پشت پرده میدانداری غرب در شورای حکام
همراه با یادداشتی از ابراهیم متقی با عنوان نشانهها و پیامدهای گزارش گروسی به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی

روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت:
نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار است امروز (دوشنبه) در شرایطی برگزار شود که تنشها میان ایران و تروییکای اروپایی بیش از هر زمان دیگری به اوج رسیده است. پیشتر منابع دیپلماتیک مدعی بودند که قرار است قطعنامهای با ابتکار عمل مشترک امریکا و اروپا علیه ایران در این نشست به رای گذاشته شود؛ اقدامی که برخی آن را مقدمهای برای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت ارزیابی میکنند. با این حال، گروهی از ناظران با استناد به مفاد پیشنویس، احتمال چنین گزارهای را ضعیف میدانند. علیرغم این تردیدها و حتی در صورت عدم ارجاع قطعنامه ضدایرانی به شورای امنیت، برخی تحلیلگران بر این باورند که تصویب چنین قطعنامه ادعایی میتواند زمینه را برای فعالسازی مکانیسم ماشه فراهم کند؛ مسیری که درنهایت به بازگشت احتمالی شش قطعنامه شورای امنیت علیه ایران خواهد انجامید. تهران اما بارها هشدار داده است که در صورت تصویب چنین قطعنامه ادعایی، واکنش متقابل اجتنابناپذیر خواهد بود؛ واکنشهایی که بنا بر ارزیابی کارشناسان، میتواند از خروج احتمالی از پیمان عدم اشاعه (انپیتی) تا توقف همکاری با نهادهای پادمانی و نیز تسریع در روند غنیسازی در سطوح بالا باشد. در عین حال، برخی این اقدام تحریکآمیز غرب را بخشی از استراتژی اعمال فشار ازسوی امریکا با هدف گرفتن امتیاز حداکثری ادعایی از ایران پشت میز مذاکرات ارزیابی میکنند. تهران در پنج دور مذاکره غیرمستقیم موسوم به «گفتوگوهای مسقط-رم» صراحتا تاکید کرده که توقف غنیسازی خط قرمز تهران است و به هیچ عنوان قابل مذاکره نیست. در مقابل، مقامات امریکایی ضمن تاکید بر غنیسازی صفر درصدی توسط ایران، مکررا به تهدیدات ادعایی ازجمله اقدام نظامی متوسل شدهاند. در چنین فضایی، همزمانی اقدامات هماهنگ امریکا و اروپا، از نگاه ناظران، تلاشی برای تشدید فشارها به منظور کسب انعطاف بیشتر از سوی هیات ایرانی در جریان گفتوگوهاست. در همین راستا، روزنامه اعتماد با هدف بررسی ابعاد مختلف تحولات حاکم و همچنین رویکرد آژانس بینالمللی انرژی اتمی با رامین مهمانپرست، دیپلمات پیشین و علی بیگدلی، کارشناس سیاست خارجی گفتوگو کرده است. مهمانپرست در گفتوگو با «اعتماد» ضمن اشاره به اقدامات هماهنگ دول غربی در راستای تصویب قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام به «اعتماد» گفت: تروییکای اروپایی با رویکرد اخیرشان و البته در هماهنگی با نهاد پادمانی به دنبال احیای نقش خود در فرآیند مذاکرات هستهای ایران و امریکا هستند. بیگدلی اما ضمن تشریح شرایط خطیر پیش روی تهران در مقطع کنونی به ابتکار عملهایی اشاره دارد که در صورت انعطاف طرفین میتواند منجر به خروج کشورمان از برهه حساس فعلی شود.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
رامین مهمانپرست: اروپا با صدور قطعنامه ضد ایران به دنبال احیای نقش خود در برجام است
رامین مهمانپرست، سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب چرایی تشدید فشارهای همزمان ازسوی ایالاتمتحده و نیز تروییکای اروپایی تشریح کرد: به باور من در این مقطع باید نوع رفتار امریکا و رفتار اروپاییها را جداگانه مورد ارزیابی قرار داد. بحثی که اکنون وجود دارد، به نظر میرسد دو جنبه داشته باشد؛ یکی مربوط به ایران است و اینکه ما چه موضعی داریم و دیگری مربوط به طرف غربی است که با چه نگاهی و از چه موضعی میخواهند وارد میدان رایزنیها شوند.
