روایت هوشنگ کامکار از خلق قطعهای در میانه جنگ
در روزهایی که خاک ایران بار دیگر طعم تلخ تجاوز بیگانه را چشید و آسمان تهران آکنده از غرش موشکها و دود انفجارها بود، آهنگسازی بزرگ، قطعهای را با نام «ای یاران کجایید» خلق کرد.

روزنامه شرق روایتی از هوشنگ کامکار را منتشر کرده است:
در روزهایی که خاک ایران بار دیگر طعم تلخ تجاوز بیگانه را چشید و آسمان تهران آکنده از غرش موشکها و دود انفجارها بود، آهنگسازی بزرگ، قطعهای را با نام «ای یاران کجایید» خلق کرد. «هوشنگ کامکار» خود میگوید این قطعه دارای فرم و تکنیکهای متداول موسیقی (که بسیار در آثار او شنیده و دیده شده) نیست، بلکه نغمهای است که خود نمیداند از کجا روی پارتیتور نشست. انگار «ای یاران کجایید» فریادی از اعماق جان یک ملت بود: «خدا را شاهد میگیرم که نمیدانم این قطعه چطور ساخته شد. من اصلا خود را آهنگساز این قطعه نمیدانم».
آهنگساز برجسته موسیقی ایران، در تمام سالهای عمر حرفهای خویش، آثاری ساخته که میتوان بازتابی از روزگاری دانست که در آن زیست کرده است؛ برای همین هم هست که قطعه «کجایید ای شهیدان خدایی» همچنان یکی از زیباترین قطعاتی است که میتوان درباره دفاع از وطن در برابر تهاجم دشمن، شنید. آن قطعه در سال ۱۳۵۸ بر اساس شعری از مولانا برای خواننده، گروه کر و ارکستر سمفونیک تنظیم شد و اول بار، برادرش (بیژن کامکار) همراه با ارکستر سمفونیک تهران به رهبری «حشمت سنجری» آن را خواند و مدتی بعدتر «شهرام ناظری» اجرایش کرد.
سرپرست گروه کامکارها، در آن روزگار این کار را برای دل خود و به خرج خود ساخت: «آن موقع تازه ازدواج کرده بودم و این کار را با هزینه هدیههای ازدواجم ضبط کردم».
حالا قریب 40 سال از ساخت آن قطعه میگذرد و وطن بار دیگر در تهاجمی ناجوانمردانه قرار گرفته و این بار نیز کامکار، قطعه دیگری ساخته است باز برای دل خود و لابُد اگر فرصتی پیش آید برای ضبط آن با ارکستر بزرگ، باز هزینههایش را به شکل شخصی انجام خواهد داد.
او در آن روزهای پرتلاطم جنگ، در خانه خود در شمال غرب تهران کنار همسر و تنها دخترش ماند و با وجود آنکه امکانش را داشت، به جایی نرفت: «تهران شاید زادگاهم نباشد، اما خانه من است. این خاک، وطن من است و در روزهایی که سایه جنگ روی شهر بود، نمیتوانستم از اینجا بروم. در نزدیکیهای خانه من، جاهایی هدف قرار گرفت که صدای آن را میشنیدیم و همان روزها بود که این قطعه شکل گرفت. نمیدانم چه شد، اما میان آنهمه صدا، نغمهای در ذهنم شکل گرفت. من بیآنکه ارادهای داشته باشم، شروع به نوشتن این قطعه کردم. شاید به همین خاطر است که قطعه چندان بر اساس شاخصههای موسیقی علمی نوشته نشده است. کنترپوان، هارمونی و فرم را به شکل معمول نمیتوان در آن جستوجو کرد».
آهنگسازی این را میگوید که در این سالها کنسرتو و کنسرتینوهای متعددی نگاشته است که بسیاری از آنان چون یک کلاس درس برای آهنگسازان جوان عمل میکند. پوئم سمفونیهای او نیز که توسط خوانندگان حرفهای خوانده شدهاند، توانستهاند در کنار مخاطبان خاص خود، مخاطبان عام را نیز به خود جلب کنند.
کامکار میگوید تاریخ، همواره داغ ننگ را بر پیشانی آغازگران جنگ حک میکند. او این قطعه را به مردم ایران تقدیم کرده است.
حالا که «ای یاران کجایید» را میشنویم، انگار بازتاب هراسی است که در دل مردمان این خاک جا خوش کرده بود یا شاید امیدی گمشده در دل آن تاریکی 12روزه. آهنگسازی که در کارنامه خود آثار باشکوهی چون بهاران آبیدر و در گلستانه را دارد، به قول خودش در آن شبها واسطهای بوده که نغمهها از جان و دلش عبور کرده است؛ برای همین تأکید میکند: خالق این قطعه مردمان هستند؛ این صدای آنان است، اما انگار تمام روح من در آن قرار گرفته است. او همچنین درباره روند ضبط قطعه میگوید: «در آن زمان امکان ضبط حرفهای نداشتم و هیچچیز در اختیار نبود. فقط توانستم طرح اولیه را برای دوستی بفرستم تا با حداقل امکانات، نسخهای کامپیوتری از آن بسازد و بعد که فضا کمی آرامتر شد، این قطعه را منتشر کردم».
«هوشنگ کامکار» یکی از ستونهای موسیقی ایران است و طی دههها بسیار و همواره به چیزهایی فکر میکند که کسی جز او دغدغهاش نیست. آرام نشسته است در دفتر آموزشگاه اصیل کامکارها و تمام مدت به موسیقی ملی فکر میکند. به موسیقی کلاسیک، به نوآوریهایی که اصالت داشته باشد و به تربیت شاگردان در همان آموزشگاه قدیمیشان و همواره سعی میکند تاریخ رنجها و غرور این سرزمین در آثارش منعکس شود. او مدام در حال نوشتن اثر جدید است، آثاری که موسیقی ایران بخت آن را نداشته تا همهشان منتشر شود و با این اوصاف «ای یاران کجایید» سندی است از شبهای جنگ، شبهای دفاع و همدلی و از روزگار سختی که مردمان این دیار از سر گذراندند. این قطعه برای همیشه تکهای از حافظه یک ملت باقی میماند.