به روز شده در
کد خبر: ۱۱۷۳۴

دود بدون آتش

پرچم ایران در حیاط هتل را آورده‌اند تا میانه میله. روی میله کناری یک پرچم سیاه نصب شده و چند نفر دارند آن ور حیاط یک بنر نصب می‌کنند که روی آن نوشته: «هرمزگان تسلیت!» بهت دارد جای خودش را به سوگ می‌دهد.

دود بدون آتش
ایران

روزنامه ایران در گزارشی نوشت:

پرچم ایران در حیاط هتل را آورده‌اند تا میانه میله. روی میله کناری یک پرچم سیاه نصب شده و چند نفر دارند آن ور حیاط یک بنر نصب می‌کنند که روی آن نوشته: «هرمزگان تسلیت!» بهت دارد جای خودش را به سوگ می‌دهد.

در اسکله هم دود دارد جای آتش را می‌گیرد. از بندر تا اسکله 20 دقیقه‌ای راه است. دو جا جلویمان را می‌گیرند که کی هستید و چرا می‌خواهید بروید آنجا. کارت خبرنگاری و معرفی‌نامه روزنامه، کار را راه می‌اندازد. می‌رسیم کنار آتش‌نشان‌ها. هر چقدر شهر گرم است؛ اینجا ۳۰ درصد بیشتر گرم است. به خاطر هرم آتش. البته که حجم بالایی از آتش خاموش شده ولی خب باز هم همه چیز داغ است.

آتش‌نشان‌ها با آب دارند کانتینرها را خنک می‌کنند. برنامه این است که کل محوطه‌ای که آتش‌سوزی در آنجا اتفاق افتاده را خالی کنند. کار ساده‌ای نیست. بعضی کانتینرها ذوب شده است. باید زنجیر بکشند دورش و لودرها آنها را بکشند روی زمین و ببرند آن طرف‌تر. بعضی دیگر داغ است و بعضی کانتینرها هم هست که درون‌شان آتش گرفته است. یک تخمین به من می‌گوید که در آن محوطه تقریباً ۲ هزار کانتینر یا آتش گرفته یا در معرض آتش است.

یک سؤال بزرگ این است که چرا چند جای بندر آتش گرفته است؟ پاسخ امدادگران این است که گدازه‌های آتش اصلی آنجا را درگیر آتش‌سوزی کرده است. حالا هم آتش در کانون اصلی خاموش شده ولی باد غربی باعث شده، زبانه‌های آتشی که در بخش شرقی هست دودی تولید کند و هنوز به سادگی نتوان وارد کانون اصلی انفجار شد. این باد را بندری‌ها باد نشئه می‌گویند و حالا یکی از نگرانی‌هاست چون غیر از جابه‌جا کردن دود ممکن است باعث سرایت آتش هم بشود.

حالا اصلاً داخل آن کانون چه بوده که این طور منفجر شده و اصلاً چطور منفجر شده است؟ واقعاً نمی‌شود گفت. دست‌کم حالا. همه چیز آنجا سوخته است و کسی هم باقی نمانده که بتوان از او سؤال کرد. ولی دو نکته مهم دستگیرمان می‌شود درباره مدیریت بندر و گمرک که می‌تواند کدهای خوبی به جویندگان پاسخ بدهد.

مسأله این است که برخی ترخیص‌کارهای گمرک گاهی به دلایل مختلف، کالایی متفاوت از چیزی که در اسناد موجود است را در کانتینرهای خود به محل دپو منتقل می‌کنند. چرا؟ گاه دلایلش مادی است. مثلا تعرفه. کالای الف تعرفه ۷۰ درصدی دارد و کالای ب تعرفه ۳۰ درصدی. در اسناد می‌نویسند که ما کالای ب را وارد کردیم و بعد از طریق برخی کارمندانی که فاسد هستند؛ این کالا را از بندر به بخش دپو می‌برند. در این شرایط ممکن است یک کالای خطرناک کنار کالاهای خطرناک دیگری قرار گیرد و یک واکنش شیمیایی همه چیز را نابود کند.

مسأله بعدی قیمت زمین در بندر است. قیمت بالاست و شرکت‌ها تلاش می‌کنند از زمین خود حداکثر استفاده را کنند و به این ترتیب ممکن است انواع و اقسام چیزهای بی‌ربط و با‌ربط کنار هم قرار بگیرند تا فقط از جا استفاده کافی شود.

باز هم می‌گوییم که اینها دلایل ماجرا نیستند ولی مشکلات ساختاری هستند که در بندر وجود داشته و بعداً باید مشخص شود که آیا این مشکلات باعث این فاجعه شده یا بخشی از ماجرا به این مشکلات مربوط است.

در محوطه خیلی‌ها هستند که ماسک نزده‌اند ولی راستش را بخواهید فکر می‌کنم که به این وضعیت عادت کرده‌اند چون ما بدون ماسک نمی‌توانیم راه برویم. بعد از یک ساعت ماندن در محیط کم کم نفس تنگ می‌شد و چشم‌ها هم می‌سوخت. امکانات رفاهی با حد امکان فراهم شده بود.

از چادرهایی که هلال احمر برای استراحت امدادگران زده بود تا اتوبوس‌های اورژانس که در محیط حاضر بودند و کانتینری یخچالی که ظاهراً سپاه آورده بود و می‌توانستی از آنجا نوشیدنی خنک بگیری. با این حال گرما خیلی‌ بی‌رحم‌تر از آن بود که بتوانی با این چیزها جلوی آن ایستادگی کنی. مخصوصاً اگر آتش‌نشان باشی با آن لباس‌های ضخیم ضد حریق. این بود که جابه‌جا می‌دیدی آتش‌نشان‌هایی را که از شهرهای مختلف آمده‌اند و بعد از چند ساعت کار مداوم ولو شده‌ بودند روی زمین. در این میانه یک خوش‌ذوق بندرعباسی که ظاهراً کافه‌ای داشته در بندر و کافه او هم ویران شده بود آمده بود و قهوه می‌داد به دستشان با قهوه خوری‌های عربی.

مدیران و مسئولان هم مرتب می‌آمدند آنجا. استاندار تا ظهر دو بار سر زده بود و بعد رفته بود به بندر که ببیند بندر دارد کار می‌کند یا نه. ما هم رفتیم. بندر واقعاً فعال شده بود و به گمرک و اداره بنادر که ساختمانشان خراب شده بود گفته بودند فعلاً به طور موقت مستقر شوند در جایی تا بعد، وضعیت را سامان بدهند. البته که تعداد قابل توجهی از کارمندان اداره بندر و گمرک هم جزو مجروحان حادثه بودند.

در شرایطی که وضعیت مجروحان کمی استیبل شده مسأله مفقودان به شکل قابل توجهی مورد توجه قرار گرفته است. با این حال اداره پزشکی قانونی بندرعباس حوالی ساعت ۳ که ما به آنجا مراجعه کردیم بسته بود و گفتند پزشک‌ها رفته‌اند. مسأله‌ای که کمی با شرایط اورژانسی همخوانی نداشت چون اگر خانواده‌ای در آن موقع رسیده بود به بندر امکان نمونه‌گیری وجود داشت. مدیرکل پزشکی قانونی البته در محل کار حضور داشت ولی حاضر به مصاحبه با ما نشد. اما دو داغدیده جلوی در نشسته بودند که پدر، پسرعمو و یک کارگر که برای پدرشان روی تریلی کار می‌کرد را از دست داده بودند. آنها از قزوین آمده بودند. طفلی، یکی از آنها حتی باور نکرده بود فقدان را، سیاه هم نپوشیده بود. گفتند به ما گفته شده جواب آزمایش دو ماه دیگر می‌آید و در حالی که تلفنشان هی زنگ می‌خورد؛ می‌گفتند حالا ما جواب خانواده‌ را چه بدهیم که حتی نمی‌شود روی داغش خاک بریزد تا سرد شود. سؤالشان جواب نداشت.

سؤالشان جواب نداشت مثل سؤال آقاکاووس. راننده یک پراید درب و داغان که لطف کرد و ما را در راه برگشت از اسکله رساند به شهر و یک ریال هم پول نگرفت. اهل فسا بود و در بندر هم راننده لیفتراک بود و هم تعمیرکار. گفت دوازده سال است که در بندر کار می‌کنم. گفت سه روز است نرفتم خانه و حالا بچه‌هایم زنگ زده‌اند که برگرد بابا. بچه‌هایش را دوست داشت. می‌خواست قسم بخورد می‌گفت به جان سه‌تایشان. یعنی سه بچه‌ام. سؤال آقاکاووس چه بود؟ از رفیق‌هایش سؤال می‌کرد. رفیق‌های ده دوازده ساله‌اش. عاقله مرد 60-50 ساله که صورتش در آفتاب، سیاه و ریشش سپید شده بود، بغض کرده بود و اشک آمده بود لب مژه‌هایش و می‌گفت: آقا! به من بگو فرزاد کجاست؟ به من بگو اسماعیل کجاست؟ من رفته بودم تا لب لب آتش. چشمم سوخته بود از دود. من می‌دانستم که چیزی از اسماعیل و فرزاد نمانده ولی آدمیزاد چطور به آقاکاووس بگوید که رفیقت دیگر نیست؟ آدمیزاد چطور به آقاکاووس بگوید این دفعه که پشت لیفتراک نشستی دیگر خبری از فرزاد نیست که بیاید روی پله لیفتراک و بگوید کاووس مرا هم می‌بری تا دم ساختمان بندر؟ آدمیزاد چطور به آقاکاووس بگوید که شنبه ظهر، بیست دقیقه بعد از آنکه مؤذن الف‌الله اکبر را گفت، رفیقت مستحق فاتحه و سه توحید شده بود؟ نه؛ اینها کار ما نیست. بگذارید شاید گذشت ثانیه‌ها توانست کاری بکند که

از دست ما برنمی‌آید.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار