پاتک مشترک میدان و دیپلماسی
در دوران پساجنگ ملموس و توقف آتش، دشمن بیکار ننشسته و از همه ابزارهای ممکن و میسر خود درصدد تخریب و ضربهزنی به اردوگاه مقابل برمیآید.

در دوران پساجنگ ملموس و توقف آتش، دشمن بیکار ننشسته و از همه ابزارهای ممکن و میسر خود درصدد تخریب و ضربهزنی به اردوگاه مقابل برمیآید. ایجاد تشکیک نسبت به توانایی و آمادگی ایران برای پاسخدهی متقابل به دستاندازی محتمل و تکرار تجاوز دشمن صهیونیستی، پروپاگاندای وسیع و پردامنه برای تقلیل پاسخهای ایران و در سمت مقابل غلو و آگراتدیسمان پیرامون اشراف و تسلط بر میدان جنگ و برتری راهبردی نظامی جبهه خودی، ایجاد ابهام استراتژیک در خصوص نقشه و طرح ثانویه آنها برای مقابله با ایران و نیز از همه مهمتر و آشکارتر دمیدن بر تنور جنگ روانی و تشویش اذهان عمومی ایرانیان در قالب عرض اندام در رسانههای مغرض و طیفی خودفروخته از اپوزیسیون دچار انتحارشده.
در این میان، البته شماری از تحلیلگران داخلی هم با توجه به سوابق جنایات و اقدامات مذبوحانه اسرائیل در نقض آتشبس با طرفین مخاصمه در این چند وقت با برخی اشارات و تصریحات نسبت به این سوابق مشعشع و تاکید بر خلف وعده حتمی رژیم، ناخواسته بر جو التهابی پیرامون تجاوز قریبالوقوع دشمن به مام میهن افزودند. اما نکته آن بود که ایران و ظرفیتهای بالقوه و پتانسیلهای ژئوپلیتیکی، لجستیکی و شاکله و ساختار اجتماعی و فرهنگی آن از اساس با تمام آن کشورها و طیفهای مورد نقض آتشبس قرار گرفته، دچار تفاوت ماهوی است و نقض آتشبس با آن تبعات و هزینههای متفاوت دارد و این چیزی نیست که دشمن در محاسبات خود به آن قائل نباشد.
از طرف دیگر، حمله تروریستی و غافلگیرانه ٢٣خردادماه با یک برنامهریزی بلندمدت و به قصد ضربه مهلک و ساختاری به نظام و شاکله نظامی، سیاسی ایران رقم خورد و اکنون برای ادامه جنگ و نقض آتشبس تحقق آن اهداف و نتیجهبخشی آن متصور نیست، البته این بدان معنی نیست که آماده نباشیم یا اینکه دشمن درصدد ایجاد ضربه و حمله نیست؛ بلکه ارزیابی از وضعیت موجود است.
در مقابل، همه صحنهآراییهای دوران پساجنگ و توقف آتشبس دشمن طی دو هفته گذشته اما جمهوریاسلامی ایران در شامگاه روز شنبه و شب عاشورا در عرصه میدان و دیپلماسی پاتک بزرگ و هماهنگ و حسابشده خود در تلاقی میدان و دیپلماسی را رونمایی کرد و نشان داد که برای خنثیسازی اقدامات و تحرکات دشمن بیکار ننشسته و چنته خالی ندارد.
در طول دو هفته اخیر، خط خبری پررنگ رسانههای وابسته به دشمن مانور رسانهای پردامنه روی عدمحضور رهبر انقلاب در محافل رسمی و غیبت ایشان از انظار عمومی بود. آنان با بزرگنمایی و تکیه و تاکید بر این موضوع بیش و پیش از هر چیزی درصدد القای این نکته بودند که ایران توانایی حراست و صیانت از عالیترین مقام سیاسی و مذهبی خود در برابر تهدیدات دشمن را ندارد و دستان آن بسته است. هر روزی که میگذشت، بر دامنه این تبلیغات منفی و بر جو روانی آن افزوده میشد. حتی مراسم برگزاری روضه رهبری در حسینیه امامخمینی هم بدون حضور ایشان، دشمن را گستاختر و تمرکز جنگ روانی آنان روی این موضوع را افزونتر کرد و صحنه بیش از همیشه برای پاتک هوشمندانه، حسابشده و باطلالسحر همه تبلیغات دشمن و نتیجهدهی معکوس همه صحنهآرایی آنان فراهم شد.
