به روز شده در
کد خبر: ۱۸۳۷۵

توسعه در ایران گم شد

ایران در ۲۰ سال گذشته مسیر توسعه را گم کرده و اکنون از نظر اقتصادی و صنعتی عقب‌تر از کشورهای منطقه قرار دارد.

توسعه در ایران گم شد
جهان صنعت

روزنامه جهان صنعت در گزارشی نوشت:

این روزها دلسوزان به این مرزو بوم علاوه‌بر اینکه به دشواری‌های روزمره هم‌میهنان خود می‌اندیشند و از آینده نزدیک هراس دارند، به آینده کمی دورتر ایران نیز می‌اندیشند. برای این گروه از علاقه‌مندان به سرزمین کهنسال ایران، اهمیت دارد که به‌طور مثال ۲۰سال آینده چگونه سپری خواهد شد و آیا برای پیشرفت کشور همسنگ دیگر کشورهای جهان به‌ویژه کشورهای عرب همسایه راهی باز خواهد شد یا ایرانیان بازهم در روزمره‌ها و بیراهه‌روی‌ها روزگار خواهند گذراند. واقعیت تلخ این است که ایران ارجمند در سال‌های۱۳۸۴ تا ۱۴۰۴ و درحالی‌که سند توسعه چشم‌انداز نیز داشتند راهی برخلاف سند توسعه رفتند و اکنون در جایی ایستاده‌اند که بیم دارند بازهم داستان همان شود که بود و هست.

ایرانیان دلسوز به این کشور یاد سخنان ۱۵۰سال پیش ناظم‌الاسلام کرمانی از روشنفکران وقت می‌افتند که یادآور شده بود: «ما اهالی ایران چه تقصیر کرده و چه گناهی مرتکب شده‌ایم که باید مبتلای ‌هزاران دردهای بی‌درمان از خارج و داخل شویم. احدی هم نیست که به خیال ترقی این ملت نجیب و اصیل و ضعیف بیفتد.» یادمان باشد ۱۵۰سال پیش هنوز ایران در منطقه بزرگ‌ترین بود و جز عثمانی کشور دیگری نبود که با ایران همسنگ باشد اما امروز ایران خود را در محاصره کشورهایی می‌بیند که آن روزگاران یا بخشی از ایران بودند یا نبودند و به‌صورت ایلی- قبیله‌ای اداره می‌شدند.

داستان تلخ امروز ایران

حقیقت شاید رویی از خوش و شادمانی داشته باشد و شاید هم روی دیگران برای مردم و کشورها تلخ و گزنده باشد. شوربختانه حقیقت ایران امروز روی تلخش را به ایرانیان نشان می‌دهد. ایران از نظر اقتصادی حالا دیگر نه‌تنها حریف عربستان و ترکیه نیست بلکه باید با امارات و قطر و شاید هم بحرین و عمان رقابت کند. روند فزاینده رشد اقتصادی امارات و درجازدن ایران کار را به جایی رسانده که درآمد ملی امارات به ایران رسیده است. با توجه به اینکه جمعیت ایران ۱۰برابر جمعیت امارات است می‌توان فهمید که درآمد سرانه اماراتی‌ها نزدیک به ۱۰برابر درآمد سرانه ایرانیان شده است. حقیقت تلخ این است که صنعت ایران در بخش‌های گوناگون زیر سایه صنعت ترکیه قرار گرفته و اگر روزی درهای واردات به هر دلیل باز شود می‌توان تصور کرد بخش‌هایی از صنعت ایران با شتاب ناپدید می‌شوند. ایران به‌دلیل تحریم آمریکایی‌ها سال‌های درازی است از واردات تکنولوژی روز دنیا کنار گذاشته شده و صنعت ایران از این نظر بسیار پرت افتاده است. به همین دلیل است که هیچ کالای صنعتی ایران در دنیا و حتی در منطقه نمی‌تواند با کالاهای مشابه دیگر کشورها رقابت کند. اگر گاز ارزان و برق ارزان در اختیار مجتمع‌های پتروشیمی و فولاد قرار نگیرد صادرات کالاهای این دو صنعت نیز روندی کاهنده را تجربه خواهند کرد.

