به روز شده در
کد خبر: ۲۲۶۲۹

سایه سنگین جنگ بر دیپلماسی

با گذشت شش روز از دور جدیدی از رویارویی‌های نظامی میان ایران و رژیم اسراییل، خاورمیانه در وضعیتی پرتنش و نگران‌کننده قرار گرفته است.

سایه سنگین جنگ بر دیپلماسی
اعتماد

روزنامه اعتماد گفتگوئی را با حسین ربیعی منتشر کرده است:

با گذشت شش روز از دور جدیدی از رویارویی‌های نظامی میان ایران و رژیم اسراییل، خاورمیانه در وضعیتی پرتنش و نگران‌کننده قرار گرفته است. درحالی که ایران واکنش‌هایی قاطع و آشکار به تجاوزات اسراییل نشان داده، برخی از بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای با افزایش تحرکات دیپلماتیک خود، در تلاش برای کنترل بحران و گشودن روزنه‌ای برای بازگشت تهران به میز مذاکره با امریکا هستند. مذاکرات غیرمستقیمی که با آغاز حملات تجاوزکارانه اسراییل در بامداد جمعه 23 خرداد متوقف شد. در همین راستا برخی کشورهای عربی منطقه خواستار کاهش تنش و ایفای نقش واسطه‌گری شدند. تحرکات پادشاهی‌ها درحالی صورت می‌گیرد که نگرانی‌ها از گسترش درگیری به کل منطقه، به‌شدت افزایش یافته و بیم آن می‌رود که شعله‌های آتش درگیری ایران و اسراییل، مرزهای فعلی را درنوردد و دامن‌گیر دیگر کشورهای منطقه شود. در همین راستاسخنگوی وزارت خارجه قطر اخیرا حملات اسراییل به تاسیسات انرژی ایران را اقدامی غیرمسوولانه با تبعات اقتصادی گسترده دانست که می‌تواند بازارهای جهانی نفت و گاز را به‌شدت تحت تاثیر قرار دهد. ماجدالانصاری در ادامه تاکید کرد که دوحه از ابتدا در مسیر گفت‌وگوهای غیرمستقیم میان ایران و امریکا نقش فعالی داشته و این مذاکرات اخیرا با نشانه‌های مثبتی همراه بوده‌اند.در همین چارچوب، فرانسه مدعی است که به نمایندگی از اروپا در عرصه دیپلماتیک پیشگام شده است. در همین راستا امانوئل مکرون، رییس‌جمهور فرانسه با تاکید بر لزوم توقف فوری درگیری‌ها، تصریح کرد که ما خواهان آتش‌بس هستیم و باید به مذاکرات در مورد برنامه هسته‌ای ایران بازگردیم. به ادعای مکرون، ایالات متحده نیز پیشنهاد ملاقات با مقامات ایرانی را مطرح کرده و اکنون باید دید چه واکنشی از سوی تهران نشان داده خواهد شد. در عین حال، اظهارات متناقض دونالد ترامپ، رییس‌جمهور امریکا، بار دیگر به ابهامات درخصوص سیاست رسمی واشنگتن در قبال تهران دامن زده است. ترامپ با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر) هرگونه تماس با ایران برای مذاکرات صلح را کاملا ساختگی و دروغین خواند و مدعی شد که اگر آنها می‌خواهند صحبت کنند، راه تماس با من را بلدند. این ادعاها در شرایطی مطرح است‌که پیش‌تر، خبرنگار شبکه سی‌بی‌اس در گزارشی اعلام کرده بود ترامپ خواهان پایان واقعی بحران هسته‌ای ایران است و تاکید کرده که تهران باید به‌ طور کامل از برنامه هسته‌ای دست بکشد. این خبرنگار همچنین به نقل از منابع مطلع مدعی شد که ترامپ در حاشیه اجلاس گروه ۷ در کانادا، احتمال اعزام نمایندگانی از سوی امریکا برای رایزنی با ایران را مطرح کرده است.با این حال، اما ابهامات جدی درباره مواضع واقعی کاخ سفید در قبال رویارویی میان تهران و تل‌آویو نیز همچنان پابرجاست؛ اظهارات متناقض و چندلایه‌ای که به باور ناظران می‌تواند تلاش‌های اروپایی‌ها برای احیای دیپلماسی را با چالش‌هایی مواجه کند. در هر حال در چنین شرایطی که گمانه‌زنی‌های درباره دیگر واکنش‌های احتمالی ایران ازجمله بستن تنگه هرمز مطرح شده، گروهی از تحلیلگران بر این باورند منطقه در آستانه یک نقطه عطف ژئوپلیتیکی قرار گرفته است؛ جایی میان واقعیتِ رو به گسترش درگیری نظامی و سایه سنگین جنگ منطقه‌ای، و چشم‌انداز مبهم اما ضروری احیای دیپلماسی، که بیش از هر زمان دیگری نیازمند اراده‌ای قاطع، میانجی‌گری موثر و اجماع بین‌المللی برای مهار بحران است.در همین راستا روزنامه اعتماد با هدف تحلیل و ارزیابی فضای پیش روی منطقه و جهان متاثر از رویارویی مستقیم تهران و تل‌آویو با حسین ربیعی تحلیلگر مسائل خاورمیانه گفت‌وگو کرده است.  ربیعی ضمن اشاره به اظهارات اخیر عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان مبنی بر بی‌معنا بودن مذاکره در شرایطی که تمامیت ارضی‌مان مورد تعرض قرار گرفته، همزمان بر این باور است که ایران نیز همواره باید طی اقداماتی سازنده دیگر بازیگران را به میانجیگری در این درگیری دعوت کند.

