تفاهم پس از تعویق
هر اندازه احتمال دستیابی به توافق از بطن مذاکرات دو جانبه ایران و امریکا بیشتر میشود، به همان نسبت تحرکات گروههای مخالف برای مانعتراشی در مذاکرات نیز افزایش پیدا میکند. در این روزها اما بازار تفسیرهای شاق و نیتخوانیها افزایش یافته است. در شرایطی که هر دو طرف نهایت تلاش خود را به کار بستهاند تا از ایجاد هر نوع تنشی در گفتوگوها خودداری کرده و تنها به بیان برخی مسائل کلی اکتفا کنند اما مخالفان توافق با رمزگشایی غیرواقعی از این نوع اظهارات، بهزعم خود تلاش میکنند مانعی در مسیر توافق احتمالی ایجاد کنند.

روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت:
هر اندازه احتمال دستیابی به توافق از بطن مذاکرات دو جانبه ایران و امریکا بیشتر میشود، به همان نسبت تحرکات گروههای مخالف برای مانعتراشی در مذاکرات نیز افزایش پیدا میکند. در این روزها اما بازار تفسیرهای شاق و نیتخوانیها افزایش یافته است. در شرایطی که هر دو طرف نهایت تلاش خود را به کار بستهاند تا از ایجاد هر نوع تنشی در گفتوگوها خودداری کرده و تنها به بیان برخی مسائل کلی اکتفا کنند اما مخالفان توافق با رمزگشایی غیرواقعی از این نوع اظهارات، بهزعم خود تلاش میکنند مانعی در مسیر توافق احتمالی ایجاد کنند.
در آستانه دور چهارم مذاکرات اما حق ایران برای غنیسازی در خاک خود به مهمترین معادله در مسیر تداوم مذاکرات بدل شده است. در شرایطی که در مذاکرات قبلی، طرف امریکایی بر این حق ایران در غنیسازی در خاک خود مطابق برجام صحه گذاشته بود اما برخی تحلیلها حاکی از آن است که ممکن است طرف امریکایی در اثر فشار دموکراتها و کلونیهای اسراییلی، مطالبات تازهای را در این زمینه مطرح کند. اسماعیل گرامیمقدم در گفتوگو با «اعتماد» این نوع مطالبات را نه راهبردی بلکه تاکتیکی میداند و معتقد است حق ایران در غنیسازی مطابق NPT غیرقابل مذاکره و اجتنابناپذیر است. سعید شریعتی هم در این گفتوگو به خطر ایجاد فضای تعلیق در فضای داخلی کشور اشاره میکند و از تصمیمسازان دولتی میخواهد از هر ابزاری برای شکست این فضای تعلیق استفاده کنند. هر دو تحلیلگر دورنمای مذاکرات در دور چهارم را بهرغم همه تلاشهای جنگطلبان روشن و امیدبخش ارزابی کرده و معتقدند دو کشور ایران و امریکا نهایتا به یک توافق در راستای منافع ملی خود دست پیدا میکنند.
اسماعیل گرامیمقدم: غنیسازی حق ایران و غیرقابل مذاکره است
اسماعیل گرامیمقدم، عضو شورای مرکزی حزب اعتمادملی در گفتوگو با «اعتماد» درباره آغاز دور چهارم مذاکرات میگوید: «طی 3مرحله قبلی مذاکرات، در ابتدا در خصوص کلیات و ضرورت غنیسازی ایران به اندازه 3.7درصد صحبت شد. در مرحله بعد قرار شد مکانیسم اعتمادسازی و راستیآزمایی از سوی ایران بگیرد. مطالبه اصلی ایران هم برداشته شدن همه تحریمهای اقتصادی بود. دو طرف هم با امیدواری و با ابراز رضایت از مذاکرات پیش میرفتند. اما طی هفتههای اخیر با توجه به فشارهایی که مخالفان توافق به تیم ترامپ وارد ساختند، به نظر میرسد، گزارههای تازهای در گفتوگوها مطرح شده باشد. در واقع امریکاییها اظهاراتی درباره برچیده شدن فعالیتهای هستهای از سوی ایران مطرح میکنند.»
او ادامه میدهد: «خواست امریکا درباره محدودسازی غنیسازی ایران، اصولا زیادهخواهی است و ایران هرگز به آن تن نمی دهد. اینکه ایران بپذیرد اورانیوم را از خارج از کشور وارد ساخته و چرخه سوخت را نداشته باشد، غیرقابل قبول است. باید توجه داشت، موضع ایران قانونی و در چارچوب انپیتی است. ایران تحت نظارت بازرسان آژانس میتواند غنیسازی صلحآمیز خود را ادامه دهد. خواسته ایران کاملا منطقی و مطابق قانون است. بسیاری از کشورهای دیگری هم در سطح جهان وجود دارند که روند صلحآمیز هستهای دارند و غنیسازی را در داخل خاک خود انجام میدهند. معتقدم اگر امریکا بخواهد پافشاری کند که ایران کل چرخه سوخت را جمعآوری کند، مذاکرات به بنبست میخورد. راههای دیگری که در برابر دیپلماسی هم وجود دارد هم برای امریکا و هم برای ایران پرهزینه است.»
گرامیمقدم در پاسخ به پرسش «اعتماد» که این رویکرد جدید امریکا درباره حد غنیسازی ایران راهبردی است یا تاکتیکی؟ میگوید: «فشارهایی که از طریق دموکراتها و نتانیاهو به دولت ترامپ وارد شده باعث این تغییر رویکرد امریکا شده است. این گارد هم برای راضی کردن افکار عمومی است. شخصا خوشبین هستم که مذاکرات فردا مثبت و رو به جلو خواهد بود. امریکا هم نهایتا حق ایران در غنیسازی هستهای را پذیرفته و آن را قبول میکند. ممکن است گفتوگوهایی درباره این موضوع صورت گیرد، اما اصل تفاهم روی این مساله اتفاق میافتد. مضاف بر اینکه امریکا نه تنها نگرانیهای امنیتی خود را رفع میکند، بلکه میتواند در بازار 90میلیون نفری ایران مشارکت داشته باشد.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به اینکه امریکا نگران نزدیکی بیش از اندازه ایران و چین است، میگوید: «مذاکرات اخیر فرصتی است تا تعادل را در روابط غرب و شرق در حوزه اقتصادی در ایران ایجاد کند. با این توضیحات دور چهارم مذاکرات در روز یکشنبه را روشن میبینم و امیدوارم با وضعیتی که در کشور ایجاد شده و امیدی که در دل مردم شکل گرفته، مذاکرات به نتیجه مناسب در راستای منافع ملی برسد. صحبتهای اخیر ترامپ درباره تغییر نام خلیجفارس هم جز اینکه همه طیفها، گروهها و نحلهها را در ایران حول محور نام خلیجفارس متحد کند، فایده دیگری نخواهد داشت. خلیجفارس یک واقعیت تاریخی، دینی، ملی و بینالمللی است و هیچ قدرت و جریانی نمیتواند خدشهای بر هویت و نام بلند این آبراهه ایرانی و پارسی ایجاد کند.»
سعید شریعتی: تداوم فضای تعلیق نه به نفع ایران و نه به نفع امریکاست
سعید شریعتی، فعال سیاسی اصلاحطلب اما از زاویه متفاوتی به بحث ورود کرده و از تیم مذاکرهکننده ایرانی میخواهد که از ظرفیت افکار عمومی ایرانی برای ایجاد تعادل در مذاکرات استفاده بهینهای داشته باشند. شریعتی در گفتوگو با «اعتماد» درباره مذاکرات دور چهارم و برخی مطالبات جدید مطرح شده از سوی مقامات امریکایی درباره حد غنیسازی ایران میگوید: «به نظر میرسد آنچه برای تحقق منافع ملی ایران اهمیت بسیاری دارد، رسیدن به یک وضعیت باثبات است. تداوم وضعیت تعلیق مشکلساز است و انتظارات را در حوزههای گوناگون افزایش میدهد. جامعه ایرانی امروز دیگر ظرفیتهای 20 سال و 30 سال قبل را ندارد و نمیتوان بیش از حد سرنوشت ایرانیان را به مذاکرات و توافق و گفتوگو گره زد. لازم است هر چه سریعتر به یک نقطه باثبات و معنادار در بهبود اوضاع رسید.» این فعال سیاسی یادآور میشود: «مذاکرات در دور چهارم سکهای است که دو رو دارد. از یک طرف میتواند منجر به تصمیم درست و انتخاب مدبرانه از سوی هر دو کشور شود و از سوی دیگر میتواند به یک وضعیت بحرانی، بغرنج و تنشزا برای هر دو کشور بینجامد. هر چند ورود به این شرایط بحرانی ممکن است در اختیار دو طرف باشد، اما خروج از بحران احتمالی به سادگی نخواهد بود. حتی اگر لفاظیهای ترامپ را نادیده بگیریم که تهدیدات نظامی را چاشنی تلاشهای دیپلماتیک میسازد، اما تحمل تعلیق در شرایط تحریم و انزوا برای ایران دشوار است. لذا باید تصمیمی مبتنی بر حکمت و عزت و مصلحت گرفت و مهمتر از آن جامعه را نیز از این فرآیند آگاه کرد.» شریعتی تاکید میکند: «معتقدم یکی از گزارههایی که مذاکرهکنندگان و تیم لجستیکی رسانهای باید بیشتر مورد توجه قرار دهند، تعامل بیشتر با افکار عمومی داخلی است. هر حرکتی در حوزه دیپلماسی باید پیوستهای رسانهای برای افکار عمومی داخلی داشته باشد. نباید اجازه داد، چشم مردم ایران به لب دولتمردان امریکایی دوخته شود تا ببینند آنها چه میگویند و چه میکنند؟ در این زمینه باید کارهای بیشتری انجام شود. یک جمله درباره چند و چون مذاکرات توسط ترامپ مطرح میشود، افکار عمومی تحتالشعاع آن قرار میگیرد. جمله دیگری توسط ویتکاف مطرح میشود، فضای داخلی را تحت تاثیر قرار میدهد.» او میگوید: «در نمونه دیگری ترامپ اعلام میکند قصد دارد در سفر به خاورمیانه بیانیه مهمی بدهد. افکار عمومی اگر درست هدایت شود و دادههای مستند و شفاف به درستی در اختیار رسانهها و مردم قرار گیرد، میتواند به عنوان حامی مذاکرهکنندگان ایران عمل کرده و در مذاکرات مشارکت کند. معتقدم مردم، رکن اصلی مسائل مرتبط با مذاکرات هستند و میتوانند در شمایل حامی مذاکرهکنندگان عمل کنند. جامعه ایرانی مترصد مشارکت و کمک به دولت و مذاکرهکنندگان است و باید اجازه داد تا مردم و رسانهها نقش واقعی خود را ایفا کنند.» شریعتی در پایان یادآور میشود: «فضای تعلیق فعلی به هیچ عنوان به نفع کشور نیست. مذاکرات یا به نتیجه میرسد یا بینتیجه خواهد بود، اما نباید اقتصاد و نظم و نظامات بازارهای ایران را تحتالشعاع مذاکرات قرار داد. باید این فضای تعلیق جای خود را به فضای پویایی بدهد که نهایتا به نفع مذاکرهکنندگان عمل کند. نهایتا همه باید نسبت به تحولات آینده خوشبین باشیم و امیدوار باشیم که منافع ملیمان از بطن گفتوگوها محقق میشود. در عین حال باید برای وقوع هر احتمالی آمادگی لازم وجود داشته باشد.»