به گفته مهمانپرست، از ابتدا نیز مواضع ما شفاف و مشخص بوده و خطوط قرمزمان نیز معلوم است. با این همه آمادگی لازم برای هر نوع سناریویی را داریم و مسوولان کشور نیز این موضوع را بارها اعلام کردهاند. زمانی که آقای دونالد ترامپ با وجود اطلاع کامل از مواضع روشن جمهوری اسلامی ایران، درخواست مذاکره را مطرح کرد و نامهنگاری را کلید زد، باید بررسی کنیم که انگیزه اصلی امریکا از این فعل و انفعالها چه بوده است. این دیپلمات پیشین کشورمان در ادامه به «اعتماد» گفت: در این چارچوب اساسا آقای ترامپ، به دلایل مختلف، به دنبال دستیابی به یک توافق جامع و کامل با ایران بوده و هدف رییس جمهوری امریکا رفع تمامی تنشهایی بوده که بین دو کشور وجود داشته است. در این زمینه برخی ممکن است تحلیل کنند که به دلیل اهداف راهبردی دولت امریکا، به ویژه رقابت این بازیگر با چین و همچنین رویارویی با بحرانهایی مانند جنگ اوکراین، موضوع غزه و مساله ایران، ترامپ به این نتیجه رسیده که با انعطاف بالا به دنبال توافقی جامع با ایران برود.
به باور مهمانپرست، اما این تنها یکی از سناریوهاست که البته مخالفان قدرتمند و موثری نیز ازجمله تندروهای درون تلآویو، جریان تندروی داخلی امریکا متاثر از لابی صهیونیسم و نیز اپوزیسیون جمهوری اسلامی و همینطور مخالفان داخلی توافق با واشنگتن دارد.
سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه با توجه به وزن و تاثیر جریانهای مخالف این سناریو، احتمال تحقق چنین گزارهای یعنی دستیابی به یک توافق جامع را بسیار ضعیف ارزیابی میکند. مهمانپرست در ادامه گفتوگویش با «اعتماد» در باب تشریح سناریوی دوم خاطرنشان کرد در این زمینه امریکاییها اساسا از ابتدا به دنبال رویارویی نظامی بودهاند که یا بهصورت مستقیم وارد جنگ شوند یا به عنوان حامی اسراییل آغازگر درگیری با ایران باشند. در این چارچوب، مذاکرات از نظر آنها ابزاری است برای اثبات این ادعا که امریکا راهحل دیپلماتیک را امتحان کرده، اما ایران حاضر به مذاکره نبوده است.
به گفته مهمانپرست این سناریو نیز مخالفان جدی دارد. درگیری نظامی میان ایران و اسراییل، نه به نفع امریکاست و نه در راستای سیاستهای کلان این کشور. همچنین جمهوری اسلامی ایران، اگرچه در صورت بروز درگیری بهطور قطع پاسخ قاطع خواهد داد، اما در سطح اولیه، از وقوع جنگ استقبال نمیکند. این دیپلمات پیشین کشورمان اما آرامش در منطقه را دلیلی متقن بر کمرنگ بودن چنین سناریویی میداند و تاکید دارد که کشورهای عربی منطقه برنامههای توسعهای بلندپروازانهای را
در دستور کار دارند و درگیری و جنگ را کاملا برخلاف منافع خود میدانند.
مهمانپرست در ادامه تاکید کرد: سناریوی سوم، حالتی بینابین دارد. نه توافقی جامع حاصل میشود و نه درگیری نظامی شکل میگیرد. در این سناریو، امریکاییها به دنبال نوعی توافق موقت و محدود هستند. از سوی دیگر، ایران نیز، با پایبندی به اصول خود، میتواند در چارچوبی مشخص و مشروط، انعطافهایی در فعالیتهای هستهای خود نشان دهد؛ به ویژه در جهت رفع نگرانیها نسبت به نظامی نبودن این فعالیتها. در مقابل البته باید بخشی از تحریمها رفع و اقدامات عملی و ملموسی ازسوی طرف مقابل مشاهده شود. به باور این دیپلمات پیشین کشورمان تحقق سناریوی سوم از احتمال بالاتری برخوردار است، چراکه امریکا تصور میکند بدون ورود به جنگ، میتواند سیاست فشار حداکثری را ادامه دهد، تحریمها را افزایش داده و درنهایت ایران را از نظر اقتصادی تحت فشار بگذارد و به گرفتن امتیاز وادار کند.
