دیپلماسیِ فشار
ساسان کریمی: توافق کلی به نفع ترامپ است رضا نصری: تغییر پیاپی مواضع، «سایه آینده» را ازبین میبرد مرتضی مکی: ایران و امریکا قادرند به توافق نسبی دست یابند محسن جلیلوند: امریکا و اروپا شاید به دنبال فعالسازی ماشه باشند

روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت:
درحالی که هنوز زمان و مکان دقیق برگزاری دور ششم مذاکرات غیرمستقیم ایران و امریکا اعلام نشده، سیگنالهای متناقضی ازسوی واشنگتن درباره جزییات محرمانه این رایزنیها مخابره میشود. در همین راستا، دونالد ترامپ و برخی مقامهای امریکایی از پیشرفت مذاکرات و نزدیک شدن به توافق سخن گفتهاند، اما همزمان خبرگزاری رویترز مدعی شده که امریکا با همراهی تروییکای اروپایی قصد دارد همزمان با انتشار گزارش جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی، پیشنویس قطعنامهای علیه ایران را به شورای حکام ارایه کند. این گزارش ادعایی درحالی منتشر شده که پیشتر شبکه خبری سیانان نیز از نزدیکی ایران و امریکا به توافق خبر داده و احتمال امضای آن در دور بعدی مذاکرات، که احتمالا در مسقط برگزار خواهد شد، را قوی دانسته است. ادعایی که با واکنش صریح عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان روبهرو شد. عراقچی در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر) تاکید کرد جمهوری اسلامی به دنبال راهحلی دیپلماتیک است که منافع همه طرفها را تامین کند، اما این امر مستلزم لغو کامل تحریمها و بهرسمیت شناختن حقوق هستهای ایران، ازجمله حق غنیسازی، است. او همچنین تصریح کرد مسیر توافق از میز مذاکره میگذرد، نه از طریق رسانهها. عراقچی همچنین خبر داده که اخیرا از طریق میانجی عمانی، متنی مکتوب و پیشنهادی ازسوی طرف امریکایی دریافت شده و ایران نیز در چارچوب اصول و منافع ملی خود به این پیشنهاد پاسخ خواهد داد.در شرایطی که گمانهزنیها درباره پیشنهادات واشنگتن ادامه دارد، آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز در تازهترین گزارش خود بار دیگر با اشاره به میزان ذخایر اورانیوم با غنای بالا در ایران، مدعی شده تهران هنوز پاسخهای فنی قانعکنندهای درباره فعالیتهای اعلامنشده در سایتهای لویزان-شیان، ورامین و تورقوزآباد ارایه نکرده است. این ادعا بلافاصله با واکنش مشترک سازمان انرژی اتمی ایران روبهرو شد. در این بیانیه آمده که موضعگیری اخیر آژانس نشان میدهد سه کشور اروپایی و امریکا در ادعای خود برای حفظ اعتبار آژانس و کمک به روند دیپلماتیک صادق نیستند و با سیاسی کردن این نهاد تلاش دارند تا ایران را تحت فشار قرار دهند. در همین ارتباط، یک رسانه عربزبان همزمان گزارش داده که ایران پیش از انتشار گزارش آژانس با ارسال پیامهای دیپلماتیک هشدار داده بود که هرگونه اقدام تنشزا ازسوی نهاد پادمانی یا تروییکای اروپایی میتواند روند مذاکرات را پیچیده کرده و به منزله گامی در مسیر فعالسازی مکانیسم بازگشت تحریمها تلقی شود. در همین راستا تحلیلگران معتقدند تصویب این قطعنامه میتواند تنشها را افزایش داده و واکنشهای متقابلی را ازسوی ایران در پی داشته باشد. این گروه همچنین همزمانی گزارش آژانس و تدوین قطعنامه را ابزاری برای افزایش فشار و کسب امتیازات بیشتر از تهران ارزیابی میکنند؛ اقداماتی که به اعتقاد برخی، میتواند تعادل مذاکرات را به نفع غرب تغییر دهد. در این میان، تهران نیز هشدار داده که هیچگونه فشاری نمیتواند حق غنیسازی را از ایران سلب کند و هرگونه فشار جدید، با واکنشهای حسابشده مواجه خواهد شد. عراقچی در همین رابطه تصریح کرده که تاکید طرفهای مقابل بر لزوم توقف غنیسازی، نوعی تحمیل است و ملت ایران چنین سلطهای را نخواهد پذیرفت. با وجود این فضای پرتنش، شماری از تحلیلگران معتقدند پنجره دیپلماسی همچنان باز است و امید به توافق از بین نرفته است. از نگاه این گروه، تهران با دقت تحولات و فشارهای سیاسی را زیرنظر دارد و در برابر هرگونه تشدید تنش، واکنشهای متناسب و محاسبهشدهای نشان خواهد داد، چراکه حفظ حقوق هستهای، بهویژه حق غنیسازی، خط قرمز غیرقابل چشمپوشی جمهوری اسلامی است. با این حال، همین ناظران به چرخش نگرانکننده رویکرد آژانس از مسیر فنی به جهتگیریهای سیاسی اشاره میکنند؛ تغییری که میتواند توازن مذاکرات را برهم زده و کفه فشار را به سود طرفهای غربی سنگینتر کند. به این بهانه روزنامه اعتماد در راستای ارزیابی متغیرهای مهم تاثیرگذار بر روند مذاکرات طی روزهای آینده با محسن جلیلوند، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بینالملل و مرتضی مکی، کارشناس مسائل اروپا گفتوگو کرده است. جلیلوند در گفتوگویش با «اعتماد» ضمن اشاره به اینکه قطعنامه ادعایی تدوین شده توسط دول غربی جدید صرفا برای فشار سیاسی بر ایران ارایه میشوند، بر این باور است که این قطعنامه به شورای امنیت ارجاع نخواهد شد. مکی اما معتقد است اروپا و امریکا در حال زمینهچینی برای فعالسازی مکانیسم ماشه علیه ایران هستند. او همچنین به «اعتماد» گفت که در این شرایط اگر توافقی با امریکا حاصل نشود، احتمال بازگشت تحریمها درپی فعالسازی مکانیسم ماشه بسیار بالا خواهد بود. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
محسن جلیلوند:
هدف غرب از تصویب احتمالی قطعنامه ضدایرانی اعمال فشار سیاسی بر ایران است و بس
محسن جلیلوند، کارشناس مسائل بینالملل در پاسخ به سوال «اعتماد» مبنی بر چرایی تلاش امریکا و تروییکای اروپایی جهت تدوین قطعنامه ضدایرانی برای ارجاع به شورای امنیت همزمان با انجام رایزنیها با ایران گفت: برای نخستینبار، قطعنامهای که ایران را به عدم پایبندی به تعهدات هستهای متهم کرد، در سال ۲۰۰۵ تصویب شد؛ یعنی بیست سال پیش. پس از آن، این قطعنامه در سال ۲۰۰۶ به شورای امنیت ارجاع داده شد. اما من تصور نمیکنم که قطعنامهای که اکنون دربارهاش صحبت میشود، امکان ارجاع به شورای امنیت را داشته باشد، چراکه در شرایط کنونی، چین و روسیه آن را وتو خواهند کرد. شرایط بینالمللی امروز با آن زمان کاملا متفاوت است. به باور جلیلوند حتی اگر این قطعنامه تصویب شود، به شورای امنیت نخواهد رفت، چراکه هدف اصلی، اعمال فشار سیاسی بر ایران است، نه ارجاع به نهادهای بالادستی. البته وقتی ادعا شود که ایران به تعهدات خود عمل نکرده، طبیعتا امریکا و کشورهای اروپایی در میز مذاکرات مواضع تندتری اتخاذ خواهند کرد. جلیلوند در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» مبنی بر واکنش احتمالی ایران به اقدام مشترک و مخرب امریکا و تروییکای اروپایی تاکید کرد: به نظر میرسد تهران در واکنش به تصویب چنین قطعنامهای، اقدام خاصی فراتر از تداوم مسیر دیپلماتیک در پیش نخواهد گرفت. در حال حاضر ایران پروتکل الحاقی را اجرا نمیکند، به بازرسان به صورت برنامهریزی شده اجازه ورود نمیدهد و حتی ممکن است از انپیتی خارج شود. اما به باور شخصی من خروج از انپیتی اقدام سازندهای به نظر نمیرسد. این کارشناس مسائل بینالملل در ادامه تاکید کرد: در چنین شرایطی، ایران باید مذاکرات را ادامه دهد، همزمان فشارهایی را در جریان گفتوگوها اعمال کند و با طرفهای اروپایی وارد تعامل شود تا این مساله به شکل دیپلماتیک حل و فصل شود. جلیلوند در ادامه گفتوگویش با «اعتماد» افزود: اما بدون تردید این روند تبعات و هزینههایی برای ایران به همراه خواهد داشت، چراکه ایران موظف است با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری کند. اگر این همکاری صورت نگیرد، رویکرد آژانس ممکن است از آنچه امروز هست، تندتر شود. در حال حاضر نیز آقای گروسی، مدیرکل نهاد پادمانی تعاملات خود با ایران را چندان سازنده نمیداند و بارها مدعی شده که تهران به تعهدات خود پایبند نیست. به همین دلیل، اگر ایران بخواهد با آژانس درگیر تقابل شود، این موضوع به هیچوجه در روند مذاکراتش با امریکا مفید نخواهد بود. همچنین، اگر ایران با نهادهای اروپایی بهطور همزمان وارد یک رویکرد غیرتعاملی شود، قطعا با تبعات و هزینههای سنگینی مواجه خواهد شد. جلیلوند در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در رابطه با پیشنهادهایی که میانجی عمانی با هدف پیشبرد فرآیند دیپلماسی میان تهران و واشنگتن مطرح کرده است، تاکید کرد: باید توجه داشت که این طرحها معمولا با درک دقیق از شرایط دوطرف تدوین میشوند؛ هر چند که میانجی وظیفهای فراتر از انتقال پیامها و تسهیل ارتباط ندارد.
به باور این کارشناس مسائل بینالملل بحث تعلیق موقت غنیسازی یا محدودسازی برنامه هستهای ایران برای بازهای مشخص، مثلا شش ماه تا یک سال، به خودی خود ابهامات زیادی دارد. حتی اگر فرض کنیم ایران این تعلیق را بپذیرد، پرسش اصلی این است که بعد از این دوره چه خواهد شد؟ چه تضمینی وجود دارد که طرف مقابل تعهدات خود را اجرا کند؟ و اصلا چه نوع تضمینی قابل ارایه است که بتواند اطمینان متقابل ایجاد کند؟
این استاد دانشگاه در ادامه به «اعتماد» گفت: درخصوص پیشنهاد کنسرسیوم هستهای هم باید با واقعبینی نگاه کرد. در حال حاضر، کل تاسیسات نطنز حدود 10کیلوگرم اورانیوم غنیشده تولید میکند. حال اگر قرار باشد ایران وارد کنسرسیومی شود که به عنوان مثال نیاز نیروگاههای امارات و عربستان را نیز تامین کند، ظرفیت تولید نطنز باید حداقل شصت برابر افزایش یابد. همچنین، تاسیسات اصفهان نیز باید چهل برابر ظرفیت فعلی تولید داشته باشد. بنابراین سوال اساسی این است که آیا ایران توان، تکنولوژی و بودجه لازم برای چنین افزایش چشمگیری در تولید را دارد؟ مگر اینکه فرض را بر این بگذاریم که امریکا، همراه با روسیه، مستقیما وارد موضوع شود و سرمایهگذاری سنگینی انجام دهد. در آن صورت، شاید حتی آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم دیگر اجازه ورود و نظارت به این فرآیند را نداشته باشد. به همین دلایل، میتوان گفت که روند مذاکرات و آنچه درباره آن در رسانهها مطرح میشود، بسیار پیچیدهتر و چندلایهتر از آن چیزی است که در ظاهر بهنظر میرسد.
