش تکمیلی تاکر کارلسون درخصوص فتوای دو تن از مراجع شیعه علیه دونالد ترامپ مواجه شد، در پاسخ به این پرسش نیز گفت: «تا جایی که من اطلاع دارم، آنها علیه هیچ فرد خاصی فتوا صادر نکردهاند. فتوایی که منتشر شده– که البته ارتباطی به دولت یا رهبری ندارد– فقط اعلام میکند که توهین به مذهب یا شخصیتهای مذهبی، از نظر اعتقادی، محکوم و غیرقابلقبول است. این مساله مشخصا مربوطبه رییسجمهور آمریکا یا اشخاص دیگر نیست. دانشمندان دینی نظرات علمی خود را بیان کردهاند اما این فتوا هرگز معنای قتل یا تهدید ندارد.»
عملیات تخریب پزشکیان در جبهه پایداری
پزشکیان در جایجای سخنانش در این مصاحبه سعی داشت که میان آمریکا و رژیم صهیونیستی مرزبندی کند و حتی دونالد ترامپ رییسجمهور آمریکا را هم با ادبیاتی محترمانه مخاطب قرار داد اما این رویکرد معقول و دیپلماتیک رییسجمهور با واکنش تند و تیز طیفی از نیروهای سیاسی و جریانهای رسانهای داخل کشور مواجه شد. چنانکه روزنامههای کیهان، وطنامروز و جوان و چهرههای سیاسی تندرویی همچون حمید رسایی، امیرحسین ثابتی و شماری از کاربران منتسببه موسسه مصاف متعلق به علیاکبر رائفیپور بهشدت به رییسجمهور تاختند و او را بهخاطر این تلاش معقول در راستای کاهش سطح تنش در روابط پرالتهاب ایران در جامعه جهانی به باد انتقاد گرفتند.
حمله به پزشکیان با تریبون رسانه
درحالیکه بسیاری از نشریات و مطبوعات وابسته به منتهیالیه جناح راست در صف نخست تخریب رییسجمهور قرار گرفتند، عملکرد سهروزنامه کیهان، وطنامروز و جوان بیش از سایر مطبوعات و نشریات به چشم آمد. حسین شریعتمداری در یادداشت خود در روزنامه کیهان با تمرکز بر آن بخش از سخنان پزشکیان درباره اینکه ایران قصد ترور رییسجمهور امریکا را نداشته و ندارد، نوشت: «تا جایی که همگان اطلاع دارند، اطلاع جنابعالی مخدوش و غیرواقعی است. مراجع عظام تاکید کردهاند کسی که به مرجعیت و رهبر انقلاب اسلامی تعرض کند، «محارب» است. افرادی نظیر ترامپ، نتانیاهو و برخی دیگر از مقامهای آمریکا و سرکردگان رژیم منحوس و کثیف صهیونیستی مشمول این حکم هستند و مجازات آنها اعدام است.» روزنامه جوان نیز بهشدت به رییسجمهور تاخت و در بخشی از یادداشت خود در این رابطه نوشت: «وقتی رییسجمهور حتی از بمباران محل اقامت خود و قصد ترورش یاد میکند، نیاز نبود که با یک امریکایی از فرهنگ شهادت و آمادگی برای جانفشانی در راه میهن سخن گفته شود.» وطن امروز نیز با اشاره به مصاحبه پزشکیان با تاکر کارلسون مدعی شد که «ضعف مفرط رییسجمهور در بیان و همینطور هزینههای سهو لسان او، اینبار بیشتر از موارد گذشته میتواند برای کشور هزینهساز شود.» نویسنده یادداشت روزنامه وطنامروز در حالی ادعا کرد رییسجمهور و مشاورانش دچار «خطای تحلیلی» هستند که در ادامه نوشت: «مصاحبه با کارلسون نشان داد مشورتهای اشتباه و مواضع اشتباه، به ادبیات نادرست نیز افزوده و ملغمهای پرهزینه برای کشور ایجاد شده است.»
