اول مذاکره سپس توافق
مذاکرات باعث امیدواری مردم شده است

روزنامه اعتماد گفتگوئی را با اشرف بروجردی منتشر کرده است:
هر اندازه که سعی کنیم، تاثیر انتظارات مثبت ناشی از مذاکرات دو جانبه با امریکا بر شاخصهای عمومی و اقتصاد کشور را انکار کنیم، باز هم نمیتوان از این واقعیت چشم پوشید که مذاکرات آثار مثبت فراوانی بر جای گذاشته است. اشرف بروجردی، فعال سیاسی و فرهنگی عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی معتقد است که مذاکرات باید دریچهای برای دستیابی به توافقی پایدار باشد و مذاکرات بماهو مذاکرات فاقد اهمیت بنیادین است. بروجردی با بازخوانی مشکلات کشور، طی سالهای اخیر رفع تحریمها را مهمترین دستور کار دولت چهاردهم و نظام حکمرانی دانسته و تحقق آن را در گروی تحقق توافق ارزیابی میکند. این فعال سیاسی حال امروز مردم ایران را که 4دور مذاکرات پشت سر گذاشته شده، مناسب ارزیابی کرده و معتقد است، مردم نسبت به دورنمای آینده امیدوار شدهاند. بروجردی اما امید را موضوع نسبی دانسته و معتقد است این واکنشهای نسبی نوعی واکنش برزخی در مسیر یأس و امید است. هر خبر خوشایندی از مذاکرات و توافق احتمالی وزن امیدواری ایرانیان را نشکنتر کرده و هر خبر ناخوشایند و هر اخمی مردم را نگران میکند. اینگونه است که این استاد دانشگاه از ضرورت دستیابی به توافقی پایدار برای رسیدن به یک امیدواری تثبیت شده میگوید. او همچنین حق ایران برای دستیابی به تسلیحات متعارف در راستای دکترین دفاعی خود را غیر قابل مذاکره دانسته و معتقد است، در شرایطی که کشورهای عربی صدها میلیارد دلار سلاح و تجهیزات جنگی از امریکا خریداری میکنند نباید به ایران برای داشتن یک دکترین دفاعی متعارف سختگیری کرد. بروجردی در ادامه گفتوگو با «اعتماد» موضوع مذاکره و تفاهم در داخل را به اندازه مذاکره و توافق در خارج مهم ارزیابی میکند و به نظم حکمرانی توصیه میکند که گفتوگو با اقشار مختلف مردمی و گروههای سیاسی را گسترش دهد.
سفر ترامپ به خاورمیانه و کشورهای عربی انجام شد که حاشیههای مختلفی درباره این سفر مطرح شد. اما ترامپ مدام بر دستیابی به توافق پافشاری کرد. برداشت شما از این سفر ترامپ چیست؟
مهمترین جریان خبری مرتبط با این سفر برای ایرانیان، بحث خلیجفارس بود که نهایتا مشخص شد هیچ فرد و گروه و کشوری نمیتواند این حقیقت عریان و واقعیت تاریخی را انکار کند. روسای جمهور امریکا و سایر کشورها میآیند و میروند اما خیلجفارس همچنان خلیجفارس خواهد بود و تغییری ندارد. ایران بیشترین ساحل را در خلیجفارس دارد و تمدن ماناتری در این منطقه ایجاد کرده است. باقی اخبار مرتبط با این سفر، حاشیههایی بودند که فاقد اهمیت بنیادین هستند.
