EN
به روز شده در
کد خبر: ۱۵۲۶۹

تنظیم موافقت اصولی توافق

علی صوفی: ایران و امریکا موافقت اصولی برای توافق را تنظیم کرده‌اند فاطمه راکعی: با راهکارهای دیروز نمی‌توان مسائل امروز را حل کرد حسین کنعانی‌مقدم: سیاست‌های اعلامی و اعمالی امریکا کاملا متفاوت است

تنظیم موافقت اصولی توافق
اعتماد

روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت:

از دوره اصلاحات که سیدمحمد خاتمی ایده گفت‌وگوی تمدن‌ها را در مقابل نظریه برخورد تمدن‌های هانتینگتون مطرح کرد تا به امروز که دولت پزشکیان در کشاکش همه موانع و سنگ‌اندازی‌ها و تلاش‌های مخالفان، 4 دور مذاکرات سطح بالا با امریکا را راهبری کرده و مهیای دور پنجم مذاکرات می‌شود، حوادث بسیاری در سطح منطقه و جهان رخ داده است. حوادثی که هم جغرافیای منطقه را با تغییراتی همراه ساخته و هم جغرافیای ذهنی مقامات امریکایی را. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که امریکا امروز با یک پارادایم شیفت بزرگ در نظام حکمرانی خود مواجه شده است. هزینه‌کرد بیش از 7 تریلیون دلار در عراق و افغانستان و دستاوردی در حد «هیچ» باعث شده امریکای مدل ترامپ امروز تنها به «امنیت» و «بازار» خود فکر کند و نه چیز دیگر، به همین دلیل است که ترامپ از یک طرف مکزیک را تهدید می‌کند که جلوی مهاجرت شهروندانش به خاک امریکا را بگیرد و از سوی دیگر بدون توجه به ناله و فغان نتانیاهو به جای پرواز به تل‌آویو و بیت‌المقدس، راهی ریاض می‌شود تا این پالس را به جهانیان ارسال کند که برای امریکا بازار و امنیت داخلی‌اش مهم‌تر از هر چیز دیگری در هر نقطه‌ای از جهان است.

ترامپ در عین حال بدون اطلاع اسراییل، با حوثی‌ها صلح می‌کند و برای ایران پیام روزهای روشن ارسال می‌کند. ترامپ در ریاض خطاب به ایران می‌گوید: «آماده‌ام تا به اختلافات گذشته و تعارضات عمیق‌مان با ایران پایان دهم.» او در عین حال اعلام می‌کند مسیر رسیدن به آینده‌ای روشن را به ایران پیشنهاد خواهد داد.

تجربه ماه‌های اخیر پس از زعامت دولت چهاردهم و انزوای دهشتناک اسراییل نشان داد که سلاح دیپلماسی و خردورزی، بسیار برنده‌تر از هر نوع سلاح دیگری است. امروز ایران با سلاح گفت‌وگو و منطق، توانسته نتانیاهو را در گوشه رینگ گیر بیندازد و

در راستای منافع خود و همفکران منطقه‌ای‌اش حرکت کند. بسیاری از فعالان سیاسی با خوش‌بینی رخدادهای پیش رو را ارزیابی کرده و معتقدند، علی‌رغم اظهارات متناقض مقامات امریکایی و فارغ از نتیجه مذاکرات می‌توان نسبت به چشم‌انداز پیش رو خوش‌بین بود.

 

فاطمه راکعی: با راهکارهای دیروز نمی‌توان مسائل امروز را حل کرد

فاطمه راکعی، نماینده ادوار مجلس و فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با «اعتماد» درباره خروجی دور چهارم مذاکرات دو جانبه ایران و امریکا می‌گوید: «باید پذیرفت، جهان تغییر کرده و امریکا با یک پارادایم شیفت به پرونده‌های مختلف در سطح بین‌الملل ورود می‌کند. امریکا متوجه شده، هزاران میلیارد دلار هزینه در عراق و افغانستان و...، هیچ فایده‌ای برای این کشور نداشته جز اینکه باعث شده، نفرت عمومی در سطح منطقه و جهان از امریکا بیشتر شود. بنابراین امریکا به فکر آن است که ابتدا امنیت خود را تضمین کند و بعد بازارهای تازه‌ای برای خود بیابد.»

راکعی با اشاره به اینکه ایران هم باید یک چنین تغییرات بین‌المللی را درک کرده و خود را با این تغییرات و تحولات هماهنگ سازد، می‌گوید: «با راهکارهای دیروزی نمی‌توان به سمت حل مسائل امروزین حرکت کرد. در دیپلماسی، اقتصاد، فرهنگ، سیاست و... باید راهبردهای تازه متناسب با شرایط جدید طراحی و اجرا کرد. البته این انعطاف‌پذیری به معنای دور شدن از هویت، تاریخ، تمدن و اخلاق ایرانی نیست، بلکه باید نوع برخورد خودمان با مسائل را تغییر دهیم.»