این استاد دانشگاه در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» مبنی بر ارزیابی نتایج مذاکرات میان تهران و واشنگتن در سایه اقدامات متناقض ایالاتمتحده امریکا گفت: امریکا و سه کشور اروپایی فقط تا پایان تیرماه فرصت دارند تا به توافقی با ایران دست یابند. دلیل این محدودیت زمانی، آن است که مکانیسم ماشه در ماه اکتبر (اواخر مهر یا اوایل آبان) میتواند فعال شود؛ یعنی همزمان با فرا رسیدن زمان اجرای بند غروب برجام. فعالسازی این فرآیند نیز خود نیازمند دو تا سه ماه زمان است، بنابراین اگر کشورهای غربی طی اقداماتی ادعایی قصد بهرهگیری از مکانیسم ماشه را داشته باشند، میتوانند حداکثر تا پایان تیرماه اقداماتی را در مسیر توافق انجام دهند. به گفته جلیلوند در چنین شرایطی، ایران نیز ناگزیر است تا پیش از پایان تیر ماه، تکلیف خود را در قبال مذاکرات، به ویژه با امریکا، روشن کند. اگر این مهلت زمانی سپری شود و مکانیسم ماشه دیگر قابل استفاده نباشد، فشار طرفهای غربی نیز کارایی پیشین را نخواهد داشت. در واقع، تصویب قطعنامه در شورای حکام نیز با همین هدف صورت گرفته است تا زمینهای برای فشار بیشتر و احتمالا فعالسازی مکانیسم ماشه فراهم شود. اما این فرصت برای غرب تا پایان تیرماه باقی خواهد ماند. به باور این کارشناس مسائل بینالملل با این همه میتوان روند مذاکرات خوشبین بود، اما به نتایج آن نه. خود فرآیند مذاکره، به لحاظ مسیر و روش، درست و منطقی است، اما آنچه در پایان آن حاصل شود، در هالهای از ابهام قرار دارد. جلیلوند در ادامه گفتوگویش با «اعتماد» خاطرنشان کرد: واقعیت این است که ما برای برنامه هستهایمان، چه بهلحاظ انسانی و چه اقتصادی، هزینههای بسیار زیادی پرداخت کردهایم. سالها بر ادامه این برنامه پافشاری کردهایم و برآورد هزینههای مستقیم و غیرمستقیم آن، بین هزار تا دو هزار میلیارد دلار بوده است. البته دستاوردهایی نظیر تولید برق، رادیودارو و ظرفیت فنی نیز حاصل شده، اما موضوع مهم این است که درنهایت، در میز مذاکرات چه تصمیمی درباره این برنامه گرفته خواهد شد. اگر همانطور که دونالد ترامپ میگوید، قرار باشد تاسیسات هستهای برچیده گردد، سوال بزرگی مطرح میشود: با این همه هزینهای که ایران در این مسیر پرداخته، چه باید کرد؟ به باور جلیلوند بنابراین در بهترین حالت، حتی اگر نتیجه مذاکرات مطلوب نباشد، دستکم میتوان امیدوار بود که تداوم روند گفتوگوها مانع از افزایش فشارهای بیشتر شود؛ اگرچه تضمینی برای کاهش آنها هم نیست. با وجود همه این متغیرهای تاثیرگذار، نتیجه نهایی مذاکرات همچنان در فضای غیرواضح و مبهمی قرار دارد.
مرتضی مکی:
غرب به دنبال جنگ روانی برای فشار بیشتر
بر ایران است
مرتضی مکی، کارشناس مسائل اروپا در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب پیامدهای اقدامات مخرب اخیر امریکا و دول اروپایی تاکید: اگر بخواهیم درباره رویدادهای اخیر صحبت کنیم، به نظر میرسد چند رویداد همزمان در حال وقوع است که همه آنها در مجموع حاکی از زمینهچینی برای فعالسازی مکانیسم ماشه هستند. به باور مکی نخست باید به موضعگیری نهاد اطلاعاتی اتریش اشاره کرد که مدعی شده ایران به سمت ساخت سلاح هستهای در حال حرکت است. همزمان با این ادعا، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در سفری به یونان از برنامه هستهای ایران ابراز نگرانی کرد و مدعی شد تهران هنوز درباره مواد غنیسازیشده با خلوص بالا در سایتهای اعلامنشده، شفافسازی نکرده است. مکی در ادامه خاطرنشان کرد: در کنار این مواضع، دولت بریتانیا نیز اعلام کرده ایران اساسا حق غنیسازی ندارد و همزمان امانوئل مکرون، رییسجمهور فرانسه، در جریان سفر خود به شرق آسیا نسبت به برنامه هستهای ایران ابراز نگرانی کرده است.