چرا این‌جوری شدیم

آیا باید در چاه دوران سپری‌شده ماند و از افتادن در جاده پیشرفت بازماند و سرگرم حرف و حدیث‌های گذشته شد؟ البته که خرد نیرومند این را روا نمی‌دارد و به شهروندان هر کشور فرمان می‌دهد به جلو نگاه کنند اما برای اینکه از راه بازنمانیم باید بدانیم چرا به این روز افتاده‌ایم. درباره دلایل عقب‌ماندگی ایران در این نیم‌سده تازه‌سپری‌شده می‌توان دلایل گوناگونی از سویه‌های پرشمار را پشت‌سر هم آورد اما اگر بخواهیم چند دلیل اصلی را در کانون نگاه خود قرار دهیم باید بگوییم راه ما روزی از راه پیشرفت جهانی جدا شد که با دنیا به خشم و رویارویی پرداختیم. یادمان نرفته که در سال‌های آخر سلطنت شاه دوم پهلوی، غرب با ایران سر ناسازگاری گذاشت و شاه وقت با خودستایی به اینجا رسید که می‌تواند بدون پیوند با ماهیت اصلی غرب به پیشرفت برسد. شوربختانه پس از فروپاشی رژیم شاهی و برکشیده شدن نظام جمهوری اسلامی این نگاه دشمنی با غرب پابرجا ماند و به دژ استیلاناپذیر جمهوری اسلامی در سیاست خارجی و داخلی ایران تبدیل شد. ایران روزی از کاروان توسعه دور شد که برخی فکر کردند می‌توان با کنار گذاشتن اندیشه پیروز دنیای مدرن و چسبیدن به اصول اقتصاد سوسیالیستی و جمع‌گرایی به بالاها رسید. این دیدگاه تا امروز هر راهی که به‌سوی مدرنیسم باز شد را به گونه‌ای بسته و خود نیز راهی پیش‌بینی نکرده است.

دوره نابهروزی

ایران با دیدگاه تضاد اداره شده و می‌شود. این دیدگاه سرانجام به جایی رسید که آمریکا -که پرچمدار و بزرگ خانواده غرب به‌حساب می‌آید- راه ناسازگاری با ایران را به جاهای باریک کشاند. ایران از اوایل دهه گذشته در تله تحریم افتاد و یک دولت ناکارآمد که در اختیار محمود احمدی‌نژاد بود با سرافرازی از اینکه با امپریالیسم مبارزه می‌کند باد در گلو انداخته و از غرب می‌خواست تا جایی که می‌تواند علیه کشور قطعنامه صادر کند. نهادهای بین‌المللی وقتی چنین دیدند به خواسته دولت نهم و دهم تن داده و چندین قطعنامه برای محاصره ایران به امضای اعضای خود رساندند. این‌گونه شد که دهه نابهروزی ایرانیان شروع و هنوز ادامه دارد. در این دهه نابهروزی سرمایه‌گذاری در ایران فرو افتاده، نرخ تورم سر به آسمان ساییده و نیز تولید ثروت در چاه افتاده است. ایران ۱۵سال است از جاده توسعه نیم‌بند پیش از تحریم‌ها نیز بی‌نصیب مانده است.

اندیشه توسعه نفس می‌کشد

ایرانیان در همین ۱۵۰سال پیش نشان داده‌اند با وجود اینکه دولت‌هایی ناکارآمد و غیرتوسعه جو داشته‌اند اما در لایه‌لایه جامعه و زیر پوست شهروندان اندیشه پیشرفت هرگز نمرده است. در این روزهای سخت هم ایرانیان در هرجایی که فرصت به دست آورند اندیشه توسعه‌خواهی را نشان می‌دهند. ایرانیان به زندگی مدرن که اساس آن بر آسایش مادی و آرامش ذهنی است باور دارند و اگر راه باز باشد با توجه به داشته‌های پیدا و پنهان سرزمین خویش و دانش و تجربه می‌توان کاستی‌ها را جبران کرد به شرطی که چرخ تخریب این سرزمین همین‌جا زمینگیر شود. اندیشه توسعه در ایران نفس می‌کشد و از در گوشه و کنار این سرزمین و نیز هر جایی که ایرانیان زندگی می‌کنند می‌توان صدای زنده ماندن آن را شنید.

ثروت ملی

واقعیت تلخ این است که تورم‌های دورقمی چند ۱۰‌ساله سیلی بزرگی بر صورت ایرانیان زده و شوربختانه اخلاق در ایران کم رنگ شده است اما هنوز می‌توان روی بردباری‌ها و نیز مدارای ایرانی‌ها و همچنین روی میهن‌دوستی بسیاری از ایرانیان درون این کشور و نیز آنهایی که بیرون از ایرانند حساب باز کرد. ایران ثروت بزرگی دارد که شهروندانش هستند. ایرانیان مهارت‌های روز را دارند و نیز سرمایه مادی قابل‌اعتنایی از کشور هنوز به‌روز نشده است و نیز تاریخی از صنعت را نیز در دل دارند. ایران می‌تواند به راه پیشرفت برسد هرچند راه توسعه را گم کرده است.

 

برچسب ها

ارسال نظر

آخرین اخبار