درست در شب عاشورا درحالیکه مراسم در حال برگزاری بود و هیچکس انتظارش را نداشت، فرمانده کل قوا از پشتپرده حسینیه رخ نمود و همگان از دوست و دشمن را در بهت و حیرت فرو برد. دشمن اسیر و منکوب سناریونویسی شد که بدلش را در تهران نوشته بودند و آغازگر آنان بودند و پایاندهندهاش آیتالله خامنهای در حسینیه تاریخی آنهم در شب عاشورای حسینی.
با این رونمایی حسابشده و سنجیده، همهچیز دست به دست هم داد تا بیش و پیش از هر زمان دیگری مقوله انسجام داخلی و اتحاد ملی حول محور کانونی شاکلهبخش سیاسی و نظامی کشور شکل گیرد و از همه جالبتر آنکه شخص رهبری از مداح معروف خواست که قطعه بسیار مورد توجه و حماسی «ای ایران» را دوبارهخوانی کند و واکنش ایشان در این زمینه هم بسیار مورد توجه رسانههای مختلف داخلی و خارجی قرار گرفت. در واقع، پازل به پازل این رونمایی حسابشده و فکورانه به بوته اجرا گذاشته شد و خود بهمثابه عملیاتی مستقل و تاثیرگذار حداقل در بُعد جنگ روانی و رسانهای بود.
اما این، تنها شگفتانه جمهوری اسلامی ایران در روز شنبه نبود، همزمان با نقشآفرینی فرمانده کل قوا که آن را میتوان پاتک میدان به دشمن خواند؛ در عرصه دیپلماسی نیز شاهد یک رویداد مهم و شگفتانه خبری بودیم. تاثیرگذارترین چهره رسانهای حال حاضر ایالات متحده آمریکا که آن را پایهگذار رسانهای پیروزی ترامپ میخوانند و در عرصه بینالمللی نیز چهرهای شناختهشده است و مصاحبه بلند او با ولادیمیر پوتین نیز رکورد تاریخی در جلب مخاطب داشت و کارهایش مورد توجه افکارعمومی داخلی آمریکاست، با رئیسجمهوری ایران نشست و گفتوگوی مستقیم داشت و پیشخبر آن در روز شنبه توسط رسانههای داخلی و خارجی رونمایی شد و بالاخره با درج پوستر مصاحبه توسط تاکر کارلسون رونمایی شد.
اینکه به درخواست این مجری شاخص آمریکایی درست در شرایط شبهجنگی میان ایران و ایالات متحده آنهم با توجه به حساسیتهای همیشگی و انگارههای تشدیدشده اخیر، پاسخ مثبت داده میشود و رئیسجمهوری ابایی از نشستن در برابر او و پاسخ به سوالاتش ندارد، خود از اهمیت بسزایی در این شرایط برخودار است. البته که کارلسون گفته سوالاتی که میدانستم جوابی نخواهد داشت، نپرسیدهام.
اما نفس برگزاری این مصاحبه در این شرایط آنهم با توجه به تصریح مجری از عدم پذیرش چندماهه نتانیاهو برای قبول گفتوگو، پیامی واضح و اثرگذار در بُعد دیپلماسی رسانهای برای افکارعمومی داخلی آمریکا دارد و آنان فراتر از جوسازیهای همیشگی جریان اصلی رسانهای در زمینه ایرانهراسی در این بزنگاه حساس با گفتار و حرفهای طرف ایرانی آشنا میشوند و این میتواند تاثیر بسزایی در شکلگیری معادلات پیش رو داشته باشد. البته که در داخل طیف همیشه طلبکار و مدعی، برخلاف منافع ملی، تخریب دولت را از سر گرفتهاند؛ اما نکته آن است که در سطوح عالیه کشور در دو عرصه میدان و دیپلماسی با هماهنگی و انسجامی موزون کارها پیش میرود و در برابر دشمن غدار این بهترین راهبرد و موثرترین راهکار است.