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید: 

حسین ربیعی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در پاسخ به سوال اعتماد در باب پیش‌بینی سناریوهای احتمالی درباره آینده تنش‌ها میان ایران و رژیم اسراییل گفت: آنچه اکنون به‌روشنی دیده می‌شود این است که آقای عباس عراقچی وزیر امور خارجه کشورمان اعلام کرده‌اند در صورت توقف تجاوزات رژیم، امکان ازسرگیری مذاکرات وجود دارد. بنابراین ایران نیز آمادگی خود را برای بازگشت به میز مذاکره اعلام کرده است. همزمان یک فرد بانفوذ اما غیررسمی، موضع مشابهی را مطرح کرده و تاکید کرده است که شرط انجام هرگونه مذاکره، توقف تجاوزات و پایان وضعیت جنگی است. به باور ربیعی طبیعی است که در شرایط جنگی، مذاکرات معنای واقعی و سازنده‌ای ندارند؛ چرا که ممکن است در سایه فشارهای نظامی، امتیازاتی از ایران مطالبه شود که مدنظر جمهوری اسلامی نیست. بنابراین تا زمانی که جنگ ادامه دارد، مذاکره منطقی نیست و باید ابتدا جنگ متوقف شده و شرایط به وضعیت عادی یا دست‌کم آرام‌تری برسد تا امکان گفت‌وگو فراهم شود.

ربیعی در ادامه گفت‌وگوی خود با «اعتماد» در رابطه گزینه‌های احتمالی تهران که اخیرا با هدف تحت فشار گذاشتن رژیم متجاوز مطرح شده به اعتماد گفت: در مورد گزینه‌هایی مانند بستن تنگه هرمز نیز باید واقع‌بین بود. تنگه هرمز بخش بزرگی از تجارت خارجی ایران و همچنین تجارت جهانی، به‌ویژه در شرق آسیا را به خود اختصاص داده که متحدان ما در قالب آن مشارکت دارند. حتی وضعیت اقتصادی کشورهای حوزه خلیج فارس نیز به این تنگه وابسته‌اند. به گفته این کارشناس مسائل سیاست خارجی گذشته از ملاحظات اقتصادی، از منظر حقوق بین‌الملل نیز بستن تنگه‌های بین‌المللی مجاز نیست و هر کشوری که چنین اقدامی انجام دهد، به عنوان متجاوز شناخته شده و با واکنش‌های بین‌المللی مواجه خواهد شد. بنابراین، بستن تنگه هرمز نه عملی است، اما نه قانونی است و نه به نفع ماست.این تحلیلگر مسائل خاورمیانه در ادامه و در راستای برشمردن دیگر گزینه‌های احتمالی پیش روی ایران برای مقابله با چنین تجاوزاتی تاکید کرد: در این میان بحث خروج از ان‌پی‌تی مطرح شده که در این زمینه باید گفت موضوع غنی‌سازی نیز از حقوق مسلم ایران است، چنان‌که هر کشور دیگری طبق مقررات بین‌المللی و معاهده ان‌پی‌تی، حق دارد به هر دلیلی اعم از مصرف داخلی، فروش، ذخیره‌سازی یا هرکاربرد دیگر در حوزه غنی‌سازی اورانیوم فعال باشد. به گفته ربیعی این در حالی است که امریکا و برخی کشورهای غربی، هر گونه غنی‌سازی را لزوما به معنای تولیدسلاح هسته‌ای می‌دانند؛ استدلالی که نه پشتوانه منطقی دارد و نه با واقعیت‌های حقوق بین‌الملل هم‌خوانی دارد. این تنها بازتابی از نظام ناعادلانه بین‌المللی است که چنین ادعاهایی ر امطرح می‌کند. این کارشناس مسائل خاورمیانه در ادامه به «اعتماد» گفت: در نتیجه، کنار گذاشتن غنی‌سازی نه از منظر حقوقی قابل دفاع است، نه از جنبه ژئوپلیتیک منطقی است و نه با مقررات بین‌المللی هم‌راستاست. بنابراین، چه بستن تنگه هرمز و چه توقف غنی‌سازی، گزینه‌های معتبری برای تحت فشار گذاشتن طرف مقابل در میز مذاکره نیستند. به باور ربیعی اما واقعیت این است که ایران در موقعیتی نابرابر و پیچیده قرار دارد؛ موقعیتی که تقریبا تمام کشورهای غربی و حتی بخشی از جامعه جهانی به‌دلیل عدم حمایت از حقوق مشروع ایران، در برابر کشورمان صف‌آرایی کرده‌اند. با این حال، ایران به عنوان کشوری مستقل، برای احقاق حقوق مسلم خود ایستادگی می‌کند. این تحلیلگر مسائل خاورمیانه همچنین تاکید کرد: حق غنی‌سازی، همچنان که برای سایر کشورها محفوظ است، برای ایران نیز حقی پذیرفته‌شده است و هیچ کشور و بازیگری نمی‌تواند برای ایران استثنا قائل شود. ایران امروز هزینه‌ای را برای حقی می‌پردازد که باید حق همه کشورها باشد، و این بی‌عدالتی جهانی است. جامعه بین‌المللی باید از حق ایران دفاع کند. در شرایط فعلی، تنها راه پیش‌رو تلاش برای حفظ و احقاق همین حقوق مشروع است.

ربیعی در پاسخ به دیگر سوال اعتماد در باب چگونگی نقش‌آفرینی اعراب منطقه به عنوان همسایگان ایران در مدیریت چنین شرایطی تاکید کرد: انتظار ما این بود که نه‌تنها کشورهای همسایه و کشورهای مسلمان با توجه به هزینه‌هایی که ایران برای حمایت از سرزمین‌های اسلامی و بیت‌المقدس که آرمان همه مسلمانان است؛ هزینه بالایی متحمل شده، حداقل از جبهه جهان اسلام حمایت کنند. به‌ویژه از کشوری که حامی حقوق فلسطینیان بودند. به گفته ربیعی علاوه بر این، از قدرت‌های بزرگ جهان مانند چین و روسیه انتظار داشتیم که رویاروی یکجانبه‌گرایی امریکا قرار بگیرند و از ایران حمایت کنند. اما تاکنون چندان حمایت چشمگیری از ایران صورت نگرفته است.در هر صورت، انتظار می‌رود این دو قدرت بزرگ وارد موضوع شده و به عنوان میانجی، اوضاع را به سمت آرامش سوق دهند. این تحلیلگر مسائل خاورمیانه در ادامه گفت‌وگو با «اعتماد» خاطرنشان کرد: از سوی دیگر، کشورهای منطقه و همسایه‌های خلیج‌فارس که روابط خوبی با ایالات‌متحده دارند و عملا متحد این کشور محسوب می‌شوند، می‌توانستند از همان روزهای نخست مداخله کنند و حداقل اقدامات اسراییل را محکوم نمایند. اما امروز می‌بینیم که به جز بیانیه‌ای که توسط کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس صادر شده اقدام خاص و چشمگیری انجام نشده است.