طی روزهای اخیر سرعت تحولات مرتبط با مذاکرات هستهای ایران و امریکا بیشتر شده است. شما به عنوان یک فعال فرهنگی و سیاسی، حال و هوای مردم را در مورد مذاکرات چطور میبینید؟
مردم این روزها درخصوص تغییرات و اصلاحات احساس امیدی پیدا کردهاند و فکر میکنند از طریق مذاکره و اصلاحات داخلی میتوان برخی کژکارکردیها را اصلاح کرد. اما اینکه این تغییرات بتواند در زندگی فردی و اجتماعی آحاد مردم اثرگذار باشد نیازمند توافق است و مذاکرات به تنهایی کافی نیست. مذاکرات بخشی از پازل بهبود و اصلاح است. در اثر مذاکرات مثبت ممکن است به صورت مقطعی بازارها رونق نسبی پیدا کنند و شاخصهای اقتصادی به سمت بهبود حرکت کنند. اما این بهبود پایدار نیست و با تکانههای بعدی ممکن است دوباره وضعیت نزولی شود. آنچه که مهم است، توافق احتمالی ایران و امریکاست. در مذاکرات، دو طرف گفتوگو میکنند و مطالبات را روی میز قرار میدهند، مساله مهم اما توافق طرفین است. تا از طریق توافق دو طرف به جایی برسند که این امیدواری نضج پیدا کند. در اثر توافق امید مردم به شکوفه نشسته و نشاط اجتماعی بیشتر میشود.
وضعیت عمومی مردم و فضای جامعه را چطور ارزیابی میکنید؟ فکر میکنید مردم آماده ورود به یک مرحله تازه هستند؟
احساس میکنم مذاکرات مردم را از وادی یأس به وادی یأس و امید کشانده است. نوعی وضعیت برزخی که هر چند نشانههای امید پس از مذاکرات و تلاشهای دولت برای بهبود روندهای اشتباه گذشته هویدا شده اما تجربههای قبلی مانعتراشیهای مخالفان مذاکرات و توافق همچنین کاسبان تحریم باعث شده مردم نگران بر هم خوردن مذاکرات و توافق باشند. مردم هنوز امیدواری صددرصدی پیدا نکردهاند، مأیوس هم نیستند و دورنمای روشنی میبینند. در صورتی که توافق نهایی شود، مردم از وادی یأس و امیدواری به سرزمین امید و نشاط کوچ میکنند و زندگی فردی و اجتماعی مردم شادابی بیشتری پیدا میکند.
مهمترین مطالبه مردم ایران در شرایط فعلی چیست. آنها از مسوولان و دولتمردان چه میخواهند؟
مهمترین مطالبه مردم رفع تحریمهای اقتصادی است. کمر مردم زیر بار تحریم و تورم و گرانی و... خم شده است. حدود نیم قرن است این کشور با گرفتاری تحریم روبهرو است. مردم حق دارند یک زندگی عادی و روتین را از مسوولان طلب کنند. اگر رفع تحریم شود، سایر مطالبات مردم مثل رفاه بیشتر، قدرت خرید افزونتر و بهبود در شاخصهای رشد را میتوان محقق کرد. برای رفع تحریمها هم به یک توافق پایدار نیاز داریم. اینکه امریکاییها راستیآزمایی از برنامه هستهای را طلب کردهاند، از طریق ایجاد یک کنسرسیوم بینالمللی با محوریت آژانس بینالمللی میتوان آن را محقق کرد. بنابراین ما باید مانند سابق تاکید کنیم که آژانس نظارتهای خود را افزایش دهد. این مهم در صورتی است که منافع ایران هم حفظ شود. ایران فراتر از راستیآزمایی در برنامه هستهای خود مطالبه دیگری را نخواهد پذیرفت. اگر امریکا تصور کرده میتواند در حوزه مسائل موشکی و محدودسازی توان دفاعی، ایران را پای میز مذاکره بکشاند، اشتباه محض است. طبیعی است هر کشوری در دفاع از خود راهبرد و دکترینی داشه باشد و تجهیزات دفاعی مدنظر خود را تهیه کند. همین امروز توجه کنید که کشورهای همسایه ایران چند صد میلیارد دلار از امریکا تسلیحات نوین جنگی خریداری کردهاند، ایران برای ایجاد توزان در منطقه حتما باید توان دفاعی متعارفی داشته باشد. ایران در جایگاهی قرار دارد که میتواند بخشی از نیازهای تسلیحاتی خود را تامین کند، اگرچه موشک به تنهایی کفایت نمیکند و ایران باید در زمینه تولید یا خریداری هواپیماهای جنگی و سایر نیازها هم اقدام کند. ایران باید تسلیحات متعارفی متناسب با شرایط بینالمللی داشته باشد و از طریق آن بازدارندگی لازم را ایجاد کند.