به گفته مهمانپرست، کشورهای عربی منطقه نیز از این سناریو استقبال میکنند، چراکه نه جنگی در منطقه شکل میگیرد و نه ایران و امریکا به توافقی جامع و پایدار میرسند که به معنی بازگشت قدرت منطقهای ایران باشد. در صورت تحقق این سناریو، وضعیت فعلی با اندکی تغییر ادامه خواهد یافت. امریکا فشارها را حفظ خواهد کرد و ممکن است شرایط اقتصادی کشور کمی دشوارتر شود. مهمانپرست در ادامه اشاره کرد: در این شرایط، تنها راه مقابله موثر، انجام اصلاحات بنیادین اقتصادی و جراحی ساختارهای ناکارآمد است. اگر این اصلاحات صورت نگیرد، چنین شرایطی، مطلوب امریکا و مخالفان ایران است، چراکه بدون پرداخت هزینه مستقیم، ایران را تحت فشار قرار میدهند و کشور را از درون درگیر بحران میکنند. این دیپلمات پیشین کشورمان در ادامه و در باب تشریح تحرکات اخیر اروپا به «اعتماد» گفت: اروپاییها امروز با مجموعهای از چالشها در روابط خود با امریکا مواجه شدهاند؛ چالشهایی که بهوضوح در موضوعاتی چون جنگ اوکراین، وضعیت ناتو و تعرفههای تجاری بروز کردهاند. مواضع متفاوت اروپا و امریکا در قبال جنگ اوکراین و فشارهای واشنگتن برای افزایش بودجه نظامی کشورهای اروپایی همگی نشانههایی از این تنشها هستند. به گفته مهمانپرست این شکافها باعث شدهاند اروپا نسبت به جایگاه خود در نظم بینالملل نگران باشد. اروپاییها در گذشته یکی از اضلاع اصلی توافق هستهای با ایران بودهاند، اما در سالهای اخیر به ویژه در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ، به نوعی از روند تصمیمگیریها کنار گذاشته شدهاند؛ چه در خروج امریکا از برجام و چه در مسیر جدید مذاکرات که عمدتا در مسیر گفتوگوی مستقیم تهران و واشنگتن پیش میرود.
سخنگوی اسبق دستگاه دیپلماسی کشورمان در ادامه خاطرنشان کرد: در این شرایط، اروپا میکوشد نقش و جایگاه خود را احیا کند. تلاش برای صدور قطعنامه علیه ایران در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بخشی از این راهبرد است. در ظاهر اگرچه امریکا اعلام کرده است تا زمانی که مذاکراتش با ایران ادامه دارد، از قطعنامههای تنشزا در شورای حکام حمایت نمیکند، اما به نظر میرسد این اقدامات اروپاییها نهتنها با رضایت ضمنی واشنگتن صورت میگیرد، بلکه در راستای سیاست اعمال فشار حداکثری امریکا علیه ایران نیز قابل تفسیر است.
مهمانپرست در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» مبنی بر واکنشهای احتمالی ایران به اقدامات مخرب دول غربی تصریح کرد: در پیامها و هشدارهای تهران تاکید شده است که هرگونه حرکت غیرمنطقی و خلاف حقوق بینالملل، با پاسخ قاطع ایران مواجه خواهد شد. این هشدارها احتمالا حتی تا مرز تهدید به خروج از انپیتی و قطع همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز پیش رفته است. به گفته مهمانپرست، در شورای حکام نیز شاهد هستیم که گاه مجموعهای از کشورهای غربی با استفاده از فضاسازی سیاسی، تصمیماتی را به تصویب میرسانند که هدف نهاییشان نه نظارت فنی بر فعالیتهای هستهای ایران، بلکه ایجاد فشار روانی برای زمینهسازی اقدامات بعدی ازجمله فعالسازی مکانیسم ماشه یا بازگرداندن قطعنامههای فصل هفتمی است.
این دیپلمات پیشین کشورمان در ادامه گفتوگویش با «اعتماد» تاکید کرد: اگر طرفهای غربی بخواهند به دوران پیش از برجام بازگردند، طبیعی است که ایران نیز تعهدی برای حفظ الزامات آن نخواهد داشت و متناسب با منافع خود تصمیمگیری خواهد کرد.
