صلح اوکراین؛ یک بام و دو هوای اروپا
با روی کار آمدن ترامپ و مطرح کردن بحث آتشبس میان روسیه و اوکراین با توجه به شرایط و واقعیتهای میدانی و همچنین قطع کمکهای مالی و تسلیحاتی واشنگتن، اختلافات شدیدی میان متحدان سابق شکل گرفت. اروپاییها که در پروندههای گوناگون بینالمللی از سوی کاخ سفید کنار گذاشته شده بودند، ایجاد صلح در اوکراین را بدون در نظر گرفتن منافع و مصالح اروپا شکست استراتژیک برای این بلوک قلمداد میکردند.

روزنامه جام جم در گزارشی نوشت:
از همین روتلاش کردند درمقابل تمامی طرحهای صلح ارائه شده ازسوی طرفین کارشکنی کنند.اروپا با ارائه خواستههایی که میتوان آنها را جزئی از دلایل و ریشههای اولیه جنگ دانست، تمامی طرحهای صلح را با شکست مواجه کرد.
۱- ریشههای درگیری روسیه و اوکراین: چرا پوتین در فوریه ۲۰۲۲ دست به حمله زد؟
از منظر مسکو، درگیری فوریه ۲۰۲۲ با اوکراین ریشه در نگرانیهای امنیتی، ژئوپلیتیکی و تاریخی دارد. روسیه معتقد است که گسترش ناتو به سمت شرق و بهویژه اوکراین تهدیدی مستقیم برای امنیت ملی این کشور است. پس از فروپاشی شوروی، ناتو کشورهای متعددی از بلوک شرق را جذب کرد و مسکو این روند را نقض تعهدات غرب برای عدم گسترش ناتو میداند. اوکراین بهعنوان کشوری هممرز با روسیه و دارای اهمیت استراتژیک، برای مسکو خط قرمز محسوب میشود. از نظر کرملین، دولت اوکراین پس از اعتراضات ۲۰۱۴ (یورومیدان) که به برکناری رئیسجمهور یانوکوویچ منجر شد، تحت نفوذ غرب قرار گرفت و سیاستهای ضدروسی را دنبال کرد. مسکو همچنین مدعی است که حقوق روستبارها در شرق اوکراین (دونباس) نقض شده و این مناطق نیاز به حمایت دارند. الحاق کریمه در ۲۰۱۴ نیز بهعنوان تلاشی برای حفظ پایگاه نظامی دریای سیاه و جلوگیری از سلطه ناتو بر این منطقه توسط روسها توجیه شد. از منظر مسکو، عملیات نظامی ۲۰۲۲ برای «غیرنظامیسازی» و «نازیزدایی» اوکراین و جلوگیری از تبدیل شدن این کشور به پایگاهی برای غرب علیه روسیه آغاز شد.
۲- غرب علیه روسیه
سحرگاه ۲۴ فوریه ۲۰۲۲، روسیه با عزمی راسخ وارد عمل شد. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه با اعلام «عملیات نظامی ویژه» برای «حفاظت از روستبارها» و «غیرنظامیسازی» اوکراین، گامی جسورانه برداشت تا از منافع ملی دفاع کند. از نگاه کرملین، اوکراین تحت نفوذ غرب و ناتو، به خنجری در پهلوی روسیه بدل شده بود. نیروهای روس از بلاروس، کریمه و دونباس به سوی کییف یورش بردند و در چند روز تا ۳۰ کیلومتری پایتخت پیش رفتند. این داستان از منظر مسکو، نه تهاجم بلکه تلاشی برای بازگرداندن نظم و امنیت به منطقهای محسوب میشد که غرب آن را به آشوب کشیده بود. حمله، با دقتی نظامی طراحی شد. چتربازان روس در ساعات اولیه فرودگاه هوستومل را تصرف کردند تا راه را برای ورود به کییف هموار کنند. در جنوب، خرسون در چند روز به کنترل درآمد و ماریوپل زیر فشار قرار گرفت تا از نفوذ ناتو در دریای سیاه جلوگیری شود. در شرق، نیروهای جداییطلب با پشتیبانی مسکو، مواضع اوکراین را درهم کوبیدند. کرملین در روزهای ابتدایی اطمینان داشت که عملیات، دولت غربگرای زلنسکی را وادار به تسلیم خواهد کرد. اما اوکراین، به تحریک و حمایت غرب، مقاومتی غیرمنتظره نشان داد. در بوچا و ایربین، شبهنظامیان اوکراینی با تسلیحات ناتو، ازجمله موشکهای جاوِلین به ستونهای روس حمله کردند. ارتش روسیه با وجود پیشروی، با چالشهای لجستیکی و تبلیغات ضدروسی مواجه شد. کرملین معتقد بود که غرب با تزریق سلاح و تحریم، قصد طولانی کردن جنگ را دارد. ماههای اولیه از منظر مسکو، آزمونی از اراده روسیه در برابر توطئههای غرب بود. کرملین، باوجود موانع، عملیات را گامی ضروری برای حفاظت از مرزهایش میدید.