این کارشناس مسائل خاورمیانه در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در این باب که تهران در شرایط خطیر پیش‌رو چگونه باید سیاست‌هایش را به بهترین شکل ممکن تنظیم کند تا متحمل هزینه کمتری شود، خاطرنشان کرد: به باور من ایران نباید به صورت علنی واکنش‌های احتمالی خود را اعلام کند. ازجمله سیاست‌های اعلامی بستن تنگه هرمز را برجسته سازد. به گفته ربیعی اگرچه در این زمینه ایران توانایی ایجاد اختلال در کشتیرانی بین‌المللی در خلیج‌فارس و تنگه هرمز را دارد، اما بیان صریح چنین هدفی عواقب سنگین حقوقی و سیاسی به دنبال خواهد داشت. از طرفی طبق قانون حقوق دریاها، تنگه‌های بین‌المللی مانند هرمز که آب‌های آزاد را به هم متصل می‌کنند، مشمول حق ترانزیت هستند و هیچ کشوری حتی اجازه تعویق کوتاه‌مدت فعالیت‌ها در این تنگه‌ها را ندارد. این تحلیلگر مسائل خاورمیانه در ادامه به «اعتماد» گفت: با این حال ایران می‌تواند بدون اعلام رسمی، با اقدامات عملی مانند افزایش کنترل‌شده ناامنی یا مانورهای نظامی هدفمند، شرایطی ایجاد کند که عبور و مرور در منطقه را با چالش مواجه سازد و جریان انرژی و تجارت جهانی را تحت تأثیر قرار دهد. این کار می‌تواند جامعه جهانی را با تهدیدی نامرئی اما ملموس روبه‌رو کند تا مجبور به واکنش یا میانجیگری شوند. به باور ربیعی اما نکته حائز اهمیت این است که اعلام علنی تصمیم به بستن تنگه هرمز می‌تواند اجماع جهانی علیه ایران ایجاد کند و بهانه‌ای برای اعمال فشارهای شدیدتری را فراهم آورد. در عوض، استفاده از دیپلماسی ابهام‌آمیز همراه با اقدامات عملی محدود، اثرگذاری بیشتری دارد بدون آنکه بار حقوقی یا سیاسی مستقیم ایجاد کند. این رویکرد هوشمندانه‌تر می‌تواند اهداف راهبردی را محقق سازد در حالی که از عواقب سنگین اعلام علنی چنین تصمیمی جلوگیری می‌نماید.

ربیعی در ادامه و در پاسخ به سوال پایانی اعتماد در رابطه با دیگر گزینه‌های احتمالی پیش روی ایران برای مقابله با تجاوزات تل‌اویو از جمله ائتلاف‌سازی گفت: واقعیت این است که حزب‌الله لبنان توان چندانی ندارد و سوریه هم عملا از دسترس ما خارج است. انصارالله یمن اگرچه فعالیت‌هایی دارد، اما به نظر می‌رسد تمرکز اصلی آنها بیشتر معطوف به مقابله با اسراییل است تا آب‌های دریای سرخ. به گفته این تحلیلگر مسائل خاورمیانه در هر حال، شرایط اعمالی در آنجا هم بسان شرایط تنگه هرمز است و در دوره‌ای که دریای سرخ و باب المندبه به واسطه حملات حوثی‌ها ناامن شده بود، شاهد واکنش سریع ایالات متحده، بریتانیا و فرانسه بودیم. مسلما اگر بار دیگر تنگه باب‌المندب و دریای سرخ ناامن شود، همین کشورها دوباره وارد عمل خواهند شد و ظرفیت‌های جهانی را برای مقابله با یمنی‌ها بسیج خواهند کرد. ربیعی در ادامه گفت‌وگوی خود با اعتماد خاطرنشان کرد: بنابراین هرچند این ایده یعنی ائتلاف با دیگر قدرت‌های منطقه روی کاغذ پیشنهاد خوبی به نظر می‌رسد، اما در عمل می‌تواند واکنش‌های ناخواسته‌ای ایجاد کند و کار را برای ما سخت‌تر نماید. به باور ربیعی به نظر می‌رسد راهکار منطقی‌تر این است که یمنی‌ها نیز به صورت ناگفته و غیررسمی با تهران هم صدا شوند. مثلا اگر تنگه باب‌المندب و دریای سرخ به شکلی برای عبور و مرور کشتی‌ها ناامن شود، جامعه جهانی برای حل مشکل به سمت ایران متمایل خواهد شد و این احتمالا برای ایران نیز فرصتی است تا به عنوان نقش میانجیگر وارد شود تا بتواند همزمان امتیازاتی را نیز از طرف مقابل دریافت کند. اما اگر بخواهیم علنا اعلام کنیم که این اهرم فشار ما در میز مذاکره است، ناخواسته باعث اتحاد جبهه غرب و شرق علیه خودمان خواهیم شد. این کارشناس مسائل خاورمیانه در ادامه تاکید کرد: به عبارت دیگر، حوثی‌ها اگر قصد دارند اقدامی در حمایت از ایران انجام دهند، باید فعالیت‌هایشان کاملا غیررسمی و بدون اعلام قبلی باشد، به گونه‌ای که جامعه جهانی برای یافتن راه‌حل ناچار به مراجعه به ایران شود. در چنین شرایطی، ایران می‌تواند در قبال همکاری برای حل مشکل، امتیازات مناسبی دریافت کند. اما اعلام آشکار تصمیم به بستن تنگه هرمز یا باب‌المندب در واقع نوعی اعلان جنگ به تمام کشورهایی محسوب می‌شود که اقتصاد و تجارتشان به این مسیرهای آبی حیاتی وابسته است. این کار نه تنها کمکی به موقعیت ما نمی‌کند، بلکه می‌تواند تمام جهان را در مقابل ما متحد کند.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار