فناوریهای ارتباطی جدید نگاهی نو میطلبد
ارتباطات میتواند نقش مؤثری در ارتقای اعتماد عمومی ایفا کند و پیوند نسلها را برقرار سازد؛ دغدغهای که حتی در درون خانوادهها نیز مطرح است و نیاز به چارهاندیشی ویژه دارد.

ستار هاشمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در یادداشتی در روزنامه هم میهن نوشت:
وقتی از ارتباطات سخن میگوییم، باید اندکی به گذشته بازگردیم؛ به نقطهای که انسان آفریده شد. از همان ابتدای خلقت، وقتی دو انسان در برابر یکدیگر قرار گرفتند، یکی از نخستین نیازهای آنان «ارتباط» بود. این ارتباط در آغاز، بهصورت علائم، نشانهها، خطها، شکلها و ابزارهایی از این دست صورت میگرفت؛ ابزارهایی برای تعامل و درک متقابل. همین نکته، خود گویای اهمیت بنیادین ارتباطات در زیست و زندگی بشری است.
رفتهرفته انسانها بر امواج سوار شدند، شکلهای پیچیدهتری از ارتباط را پدید آوردند، جوامع شکل گرفت، تمدنها زاده شدند و ارتباطات به شئونات و لایههای مختلف زندگی بشر راه یافت؛ از اقتصاد گرفته تا فرهنگ، علم، سیاست و سایر شئون. این مسیر بهروشنی نشان میدهد که بحث ارتباطات حائز اهمیت است و نهتنها یک موضوع جانبی نیست، بلکه به مسیر توسعه انسانی کمک کرده است. به همین دلیل است که میتوان گفت، اگر کسی به توسعه ارتباطات باور نداشته باشد، اساساً با مفهوم توسعه انسانی ناآشناست.
از سوی دیگر، ما بهواسطه اینکه تحصیلاتمان در حوزههای فنی بوده، از زاویهای دیگر به موضوع ارتباطات مینگریم. اما این دو نگاه، اگر در کنار یکدیگر قرار گیرند، میتوانند همافزاییهای ارزندهای ایجاد کرده و نتایجی مهم را رقم بزنند؛ اتفاقی که کمتر در کشور ما رخ داده. اگر سوالتان این است که چرا این پیوند مهم است و آثار مثبتی در پی دارد، به چند مصداق آن اشاره میکنم. بدون تردید یکی از مهمترین داراییهای بشری، «اعتماد» است. اگر در جوامع ما اعتماد میان افراد تقویت شود، بسیاری از مسائل بهشکل منطقی و مؤثر حل خواهند شد.
اما پیوند اعتماد و ارتباطات چیست؟ یکی از چالشهای امروز ما ـ که در فضای خلأ اطلاعات و ضعف ارتباطات شکل میگیرد ـ گسست حکایتها و روایتهاست. این حالت را بارها تجربه کردهایم. وقتی افراد در جریان اطلاعات قرار نگیرند، گمانهزنیها آغاز میشود، روایتهای گوناگونی ساخته میشود، حکایتها روایت میشوند و نهایتاً آنچه آسیب میبیند، «اعتماد» است. همین شاخص اعتماد اجتماعی، یکی از ارکان حکمرانی شایسته بهشمار میآید.
اینجاست که درمییابیم چگونه حوزه فنی و علوم انسانی به هم گره خوردهاند. ارتباطات میتواند نقش مؤثری در ارتقای اعتماد عمومی ایفا کند و پیوند نسلها را برقرار سازد؛ دغدغهای که حتی در درون خانوادهها نیز مطرح است و نیاز به چارهاندیشی ویژه دارد. ارتباطات، تفاهم، گفتوگو، همدلی و وفاق میآفریند و طبیعتاً ما را از ساختارهای یکسویه «مونولوگ» به «دیالوگ» میبرد. نظام حکمرانی را از ساختار سلسلهمراتبیِ از بالا به پایین، به ساختاری مسطح، پاسخگو و مشارکتی تبدیل میکند. یکی از کارکردهای مهم ارتباطات ـ که شاید در ابتدا تصور نشود ـ تمرکززدایی است. البته در مراحل ابتدایی، ارتباطات با نگاهی متمرکز آغاز شد، اما امروز میبینیم که این جریان بهسمت تمرکززدایی حرکت میکند. برای مثال، در نظامات پولی و بانکی گمان بر این است که نقش نهادهای واسط در حال کمرنگشدن است و ساختارها بهسمت توزیعشدگی در حال تغییر است. فناوریهایی مانند زنجیره بلوکی، انسانها را بدون واسطه در ارتباط با یکدیگر قرار میدهند.