مهمانپرست در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در باب نقشآفرینی چین و روسیه در چنین فرآیند مخرب و تحمیلی از سوی آژانس، به «اعتماد» گفت: در چنین فضای پیچیدهای، جایگاه روسیه و چین به عنوان دو عضو دایم شورای امنیت هرچند برای ایران اهمیت دارد اما به واقع اولا روسیه درگیر جنگ اوکراین است و تلاش میکند ضمن حفظ جایگاه منطقهایاش، از این بحران با حداقل آسیب عبور کند. در این راستا، مشارکت در پرونده هستهای ایران میتواند به مسکو در تعامل با غرب کمک کند؛ خصوصا که گفتوگوهای اخیر میان ترامپ و پوتین نیز گمانههایی درباره نقشآفرینی آتی روسیه در این زمینه ایجاد کرده است. به باور سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه ازسوی دیگر، چین همزمان با اوجگیری بحرانهای جهانی، ترجیح داده به جای ورود مستقیم به بحرانها، مسیر کلان خود را در رقابت اقتصادی با امریکا دنبال کند. استراتژی چین نشان میدهد که این کشور با هوشمندی از درگیری دیگر بازیگران عبور کرده و برنامههای اقتصادی بلندمدت خود را با تمرکز کامل پیش میبرد. با این حال، در صورتی که شرایط در شورای امنیت ایجاب کند، بعید نیست چین و روسیه برای دفاع از منافع راهبردی خود، از حق وتو استفاده کنند. البته در برخی سازوکارهای سازمان ملل که سازوکار تصمیمگیری برمبنای رای اکثریت است امکان استفاده از حق وتو برای روسیه و چین وجود ندارد.
علی بیگدلی: نهاد پادمانی در کنار امریکا و اروپا به یکی از اضلاع مثلث فشار حداکثری علیه ایران تبدیل شده است
علی بیگدلی، کارشناس مسائل سیاست خارجی در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب چگونگی خروج کشورمان از شرایط کنونی، شرایطی که در قالبش شاهد فضاسازی ادعایی نهاد پادمانی هستیم و همچنین فشار اعمالی و غرب گفت: واقعیت این است که جمهوری اسلامی ایران در یکی از حساسترین و سنگینترین مقاطع تاریخ سیاست خارجی خود قرار گرفته است؛ برههای که در آن از چندین محور تحت فشارهای شدید و فزایندهای قرار دارد. از یکسو، ایالاتمتحده با تداوم سیاست فشار حداکثری، سعی در تحمیل اراده خود دارد و از سوی دیگر، سه کشور اروپایی نیز در هماهنگی آشکار با واشنگتن، مواضعی سختگیرانه اتخاذ کردهاند. به موازات این فشارهای سیاسی و دیپلماتیک، آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز به یکی از اضلاع اصلی فشار تبدیل شده و همزمان، کمپین رسانهای گستردهای علیه ایران در جریان است که پیامدهای روانشناختی و سیاسی قابلتوجهی برای ایران به دنبال داشته است. به گفته بیگدلی محوریت دادن به مساله هستهای ایران و تبدیل آن به کانون اجماع جهانی، باعث شده تهران در تنگنای پیچیدهای قرار گیرد. در چنین فضایی، اگرچه شواهدی از شکلگیری یک دیپلماسی محرمانه میان ایران و طرفهای غربی، ازجمله اتحادیه اروپا و ایالاتمتحده، وجود دارد، اما تداوم این روند بدون تغییر رویکرد تهران در حوزه سیاستهای هستهای ممکن است نتواند از بار تهدیدات بکاهد. این کارشناس مسائل بینالملل در ادامه به «اعتماد» گفت: آنچه روشن است، هم ایران و هم ایالاتمتحده دریافتهاند که درنهایت گزینهای به غیر از بازگشت به توافق و تفاهم ندارند، به ویژه امریکا که منافع عظیمی در منطقه خاورمیانه دارد. در این زمینه، حتی اصابت یک موشک به یکی از شیخنشینهای خلیجفارس، میتواند کل سرمایهگذاریها و معادلات امنیتی امریکا در منطقه را با خطر جدی مواجه کند. به باور بیگدلی ازسوی دیگر، وضعیت اقتصادی ایران نیز اجازه نمیدهد که جامعه بیش از این، فشارهای مستمر اقتصادی را تحمل کند. فشارهای بینالمللی در حال حاضر به صورت هماهنگ و از چند محور اعمال میشود و ساختار سیاستگذاری کشور ناگزیر است با راهبردی منسجمتر و منعطفتر به این چالشها پاسخ دهد.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی در ادامه تاکید کرد: در این میان تهران باید از ظرفیت دیپلماسی محرمانه برای جلوگیری از وخامت اوضاع بهرهبرداری موثر کند. در همین زمینه، برخی مقامات ایرانی ازجمله آقای سید عباس عراقچی بر اتخاذ اقدامات متقابل تاکید کردهاند. با این حال، برخی گزینهها نظیر تهدید به خروج از انپیتی نیز در شرایط فعلی میتواند پیامدهایی فاجعهبار به دنبال داشته باشد. ایران، برخلاف کرهشمالی، در مرکز یکی از حساسترین مناطق ژئوپلیتیکی جهان واقع شده و از همین رو خروج از این توافق نه تنها به لحاظ حقوقی بسترسازتحریمها و اجماعهای بیشتر خواهد شد، بلکه ممکن است خطر درگیری نظامی را نیز افزایش دهد. بنابراین، ایران برای عبور از این برهه بسیار دشوار، ناگزیر است به سمت یک راهبرد معقول، سنجیده و در عین حال منعطف حرکت کند.
