بازار بلاتکلیف
آسمان تهران این روزها در اضطراب صدای شلیکهای پیاپی ضدهوایی و انفجار و آتش و دود به سر میبرد. جنگ ناباورانه شروع شده است و ایران و اسرائیل با یکدیگر وارد درگیری شدهاند. حالا سه روز پس از شروع جنگ، بسیاری از مردم، شهر را تخلیه کردهاند و بازارهای شلوغ و پرهیاهوی پایتخت سوتوکورند و کرکرهها یکی پس از دیگری پایین کشیده شده است.

روزنامه شرق در گزارشی نوشت:
آسمان تهران این روزها در اضطراب صدای شلیکهای پیاپی ضدهوایی و انفجار و آتش و دود به سر میبرد. جنگ ناباورانه شروع شده است و ایران و اسرائیل با یکدیگر وارد درگیری شدهاند. حالا سه روز پس از شروع جنگ، بسیاری از مردم، شهر را تخلیه کردهاند و بازارهای شلوغ و پرهیاهوی پایتخت سوتوکورند و کرکرهها یکی پس از دیگری پایین کشیده شده است.
بسیاری از باشگاههای ورزشی و کلاسهای آموزشی تهران اطلاعیههایی برای مشتریان خود فرستاده و اعلام کردهاند که تا اطلاع بعدی، باشگاه و کلاسهای آموزشی تعطیل است. برخی فروشگاههای آنلاین به بستهشدن برخی فرودگاههای کشور و مشکلات حملونقل اشاره کردهاند و نوشتهاند که امکان ارسال کالا ندارند و برخی شرکتهای خصوصی نیز کارمندان خود را دورکار کردهاند، اما توضیح میدهند که از زمان شکلگیری زمزمه مذاکرات، ریسک معاملات را نپذیرفتهاند و پرداخت حقوق کارکنان و هزینههای جاری، بیشتر از محل سرمایه بوده است تا درآمد. هیچکس نمیداند این وضعیت تا چه زمانی طول میکشد و کرکرهها تا چه زمانی پایین است و آینده چه خواهد شد؟
راستههای سوت و کور بازار تهران
راسته جمهوری تا چشم کار میکند کرکره بسته مغازههاست و دیگر هیچ. راستهای که تا همین یک هفته پیش، یکی از شلوغترین و پرهیاهوترین بازارهای تهران بود و بیشتر لوازم خانگی و گوشی موبایل میفروخت. کمی آن طرفتر، در سهراه جمهوری نیز هیچ خبری نیست. نه از ترافیک سنگین و بوق ممتد و عابران درهمتنیده با کیسههای بزرگ خرید خبری است، نه از قیلوقال دستفروشها و دادزن مغازهها. تکوتوک بوتیک لباس باز است، اما از مشتری خبری نیست.
کمی بالاتر نزدیک پل حافظ و پاساژ علاءالدین، بعدازظهر یکشنبه 25 خرداد خبرساز شد. یک ویدئوی کوتاه از جمعیت هراسان پاساژ علاءالدین منتشر شد که بهسرعت روی پلهها میدویدند و مغازهدارانی که یکی پس از دیگری کرکرهها را پایین میکشیدند. دهان به دهان چرخید که اسرائیل به پاساژ علاءالدین حمله کرده است، اما صدای مهیب شلیک پدافند ضدهوایی در همان حوالی این گمان را به وجود آورده بود که پاساژ علاءالدین موشک خورده است. ماجرا اما کمی آنسوتر رخ داده بود؛ چند چهارراه آن طرف پل حافظ و در میدان ولیعصر یک ساختمان قدیمی موشک خورد و غبار که فرونشست، نردههای فلزی و سنگ و آجر و سیمان بود که از ساختمان روی خودروهای پارکشده پرتاب شده بود و یک پژو 405 آتش گرفته بود.
پاساژ شلوغ علاءالدین و کهنهبازار موبایل پایتخت هم روز دوشنبه تعطیل است. زیر پل حافظ و مقابل علاءالدین دیگر حتی از انبوه موتورسواران و پیکها و باربرها خبری نیست؛ موتورسواران و باربرهایی که ازدحام آنها همیشه عابران را عصبانی میکرد. در فاصله 200متری پاساژ علاءالدین یک کامیون بزرگ آتشنشانی به حالت آمادهباش ایستاده است.