همه این موارد را باید در کنار گزارش اخیر خبرگزاری رویترز گذاشت که به نقل از دیپلماتهای اروپایی مدعی شده، اروپا در پی صدور یک قطعنامه جدید علیه ایران در نشست آتی شورای حکام آژانس در ۲۰ خرداد است و توانسته حمایت امریکا را نیز برای این اقدام جلب کند.
به باور این کارشناس مسائل اروپا، نکته قابل توجه این است که از نظر زمانی نیز ما در آستانه منقضی شدن قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل در اکتبر ۲۰۲۵ قرار داریم که همین موضوع میتواند به صورت بالقوه مسیر را برای فعالسازی مکانیسم ماشه هموار کند.
مکی در باب تشریح فرآیند فعالسازی ساز و کار ادعایی موسوم به مکانیسم ماشه گفت: برای اجرای این مکانیسم، اروپاییها دستکم به ۶۰ روز زمان نیاز دارند. در این بازه، باید فرآیند نقض تعهدات ازسوی کمیسیون مشترک برجام بررسی شود و این بررسی در سطوح مختلف کارشناسان و وزرای امور خارجه پیش رود. درنهایت، اگر یکی از چهار کشور عضو باقیمانده برجام، فرانسه، آلمان، بریتانیا، اعلام کند که ایران به تعهداتش پایبند نبوده، پرونده به شورای امنیت ارجاع میشود و فرآیند رایگیری درباره بازگرداندن تحریمها آغاز خواهد شد.
به باور مکی مهمتر از همه اینکه در این ساز و کار، هیچ یک از اعضای دایم شورای امنیت حتی چین یا روسیه نمیتوانند قطعنامه بازگشت تحریمها را وتو کنند. همین ویژگی، مکانیسم ماشه را به ابزاری قدرتمند برای اعمال فشار بدل کرده است. در مجموع میتوان گفت مجموعه مواضع اخیر مقامات اروپایی و گزارشهای اطلاعاتی و رسانهای، نشانههایی از آغاز یک روند فشرده برای افزایش فشار علیه جمهوری اسلامی ایران در آستانه دور تازه مذاکرات با امریکا است. این کارشناس مسائل اروپا در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در باب پیشبینی واکنش احتمالی تهران به اقدامات هماهنگ واشنگتن و تروییکای اروپایی خاطرنشان کرد: واقعیت این است که هرقدر زمان جلوتر میرود، شرایط برای ایران سختتر و پرهزینهتر میشود. همه تحولات اخیر را باید در چارچوب این مساله دید که نتیجه مذاکرات ایران و امریکا به کدام سمت خواهد رفت. اگر توافقی میان دوطرف حاصل شود، حتی اروپاییها هم امکان مانعتراشی نخواهند داشت، چراکه عملا تحریمها در دست امریکاست و اگر واشنگتن بخواهد در ازای اجرای برخی تعهدات از سوی ایران، بخشی از تحریمها را لغو کند، اروپا هم با این توافق همراهی خواهد کرد. به باور مکی در چنین حالتی، احتمال توافق موقت بیش از یک توافق جامع است. اما اگر ایران و امریکا نتوانند در مذاکرات پیشرو به توافق برسند و هر دوطرف همچنان بر خطوط قرمز خود پافشاری کنند، بعید است که مسیر دیپلماسی، چه با امریکا و چه با اروپا، به نتیجه مشخصی برسد. این کارشناس مسائل اروپا در ادامه گفتوگوی خود با «اعتماد» تاکید کرد: نکته مهم دیگر، واکنشهای اخیر ایران است. برای مثال، موضعگیری آقای عراقچی در واکنش به سخنان دولت بریتانیا مبنی بر اینکه ایران اساسا حق غنیسازی ندارد، نشان میدهد که ایران قصد ندارد از مواضع اصولی خود درباره تداوم غنیسازی اورانیوم عقبنشینی کند. به گفته مکی این موضعگیری از آن جهت حائزاهمیت است که غنیسازی، یکی از ابزارهای کلیدی ایران در چانهزنی با غرب است. ایران از طریق پیشرفت در این حوزه، خود را در آستانه هستهای شدن قرار داده و این مساله میتواند به عنوان یک برگ برنده در مذاکرات مورد استفاده قرار گیرد. با این حال، اگر طرفهای غربی بهویژه امریکا و اروپا بخواهند بر موضع عدم غنیسازی توسط ایران پافشاری کنند، به احتمال زیاد هیچ توافقی میان دو طرف حاصل نخواهد شد و وضعیت به سمت یک بحران پیچیده و فرسایشی پیش خواهد رفت. مکی در ادامه خاطرنشان کرد: قطعا اقدامات و مواضع اخیر دولتهای اروپایی، بهویژه فرانسه و بریتانیا، بخشی از یک جنگ روانی و رسانهای است که هدف اصلی آن وادار کردن ایران به عقبنشینی از خطوط قرمز خود در مذاکرات است. این تاکتیک در سالهای اخیر همواره از سوی اروپا دنبال شده، اما اکنون شدت بیشتری به خود گرفته است.