او ادامه می‌دهد: «دولت چهاردهم دستاوردهای قابل توجهی در حوزه‌های مختلف از جمله دیپلماسی داشته است. نباید فراموش کرد که امروز این اسراییل است که منزوی شده و با بی‌اعتنایی امریکا و سایر کشورهای جهان مواجه شده است. ترامپ بدون اینکه توجهی به اسراییل داشته باشد به سمت منطقه خاورمیانه پرواز می‌کند، چرا که مساله امروز امریکا، سرمایه‌گذاری، بازار و ارزش افزوده اقتصادی و راهبردی است. صلح امریکا با حوثی‌ها و مذاکره دوجانبه با ایران بدون توجه به مطالبات اسراییل، نشان می‌دهد که امریکا دیگر حاضر نیست چک سفید برای اسراییل صادر کند.»

این فعال سیاسی یادآور می‌شود: «در شرایطی که اسراییل در سطح منطقه‌ای کاملا منزوی شده، ایران توانسته چهار دور مذاکره سطح بالا را با امریکا اجرایی سازد. بر اساس اعلام عراقچی، ایران و امریکا در کلیات توافق کرده‌اند و بر سر جزییات با هم گفت‌وگو خواهند کرد.»

راکعی ادامه می‌دهد: «2تلقی کلی در سطح جهان در خصوص ارتباط کشورها با هم وجود دارد؛ یکی گفت‌وگوی تمدن‌ها مبتنی بر تساهل و تسامح، دوستی و احترام به فرهنگ است و دیگری نبرد تمدن‌ها، برخوردهای خشن، تحریم و تنازع است. ایران ایده گفت‌وگوی تمدن‌ها را در دولت اصلاحات حدودا 3دهه قبل در مواجهه با نظریه برخورد تمدن‌ها ارایه کرد و نشان داد که خواستار گفت‌وگو، مفاهمه و توسعه مناسبات ارتباطی است.»

او با اشاره به دشمنان گفت‌وگو و تعامل و ثبات در منطقه می‌گوید: «ایده گفت‌وگوی تمدن‌ها اما دشمنانی در داخل و خارج از کشور دارد. گروهی از تندروهای داخلی و کاسبان تحریم که همواره بر طبل تنش و تنازع و دوری کوبیده‌اند با پیشرفت مذاکرات احساس شکست کرده و تلاش می‌کنند توفیق‌های دولت را بی‌اثر سازند. گروه دوم جنگ‌افروزان و دشمنان خارجی کشور هستند که به دنبال ایجاد موانع جدی در مذاکرات هستند. مردان دیپلماسی دولت و سیاستگذاران ایرانی باید مراقب این مانع‌تراشی‌ها و حاشیه‌سازی‌های دشمنان و جنگ‌افروزان باشند.»

راکعی ضمن تاکید بر اینکه مذاکرات با تایید مقام رهبری و تلاش‌های دیپلماتیک دولت و شخص رییس‌جمهور در حال جواب دادن است، یادآور می‌شود: «ملت منتظر هستند، خروجی این مذاکرات باعث گشایش‌های عینی در زندگی آنها شود. همزمان با دور چهارم مذاکرات و پس از انتشار خبر خوشایند از مذاکرات بازارهای ایران واکنش مثبت به مذاکرات نشان دادند و به سمت بهبود حرکت کردند. مردم می‌دانند که دستیابی به توافق تا چه اندازه می‌تواند برای آنها بهبود معیشت و ثبات در بازارها را به دنبال داشته باشد. بنابراین مردم از مذاکرات دفاع کرده و از دولت به خاطر پیگیری این سیاست مناسب تشکر می‌کنند.»

 

علی صوفی: دو طرف موافقت اصولی توافق را تنظیم کرده‌اند

علی صوفی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با «اعتماد» درباره 4دور مذاکره ایران و امریکا می‌گوید: «استنباط من این است که توافق کلی میان ایران و امریکا صورت گرفته است و تنها کار بر روی جزییات باقی مانده است. وقتی قرار است طرحی به تصویب برسد یا تفاهمنامه‌ای امضا شود، اغلب قبل از توافق نهایی، موافقت اصولی آن به تصویب می‌رسد. به نظرم در خصوص مذاکرات ایران و امریکا موافقت اصولی انجام شده است. باقی موضوعات باقی مانده جزییاتی است که باید به آنها پرداخته شود. عزم ایران و امریکا جزم است تا این‌بار کار را نیمه تمام رها نکنند و به مرحله نهایی برسانند. علی‌رغم وقفه بین دورهای سوم و چهارم مذاکرات، شخصا معتقد بودم مذاکرات ادامه می‌یابد و دیدیم که ادامه پیدا کرد. اینکه در امریکا تکثر سیاسی وجود دارد و هر طیفی نظر و دیدگاه خاص خود را مطرح می‌کند، موضوع داخلی امریکاست و ارتباطی با ایران پیدا نمی‌کند.»