سر فردوسی و راسته چرمفروشها را کمتر کسی تا آن حد خلوت دیده است. کرکره تمام بوتیکهایی که پر از مانکنهای مرد چرمپوش بود، پایین کشیده شده است.
در بازار ارز هم خبری نیست؛ بازاری که همیشه سوژه خبرنگاران و عکاسان بوده است. تورم دورقمی و بیماری هلندی چیزی نزدیک به نیمقرن است که گریبان اقتصاد کشور را گرفته و همین مسئله بارها راسته فردوسی و دلارفروشها را سوژه خبرنگاران کرده است؛ یک روز با دستگیری جمشید بسمالله که محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری سابق ایران و معاون او معتقد بودند عامل گرانی دلار بیشتر جمشید است تا بیماری هلندی و قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل و یک روز با صف شبانه برای دلار و سکه دولتی.
روز دیگر تصاویر خبرساز مردی گریان را به این راسته منتسب کردند؛ مردی که میگفت قیمت دلار ریزش کرده و به خاک سیاه نشسته است؛ مردی که بعد مشخص شد شهروندی از یونان است که درباره بحران اقتصادی کشورش میگفته و برخی رسانهها آن را بهعنوان یک مشتری راسته فردوسی جا زدهاند.
راسته خبرساز صرافیها و دلالان دلار هم سوتوکور است و جنگ، کرکره مغازهها را پایین کشیده است. هرچند تکو توک مغازههای باز به چشم میآیند و دلالان که سرگردان روی موتورهای خود در پیادهروها نشستهاند.
مشاغل بلاتکلیف
بوتیکدار پاساژ شانزهلیزه میگوید هنوز باور نمیکند جنگ شده است. او میپرسد که مشتری نیست، اما تا چه زمانی این وضعیت ادامه پیدا میکند؟ بازار قبل از جنگ هم راکد بود، اما از این به بعد چگونه میگذرد و از کجا باید پول به دست آورد و زندگی را گذراند؟
اقتصاد ایران سالهای طولانی تحریم را پشت سر میگذارد. در 19 خرداد سال 1389 یعنی حدود 15 سال پیش، شورای امنیت سازمان ملل متحد، در واکنش به غنیسازی هستهای در ایران، قطعنامهای تحریمی علیه کشور صادر کرد و حالا تنها چند روز پس از سالگرد تصویب این قطعنامه، اسرائیل با ایران وارد جنگ شده است. در آن روزها نرخ دلار کمی بیشتر از هزار تومان بود و پس از تصویب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل، بهای دلار تا زمستان سال 1391 به حدود سههزارو 500 تومان رسید و صف شبانه مردم برای خرید دلار جلوی صرافیها ایجاد شد.
در سال 1392 ایران و آمریکا سر میز مذاکره رفتند و برجام امضا شد. امضای توافق هستهای بهای دلار را تا مدتها در کانال قیمت سه هزار تومان نگه داشت. در آن روزها اخباری مخابره شد مبنی بر اینکه تردد سرمایهگذاران خارجی به ایران رشدی قابل توجه داشته است و هتلهای بینالمللی تهران دیگر اتاق خالی ندارد، اما این شور و هیجان دیری نپایید و وصلنشدن به سوئیفت و تحریم شبکه بانکی به دلیل نپیوستن ایران به FATF، امیدهای سرمایهگذاری خارجی در ایران را یکی پس از دیگری به باد داد.
در نهایت در سال 1397 دونالد ترامپ به کاخ سفید راه پیدا کرد و آزادسازی صد میلیارد دلار از منابع بلوکه ایران از سوی باراک اوباما، رئیسجمهوری پیشین را احمقانه خواند و مقابل دوربینهای تلویزیون از برجام خارج شد. خروج آمریکا از برجام بار دیگر قیمت دلار را با شیب تند صعودی کرد. تا بهار 1397 و قبل از خروج آمریکا از برجام، بهای دلار در ایران حدود پنجهزارو 700 تومان بود، اما پس از خروج آمریکا از برجام، به حدود 9 هزار تومان رسید.
این نوسانات مداوم قیمت دلار و تورم دورقمی قدرت خرید مردم را سال به سال کاهش داد و بازار مدتهای مدید گرفتار رکورد بود؛ رکودی که حالا به جنگ رسیده است.
یکی از فروشندگان موبایل در پل حافظ به «شرق» میگوید که نگرانی برای تشدید حمله به تهران سبب شده است بسیاری از مغازهداران، فروشگاههای خود را بسته و شهر را تخلیه کنند. بااینحال، چه آنهایی که از شهر رفتهاند و چه آنهایی که ماندهاند، هیچکدام نمیدانیم تکلیف خرج و مخارج خانوادههایمان در آینده چه میشود؟ او تأکید میکند که بسیاری از مغازهداران مستأجر هستند و حتی نمیدانند وضعیت قرارداد آنها با مالک چه خواهد شد؟ این فروشنده توضیح میدهد که وضعیت توزیع گوشی تلفن همراه و برخی اقلام غیرضروری هم نامشخص است. بسیاری از واردکنندگان با شروع جنگ سفارشات خود را متوقف کردهاند و دیگر از خردهفروشیها سفارش نمیپذیرند. بنابراین حتی وضعیت سرمایه فروشندگان خرد هم مشخص نیست و از اساس نمیدانند که کالای خود را بفروشند یا نه؟
مغازهدار دیگری در راسته چرمفروشان میگوید که بلاتکلیفی کسبوکارها به مغازههای شهر خلاصه نمیشود و تمام اصناف از مشاغل تولیدی تا خدماتی و توزیعی نمیدانند چه کنند.
بسیاری از باشگاههای ورزشی و کلاسهای آموزشی تهران اطلاعیههایی برای مشتریان خود فرستاده و اعلام کردهاند تا اطلاع بعدی، باشگاه و کلاسهای آموزشی تعطیل است. برخی فروشگاههای آنلاین به بستهشدن برخی فرودگاههای کشور و مشکلات حملونقل اشاره کردهاند و نوشتهاند که امکان ارسال کالا ندارند و برخی شرکتهای خصوصی کارمندان خود را دورکار کردهاند، اما توضیح میدهند که از زمان شکلگیری زمزمه مذاکرات، ریسک معاملات را نپذیرفتهاند و پرداخت حقوق کارکنان و هزینههای جاری، بیشتر از محل سرمایه بوده است تا درآمد. کارخانهها و صنایع بزرگ هم که با کمبود انرژی و نوسانات قیمت دلار دستوپنجه نرم میکردهاند، جنگ را تیر خلاص میدانند و معتقد هستند ادامه این وضعیت میتواند آسیبهای بزرگتری به اقتصاد کشور وارد کند.
در بازار ارز و طلا هم معاملات تعطیل است و اعلام قیمتهای روزانه متوقف شده است. نادر بذرافشان، رئیس اتحادیه طلا و جواهر تهران، درباره علت اعلامنشدن قیمت طلا در بازار به ایرنا گفته است: «به دلیل آنکه معاملات طلا در بازار به حداقل رسیده و بازار نیمهتعطیل است، فعلا نرخی از سوی اتحادیه اعلام نمیشود و از آنجا که کشف قیمت در بازار طلا براساس معاملاتی است که فعالان صنعت طلا روزانه انجام میدهند، وقتی معاملهای انجام نمیشود یا حداقلی است، نرخها دقیق نیست و به همین دلیل اعلام نرخ برای هر گرم طلا سندیت ندارد».
در بازار ارز هم وضعیت به همین منوال است و اعلام قیمت دلار در بازار تهران پس از حمله اسرائیل به ایران، متوقف شده است. همچنین معاملات بازار سرمایه هم به تعطیلی کشیده شده و سازمان بورس در اطلاعیههای جداگانه اعلام کرده است به دلیل تداوم شرایط جنگی، بورس تهران، فرابورس ایران، بورس کالای ایران و بورس انرژی ایران در تمامی بخشها در روزهای ۲۶ و ۲۷ خرداد ۱۴۰۴ فعالیت نخواهند داشت و در روزهای آینده برای فعالیت بازار بر حسب شرایط تصمیمگیری میشود.
البته دولت اعلام کرده است توزیع کالاهای ضروری مانند نان، بنزین و اقلام خوراکی و بهداشتی ادامه دارد و تلاش میکند که روند توزیع این اقلام با اختلال جدی مواجه نشود.