۳- نشست استانبول و صلحی که غرب آن را نابود کرد
بهار۲۰۲۲، دراوج آتش جنگ اوکراین،مذاکرات استانبول جرقه امیدی برای صلح بود. از نگاه کرملین، نمایندگان اوکراین در این نشست توافقی را پذیرفتند که بیطرفی کییف و پایان درگیری را تضمین میکرد. رسانهها گزارش دادند که سند نهایی، مورد تأیید دیوید آراخامیا، مذاکرهکننده اوکراینی، قرار گرفت اما این امید بهسرعت رنگ باخت. مسکو مدعی است غرب، بهویژه بوریس جانسون، نخستوزیر وقت بریتانیا، اوکراین را از پایبندی به توافق منع کرد. پوتین در گفتوگو با تاکر کارلسون و حتی قبلتر از آن در نشست با سران کشورهای آفریقایی در مسکو، ادعا کرد جانسون با سفر به کییف، زلنسکی را به ادامه جنگ ترغیب و قول حمایت همهجانبه غرب را داد. آراخامیا بعدا تأیید کرد که اوکراین آماده پذیرش بیطرفی بود اما فشار غرب، از جمله جانسون، مانع این امر شد. مسکو این را خیانت کییف، با تحریک غرب، میخواند و معتقد بود جانسون و ناتو، عمدا صلح را قربانی کردند تا روسیه را تضعیف کنند. نشست استانبول فرصتی برای پایان جنگ بود که با مداخله غرب به فاجعهای خونین بدل شد.
۴- شکست و عقبنشینی از شرق اوکراین پس از نشست استانبول
بهار ۲۰۲۲، در حالی که دود جنگ اوکراین آسمان اروپا را تیره کرده بود، نشست استانبول نوید صلحی شکننده داد اما وقتی مذاکرات بهدلیل آنچه کرملین «خیانت غرب» میخواند فروپاشید، نیروهای روس از بخشهایی از مناطق تصرفشده در شرق اوکراین، بهویژه اطراف خارکف، عقب نشستند. از نگاه مسکو، این عقبنشینی نه نشانه شکست، بلکه بازآرایی تاکتیکی برای تمرکز بر هدفی حیاتیتر یعنی تصرف دونباس بود. با این حال، سایه تردید بر این روایت سنگینی میکند. از منظر کرملین، شکست مذاکرات استانبول که «فرصتی برای صلح» بود در نتیجه مداخله غرب، بهویژه بوریس جانسون به محاق رفت. پوتین ادعا میکند جانسون اوکراین را به ادامه جنگ ترغیب کرد. با طولانی شدن درگیری، ارتش روسیه با چالشهایی در شرق اوکراین از جمله خارکف، مواجه شد. رسانههای وابسته به کرملین عقبنشینی در سپتامبر ۲۰۲۲ از مناطقی مانند ایزیوم و بالاکلیا را برای «تقویت خطوط دفاعی» و تمرکز بر عملیات دونباس دانستند و مسکو این اقدام را گامی برای حفظ نیروها و اولویتبندی در «آزادسازی» دونتسک و لوهانسک میدانست. اما واقعیت ماجرا کمی تلختر بود. واقعیت میدان نشان میداد که ضدحمله اوکراین، با تسلیحات غربی و اطلاعات ناتو، روسیه را غافلگیر کرده بود. کمبود هماهنگی، استراتژی جنگی اشتباه، تجهیزات فرسوده، لجستیک و پشتیبانی ضعیف، تلفات سنگین و روحیه پایین سربازان، ارتش روسیه را تضعیف کرده بود. کرملین هرچند این اقدام نظامی را «تغییر استراتژی» خواند اما نمیتوانست فشار تحریمها و جبهه متحد غرب را نادیده بگیرد. از نگاه مسکو، عقبنشینی اجتنابناپذیر بود، اما نه شکست، بلکه مقدمهای برای نبردهای سختتر در دونباس، جایی که روسیه عزم خود را برای پیروزی دوچندان کرد.