صوفی ادامه داد: «البته ممکن است، امریکایی‌ها بخواهند، ایران را محک بزنند تا بدانند ایران تا کجا انعطاف به خرج می‌دهد و خطوط قرمزش تا کجا امتداد دارد. به این دلیل است که در برخی موارد مقامات امریکایی در خصوص غنی‌سازی ایران صحبت‌هایی را مطرح می‌کنند که برای ایران غیر قابل قبول است. البته باید دید امریکا در بطن مذاکرات دوجانبه چه می‌گوید؟ چرا که سیاست‌های اعلامی کشورها با سیاست‌های اعمال آنها متفاوت است. ممکن است امریکا برای هدایت افکار عمومی خود، حرف‌ها و ادعاهایی را در سطح رسانه‌ای مطرح کند، اما مهم این است که ویتکاف و مقامات امریکایی در درون نشست‌های رسمی چه رویکرد و دیدگاه‌هایی را مطرح می‌کنند؟»

این فعال سیاسی می‌گوید: «آنچه که برای ایران دارای اهمیت است، منافع ملی ایرانیان است. مسوولان ایران اعلام کرده‌اند، غنی‌سازی را مطابق ان‌پی‌تی حق خود می‌دانند و حاضر نیستند از این حق کوتاه آمده یا عقب‌نشینی کنند. مجموعه داده‌های موجود نشان می‌دهد دو طرف بیشتر از هر زمان دیگری به توافق نزدیک هستند و عنقریب است که دورنمایی از توافق برای دو کشور نمایان شود. در شرایط فعلی راهبردهای دولت و حاکمیت برای پیشبرد مذاکرات مطابق خواسته خود موفقیت‌آمز بوده و معتقدم دو کشور نهایتا به یک توافق دست پیدا می‌کنند.»

 

حسین کنعانی مقدم: سیاست‌های اعلامی و اعمالی امریکا کاملا متفاوت است

حسین کنعانی‌مقدم، فعال سیاسی اصولگرا در گفت‌وگو با «اعتماد» از تفاوت در سیاست‌های اعمالی و سیاست‌های اعلامی امریکا گفته و تاکید می‌کند: «با گذشت 4دور از مذاکرات به نظر می‌رسد، دیگر می‌توان درباره کلیت این گفت‌وگوها صحبت کرد. 2هدف متفاوت بین مذاکره‌کنندگان ایرانی و امریکایی وجود دارد. یک طرف هدف ایران که تلاش دارد مانعی در برابر هژمون، تحکم، تحریم و فشارهای امریکا ایجاد کند و از زیر بار این فشارها خارج شود. در این راستا ایران تلاش می‌کند در این 4دور مذاکرات غیر مستقیم با امریکا، تفهیم اتهامی به امریکایی‌ها بابت اقدامات خصمانه‌ای که در خصوص ایران داشته‌اند، داشته باشد و از سوی دیگر راستی‌آزمایی صورت دهد که آیا پس از برداشته شدن تحریم‌های اقتصادی، منافع اقتصادی ایران تامین می‌شود یا نه؟»

کنعانی ادامه می‌دهد: «امریکایی‌ها هم در مقابل به دنبال این بودند که با دیکته کردن سیاست‌های خود به ایران ذیل عنوان اینکه ایران ضعیف شده، تلاش کنند بیشترین امتیاز را از ایران بگیرند. برخی زیاده‌خواهی‌ها و تناقضاتی که در اظهارات برخی سیاستمداران امریکایی و ترامپ وجود داشت، اعتمادها به حاکمیت امریکا را کاهش می‌دهد. ضمن اینکه این نوع سیاست‌ها باعث می‌شود نتوان به یک نسخه اجرایی مناسب برای توافق دست پیدا کرد.»

او می‌گوید: «سیاست‌های اعلامی امریکا با سیاست اعمالی امریکا کاملا متفاوت است. از یک طرف امریکا به دنبال فشار حداکثری و تحریم بیشتر و اعمال فشار بر جمهوری اسلامی است و از طرف دیگر با یک دست خود درخواست مذاکره و صلح می‌کند. به نظرم می‌رسد صحبت‌های ترامپ و ویتکاف در دو جهت متفاوت هستند و نمی‌توان اعتمادی به سیاست اعلام امریکا داشت. در حالی که ایران در حال مذاکره است، امریکا بعضا تحریم‌ها را بیشتر می‌کند. باید دید نهایتا سیاست اعمالی امریکا باعث دستیابی به یک توافق می‌شود یا اینکه تجربه‌های قبلی تکرار می‌شود؟

 

ارسال نظر

آخرین اخبار