دولت سعی کرده با افزودن پیوستهای اقتصادی در مذاکرات، هم تضامین لازم برای استحکام توافق احتمالی فراهم سازد و هم نیاز کشور به سرمایههای خارجی را به نوعی پاسخ دهد. به نظر شما استفاده از یک چنین رویکردی آیا میتواند به ایران برای دستیابی به توافق و شکلدهی به ضمانتهای اجرایی برای آن کمک کند؟
بحثهای اقتصادی در صدر نیازهای ایران است، ایران برای بهبود شاخصهای اقتصادی و افزایش رفاه عمومی به سرمایهگذاری نیاز دارد. این سرمایهگذاریها میتواند داخلی یا خارجی باشند. اما مشکل تحریمها باعث شده ریسک سرمایهگذاری در ایران بالا باشد و سرمایهگذاران نگران سرمایهگذاریهایشان باشند. برای این منظور قبل از هر چیز باید ریسک سرمایهگذاری در ایران را کاهش داد. اساسا تلاش دولت کاهش این ریسک است. برای کاهش ریسک ایران از یک طرف باید با امریکا و اروپا توافق کند و از سوی دیگر با پیوستن به fatf و... نقل و انتقال مالی و بانکی و تجاریاش را روان سازد. انتشار اخبار خوشایند از توافق احتمالی با امریکا همچنین تصویب پالرمو در مجمع در این راستاست. دولت متوجه نیاز کشور به سرمایهگذاری شده و تلاش دارد زمینه جذب این سرمایهها را فراهم سازد. تا موتور اقتصادی ایران با سرعت بیشتری حرکت کند.
عملکرد دولت چهاردهم و شخص مسعود پزشکیان را چطور میبینید؟ پزشکیان برخلاف همتایان قبلی خود سعی ندارد مذاکرات را پروژه اختصاصی دولت معرفی کند و آن را پروندهای با مشارکت همه ارکان حاکمیت اعلام کرده است. این رویکرد از نظر شما مثبت است یا نه؟
دولت در فاصله کمتر از 9 ماه توانسته بخش قابلتوجهی از وعدههای خود را محقق کند، اما اگر قرار باشد نقطه ضعفی برای دولت درنظر بگیریم، عدم اطلاعرسانی مناسب دستاوردهای خود است. دولت چهاردهم در بسیاری از حوزهها عملکرد خوبی داشته اما این دستاوردها به خوبی منعکس نمیشود. البته این موضوع ممکن است به اخلاق شخص رییسجمهور در دوری از هیاهوی او مرتبط باشد اما لازم است دولت استفاده مناسبتری از رسانه و دیپلماسی عمومی داشته باشد. دولت باید چارچوب معینی برای آینده ترسیم کند. باید راهبردهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت در حوزه اجرایی طراحی و عملیاتی شود.
برخی تحلیلگران معتقدند حاکمیت همزمان با مذاکره در خارج باید در داخل هم با اقشار، طیفها، احزاب و گروههای مختلف مذاکره و گفتوگو وتعامل داشته باشد. این موضوع را تا چه اندازه اثرگذار میدانید؟
این یک ضرورت غیرقابل انکار است. توافق در صورتی واجد اثرگذاری است که در داخل مشارکت عمومی افزایش یابد. دکتر پزشکیان هم معتقد به وفاق ملی است. البته باید توجه داشت که وفاق ملی در صورتی موفقیتآمیز خواهد بود که طرف مقابل هم به ضرورتهای آن تن دهد. متاسفانه برخی طیفهای تندرو در ایران فهم درستی از وفاق ندارند. آنها تصور میکنند وفاق یعنی اینکه هرچه که آنها از دولت میخواهند محقق شود بدون اینکه آنها نقشی در پیشبرد امور و حل مشکلات داشته باشند! این فهم درستی از وفاق نیست. باید از سوی گروههای مختلف پاسخ مناسبی به تلاشهای دکتر پزشکیان داده شود. این کشور برای همه طیفها، گروهها و اقشار است و به یک جناح و اقلیت خاص اختصاص ندارد. باید این تکثرگرایی مورد تایید قرار گیرد.