۵- خیز دوباره ارتش روس در شرق اوکراین
پس از ناکامیهای بهار ۲۰۲۲، وقتی نیروهای روس از کییف و بخشهایی از خارکف عقبنشینی کردند، کرملین در برابر آزمونی سخت قرار گرفت. اما مسکو، مصمم به بازنویسی داستان جنگ، تاکتیکهایش را تغییر داد و شرق اوکراین بهویژه دونباس را به میدان اصلی نبرد بدل کرد. از نگاه روسیه، این خیز دوباره نه جبران شکست، بلکه اثبات عزم آهنین برای «حفاظت از روستبارها» و خنثیسازی تهدیدات غرب بود. پس از «بازآرایی تاکتیکی» در بهار ۲۰۲۲، روسیه تمام توان خود را به دونباس معطوف کرد. هدف، کنترل کامل دونتسک و لوهانسک بود؛ مناطقی که از ۲۰۱۴ با حمایت مسکو در برابر کییف میجنگیدند. در ژوئن ۲۰۲۲، نیروهای روس شهرهای سورودونتسک و لیسیچانسک را تصرف کردند و لوهانسک را بهطور کامل تحت کنترل درآوردند. مسکو این را «گامی به سوی آزادسازی» خواند. کرملین مدعی بود که این پیشرویها نتیجه برتری نظامی و حمایت مردمی در دونباس است. کرملین در گزارشهای خود تأکید میکرد که غرب، با تسلیحات و اطلاعات ناتو، اوکراین را به ادامه جنگی بیفایده واداشته است اما مسکو اذعان داشت که ضدحملات اوکراین، مانند بازپسگیری خارکف در سپتامبر ۲۰۲۲،چالشهایی ایجاد کرد. با اینحال، از نگاه پوتین، این موانع موقت بود و دونباس، قلب استراتژی روسیه در مسیر «رهایی» قرار داشت.
۶- خرسون، زخمی بر غرور مسکو
پاییز ۲۰۲۲، جنگ اوکراین به نقطهای دردناک برای روسیه رسید. نیروهای روس، که ماهها خرسون تنها مرکز استانی تصرفشده پس از تهاجم فوریه را در اختیار داشتند، مجبور به عقبنشینی از کرانه غربی رود دنیپرو شدند. از نگاه مسکو، این نه شکست، بلکه تصمیمی «اجتنابناپذیر» برای حفظ جان سربازان و بازآرایی استراتژیک بود. اما سایه ناکامی و تغییرات فرماندهی، روایت کرملین را پیچیده و پرابهام کرد.سرگئی شویگو، وزیر دفاع، در نوامبر ۲۰۲۲ دستور عقبنشینی از خرسون را صادر کرد. ژنرال سرگئی سوروویکین، فرمانده عملیات، اعلام کرد تأمین تدارکات خرسون بهدلیل حملات اوکراین غیرممکن شده است. کرملین این عقبنشینی دردناک را «مانور تاکتیکی» برای تقویت مواضع در ساحل شرقی دنیپرو خواند اما واقعیت چیز دیگری بود. رسانهها مدعی شدند اوکراین با حمایت ناتو، خرسون را به «شهر مرگ» بدل کرده و در همین رابطه مسکو اذعان کرد که ضدحملات اوکراین، با تسلیحات غربی، فشار سنگینی را بر ارتش این کشور وارد کرده است. همزمان، ناکامیها در جبهه شرق به تغییرات فرماندهی در سطوح مختلف انجامید. از نگاه مسکو، عقبنشینی خرسون و تغییرات فرماندهی، نه نشانه ضعف بلکه تلاش برای حفظ نیروها در برابر توطئه غرب بود. اما این شکست و تغییرات در سطوح بالای فرماندهی یک «شکست سنگین سیاسی» بود؛ شکستی که غرور کرملین را خدشهدار کرد و عزم روسیه را برای ادامه نبرد در دونباس دوچندان ساخت.
۷- مسکو و ضمیمه کردن چهار منطقه اوکراین
در ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۲، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در مراسمی باشکوه در کرملین، اسناد الحاق چهار منطقه اوکراین شامل: دونتسک، لوهانسک، خرسون و زاپوریژیا را امضا کرد. از نگاه کرملین، این اقدام نه تجاوز، بلکه گامی برای «نجات روستبارها» و تحقق اراده مردم این مناطق بود که در همهپرسیهای ۲۳ تا ۲۷ سپتامبر، به ادعای مسکو، با اکثریت قاطع به پیوستن به روسیه رأی دادند. مسکو این را «لحظهای تاریخی» خواند که ۱۵ درصد خاک اوکراین (حدود ۹۰ هزار کیلومتر مربع) را به روسیه متصل میکرد. پوتین در سخنرانیاش این مناطق را «بخشی جداییناپذیر از سرزمین مادری» خواند و غرب را متهم کرد که با حمایت از کییف، روستبارها را سرکوب کرده است. الحاق این سرزمینها، ارتباط زمینی سرزمین اصلی روسیه با کریمه را برقرار کرد و نفوذ اوکراین در دریای آزوف را قطع کرد. از نگاه مسکو، الحاق این مناطق گامی برای حفظ امنیت و هویت روستبارها بود، هرچند با مقاومت اوکراین و محکومیت جهانی، این «پیروزی» هزینهبر شد.
۸- ناکامی کییف در ضدحمله بزرگ
تابستان ۲۰۲۳، اوکراین با وعده بازپسگیری مناطق اشغالی، ضدحملهای عظیم را با حمایت بیسابقه ناتو و غرب آغاز کرد. اما این تهاجم، که قرار بود خطوط دفاعی روسیه را در دونباس و زاپوریژیا درهم بشکند، در برابر استحکامات آهنین ارتش روسیه فروپاشید، به شکلی که در این ضدحمله حتی کییف نتوانست یک روستا را از روسها پس بگیرد. کرملین این را نه فقط پیروزی نظامی، بلکه اثبات شکست استراتژی غرب در «جنگ نیابتی» علیه روسیه میداند. خبرگزاری تاس گزارش داد که خطوط دفاعی چندلایه روسیه، با مینهای گسترده و سنگرهای مستحکم، ضدحمله اوکراین را در ژوئن ۲۰۲۳ متوقف کرد. اوکراین با تانکهای لئوپارد، تایگر و تسلیحات ناتو، بیش از ۱۶۰ هزار سرباز و صدها خودروی زرهی را در این ضدحمله از دست داد. کرملین، غرب را متهم کرد که با پمپاژ تسلیحات، از سامانه موشکی هیمارس تا موشکهای استورم شادوو اسکالپ اوکراین را به «حملهای خودکشی» واداشته است. ناتو با آموزش سربازان اوکراینی و ارائه دادههای ماهوارهای، عملا هدایت این عملیات را برعهده داشت. از نگاه مسکو، شکست ضدحمله، که نتیجه «برتری دکترین دفاعی روسیه» بود، عزم کرملین را برای تثبیت کنترل بر مناطق الحاقشده تقویت کرد.
۹- موشکهای اوکراینی در عمق روسیه
از اوایل سال ۲۰۲۴ اوکراین با حمایت گسترده سیاسی و تسلیحاتی غرب، عملیات پهپادی و موشکی بیسابقهای را به عمق خاک روسیه آغاز کرد. کرملین این حملات را نهتنها تروریسم کییف بلکه بخشی از جنگ نیابتی ناتو برای تضعیف مسکو میداند درحالیکه اوکراین آن را پاسخ به تجاوزات روسیه و تلاشی برای بازدارندگی توصیف میکند. اوکراین از موشکهای استورم شادوی انگلیس، اسکالپ فرانسه و ATACMS آمریکا برای هدف قرار دادن زیرساختهای نظامی و انرژی روسیه، از جمله پالایشگاهها و پایگاههای هوایی استفاده کرد. این عملیاتها، با اطلاعات ماهوارهای ناتو و هدایت مستقیم غرب به اهدافی تا ۱۱۰۰کیلومتری داخل روسیه مانند توروپتس ضربه زد. حمله ۱۸سپتامبر ۲۰۲۴ به انبار تسلیحات توروپتس_ که واشنگتن پست آن را انفجاری عظیم خواند_ نمونهای از این تهاجم بود. طرف روس ادعا میکند که بایدن در نوامبر ۲۰۲۴، با اجازه استفاده از موشکهای دوربرد آمریکایی، جنگ را به فاز جدیدی برد که پوتین آن را دخالت مستقیم ناتو نامید. همچنین طبق گزارشات مؤسسات تحقیقاتی کییف با پهپادهای داخلی مانند پالیانیتسیا و موشکهای نپتون، توانایی خود را افزایش داده به شکلی که ۱۰درصد از توان کارکردی پالایشگاههای روسیه مختل کرده است. از نگاه مسکو، این حملات که با حمایت اروپا و آمریکا شدت گرفت، تلاشی برای جبران شکستهای اوکراین در کورسک و دونباس بود. کرملین هشدار داد که این تشدید پاسخ متقابل را در پی خواهد داشت.
۱۰- شبیخون کییف تهاجم اوکراین به کورسک
۶ آگوست ۲۰۲۴ اوکراین با تهاجمی غافلگیرکننده به منطقه کورسک در غرب روسیه، بزرگترین حمله زمینی به خاک این کشور از زمان جنگ جهانی دوم را رقم زد. از نگاه کرملین این تحریک بزرگ تلاشی از سوی کییف و حامیان غربی آن برای تضعیف ثبات روسیه و جبران شکستهای پیشین بود اما مسکو این تهاجم را نه نشانه قدرت اوکراین بلکه اقدامی نومیدانه در آستانه مذاکرات صلح احتمالی خواند. حدود ۲۰۰۰سرباز اوکراینی با پشتیبانی تانکها، خودروهای زرهی و موشکهای استورم شادو، تا ۳۰کیلومتری خاک روسیه پیش رفتند و شهر سودژا را تصرف کردند. راشا تودی ادعا کرد اوکراین با حمایت اطلاعاتی ناتو قصد داشت نیروهای روس را از دونباس منحرف کند اما روسیه با اعزام ذخایر و نیروهای کره شمالی، کنترل این مناطق را بازپس گرفت. رسانهها از تلفات سنگین اوکراین تا ۹۴۰۱۰ نفر و بازپسگیری کامل منطقه مارس ۲۰۲۵ خبر دادند.
۱۱- فروپاشی طرح پیروزی زلنسکی
ولودیمیر زلنسکی در پاییز ۲۰۲۴ با رونمایی از طرح پیروزی خود تلاش کرد با وعده دسترسی به معادن کمیاب اوکراین، حمایت غرب را برای شکست روسیه جلب کند اما این طرح_ که بخشی از آن ارائه منابع تیتانیوم و خاکهای کمیاب به اروپا بود_ نهتنها ناکام ماند بلکه با بیاعتمادی و بیرغبتی غرب به نمادی از ناامیدی کییف تبدیل شد. زلنسکی در مذاکرات بارهبران ناتو واتحادیه اروپا پیشنهاد کرددرازای تسلیحاتوعضویت درناتو،غربدرمعادن اوکراین سرمایهگذاری کند. این پیشنهاد که شامل ذخایر تیتانیوم و اورانیوم بود بهدلیل کنترل روسیه بر نیمی از این معادن و تردید غرب در تشدید جنگ، با استقبال سردی مواجه شد . متحدان غربی از جمله انگلیس و آمریکا بهدلیل نگرانی از واکنش مسکو، از تعهد به طرح زلنسکی سرباز زدند. شکست حمله کورسک و بنبست در دونباس، اعتماد غرب به زلنسکی را متزلزل کرد.
۱۲- تغییر فرماندهان جنگ در اوکراین و روسیه
در بحبوحه جنگ فرسایشی اوکراین، هر دو سوی جبهه شاهد تغییرات کلیدی در فرماندهی نظامی بودند. این جابهجاییها از نگاه کرملین نه نشانه ضعف بلکه تلاش برای تقویت استراتژی در برابر توطئههای غرب بود اما پشت پرده این تغییرات، داستانهایی از اختلافات داخلی و فشارهای میدان نبرد نهفته بود. دراوکراین ولودیمیر زلنسکی در فوریه ۲۰۲۴ والری زالوژنی، فرمانده کل نیروهای مسلح را برکنار و الکساندر سیرسکی را جایگزین او کرد. رسانهها این تصمیم را نتیجه اختلافات زلنسکی با زالوژنی بر سر شکست ضدحمله ۲۰۲۳ و بنبست جنگ میدانستند. از سوی دیگر زالوژنی_ که از محبوبیت بالایی برخوردار بود_ روند جنگ را فرسایشی عنوان کرده و به تصمیمات ایراداتی گرفته بود؛ اظهاراتی که خشم کییف را برانگیخت. سیرسکی با سابقه عملیات در دونباس، تحت فشار ناتو برای ادامه تهاجمات پرهزینه انتخاب شد و مسکو این تغییر را هرجومرج در رهبری کییف و نشانه فروپاشی روحیه اوکراینیها دانست. از سوی دیگر در روسیه، پوتین در می۲۰۲۴ و پس از پیروزی مجدد در انتخابات ریاستجمهوری روسیه، سرگئی شویگو را با آندری بلوسوف، اقتصاددان تکنوکرات جایگزین کرد. کرملین این اقدام را تلاشی برای مدیریت اقتصاد جنگی و مهار فساد در بدنه نیروهای نظامی روسیه خواند.
۱۳- اورشنیک، تغییر معادله جنگ
روسیه در ۲۱ نوامبر ۲۰۲۴ با شلیک موشک بالستیک میانبرد اورشنیک (بهمعنای درخت فندق) به شهر دنیپروی اوکراین پاسخی قاطع به حملات دوربرد اوکراین با موشکهای غربی به خاک خود داد. کرملین این اقدام را نهتنها نمایش قدرت نظامی بلکه هشداری سیاسی به ناتو و کییف برای توقف تهاجمات به عمق خاک روسیه خواند اما آیا اورشنیک واقعا معادله جنگ را تغییر داد یا صرفا نمایشی برای بازدارندگی بود؟ اورشنیک با سرعت مافوق صوت (۱۰ ماخ) و قابلیت حمل کلاهکهای متعدد (MIRV) از جمله کلاهک هستهای، کارخانه تسلیحاتی پیودنماش در دنیپرو را هدف قرار داد. راشا تودی مدعی شد این موشک که پوتین آن را غیرقابل رهگیری میخواند، پاسخی به حملات اوکراین با موشکهای ATACMS و استورم شادو در بریانسک و کورسک بود. این اقدام همراه با دکترین هستهای جدید روسیه، حملات غرب را عامل جنگ جهانی خواند ومنجربه کاهش چشمگیر و قطع کامل حملات دوربرد کییف شد. اوکراین پس از اورشنیک، بهدلیل ترس از تشدید تنش و فشار ناتو، حملات به عمق خاک روسیه را محدود کرد. سران غرب نگران واکنش مسکو، از کییف خواستند حملات را متوقف کند. کرملین این را پیروزی استراتژیک و اثبات برتری خود دانست اما برخی اورشنیک را بیشتر یک نمایش سیاسی دانستند تا یک تغییر نظامی زیرا خسارات محدود بود.