تلاش پایداریها برای عزل رییسجمهور
همزمان شماری از چهرههای سیاسی و نمایندگان اصولگرای مجلس که درپی سفر یکروزه پزشکیان به باکو، موج مجازی عدم کفایت سیاسی پزشکیان را راه انداخته بودند، پس از انتشار مصاحبه پزشکیان با کارلسون، بار دیگر بر آتش عزل رییسجمهور در شبکههای اجتماعی دمیدند تا بتوانند هشتگ «برکناری پزشکیان» را داغ کنند. چنانکه شماری از اکانتهای منتسببه چهرههای نزدیک به موسسه مصاف و علیاکبر رائفیپور همگام با کاربران ارزشی حامی سعید جلیلی و دیگر کاربران منتسببه جبهه پایداری وارد گود شبکههای اجتماعی شدند تا پس از ناکامی در اعمال فشار به رییسجمهور بهخاطر حاشیههای سفر یکروزه به باکو، با راهاندازی یک کارزار استیضاح پزشکیان در پلتفرم «کارزار» شمشیرهایشان را علیه رییسجمهور از رو بستند. این در حالی بود که به فاصله تنها چند روز از فعالیت این کارزار، کارزار دومی نیز در این پلتفرم ایجاد شد تا اینبار با تمرکز خاص بر تفسیر پزشکیان از شعار جنجالی و پرهزینه «مرگ بر …»، کار او را یکسره کنند.
همزمان با ایجاد این کارزارهای مجازی، برخی چهرههای بهنسبت شناختهشده این جریان تندرو نیز دست به کار شدند تا با اعلام موضع علیه رییسجمهور، آتش توپخانه پایداریها علیه رییسجمهور را شعلهورتر کنند. چنانکه حمید رسایی در یادداشتی که از طریق کانال تلگرامی خود منتشر کرد، به مصاحبه پزشکیان و تاکر کارلسون واکنش نشان داد و نوشت: «بعد از شنیدن مصاحبه آقای پزشکیان با تاکر کارلسون، مجری شبکه آمریکایی، توییت یکی از فعالان سیاسی جمهوری باکو درباره ایشان را دیدم.» رسایی اضافه کرد: «سوگمندانه و با عرض شرمندگی باید بگویم توصیف دقیقی کرده است؛ پزشکیان مثل دکتر رشید محمدوف ماست. خوشزبان و مهربان است اما فقط به درد مراسم خواستگاری میخورد، نه ریاست. آنهم به شرطی که فقط چای بخورد و حرف نزند چون ممکن است با یک جمله همهچیز را خراب کند.» همزمان امیرحسین ثابتی، مجری پیشین صداوسیما و نماینده اصولگرای این روزهای مجلس در توییتی که به پیوست یک نامه بلندبالا منتشر کرد، نوشت: «آقای پزشکیان؛ پاسخهای ضعیفتان به خبرنگار امریکایی خلاف وحدت ملی و شرمآور بود. ظاهرا هنوز از مذاکرات غیرعاقلانه و غیرشرافتمندانه قبلی با امریکا عبرت نگرفتهاید و دوست دارید باز هم فریب بخورید؛ اگر دست فرمان دولت در سیاست خارجی تغییر نکند، برخورد مجلس با دولت عوض خواهد شد.»
همنوایی تندروهای تلآویو و تهران در ضدیت با پزشکیان
آنچه اما در بازخوانی حملههای تند و تیز چهرههای سیاسی به پزشکیان به بهانه این مصاحبه محلتامل بود، این بود که برخی چهرههای تندروی دولت نتانیاهو نیز همسو با نمایندگان منتسببه جبهه پایداری اعلام موضع کردند. چنانکه دانی دانون، سفیر رژیم صهیونیستی در سازمان ملل همسو با برخی نشریات و چهرههای سیاسی تندروی داخلی تاکید کرد که اساسا نباید چنین مصاحبهای انجام میشد. این چهره سیاسی اسرائیلی گفت: «اولا، من نمیفهمم چرا باید به چنین رهبری فضایی برای گفتوگو داده شود. باید از خود بپرسید آیا بهخاطر روزنامهنگاری باید با هرکسی مصاحبه کرد؟! مقامهای ایرانی دروغ میگویند. همه میدانند، ما واقعیتها را میدانیم. آنها سعی کردهاند رییسجمهور ترامپ را نه یکبار بلکه دو بار ترور کنند و همچنین نخستوزیر نتانیاهو را …!»