بیگدلی در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در باب احتمال یا عدم احتمال قطعنامه ضدایران به شورای امنیت تشریح کرد: با وجود اینکه در طول سالهای گذشته، در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی بارها تصمیماتی علیه ایران اتخاذ شده، اما تاکنون زمینه صدور قطعنامهای که پرونده هستهای کشور را به شورای امنیت سازمان ملل بازگرداند، فراهم نشده است.
با این حال، فضای سیاسی اخیر و تهدیدهای علنی که ازسوی قدرتهای غربی رسانهای میشود، نشان از آن دارد که اینبار شرایط متفاوت است و امکان بازگشت پرونده ایران به شورای امنیت حتی در قالب قرار گرفتن تحت فصل هفتم منشور ملل متحد به طور جدی مطرح شده است. به گفته این کارشناس مسائل سیاست خارجی چنین تحولی، دو پیامد جدی و زیانبار برای ایران به دنبال خواهد داشت؛ نخست، بازگشت تمامی تحریمهایی است که ذیل شش قطعنامه پیشین شورای امنیت در دولت آقای احمدینژاد علیه کشور وضع شده بود. این تحریمها، اگر دوباره فعال شوند، عملا ساختار اقتصادی و دیپلماتیک ایران را با دشواریهای مضاعف مواجه خواهند کرد. دوم، قرار گرفتن پرونده ایران ذیل فصل هفتم منشور، از منظر حقوق بینالملل، فضای لازم را برای مشروعسازی اقدامات سختگیرانهتری ازجمله اقدام نظامی علیه ایران مهیا خواهد کرد. بیگدلی در ادامه گفتوگویش با «اعتماد» خاطرنشان کرد: در چنین شرایطی، طبیعی است که ایران نیازمند اتخاذ اقدامات هوشمندانهای برای گریز از این وضعیت مخاطرهآمیز باشد. در مجموع، اگرچه فشارها شدید و فضای دیپلماتیک بسته است، اما خروج از چارچوبهای حقوقی بینالمللی نه تنها راهحل نیست، بلکه میتواند زمینهساز بحرانی گستردهتر باشد. در این مرحله، هوشمندی دیپلماتیک، بهرهگیری از ظرفیت گفتوگوی محرمانه و اجتناب از اقدامات پرهزینه، از اهمیت راهبردی برخوردار است.
بیگدلی در پاسخ به سوال پایانی «اعتماد» مبنی بر اینکه تهران اکنون از چه اهرمهایی برای مدیریت فضای کنونی برخوردار است، تاکید کرد: به نظر میرسد ایران نیازمند اتخاذ رویکردی ابتکاری و منعطف در قبال آژانس بینالمللی انرژی اتمی و کشورهای غربی است. اظهارات اخیر محمد اسلامی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران، مبنی بر اینکه در صورت دستیابی به توافق، دسترسی بازرسان آژانس به برخی سایتهای هستهای باز خواهد گشت، نشان از امکانپذیری رویکردی عملگرایانه دارد.
به گفته این کارشناس مسائل بینالملل در این راستا، پیشنهاد میشود ایران بهصورت داوطلبانه با آژانس وارد مذاکره شود و اجازه دهد تیمهای کارشناسی، ازجمله بازرسان مورد اعتماد مدیرکل نهاد پادمانی، از سایتهایی که حساسیتبرانگیز تلقی میشوند، بازدید کنند و گزارشهای شفاف و قانعکنندهای ارایه دهند. این ابتکار میتواند سطح تنش و بدبینی در شورای حکام را کاهش دهد و راه را برای کاهش فشارهای سیاسی و رسانهای هموار سازد. در شرایط کنونی، سیاستهای واکنشی و انتقامجویانه ممکن است پیامدهای مخربی را به دنبال داشته باشد.