با نگاهی به همین چندسال اخیر درمییابیم که جنس ارتباطات بهشدت تغییر کرده است. مراجعات حضوری جای خود را به ارتباطات فناورانه دادهاند. بسیاری از مسائل ما در یک باب گفتوگوی جدید متعین شده است که برآمده از زیرساختهای فناورانه است. بهطور مشخصتر در سالهای اخیر، «هوش مصنوعی» نقش محوری یافته است. هوش مصنوعی، برخلاف فناوریهای پیشین، یک تغییر بنیادین است. جالب است که یکی از اصلیترین زیرساختهای آن، بر پایه زبان شکل گرفته است؛ همانطور که در آغاز خلقت، زبان و ارتباط اساس تعامل انسانی بود. امروز هم، این فناوری که زیست ما را دگرگون ساخته، براساس زبان و مدلهای زبانی بزرگ عمل میکند.
من امروز شادان و خوشحالم که خودمان و خانوادههایمان بهشکل روزافزون در این فضا زیست میکنیم. بسیاری از سؤالاتمان را از این سکو و این فناوری میپرسیم و انتظار داریم پاسخ دقیقتری دریافت کنیم. علت هم این است که فناوری هوش مصنوعی از ما یاد میگیرد، با ما رفاقت میکند، با ما تعامل دارد و همدلمان میشود. البته باید توجه داشت که این همه ماجرا نیست، بلکه بخشی از زندگیمان است. آنچه نیاز داریم بهصورت ویژه موردتوجه قرار گیرد، ارزشها، باورها و فرهنگ ماست که میتواند در مواجهه با این فناوری جهتدهنده و معنابخش باشد.
یکی از ظرفیتهای بسیار مهم هوش مصنوعی، استفاده از آن در قانونگذاری و تقنین است. در کشور ما، بیش از ۱۲ هزار عنوان قانونی وجود دارد. این انباشت و انبوهی قوانین، باعث شده که حتی در امور روزمره هم با چالش مواجه شویم. برای مدیریت این وضعیت، میتوان از فناوریهای نوین بهره گرفت؛ بهویژه در حوزه: یکی، قوانین و مقررات و رفع تعارضات قانونی، و دیگری، مطالعه و سنجش آثار اجتماعی قوانین. در این مسیر، استفاده از هوش مصنوعی و ظرفیتهای فناورانه میتواند بسیار راهگشا باشد.
از سوی دیگر، سؤال مهمی مطرح است: این فناوری نوظهور را چگونه باید تنظیمگری کرد؟ در دنیا، دو رویکرد عمده در اینباره وجود دارد: رویکرد سختگیرانه یا Hard Law که اتحادیه اروپا از آن تبعیت میکند، و رویکرد نرم یا Soft Law که در ایالات متحده و بریتانیا رایج است. نگاه نخست، مبتنی بر مقرراتگذاری صریح و متعدد است، در حالی که نگاه دوم بیشتر بر توسعه و انعطاف تأکید دارد. همین تفاوت دیدگاه باعث شده که اروپا در زمینه هوش مصنوعی از آمریکا و چین عقب بماند.
در کشور ما نیز این بحث در جریان است. برخی معتقدند نباید شتابزده وارد تنظیمگری شد و باید اجازه داد فناوری رشد و بلوغ یابد. در مقابل، گروهی دیگر بر این باورند که هوش مصنوعی با همه فناوریهای پیشین متفاوت است و نیاز به تنظیمگری خاص دارد.
ویژگی منحصربهفرد هوش مصنوعی، «خلق کردن» است. این فناوری قادر است مقاله، تصویر، آهنگ، شعر و حتی نرمافزار خلق کند. امروز دیگر توسعهدهندگان نرمافزار با یک چالش اساسی روبهرو هستند: کافی است به هوش مصنوعی بگویید چه میخواهید تا محصول مورد نظرتان تولید شود. این سطح از توانایی، فضای فناوری را وارد مرحلهای تازه کرده و نگاهی نو میطلبد.
در اینجا، نقش نخبگان و پژوهشگران علوم انسانی و ارتباطات بسیار مهم میشود؛ چرا که میتوانند در ساختار تصمیمسازی کشور نقشآفرینی کرده و به تنظیم سیاستهای هوشمندانه کمک کنند.
نکته قابلتأمل دیگر، ظرفیت عظیم هوش مصنوعی در حوزه تولید محتواست. ما ملتی با تمدن کهن، تاریخی متمایز و ارزشهایی ریشهدار هستیم. اما چقدر این داشتهها را روایت کردهایم؟ چقدر از فناوری برای معرفی این تمدن استفاده کردهایم؟ روایت، همان محتواست و محتوا نیاز امروز ارتباطات است.
در این دوره از فعالیت، ما در وزارت ارتباطات از تولید محتوای فاخر حمایت میکنیم. این موضوع از محورهای برنامهای است که به مجلس شورای اسلامی ارائه کردهایم. ما آمادگی کامل داریم که در کنار هم، موضوع تولید محتوای فاخر متناسب با تمدن کهن ایرانزمین و متکی بر ارزشها و سلایق ملت شریف ایران را پیگیری کرده و مسیر روشنی در این خصوص ترسیم کنیم.