تفسیر تازه پزشکیان؛ رویکردی دیپلماتیک و آیندهنگر
با اینهمه اما واقعیت این است که ادبیات دیپلماتیکی که پزشکیان در این مصاحبه به کار برد، اگرچه باعث شد مخالفان انتقادات شدیدی را علیه رییسجمهور مطرح کنند اما واقعیت این است که این منتقدان تندروی پزشکیان هستند که درکی از جایگاه و مسوولیت رییسجمهور ندارند و جایگاه دیپلماتیک رییس قوه مجریه را با جایگاه یک سخنران تبلیغاتی اشتباه گرفتهاند. این در حالی بود که پزشکیان در این مصاحبه که عمده مخاطبانش را امریکاییها یا به بیان دیگر، خارجیها تشکیل میدهند، در قامت یک مقام دیپلماتیک اظهارنظر کرده تا سیگنالهایی را به دولت آمریکا بفرستد تا مقامهای کاخ سفید نگاه حاکم بر ایران را بهصورت شفاف و مستقیم از زبان مقام عالی اجرایی ایران بشنوند. نگاهی که اگرچه نسبتبه اقدامهای مخرب رژیم صهیونیستی با نگاهی انتقادی مینگرد اما کماکان به مذاکره امیدوار بوده و معتقد است که هنوز هم میتوان به مسیر دیپلماسی بازگشت. به بیان دقیقتر در دورانی که کشور متحمل هزینههای هنگفت ناشی از تندروی برخی افراد و جریانهای سیاسی و رسانهای شده و عملا به نقطهای رسیده که دیگر توان پافشاری بر خواست «پایداریها» را در خود نمیبیند، احتمالا تنها ارائه تفاسیر تازه از شعارهای کهنه است که میتواند راهگشای ایران و ایرانیان باشد؛ تفاسیری دیپلماتیک و آیندهنگر که اگرچه کماکان بر اس و اساس ارزشهای بنیادین ملی و سیاسی این مملکت پافشاری دارند اما در عین حال با ارائه رویکردی رو به فردا، شرایطی را فراهم میکنند تا بتوان از بنبستی که طی دهههای متمادی در آن گیر افتادهایم، عبور کنیم.
تفسیر تازه پزشکیان یادآور تفسیر ماندگار خاتمی
همزمان اما آنچه پزشکیان در راستای ارائه تفسیری تازه از شعار «مرگ بر…» مطرح کرد، به نحوی یادآور گفتمان سیدمحمد خاتمی و دولت اصلاحات بود؛ گفتمانی که زمانی حسین موسویان، دیپلمات و عضو ارشد پیشین تیم مذاکرهکنندگان هستهای در دولت اصلاحات بهنحوی به آن اشاره کرد و در توییتی با اشاره به یکی از خاطرات کاری خود در سال۸۲ نوشت: «جک استراو، وزیر امور خارجه اسبق انگلیس در سال۱۳۸۲ برای مذاکرات هستهای به تهران سفر کرد. او گفته از آقای خاتمی پرسیدم چرا روی موشکهاتون مینویسید «مرگ بر آمریکا» و نمایش میدهید. آقای خاتمی در پاسخ خندهای کرد و گفت: «مرگ بر خاتمی» هم مینویسند!»
این رویکرد توام با آرامش خاتمی به منتقدانش درواقع همان رویکرد و نگاهی است که زمانی صادق زیباکلام نیز در سرمقاله روز ۱۸تیرماه۹۳ روزنامه «آفتاب یزد» که با تیتر «معضلی به نام محبوبیت خاتمی» و در واکنش به درخواست ۹نماینده مجلس مبنیبر اعمال انواع ممنوعیت برای سیدمحمد خاتمی منتشر شد، به آن پرداخته و نوشته بود: «از سال۷۶ که مردم ایران با خاتمی آشنا شدهاند، هرگز ندیدهاند و نشنیدهاند که خاتمی برای کسی، ملتی، کشوری، گروهی یا جماعتی آرزوی مرگ و نیستی و نابودی بنماید. هرگز ندیدهاند که خاتمی آدمها را نفرین کند. هرگز ندیدهاند که خاتمی نسبتبه رقیب، نسبتبه دشمن، توهین یا او را تحقیر کند. حتی در مقابل بدترین و کینهورزترین مخالفان و دشمنان سیاسیاش، خاتمی همواره عفت کلام، ادب، کرامت و حرمت انسانی را نگه داشته است.»
جالب آنکه خاتمی، شخصا نیز درباره این رویکرد و گفتمان دیپلماتیک خود اظهارنظر کرده است، بهویژه وقتی به بهانه فرارسیدن ۲۲بهمن سال۸۷ خورشیدی با تشکیلات بالادستی جریان اصلاحات در آن زمان که تحت عنوان «شورای هماهنگی جبهه اصلاحات» فعالیت میکرد، دیدار کرد و با اشاره به اینکه «هنوز فرهنگ مردمسالاری در جامعه ما استوار نشده»، خاطرنشان کرد: «چرا باید کسی فکر کند بودن او به معنای نفی دیگری و ستیز با دیگری است و بگوید من در صورتی هستم که دیگری نباشد.» رییس دولت اصلاحات در بخش دیگری از سخنانش در آن دیدار مهم و تاریخی، شعار معروف خود مبنیبر «زندهباد مخالف من» را تکرار کرد و گفت: «این شعار احساساتی نبود و من معتقدم اگر مخالفی وجود داشته باشد، من میتوانم تکامل پیدا کنم، قوی باشم و اشتباهات خود را اصلاح کنم.»