۱۴- پایان بایدن و سرنوشت اوکراین
هنگام خروج جو بایدن از کاخ سفید در ژانویه ۲۰۲۵، کرملین او را مسبب ویرانی اوکراین میدانست. از نگاه مسکو، بایدن با تبدیل کییف به مهرهای در «جنگ نیابتی ناتو»، اوکراین را بهسوی فروپاشی سوق داد. کمکهای ۱۱۰ تا ۲۵۰ میلیارد دلاری آمریکا، از موشکهای ATACMS تا هیمارس، تنها جنگ را طولانی کرد و اوکراین را به «مستعمره غرب» بدل ساخت. تصمیم بایدن مبنیبر صدور اجازه حملات دوربرد به خاک روسیه در نوامبر ۲۰۲۴ نوعی «دیوانگی» بود که جهان را به لبه جنگ هستهای برد. طرحهای زلنسکی، مانند حمله کورسک، که با حمایت بایدن شکست سنگینی خورد، هزاران سرباز را قربانی کرد. مسکو معتقد است بایدن، با نادیدهگرفتن مذاکرات صلح مانند نشست استانبول، اوکراین را در باتلاقی بیامید رها کرد. از نگاه کرملین، میراث بایدن جز ویرانی، بدهی و بنبست برای کییف نبود و در پایان کارش، اوکراین را در برابر شکست تنها گذاشت.
۱۵- ترامپ و رؤیای صلح ۲۴ ساعته
کرملین بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در ژانویه ۲۰۲۵ را فرصتی برای کاهش تنشها میدید، اما ادعای او مبنی بر پایان جنگ اوکراین در ۲۴ ساعت را «توهمی خام» خواند. پوتین، با اشاره به مذاکرات پیچیده، این وعده را غیرواقعی دانست. البته که ترامپ، تحت فشار ناتو و کییف، از سخنان خود عقبنشینی کرد و در مارس ۲۰۲۵ گفت این یک ادعای «طعنهآمیز» بوده است. مسکو معتقد است مذاکرات صلح، مانند نشست ریاض در فوریه ۲۰۲۵، بهدلیل خواستههای غیرواقعی زلنسکی و حمایت غرب از جنگ نیابتی متوقف شد، البته که برتری نظامی روسیه در دونباس و کورسک، هرگونه صلح سریع را غیرممکن میکند. از نگاه کرملین، وعده ترامپ نمایشی برای جلب رأی بود و او در برابر واقعیت جنگ و فشار ناتو تسلیم شده است. آیا این پایان توهم صلح است یا مقدمهای برای معاملهای بزرگتر؟
۱۶- معادن اوکراین و شکاف در دو سوی اقیانوس اطلس
کرملین مشاجره ۲۸ فوریه ۲۰۲۵ در کاخ سفید بین دونالد ترامپ و ولودیمیر زلنسکی را نشانه فروپاشی اتحاد غرب و ناکامی اوکراین در برابر روسیه میداند. ترامپ، با فشار بر زلنسکی برای امضای توافقی که دسترسی آمریکا به معادن کمیاب اوکراین (تیتانیوم، لیتیوم و گرافیت) را در ازای ادامه حمایت نظامی تضمین میکرد، کییف را در تنگنا قرار داد. زلنسکی که ابتدا درخواست ترامپ را «فروش اوکراین» خواند، پس از تهدید به قطع کمکهای آمریکا، سرانجام تسلیم شد. اروپا، با رد معامله معادن بهدلیل ترس از واگذاری امتیازات به پوتین، از سیاستهای ترامپ فاصله گرفت. مسکو معتقد است این اختلافات، که با نشست اضطراری لندن در مارس ۲۰۲۵ شدت گرفت، نشاندهنده ضعف ناتو و پیروزی استراتژیک روسیه است. کرملین، زلنسکی را «عروسکی ناسپاس» میبیند که در برابر فشارهای ترامپ و واقعیتهای میدان جنگ، راهی جز پذیرش شکست ندارد.