به باور این کارشناس مسائل سیاست خارجی، نکته اینجاست که باید دید دولت امریکا تا چه اندازه مایل است از این مواضع اروپایی برای اعمال فشار بر تهران استفاده کند.
تجربه نشان داده که ترامپ، در مقاطع حساسی که ارادهاش برای رسیدن به توافق جزم بوده، به دیدگاههای دیگر کشورها چندان اعتنایی نکرده است. برای نمونه، در بحران اوکراین، امریکا نتوانست خواستههای خود را از طریق توافق با روسیه به نتیجه برساند و اهداف عملی آن نیز محقق نشد. اما در مورد ایران، شرایط متفاوت است. ترامپ شخصیتی دارد که به دنبال ثبت یک دستاورد در عرصه سیاست خارجی است. از آنجا که در پروندههایی مثل اوکراین، جنگ تعرفهها و مناقشات با شرکای جهانی خود دستاورد ملموسی نداشته، ممکن است پرونده ایران را فرصتی برای ثبت یک موفقیت دیپلماتیک قلمداد کند.
به اعتقاد مکی، بنابراین با وجود فشارهای موجود، کارشکنیهای اسراییل و مواضع سختگیرانه اروپاییها، هنوز امیدی برای دستیابی به یک توافق بینابینی میان تهران و واشنگتن وجود دارد. توافقی که نه الزما جامع و نهایی، اما در جهت مدیریت بحران و کاهش تنشها میتواند موثر واقع شود. این کارشناس مسائل اروپا در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در باب چگونگی نقشآفرینی نهاد پادمانی در روند مذاکرات میان ایران و امریکا و همزمان تشدید تنشها میان تهران و تروییکای اروپایی خاطرنشان کرد: آژانس بینالمللی انرژی اتمی همواره نقش سیاسی خود را درقبال ایران پررنگتر از وظایف فنیاش نشان داده است. هرگاه ایران و غرب توانستهاند به توافقات سیاسی دست یابند و مذاکرات را به جلو ببرند، آژانس تلاش کرده تا نقش فنی خود را برجستهتر کند. در جریان چند دوره مذاکرات ایران با امریکا، آقای گروسی نیز با سفرهای متعدد به تهران، امریکا و اروپا سعی داشته این نقش فنی را تقویت کند. به گفته مکی با این حال، هر زمان که تنشها بین ایران و غرب افزایش یافته، آژانس نیز بیشتر به عنوان ابزاری برای توجیه سیاستهای دولتهای غربی علیه برنامه هستهای ایران عمل کرده است. در شرایط فعلی که روابط میان ایران، امریکا و اروپا بسیار پرتنش است، آخرین اظهارات گروسی درباره پاسخگو نبودن ایران به پرسشهای آژانس درباره مواد غنیسازی شده در چند سایت غیر اعلام شده، نشاندهنده تداوم همین رویکرد سیاسی است.
مکی در ادامه به «اعتماد» گفت: گزارشات اخیر حاکی از آن است که گروسی در گزارش پیشرو به شورای حکام آژانس که اواخر خرداد ماه ارایه خواهد شد، احتمالا با مواضع دولتهای اروپایی همراه خواهد بود. با این حال، ایران که عضو پیمان انپیتی است و همواره در تلاش برای کاهش تنشها بوده، ناگزیر است با وجود این نقش دوگانه آژانس، گفتوگوها و مذاکرات فنی با نهاد پادمانی را ادامه دهد تا شاید این نهاد بتواند از این فرصت استفاده کرده و کمتر در جهت همسویی با سیاستهای اروپایی عمل کند.