۱۷- صلح یا معامله؟ روایتی از تماس کرملین و کاخ سفید
کرملین تماس تلفنی ۹۰ دقیقهای ولادیمیر پوتین با دونالد ترامپ در فوریه ۲۰۲۵ را نقطه عطفی در پایان انزوای دیپلماتیک خود میداند. پوتین، با موافقت مشروط به آتشبس ۳۰ روزه، توپ را به زمین کییف و ناتو انداخت. این تماس، که پس از فشارهای ترامپ برای معامله معادن اوکراین شکل گرفت، نشاندهنده ضعف غرب و پذیرش برتری نظامی روسیه در دونباس و کورسک بود. کرملین این قرارداد را، که دسترسی آمریکا به تیتانیوم و لیتیوم اوکراین را تضمین کرد، نشانهای از شکاف غرب و فرصتی برای تثبیت نفوذ خود میداند. از نگاه مسکو، بازی آتشبس و معادن، غرب را به پذیرش واقعیتهای میدان واداشت.روایت غرب: دیپلماسی پرتنش و صلح شکننده غرب تماس پوتین و ترامپ را گامی محتاطانه بهسوی صلح میبیند، اما پر ازمخاطره.زلنسکی، پس ازتنش با ترامپ درفوریه۲۰۲۵ و لغو اولیه قرارداد معادن، تحت فشار کاخ سفید درمه۲۰۲۵ توافق را امضاکرد و اروپا این اقدام را تلاشی برای حفظ حمایت آمریکا در برابر قطع کمکها دانست. همچنین مذاکرات جده، بدون حضور اوکراین، نگرانی از تحمیل صلح به نفع مسکو را افزایش داد. غرب، هرچند ازقراردادمعادن بهعنوان انگیزهای برای بازسازی اوکراین استقبال کرد، اما شکاف باآمریکا راعمیقتر دید.
۱۸- مذاکرات صلح استانبول، نبرد خواستهها زیر سایه جنگ
دیروز ۱۶مه۲۰۲۵، مذاکرات صلح میان نمایندگان روسیه و اوکراین دراستانبول،با میانجیگری ترکیه، در کاخ دلما باغچه آغاز شد. این گفتوگوها، که پس از مذاکرات ناکام ۲۰۲۲ در همین شهر برگزار میشود، تلاشی برای پایاندادن به جنگی است که بیش از سه سال با ویرانیهای گسترده ادامه دارد.کرملین و کییف،هر یک با خواستههای حداکثری، امیدی شکننده به صلح دارند.روسیه،بهرهبری ولادیمیر مدینسکی،خواستار بهرسمیتشناختن الحاق کریمه و مناطق دونتسک، لوهانسک، خرسون و زاپوریژیا (۱۵ درصد خاک اوکراین)، بیطرفی دائمی کییف و ممنوعیت پیوستن به ناتو است. از سوی دیگر اوکراین، به سرپرستی وزیر دفاع، بر خروج کامل نیروهای روس، بازگشت تمام سرزمینهای الحاقی، تضمینهای امنیتی ناتو و غرامت جنگی تأکید دارد. دونالد ترامپ، اعلام کرد مذاکرات باید بدون پیششرط پیش برود و زلنسکی را به پذیرش «واقعیتهای میدانی»، یعنی کنترل ۲۰ درصد خاک اوکراین توسط روسیه، دعوت کرد. مسکو این مذاکرات را بیشتر شبیه به یک «نمایش» میبیند، اما کرملین آماده معامله است.کییف نیز این مذاکرات را آخرین فرصت برای صلح میداند، اما شکاف عمیق خواستهها، چشمانداز هرگونه صلح در اروپا را تیره کرده است.